قشنگ ترین و جالب ترین نقاشی های دخترونه ویژه اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی مخصوص پروفایل در لاین واتساپ وایبر عکسهای هنری نقاشی شده از چهره دختران عکس های زیبا و عاشقانه از دختر و پسر کارتونی گالری نقاشی انیمیشن عاشقانه عکس نقاشی رمانتیک از چهره دختران زیبا عکس نقاشی رمانتیک از چهره دختران زیبا نقاشی لب عاشقانه زیباترین نقاشی عاشقانه و رمانتیک نقاشی عاشقانه از چشم نقاشی های رمانتیک و عاشقانه انیمیشنی طرحشگفت انگیزترین نقاشی چهره زن!اینجا پر از عکس های دخملونه و خوشجل|در انتهای همین پست نقاشی های دختر بچه دخترونه|
بهترین را با برترین کیفیت دانلود کنید
این تصاویر به درخواست کاربران سایت روزانه در حال افزایش است
سری جدید از آواتار های زیبا جدید خفن و شیک دخترانه " قشنگ ترین و جذاب ترین آواتار های دخترونه "عکس های ناب خاص و متفاوت برای پروفایل شما در شبکه های اجتماعی "تصاویر خیلی خیلی عالی و خوب از دختران ویژه اواتار عکس دختران فشن و رپ خوان
البوم تصاویر اواتار های دخترونه با کلاه شیک و فانتزی
قشنگ ترین و جدید ترین عکس های دخملونه را در آموزشکده علم دنبال کنید
فروهر (Faravahar) یا (Farohar)
فروهر
یک نشان کاملا شناخته شده و دقیق زردشتی است. معنای لغوی آن در زبان
پهلوی، «من انتخاب می کنم» است. این نماد، یادآور هدف زندگی در روی زمین
است؛ زندگی به شیوه ای که روح تعالی معنوی پیدا کند و به اهورا-مزدا
بپیوندد. این حالت را در اوستا Frasho-kereti می گویند.
این نشان، تعمیم
یافته نماد «صفحه بالدار» مصری های باستان است که به عنوان نماد پادشاهی
استفاده می شده و بعدها نیز به سرزمین آشور راه یافته است. به هرحال این
نماد در دین زردشتی با هدف بازنمایی روح انسانی استفاده شده است.
در دین زردشت اعتقاد بر این است که در
طبیعت دو نیروی متضاد خیر (سپنتا مینو - اثر روشنی ) و شر (انگره مینو -
اثر تاریکی) وجود دارد که همواره در حال نبرد با یکدیگرند. روح انسان بین
این دو نیرو گرفتار است و توسط هر یک از آن ها به سمت خوبی ها و بدی ها
کشیده می شود. دو پای منحنی بلند پایین تصویر که به حلقه (روح فرد) متصل
شده اند، نمایشگر این دو نیرو هستند.
در وسط فروهر یک حلقه وجود
دارد که نمادی از روح فرد است. شکل دایره آن یادآور ابدی و ازلی بودن روح
است و بال های دو طرف، وسیله روح هستند برای پیشرفت و رشد. هر یک از این
بال ها سه لایه دارند که یادآور راه آشا یا آرتا (Asha) است: پندار نیک
(Humata)، گفتار نیک (Hukhta) و کردار نیک (Hvarasta). روح از طریق توسل به
این سه اصل خواهد توانست به سمت تعالی پرواز کند. دامن بسته پایین نشانگر
«پندار شر»، «گفتار شر» و «کردار شر» است که روح را از پرواز باز می دارد.
بدن
و سر انسانی این نماد، از یک طرف نشان دهنده انسانی است که می خواهد راه
خود را انتخاب کند و از طرف دیگر نشان دهنده این موضوع است که اهورا مزدا،
به هر روح انسانی اختیار داده است تا بین خیر و شر به انتخاب دست بزند.
چهره نیم رخ است و این به آن معنا است که با استفاده از سکان آرتا، به سمت
پای خیر حرکت کرده است.
بدن بالای نماد، دو دست دارد. یک دست به
نشانه عمل و تلاش در راه آرتا (پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک) به سمت
بالا در حال حرکت است تا به ما یادآوری کند که برای پیشرفت، نیازمند کوشش
هستیم. دست دیگر حلقه ای در دست دارد. بعضی گفته اند این حلقه نشانه
قرارداد و سرسپردگی به راه خیر است و برخی دیگر گفته اند این حلقه نشان
دهنده تناسخ انسان در راه رسیدن به خیر است.
البته لازم به ذکر است
که برخی محققان، تفسیر متفاوتی از بال ها ودامن بسته پایین ارائه می دهند.
آن ها مدعی می شوند که بال ها به پنج بخش تقسیم شده اند و این پنج لایه می
توانند معرف سرودهای مقدس زردشت (Gathها)، پنج بخش روز (Gehها) و پنج حس
انسان باشند. و جهت حرکت توسط باله پایینی که به سه بخش پندار نیک، گفتار
نیک و کردار نیک تقسیم شده است، مشخص می شود.
این نماد در بنای
پرسپولیس و دیگر بناهای زردشتی دیده می شود. البته در جاهایی که لازم بوده
در یک فضای افقی بلند جای داده شود، عناصر انسان و پاها از نماد حذف شده
اند. در دوران ساسانی حلقه به عنوان نماد پادشاهی به کار رفته و به شکل
هاله تقدس، به بالای سر فرد انتقال یافته است.
ستاره داود (Star Of David)
صلیب شکسته swastika
طرحی
که ما امروزه آن را با نام صلیب شکسته می شناسیم یک نماد مذهبی قدیمی و
تقریبا جهانی است. این نماد تقریبا در تمامی قاره ها مشاهده شده و ازگذشته
بسیار دور در فرهنگ انسان های اعصار مختلف حضور داشته است. گاهی در میان
مردمان غیرسلتی انگلستان (پیکت ها) به نشانه سفرهای خورشید بر روی صخره ها
حک شده است. گاهی تزیین بخش کوزه های سفالی یونان باستان بوده و گاهی روی
سلاح های جنگی مردم اسکاندیناوی دیده شده است و حتی بیش از هفت هزار سال
قبل، در منطقه ای که امروزه آن را فرانسه می شناسیم این نشان روی دیوار
غارها کنده شده. صلیب شکسته مشخص کننده آغاز بسیاری از متون مقدس بودایی
است و معمولا در مجسمه سازی شرقی، نمادی از جای پای بودا محسوب می شود. در
دین جین، صلیب شکسته مشخص کننده تیرتانکارا سوپارسوا (Tirthankara
Suparsva) هفتمین جینا (مقدس) است. برای بومیان آمریکا، این نماد نشان
دهنده خورشید، چهار جهت و چهار فصل است.
صلیب شکسته، یک صلیب
خورشیدی است با شاخه هایی که نود درجه به راست خم شده اند که این خم شدگی
نشانه چرخش و دوران است. قرن ها پیش از آنکه این علامت توسط حرب نازی و
هیتلر در آلمان استفاده شود، نمادی مقدس در ادیان هندو، جین و بودیسم بوده
است و در ادیان الحادی اسکاندیناوی، باسک، بالتیک و سلتیک نیز رواج داشته
است و بارها و بارها در تروا، مصر، چین، کره و ژاپن باستان نیز مشاهده شده
است.
نام این نماد (Swastika) از زبان سانسکریت مشتق شده است. عبارت
Su به معنای "خوب" و عبارت Vasti به معنای "وجود" است و ترکیب آن ها را می
توان چیزی شبیه به "خوش زیستی، رفاه، سلامتی" ترجمه کرد. به همین دلیل در
هند این نماد به عنوان طلسم باروری و شانس استفاده می شود. حتی در اوایل
قرن حاضر نیز این نماد به عنوان نماد شانس در کارت های پستی استفاده شده و
حتی در جنگ جهانی اول صلیب شکسته نشانه روی دوش لشکر چهل و پنجم آمریکا
بوده است.
صلیب شکسته پیچیده به راست در هند نماد خورشید و انرژی
مثبت نیز هست و معمولا در ارتباط با خدای گانش (Ganesh، خدای موفقیت و
ثروت) قرار می گیرد و حتی در نقاشی ها، این خدا نشسته بر گل نیلوفری نشان
داده می شود که روی یک صلیب شکسته قرار دارد. این نماد نشان دهنده
سیرتکاملی جهان و در عین حال مرتبط با خورشید و خدای خورشید (سوریا) است.
هر بازوی صلیب شکسته به یک جهت اشاره می کند و به همین دلیل نشانی از
استواری و پایداری است و به همین دلیل بر دیوار معابد نقاشی می شود، در
مراسم عروسی حضور پیدا می کند و بر روی هدایا قرار می گیرد. بعضی هندوها،
معکوس این نماد (یعنی صلیب شکسته با پیچش به سمت چپ که گاهی Sauwastika
نامیده می شود) را نشانه نیروهای مخالف و حمایت کننده از تاریکی و نمادی از
خدای کالی می دانند. ترکیب این دو صلیب در کنار یکدیگر برای شرقی ها نشان
دهنده نماد یین و یانگ در تائوئیسم خواهد بود. همچنین صلیب شکسته در
نمادهای مرتبط با خانواده های فئودال اروپایی بسیار به کار رفته است.
صلیب
شکسته در هنر و متون بودایی با عنوان مانجی (Manji) استفاده شده است و
نشان دهنده دارما (دکترین بودا درباره نظم جهانی) و توازن نیروهای متضاد
است. هنگامی که به چپ پیچیده باشد به آن اومته مانجی (Omote Manji) یا
مانجی پیشین می گویند که نمایاننده عشق و رحمت است. هنگامی که به راست
پیچیده باشد، اورا اوموجه (Ura Omoje یا اوموجه معکوس) نام می گیرد و
نمایشگر قدرت و هوش هستند. مانجی متعادل معمولا در آغاز و پایان متون
بودایی گذاشته می شوند. این نماد گاهی بر سینه مجسمه های بودا دیده می شود
اما باید توجه کرد که پس از جنگ جهانی دوم، بسیاری از بودایی ها برای جدا
نگاه داشتن خود از ایدئولوژی نازیسم، سمت شکستگی صلیب را تغییر داده اند و
شکستگی را به سمت چپ تصویر کرده اند. این نماد این روزها روی غذاهای ژاپنی و
چینی دیده می شود که نشان دهنده گیاهی بودن مطلق آنان است تا نشان دهد که
مصرف آن برای بودایی های راست ایمان ایرادی ندارد. همچنین چینی ها و ژاپنی
های بودایی برای پیشگیری از شرور، این نماد را بر یقه پیراهن کودکان نقش می
کنند. البته باید توجه کرد که صلیب شکسته با شکستگی به سمت چپ، در داخل
هند بسیار کم دیده می شود چرا که همانگونه که ذکر شد، نمادی از نیروهای
تاریکی و شر است.
در دین جین، صلیب شکسته تنها نماد مقدس است و یکی
از 24 نشانه مبارک به حساب می آید. این نماد نشان دهنده هفتمین آرهات عصر
حاضر است. این نماد باید در تمامی کتاب ها و معابد جین حضور داشته باشد و
جشن ها معمولا با ایجاد این نماد توسط برنج در محراب ها شروع می شود و
خاتمه می یابد.
در اروپای پیش از مسیحیت که ادیان الحادی در آن
حکمفرما بودند، صلیب شکسته یک نماد خورشیدی محسوب می شد اما در بسیاری از
موارد دیگر، کاربرد آن آنقدر قدیمی است که نمی توان درباره مفهوم آن اظهار
نظر قطعی کرد. در مناطق بالتیک صلیب شکسته گاهی "صلیب رعد" خوانده شده و با
خدای رعد پرکونز (Perkons) مرتبط دانسته شده است.
این نماد در
منطقه تروا نیز مشاهده شده و به گمان مورخین، نمادی از مهاجرت مردم آریایی
بوده است و به همین دلیل نیز به عنوان نماد نژادپرستان آلمانی انتخاب شده
است.
هلال ماه و ستاره (Star and crescent / Moon and Star)
این
نماد در سطح جهان معمولا به عنوان نماد «اسلام» شناخته می شود و حتی
تعدادی از کشورهای اسلامی، آن را بخشی از پرچم ملی خود اعلام کرده اند (از
جمله ترکیه و پاکستان). این نماد از دو بخش تشکیل شده است. یک هلال ماه و
یک ستاره پنچ گوشه. ترکیب این دو به عنوان یک نماد مستقل، به دوران سومرهای
باستان بر می گردد که در آن تمدن از این نماد به عنوان هماهنگی خدای
خورشید و خدای ماه استفاده می شده (اولین آثار مشاهده شده بر می گردد به
سالهای 2100 قبل از میلاد). در موارد دیگر این نماد نشان دهنده الهه های
تانیت (الهه اصلی کارتاژها) و حتی دایانا (خدای حیوانات وحشی و شکار در
میان رومیان) بوده است.
در دوران گسترش اسلام، نماد هلال ماه ( به
شکل ) به عنوان علامت شهر کنستانتیپول، مرکز امپراتوری روم شرقی استفاده می
شد. وقتی که مسلمانان در 1453 این شهر را فتح کردند، علامت آن را نیز برای
خود برگزیدند و تنها آن را چرخاندند تا نمایاننده یک ماه رو به افول (در
نیمکره شمالی) باشد. بعدها این علامت به عنوان نماد عثمانی ها پذیرفته شد و
از آنجایی که در آن دوران سلسله عثمانی سردمدار سیاسی اسلام بود، در جهان
این نماد به عنوان نماد اسلام شناخته شد. در اوائل قرن 19، یک ستاره در
کنار این ماه قرار گرفت و بعد از چندی به یک ستاره دقیقا پنچ گوش تغییر
کرد. از ابتدای قرن بیستم، کشورهای اسلامی دیگری نیز این نماد را در پرچم
خود قرار دادند.
ستاره پنج گوشه در این نماد، به تعبیر عده ای نشان دهنده پنج رکن دین اسلام است :
شهادت به اینکه خدایی جز الله نیست و محمد رسول او است
نماز
زکات
روزه ماه رمضان
حج
همانگونه
که دیده شد، این نماد چندان ریشه در باورهای اسلامی ندارد و در قرآن یا
سخنان محمد (پیامبر اسلام) نیز از آن سخنی به میان نیامده است. به همین
دلیل بعضی از مسلمانان آن را به عنوان نماد دین خود قبول ندارند و حتی عده
ای آن را علامتی کفر آمیز می دانند. امروزه در مواردی (از جمله پرچم ترکیه)
فاصله ستاره با ماه بیشتر شده است تا ظاهر نماد با قوانین ستاره شناسی
مطابقت داشته باشد
نشان رائیلسم
توضیح در مورد این آیین:
آیین
رائیل یکی از آیین های مبتنی بر UFO (بشقاب پرنده ها و موجودات فضایی) است
که بر خلاف دیگر آیین های مشابه، خلقت را بر اساس مراجعه به کتب مقدس
توضیح می دهد. هسته مرکزی اعتقادی این آیین این است که عبارت "الوهیم"
(Elohim) در کتاب مقدس یهود به جای "خدا" باید به "آنانی که از آسمان آمده
اند" ترجمه شود. بنا به اعتقاد این گروه، الوهیم از سیاره ای دیگر آمده اند
و باعث ایجاد حیات بر روی زمین شده اند. آن ها اعتقادی به خدا ندارند و در
عوض الوهیم (خالقان علمی ما) را مبداء حیات هوشمند در زمین می دانند
نماد
اولیه یک صلیب شکسته محصور در ستاره داود بود. صلیب شکسته هیچ ربطی به
نازی ها نداشت بلکه به معنای قدیمی شرقی خود، نشان دهنده حرکت چرخشی عالم
وجود بود.
نماد فعلی رائیلیان، همان ستاره داود است که یک کهکشان در حال
چرخش را احاطه کرده است. این نماد پس از اینکه نماد قبلی به خاطر مشابهتش
با صلیب شکسته برای یهودی ها خصمانه تشخیص داده شد، تغییر کرد.
4 عنصر کلاسیک
بسیاری
از فلاسفه قدیم به شکلی از چهارعنصر اصلی تشکیل دهنده جهان برای توضیح
الگوهای موجود در طبیعت اعتقاد داشته اند. شکل یونانی این اعتقاد که به
دوران پیش از سقراط بازمیگردد در طول قرون وسطی و رنسانس نیز به حیات
ادامه داد و تاثیر خود را بر اندیشه و فرهنگ اروپایی برجای گذاشت. البته
این اعتقاد به چهار عنصر بسیار پیش از این در ایران، هند، چین و خاور دور
نیز حضور داشته اند و به راحتی میتوان حضور آن را در عقاید زرتشتی،
بودایی، هندو و تقریبا تمامی ادیان سری (Esoteric) نشان داد.
در
یونان باستان، چهار عنصر اصلی، آتش، خاک، هوا و آب بودند که این الگو
تقریبا در همه جا تکرار شده است. افلاطون از این عناصر را دارای ریشههای
پیشا-سقراطی میداند. نمودار روبرو نشان دهنده خصوصیت هر یک از این چهار
عنصر است:
آتش، گرم و خشک است
خاک سرد و خشک است
هوا گرم و تر است
آب سرد و تر است
به
گفته گالن (Galen) این عناصر توسط هیپوکراتوس (پدر پزشکی مدرن) برای توضیح
بدن انسان به عنوان چهار نوع مزاج گوناگون به کار رفته است : صفرای زرد
(آتش)، صفرای سیاه (خاک)، خون (هوا) و بلغم (آب).
بعضی کیهان شناسان
عنصر پنجم (اثیر یا اتر) را نیز به چهار عنصر فوق الذکر اضافه کرده اند.
از جمله ارسطو که با اعتقاد به اینکه آب، باد، هوا و خاک عناصر زمینی و
فساد پذیر هستند، ستارگان را از اثیر / اتر میدانسته. اثر (Aether) در
یونانی از ریشه Eternity (ازلی و ابدی) گرفته شده است.
لازم به ذکر
است که بعضی متخصصین امور خفیه (Occultist) امروزی، این چهار عنصر ابتدایی
را نمادی قدیمی از چهار حالت ماده دانسته اند. خاک برای جامد، آب برای
مایع، هوا برای گاز و آتش برای پلاسما.
محققان درباره مشابهت این
چهار عنصر بنیادین در بسیاری از فرهنگها تذکر داده اند که این چهار عنصر
پایه حیات برای انسانها بوده اند. خاک، غذای ما را تامین میکرده، آب و
هوا لازمه ادامه حیات ما بوده اند و خورشید و آتش، گرما بخش زندگی بوده اند
پس طبیعی است که بسیاری از گرایش های دینی، مفاهیمی خاص برای این چهار
عنصر ابداع کنند یا حتی فلاسفه این چهار عنصر را عناصر اولیه جهان بدانند.
نکته : ارزشمند است بدانیم که در هندوئیسم و در سنتهای ژاپنی، عنصر پنجم فضا (Space) و تهی (Void) است.
نیلوفر آبی
نیلوفر
آبی در هندو، بودیسم و ادیان مصری مقدس شناخته شده است. نیلوفر آبی
(لوتوس) نوعی زنبق آبی است که با رشد در آب های گل آلود، شکوفه می دهد و
به همین دلیل مظهر خلوص، پاکدامنی و همچنین رستاخیز شناخته می شود.
نیلوفر
آبی همچنین یکی از هشت نشانه سعادت در بودیسم است. نیلوفر آبی هشت برگ در
ماندالاهای بودایی به عنوان نمادی از هماهنگی کیهانی به کار رفته است. در
همین متون، نیلوفر هزار برگ نمادی از روشن شدگی معنوی است. همچنین شکوفه
نماد نیروهای بالقوه است. مانترای (دعاهای یک یا چند کلمه ای) مشهور بودایی
"Om mane padme" به روشن شدگی «گوهر در نیلوفر» اشاره دارد.
در
اسطوره شناسی مصری، نیلوفر آبی با خورشید مرتبط است چرا که در روز شکوفه می
زند و در شب بسته می شود. همچنین این باور وجود دارد که نیلوفر آبی به
خورشید حیات داده است.
شبدر(Shamrock, Trefoil, Cloverleaf)
شبدر به عنوان نمادی باستانی قوم سلت،
نمادی همیشه حاضر در ایرلند است و در فرهنگ مدرن امروز نیز نشانه ای از خوش
شانسی به حساب می آید. در دنیای مسیحیت، شبدر بخشی از تزئینات مراسم مربوط
به سنت پاتریک است.
افسانهای در مسیحیت کاتولیک وجود دارد که می
گوید سنت پاتریک - مبلغ مسیحی قرن پنج و قدیس حامی ایرلند - از سه برگ شبدر
برای آموزش تثلیث استفاده می کرده است. قرن ها قبل از وی نیز کشیشهای
اقوام گل و انگلستان باستان از همین روش برای توضیح نمادین مفهوم « سه در
یک» استفاده میکرده اند، از جمله سه قلمرو زمین، آسمان و دریا؛ سه دوره
زندگی آدمی و سه مرحله ماه.
بنا به معتقدات سلتی، شبدر جادویی است
علیه شرور و این عقیده در فرهنگ مدرن نیز ظهور کرده است و بسیاری افراد
یافتن شبدر چهاربرگ را نشانهای از شانس و اقبال مساعد میدانند
کادوسه caduceus
امروزه در بیشتر نقاط دنیا علامت پزشکی عبارت است از یک مار که بر گرد محوری پیچیده و سر در پیاله ای فرو برده است.
صاحبنظران
تاریخ پزشکی معتقدند که رابطه مار و علم پزشکی تاریخچه ای اسرارآمیز دارد.
براساس کاوش هایی که در یونان انجام گرفته است حدود ده قرن پیش از میلاد
حضرت مسیح(ع) در منطقه ای به نام «اپیدور» مردم مراسم مذهبی خاصی انجام می
دادند که آسکلپسیا (Asklepesia) نامیده می شد.
از دیدگاه اسطوره شناسی
آسکلپیوس یا خدای طب در یونان قدیم از قدرتی خارق العاده بهره مند بود به
طوری که می گویند صدها تن از رجال و جوانان و ورزشکار یونانی را از مرگ
حتمی نجات می داد. نقل است این پزشک حاذق که استعدادی فوق العاده داشت جراح
نیز بود و براحتی سینه ها را می شکافت و تیر را از بدن ها بیرون می کشید.
براساس افسانه های یونان باستان، خدای طب در طبابت از مارها کمک می گرفت به
طوری که آنها را به نحوی تربیت کرده بود که زخم ها را بمکند تا بیمار شفا
یابد. آسکلپیوس از بیماران کم بضاعت هیچ دریافت نمی کرد و حتی در منزل
بیمار نیز از آنان عیادت می کرد. در مکتب آسکلپیوس پاکی جسم و پاکی روح هر
دو ارزشمند بود. برای پاکی جسم او شست وشوهای مکرر را پیشنهاد می کرد و
برای پاکی روح بیماران بایستی روزه های طولانی می گرفتند. پس از سال ها
آسکلپیوس به دست دشمنان و توسط زئوس (خدای خدایان) کشته شد، ولی سرگذشت او
در افسانه های یونان جاودان ماند. مارهای این پزشک حاذق تا سال ها بعد برای
درمان استفاده می شدند و آوازه شهرتشان به کشورهای مختلف رسید...
ـ در
ویرانه های بابل پیاله ای کشف شده است که بر روی دسته آن دو مار به هم
پیچیده شده است و بر پشت آن نوشته شده: «برای طولانی بودن زندگی» این پیاله
هم اکنون در موزه لوور نگهداری می شود.
ـ بر سر در گچبری های کلیسای نتردام نقشی وجود دارد که نشان دهنده محور قائمی است که دو مار به دور آن پیچیده شده است.
ـ
کادوسه (Caduceus) که نشانگر مار و جام است هم اکنون در اکثر نقاط دنیا به
عنوان نماد پزشکی استفاده می شود. اینکه در بعضی نمادها یک مار و در نشانه
هایی دیگر دو مار وجود دارد نیز فلسفه ای ویژه دارد از دیدگاه کلی نظر بر
این است که یک مار نماینده علوم طبیعی است و یک مار دیگر علامت فضیلت های
معنوی. صاحب نظران معتقدند افرادی که در نشانه کادوسه فقط یک مار ترسیم می
کنند به جنبه اخلاقی پزشکی دلبستگی ندارند و فقط این علم را از دیدگاه علوم
طبیعی پذیرفته اند. به گفته این افراد، اولین شفا دهندگان، پیامبران بوده
اند و درمان هدیه ای است از جانب خداوند متعال. این گروه معتقدند که پایبند
بودن به اصول معنوی سبب خواهد شد تا در امر طبابت بصیرتی خاص عاید پزشک
شود و از موهبتی ویژه برخوردار شود. بنابراین نمی توان تقدس طب را نادیده
گرفت، اما چه دلیلی وجود دارد که این دو مار بر گرد محوری عمودی پیچیده
اند. بنابر نظر برخی محققان، محور قائم دو کادوسه نشانگر اتحاد است. این دو
مار با هم می جنگند و باید به نحوی این بی نظمی را به نظم مبدل ساخت.
بنابراین آنها باید متحد باشند تا بتوانند بر بیماری ها غلبه کنند...
کادوسه
نشانگر اتحاد است و میله کادوسه که در میان دو مار قرار گرفته آشتی و صلح
برقرار کرده است. در افسانه های باستانی این محور درخت زندگی است که با
نیروی توانا و بارور خود داروهای اسرارآمیز می دهد و آب حیات می بخشد و
زندگی جاوید می دهد
AUM
AUM یا OM مقدس ترین سیلاب(هجا) در دین هندو می باشد که نماد برهما(خداوند خالق و آفریننده در دین هندو) و تمام کائنات می باشد.
این
لفظ به معناى آمین براى هندوان بسیار تقدس دارد و از سویى اسم اعظم الهى
به شمار مىرود و از این نظر به اسم اعظم یهوه در دین یهود شباهت دارد.
این
هجا را Udgitha یا pranava mantra به معنای مانترای اولیه می نامند زیرا
این هجا در اول تمام مانتراها که همان اذکار مقدس هندوان هستند آورده شده
در اوپانیشاد این هجا به کرات مورد توجه قرار گرفته.
این
هجا از سه جز تشکیل شده که A نماینده آفرینش و برهمای هستی بخش است.حرف U
نماینده ی ویشنو_ خداوند نگهدار و حافظ کائنات که نگهبان تعادل برهما بر گل
نیلوفر می باشد_است.ترکیب صداهای A و U صدای Ō اوی کشیده را تولید می
کند.و آخرین صدا یعنی M که با بسته شدن لب ها همراه است و نشانه مرحله آخر
چرخه وجود می باشد.حرف M نماینده Mahesha یا شیوا خداوند مرگ است که وظیفه
او اجرای آخرین مرحله چرخه حیات یا مرگ می باشد.
این سمبل از سه منحنی
یک نیمدایره و یک نقطه تشکیل شده.منحنی پایین تر نمایانگر مرحله بیداری و
منحنی بالایی نمایانگر خواب عمیق و منحنی بین این دو نمایانگر مرحله رویا
می باشد.
نقطه رمز حالت چهارم ذهن _که مرحله هوشیاری مطلق و آزادی از قیود فکری و مرحله برتر _است.
نیم
دایره مظهر مایا(توهم) است که نقطه را از سه منحنی جدا کرده.نیمدایره رو
به بالا نقش شده به این معناست که هوشیاری و مرحلهی هوشیاری مطلق نامحدود و
بیکران است وتحت تاثیر مایا یا توهم قرار نمی گیرد.
عکس های زیبا و عاشقانه برای نمایه گروه در شبکه های اجتماعی فیسبوک لاین و واتساپ
فروش ویژه گوشواره پروانه بلوتوثی
معمولا وقت هایی که دنبال یه قاب عکس برای قاب گرفتن عکس ها تون هستین کمتر پیش میاد قابی رو که دنبالش هستین به سادگی پیدا کنین. مهم ترین کاری که یه آدم رنگی در این شرایط انجام میده اینه که خودش دست به کار میشه و یه قاب قشنگ مطابق سلیقه ی خودش درست میکنه.
ما یه روش خوب برای درست کردن قاب دیدیم که میخوایم توی این مطلب بهتون یاد بدیم. شاید قاب مطابق با سلیقه شما هم همین باشه
اول از همه باید یه صفحه چوبی نسبتا قطور رو بردارید و حسابی سوهان بزنید تا سطحش صاف بشه. اگه دوست داشته باشین میتونین گوشه هاش رو هم سوهان بزنید.
بعد میتونید از رنگ چوب برای رنگ آمیزی قابتون استفاده کنید. رنگ چوب رو میتونین از ابزار فروشی ها بخرید یا خیلی ساده توی اینترنت سرچ کنید و از فروشگاه های اینترنتی خریدتون رو انجام بدین
بعد از اینکه رنگ زدین، ۱۵ دقیقه صبر کنید تا رنگ خشک شه و بعد اگه دلتون خواست قاب عکستون کمی قدیمی به نظر برسه، دوباره روش سوهان بزنید.
حالا باید دو تا گیره کاغذ محکم به ضلع بالای قاب وصل کنید و عکس دلخواهتون رو قاب کنید
حتی میتونید این قاب رو در اندازه های کوچیکتر برای بالای میز کارتون درست کنید و لیست کارهاتون رو جلوی چشمتون بذارید یا اینکه بزنیدش به دیوار آشپزخونه و دستور غذایی که دارید برای اولین بار درست میکنید جلوی چشمتون نگه دارید و … .
فروش ویژه سیر خرد کن گارلیک پرو - Garlic Pro