دانلود فیلم های کمکی و آموزشی برای درک بهتر مطلب
راهنمای دانلود : لطفا بعد از کلیک روی عکس "دانلود کنید" در صفحه جدید با گزینه دانلود کند روبرو می شوید روی آن کلیک کنید و حدود 40 ثانیه صبر کنید و روی لینک دانلود داده شده کلیک کنید تا فیلم ها آموزشی دانلود شود ضمنا پسورد فایل آموزشی در زیر آورده شده است:
پسورد فایل:
سرطان پستان یکی از مهم ترین و شایع ترین بیماری ها در زنان می باشد . داشتن اطلاعات اساسی در این زمینه برای هر خانمی اگرچه دچار این بیماری نیز نباشد به دلیل شایع بودن آن لازم است. اگرچه سرطان پستان در سنین زیر 35 سالگی کمتر اتفاق میافتد در بیشتر در سنین بالای 50 سال دیده می شود، ولی همه زنان در معرض ابتلا به این بیماری قرار دارند .
از ایجاد سرطان نمی توان جلوگیری نمود اما تشخیص آن در مراحل ابتدایی احتمال درمان موثر را بسیار افزایش می دهد.
بیشتر توده های پستانی سرطانی نیستند و درمان سرطان پستان همیشه به برداشتن آن منتهی نمی شود.
عوامل موثر در ابتلا به سرطان پستان
- جنسیت : سرطان پستان در مردان نیز دیده می شود اما شیوع آن در زنان بیشتر است .
- سن : با افزایش سن احتمال ابتلا به سرطان پستان افزایش میابد .
- عوامل ژنتیکی : حدود 10 % سرطان ژنتیکی است.
- سابقه خانوادگی : خطر ابتلا به سرطان پستان در زنان 35 سال به بالا در صورت دارا بودن شرایط زیر به میزان بیشتری افزایش میابد ؛
- ابتلای یک نفر یا بیشتر از بستگان درجه یک ( مادر ،پدر ، مادر بزرگ ، خاله) و افراد دیگر فامیل به سرطان پستان امکان بروز بیماری را دو برابر کرده و چنانچه دو نفر از اقوام درجه درجه یک دچار بیماری باشند این احتمال به 5 برابر افزایش پیدا می کند .
- وجود خویشاوندان مبتلا به سرطان تخمدان
- شروع سرطان پستان در سنین پایین در خانواده
- وجود سرطان در یک پستان احتمال ابتلا به سرطان پستان را در سینه دیگر را سه تا چهار برابر می کند .
- پرتو درمانی : انجام پرتو درمانی در دوران کودکی یا نوجوانی در ناحیه پستان خطر ابتلا به سرطان پستان را به طور چشمگیری افزایش می دهد.
- تاریخچه قاعدگی : زنانی که زود قاعده می شوند (قبل از 12 سالگی) و یا در سنین بالا یائسه می شوند (بعد از 55 سالگی) بیشتر در معرض خطر ابتلا به سرطان پستان هستند.
- نداشتن فرزند : زنانی که فرزند نداشته باشند یا اولین فرزند خود را پس از 30 سالگی به دنیا می آورند بیشتر در معرض خطر ابتلا هستند.
- هورمون درمانی : درمان طولانی مدت با هورمون ها برای درمان علائم یائسگی خطر ابتلا به سرطان پستان را به طور مختصر افزایش می دهد.
- عدم شیردهی : داشتن شیردهی به خصوص به مدت طولانی یعنی 1/5 تا 2 سال خطر ابتلا به سرطان پستان را کاهش می دهد.
- الکل: استفاده از الکل موجب افزایش احتمال ابتلا به سرطان می شود . در زنانی که روزانه الکل مصرف می کنند ، افزایش نسبی به ابتلا به سرطان مشاهده شده است.
- چاقی : خطر ابتلا به سرطان پستان برای زنانی که پس از بلوغ دچار افزایش وزن شده اند ، بیشتر است .در حالی که برای زنانی که از زمان کودکی چاق بوده اند این افزایش خطر وجود ندارد.
علائم
- شایع ترین علامت وجود توده در پستان است.
- تغییر در اندازه یا شکل پستان
- به داخل کشیده شدن یا برگشتن و فرو رفته شدن نوک پستان
- قرمزی یا جوش در اطراف نوک پستان
- خونریزی یا ترشح از نوک پستان
- کشیده شدن پوست پستان
- تورم و احساس توده در زیر بغل
- دیدن سیاهرگ های واضح بر روی پستان
- زخم پوست پستان
- درد
- تورم بازو
راه های تشخیص به موقع سرطان پستان :
- انجام معاینات ماهیانه توسط خود فرد
- انجام ماموگرافی
- انجام سونوگرافی
- نمونه برداری
*سرطان پستان دومین سرطان شایع در زنان میباشد
* ربع فوقانی ـ خارجی پستان شایعترین محل ابتلا است.
* اگرچه در ظاهر تنها بیماری زنان به شمار میرود اما قادرست مردان را نیز درگیر کند.
* بیشتر در سنین بالای ۴۰ سال به خصوص ۵۰ سال دیده میشود.
نگران نباشید چون:
مرگ و میر ناشی از سرطان پستان بسیار کاهش خواهد یافت اگر بیشتر زنان:
* بین ۳۵ تا ۳۹ سالگی یکبار ماموگرافی انجام دهند حتی اگر هیچ علامت و شکایتی نداشته باشند.
* بین ۴۰ تا ۴۹ سالگی هر ۱ تا ۲ سال یکبار ماموگرافی انجام دهند.
* پس از ۵۰ سالگی هر سال یکبار ماموگرافی انجام دهند.
* در زنان ۳۰ تا ۴۰ سال هر سه سال یکبار توسط پزشک معاینه پستان انجام شود.
* در زنان بالای ۴۰ سال هر سال توسط پزشک معاینه پستان انجام شود.
به خاطر بسپارید که:
* بهترین سلاح علیه سرطان پستان تشخیص در مراحل اولیه است.
* عواملی وجود دارند که احتمال ایجاد سرطان پستان در یک زن را افزایش میدهند.
پس زنانی که دارای یک یا چند عامل از این عوامل هستند باید بیشتر مواظب باشند این عوامل عبارتند از :
• سن بالای ۴۰ سال و بخصوص ۵۰ سال
• وجود سرطان قبلی (پستان دیگر فرد) یا وجود سرطان پستان در خانواده
• زنی که بچهدار نشده یا پس از سن ۳۰ سالگی بچهدار شده است.
• تاریخچه دوران قاعدگی طولانی (یعنی در سنین پایین شروع و در سنین بالا پایان یافته باشد)
- البته
فردی که هیچ کدام از این عوامل خطر را ندارد از سرطان پستان در امان نیست
زیرا تقریباً سه چهارم کل سرطانهای پستان که هر سال تشخیص داده میشود در
زنانی است که هیچکدام از این عوامل را نداشتهاند.
- از هر پنج تودة پستانی ۴ تای آنها خوشخیماند اما تنها پزشک قادر به تشخیص این مساله است.
به پزشک معالج خود مراجعه کنید اگر:
* یک توده یا ضخیم شدگی (شایعترین علامت) در سینه خود احساس کردید، به خصوص اگر حرکتی نداشته باشند.
* به چینخودرگی، تورم، تورفتگی، قرمزی یا دردناکی پوست پستان مبتلا شدهاید.
* به تورفتگی، تغییر شکل و یا پوسته شدن نوک پستان مبتلا شدهاید.
* هرگونه درد یا دردناکی پستان (اگرچه سرطان پستان در اوائل بدون درد است) احساس کردهاید.
* هرگونه مایعی از نوک پستان شما خارج میشود.
چگونگی معاینه پستان توسط خود شخص:
* بیشتر تودههای پستانی توسط خود زنان تشخیص داده میشوند.
*
زنان بالای ۲۰ سال باید ماهیانه ۷ تا ۱۰ روز پس از شروع دوره قاعدگی (یعنی
زمانی که تورم و دردناکی سینه تمام شده است.) خود را معاینه کنند.
*
زنان یائسه نیز باید هر ماه خود را معاینه کنند (اینکه چه روزی باشد اهمیتی
ندارد بهتر است روزی باشد که بخاطر سپردن آن برای فرد راحتتر باشد مثلاً
روز اول هر ماه و …)
* زنانی که رحم آنها با عمل جراحی برداشته شده است بهتر است بهترین زمان معاینه را از پزشک خود جویا شوند.
روش معاینه پستان به وسیله خود خانمها :
۱- به پشت خوابیده و یک بالش زیر شانة راست خود بگذارید. سپس دست راست را پشت سر خود قرار دهید.
۲- با استفاده از آخرین بند (بالاترین بند)
انگشت و سط دست چپ سنه راست را معاینه کنید.
۳-
سینه خود را به اندازه کافی فشار دهید تا از وضعیت پستان بخوبی مطلع شوید.
می توانید از پزشک خود یاد بگیرید که چگونه با دقت این کار را انجام دهید.
به یاد داشته باشید که وجود یک برآمدگی سفت در نیمه پایینی هر پستان طبیعی است.
۴- شما به ۳ طریق (الف، ب، پ) میتوانید انگشتان خود را روی پستان حرکت دهید.
الف: دایرهای
ب: بالا و پایین
پ: در جهت خارج به داخل
در
انجام معاینه همواره از یک روش خاص استفاده کنید. این کار به شما کمک
میکند که همه جای پستان را معاینه نمایید و به خاطر بسپارید که هر ماه
وضعیت پستان چگونه بوده است.
۵- حالا پستان چپ خود را نیز با استفاده از دست راست معاینه کنید.
شما میتوانید معاینه پستان را در حمام انجام دهید زیرا دست آغشته به صابون به راحتی روی پوست میلغزد. برای معاینه هر پستان دست همان طرف را کاملاً بالا برده و با دست دیگر به همان ترتیب قبلی معاینه را انجام دهید.
هفت علامت هشدار دهنده در مورد سرطان :
(آ): اگر تغییری در عادت دفع مدفوع یا ادرار شما ایجاد شده است.
(گ): گلو دردی دارید که خوب نمیشود
(ا): اگر تودهای در پستان یا جای دیگر شما پدید آمده است.
(ه): هرگونه تغییر واضحی در خال شما بروز کرده است.
(ب): به سرفه مزاحم و مزمن مبتلا شدهاید.
(ا): اگر به خونریزی یا ترشح غیرطبیعی (از هر جای بدن) مبتلا شدهاید.
(ش): شکایت از بلع سخت یا سوءهاضمه دارید.
روشهای پیشگیری و تشخیص زودرس سرطان پستان :
سرطان پستان شایعترین سرطان زنان است. تعداد مبتلایان به این سرطان در دنیا و ایران رو به افزایش است. از این رو تشخیص زودرس آن از مهمترین اولویتهای بهداشتی است.
به
خاطر داشته باشید که هیچ زنی از خطر ابتلا به این سرطان در امان نیست. با
وجودیکه روشی برای پیشگیری از ابتلا وجود ندارد. ولی تجربیات بینالمللی
نشان میدهند که این سرطان را میتوان به خوبی با انجام غربالگری کنترل
نمود. غربالگری به معنای ارزیابی افراد به ظاهر سالم به منظور کشف موارد
بیماری است. با کشف زودرس سرطان پستان، شانس بیشتری برای درمان و افزایش طول عمر فرد مبتلا وجود دارد.
غربالگری چگونه انجام میشود؟
۱- خودآزمایی پستان (معاینه توسط خود فرد در روز هفتم تا دهم از شروع قاعدگی به طور ماهیانه در افراد بالای بیست سال)
۲- معاینهی بالینی (توسط پزشک یا کارکنان بهداشتی)
۳- ماموگرافی(عکس برداری از پستان)
شانس سرطان پستان در چه افرادی بیشتر است؟
با افزایش سن، ابتلا به سرطان پستان افزایش مییابد.
سابقه سرطان پستان یا تخمدان در فامیل نزدیک (مادر، دختر، خواهر، خاله، عمه)
سابقه قبلی سرطان پستان، در پستان دیگر فرد
اولین زایمان بعد از سی سالگی
نازایی
قاعدگی قبل از۱۱ سالگی و یائسگی بعد از ۵۵ سالگی
چاقی به خصوص در خانم های مسن
مصرف زیاد چربی
مصرف هورمون استروژن و پروژسترون بعد از یائسگی
معاینه پستان :
اصول معاینه پستان چه توسط خود فرد چه توسط پزشک یا پرسنل بهداشتی شبیه هم میباشند. معاینه شامل دو مرحله مشاهده و لمس است.
توده یا غده
ترشح یکطرفه خودبخود از نوک پستان
زخم پوست یا نوک پستان
تغییر شکل یافتن پوست پستان بهصورت پوست پرتقال
هر گونه تغییر رنگ پستان
توکشیدگی پوست یا نوک پستان
مشاهده:
در مشاهدهی شما از کمر به بالا لخت شده و در مقابل آینه یا پزشک قرار میگیرید. هرگونه عدم تقارن در دو پستان به صورت وجود توده، تغییر رنگ، اندازه، توکشیدگی پوست یا نوک پستان و کشیدگی پستان به یک طرف، وجود زخم، ترشح یکطرفه یا حالت التهاب و پوست پرتقالی شدن پستان غیر عادی بوده و نیاز به بررسی توسط پزشک متخصص دارد.
سفت
کردن عضلات سینه که پستانها را به روی قفسه سینه نگاه میدارند باعث
میشود تا علائم نا مشخص سرطان به صورت توکشیدگی خود را نشان دهند. برای
اینکار بایست دستها را در جلو یا پشت گردن قفل شده یا بر روی لگن قرار داده
شوند.
لمس :
مرحله اصلی لمس بررسی خود پستان است. برای این کار شما بایست به پشت دراز بکشید و یک بالش کوچک در زیر شانه طرفی که قرار است معاینه شود قرار دهید و دست همان طرف را زیر سر قرار دهید. اینکار باعث میشود بافت پستان شما به روی قفسه سینه پهن شده و در نتیجه معاینه حتی در پستانهای بزرگ به راحتی انجام گیرد. روش معاینه در شکل نشان داده شده است.
در معاینه پستان شما بین انگشتان و قفسه سینه با استفاده از فشار نسبتا محکمتر نرمه انگشتان دست لمس میشود. فشار بر روی بافت پستان کمک میکند که تمام لایههای بافت پستان لمس شوند و موارد غیر طبیعی پیدا شوند.گاهی لمس عمیق بافتها باعث کمی درد میشود ولی لمس بافتهای عمیق اهمیت زیادی دارد. هر پستان بوسیلهی دست طرف مقابل لمس میشود. هر گونه توده، سفتی یا برجستگی که در یک پستان وجود داشته باشد و در طرف مقابل موجود نباشد غیرعادی بوده و نیاز به بررسی توسط پزشک دارد.سعی کنید با همان دست معاینه کننده زیر بغلتان را هم جهت رد وجود توده های احتمالی معاینه کنید. در معاینه توسط پزشک یا کارکنان بهداشتی لمس ابتدا در حالت نشسته با بررسی غدد لنفاوی بالا و زیر تر قوه و زیر بغل به منظور آگاهی از وضعیت و بزرگی غدد لنفاوی انجام میشود.
معاینه پستانها در زیر دوش و هنگام استحمام:
به
منظور تشخیص بهتر هر نوع تودهای در حالیکه پستانها صابونی هستند با سطح
نرم انگشتان همانند روش قبل تمام حجم پستان را کنترل نمائید.
البته معاینه پستانهای بزرگ و آویزان مشکلتر است.
ماموگرافی
ماموگرافی جزء اصلی غربالگری سرطان پستان است که انجام آن از سن ۳۵ سالگی به فاصله هر ۲-۱ سال برای تمامی زنان ضروری است.
میزان اشعه ماموگرافی با دستگاههای استاندارد جدید بسیار اندک است و به هیچ وجه خطری برای ابتلا به سرطان محسوب نمیشود. اکثر سرطانها با ایجاد یکسری علائم در ماموگرافی قابل تشخیص هستند. هنر ماموگرافی این است که میتواند ضایعات را در مراحل بسیار کوچک و اولیه زمانیکه اندازه آن در حدود دو تا سه میلیمتر است تشخیص دهد درمان در این مرحله طول عمر بیمار را افزایش میدهد.در ماموگرافی پستانها بین دو صفحه فشرده شده و از آنها عکسبرداری میشود.
علاوه بر
معاینه توسط پزشک و کارکنان بهداشتی و معاینه خود فرد هر خانمی در سن بالای
۳۵ سال ماموگرافی نیز باید انجام شود زیرا ممکن است معاینه کاملاً طبیعی
باشد اما اگر فرد مبتلا به سرطان پستان باشد اگر هم معاینه و هم ماموگرافی
طبیعی باشد فرد سالم است و در صورتی که یکی و یا هر دو غیر طبیعی باشد باید
بررسی بیشتری انجام شود.
توجه:
بالا رفتن آگاهی زنان و توجه آنها نسبت به خطر جدی سرطان پستان مهمترین عامل کنترل این بیماری است.برای حفظ سلامت خود جهت انجام ماموگرافی و معاینه پستان مراجعه نمائید.در صورت مشاهده هر نوع علامت غیرعادی در پستانهای خود سریعاً به پزشک مراجعه کنید. اگر سن شما بالای ۳۵ سال است حتماً هر ۲-۱ سال جهت ماموگرافی مراجعه نمائید.
نحوه معاینه پستانها توسط خود فرد
و معاینه پستان توسط پزشک و ماما
آگاهی از وضعیت پستان و خودآزمایی آن
در 20 سالگی باید به زنان درباره آگاهی از
وضعیت پستان هایشان و فواید خودآزمایی آن ها آموزش داده شود. زنان باید
بدانند که پستان هایشان در حالت عادی چه وضعیتی دارند تا بتوانند هرچه
سریعتر، تغییرات آن را تشخیص دهند. در عین حال زنان باید بدانند که هر
تغییر، به معنی وجود سرطان نیست.
زنان می توانند با بررسی گاه به گاه پستان هایشان از وضعیت آن ها آگاه باشند و متوجه تغییرات آن بشوند اما روش پیشنهادی پزشکان پیگیری یک تکنیک قدم به قدم (خودآزمایی پستان یا BSE) بر اساس یک زمان بندی منظم برای بررسی دائمی تمامی بافت پستان است.
اگر شما هم احساس می کنید که خودآزمایی منظم پستان می تواند به شما در زندگی ای سالم تر کمک کند طبق یک برنامه منظم (مثلا هر فصل یکبار) آن را به کار ببرید.
بهترین وقت بری بررسی پستان ها زمانی است که پستان ها حساس یا ورم کرده نباشند. زنانی که در دوره بارداری یا شیردهی هستند یا از کاشت پستان استفاده کرده اند نیز می توانند به طور مرتب پستان هیشان را مورد خودآزمایی قرار دهند.
بهتر است زنانی که خودآزمایی پستان را انجام می دهند، گاه گاه روش کار خود را با یک متخصص در میان بگذارند تا از صحت عملکرد خود مطمئن شوند.
نحوه معاینه پستانها توسط خود فرد
در حالیکه لباسهای خود را در آوردهاید در مقابل آینه بایستید و به هر یک
از پستانهایتان به طور جداگانه نگاه کنید. به اندازه، شکل، رنگ، حاشیهها و
جهت پستانها و نوک پستانهایتان توجه نمایید.
– دستهایتان را بلند کرده و بالای سرتان قرار دهید و همانگونه که از یک سمت به سمت دیگر به آرامی میچرخید به پستانهایتان نگاه کنید.
– دستهایتان را محکم به کمرتان فشار دهید و شانههایتان را به جلو بیاورید. اکنون به هر یک از پستانهایتان به طور جداگانه نگاه کنید.
– حالا دست راست خود را بلند کرده و به پشت سرتان قرار دهید. با استفاده از انگشتان دست چپ، شروع به لمس پستان راست نمایید.
این کار بهتر است در حمام و در حالیکه دستها صابونی هستند انجام شود. از کنار خارجی پستان شروع به لمس کردن نموده و بصورت دایرهای، کل پستان را معاینه و لمس نمایید تا به نوک پستان برسید. سپس ناحیه بین پستان و زیر بغل و در آخر،
زیر بغل را معاینه نمایید. سپس این کارها را برای پستان چپ خود انجام دهید.
– اکنون دراز بکشید و در حالیکه یک لاش در زیر و بین شانههای خود قرار دادهاید و دست چپ را بالا بردهاید، معاینات فوق را تکرار نمایید. سپس این کار را برای پستان دیگرتان هم انجام دهید.
همچنین می توانید جهت خودآزمایی پستان به شکل زیر رفتار کنید
به پشت بخوابید و دستتان را زیر سرتان بگذارید. این وضعیت باعث می شود
تا بافت پستان تا حد ممکن روی قفسه سینه گسترده شود و در نتیجه به کمترین
ارتفاع ممکن برسد. در این حالت لمس کردن کلیه بافت و تشخیص توده ها آسانتر و
دقیق تر است.
سه انگشت وسط دست دیگر را در کنار هم نگه دارید و با نوک آن ها در سینه به
دنبال توده ها بگردید. سعی کنید با حرکات کوچک دیره ای به اندازه یک سکه که
روی همدیگر می افتند، بافت پستان را کاملا حس کنید.
برای تشخیص دقیق، از سه سطح فشار استفاده کنید. اول با فشار کم، بافت نزدیک
به پوست را بررسی کنید. بعد با فشار متوسط بافت درونی را حس کنید و در
نهیت با فشار بیشتر، به بررسی بافت نزدیک به قفسه سینه و استخوان های دنده
بپردازید.
به یاد داشته باشید که یک برآمدگی در انحنای پایینی هر پستان طبیعی است. اول هر نقطه از پستان را با هر سه فشار مورد آزمیش قرار دهید و سپس به سراغ نقطه بعدی بروید.
برای حرکت در طول پستان پینشهاد می شود که جهت حرکت خود راز بالا به پایین انتخاب کنید. یعنی اول یک خط فرضی از زیربقل تا وسط جناغ در نظر بگیرید و بافت پستان را از بالا به پایین در مسیر آن بررسی کنید و بعد از رسیدن به حدنهایی پایین پستان، خط فرضی را کمی به سمت داخل بدن حرکت دهید و دوباره از بالا شروع کنید.
فراموش نکنید که در حین آزمایش، باید همه پستان بررسی شود و حتی بهتر است کمی بالا و پیین آن را نیز مورد آزمایش قرار دهید. یعنی حد پایین و بالای پستان را دنده ها و استخوان ترقوه (زیر گردن) در نظر بگیرید.
شواهدی وجود دارد که نشان می دهد این شیوه بررسی، باعث می شود بیشترین حجم بافت پستان مورد آزمایش قرار بگیرد و هیچ محلی از قلم نیافتد. همین مراحل را برای پستان دیگر نیز تکرار کنید.
پس از اتمام بررسی هر دو پستان، روبروی آینه بایستید و کف دست هایتان را به آرامی روی باسن فشار دهید.
این شیوه ایستادن باعث کشیده شدن عضلات سینه و در نتیجه در معرض دید قرار گرفتن بهتر سینه ها می شود. حالا با نگاه کردن به پستان ها هر تغییری در اندازه و شکل یا وجود لکه ها روی آن را تشخیص دهید.
در صورتی که علاقمند به بررسی زیربقل ها هستید، آن ها را در وضعیتی بررسی کنید که ایستاده اید و دست ها را فقط به اندازه ای بلند کرده اید که دسترسی به زیربقل هایتان برای انگشت های دست دیگر فراهم باشد.
توجه مهم : این شیوه خودآزمایی با شیوه های قدیمی تر کمی متفاوت است و این تفاوت حاصل آخرین مطالعات و بررسی های علمی است. به هرحال کلیت مساله، بررسی بافت برای یافتن توده ها است. اگر احساس می کنید با روشی دیگر، دقیق تر به همه بافت دسترسی دارید، از آن استفاده کنید.
توجه مهم تر : فراموش نکنید که احساس هر توده را سریعا با پزشک در میان بگذارید.
اگر مشکلی در پستان پیدا شد چه باید کرد؟
در صورت مشاهده هر گونه تغییری در پستانتان، باید هر چه زودتر به پزشک
مراجعه نمایید، خواه این مشکل در قسمت داخلی پستان، پوست آن و یا نوک پستان
باشد. طبیعی است که در چنین مواقعی احساس نگرانی نمایید، اما سعی کنید به
خاطر داشته باشید که از هر 10 تودهای که در پستان پیدا میشود 9 تای آن
غیرسرطانی است.
حتی اگر تودهای که در پستان شما وجود دارد سرطانی هم باشد، شکی نداشته
باشید که تشخیص زودرس و به موقع و درمان مناسب آن، باعث افزایش احتمال
معالجه کامل آن خواهد شد.
معاینه پستان توسط پزشک
پزشک ابتدا پستانهای شما را نگاه خواهد کرد و این در حالی خواهد بود که دستهای شما به حالت عادی در طرفین قرار دارد.
سپس پزشک از شما خواهد خواست که دستهایتان را به بالای سرتان ببرید و در آخر نیز از شما میخواهد که دستهای خود را به طرفین کمتر خود فشار دهید. با مشاهده پستان در چنین حالتهایی، پزشک اغلب میتواند تغییراتی که در پستان وجود دارد را کشف نماید.
سپس شما باید بر روی تخت دراز کشیده و دستهایتان را زیر سرتان قرار دهید تا پزشک بتواند پستان شما را معاینه کند.
اگر در طی معاینه، پزشک متوجه وجود تودهای در پستان شود، معایناتش را در
آن نقطه بیشتر متمرکز کرده و سعی میکند با نگشتانش، اندازه توده را مشخص
نماید. بعد از معاینه پستانها، پزشک معمولاً غدد لنفاوی زیر بغل و آنهایی
که در قسمت تحتانی گردن قرار دارند را معاینه میکند.
به یاد داشته باشید که :
پس از 20 سالگی، زنان باید درباره خودآزمایی پستان (BSE) اطلاعات کسب کنند و نسبت به وضعیت طبیعی پستان هایشان آگاهی داشته باشند و هرگونه تغییر جدید را هرچه زودتر به متخصص اطلاع دهند.
در صورت مشاهده هرگونه تغییر، از جمله پیدا شدن یک توده یا تورم، خارش پوست یا لکه روی پستان، درد یا تو رفتن نوک پستان، قرمزی یا پوسته پوسته شدن پوست یا نوک پستان یا مشاهده ترشحاتی غیر از شیر از پستان باید برای تشخیص دقیق تر با سرعت به مشاور پزشکی خود مراجعه کنید.
به هرحال در یاد داشته باشید که در اکثر مواقع تغییرات پستان حاصل سرطان نیستند ولی احتیاط همیشه لازم است.
پس از مشاهده هر یک از این موارد، فرد باید برای تشخیص دقیق تر به متخصص رجوع کند. متخصص باتجربه می تواند تشخیص دهد که تغییر ایجاد شده خوشخیم است یا بدخیم. آنها برای این تشخیص از آزمایش های دیگری هم استفاده خواهند کرد و اگر کوچکترین احتمالی بدهند که با سرطان پستان مواجه هستند، از بافت پستان شما بیوپسی به عمل خواهند آورد.
بدون شک، آزمایش فیزیکی پستان بدون استفاده از ماموگرافی احتمال نادیده گرفته شدن بعضی سرطان ها در مراحل ابتدایی را باقی خواهد گذاشت.
سرطان سینه و نگرانیهای زنان

درست
است که الان چند سالی است مثلا درباره بیماریهای مقاربتی، تناسلی و ایدز
راحتتر صحبت میشود، اما تا چند سال قبل خیلی از زنان ما به دلیل
خجالتزدگی حتی بیماری سرطان پستان خود را مخفی میکردند یا دست کم در
رسانههای ما کمتر از آن صحبت میشد.
البته وضعیت کشور ما در این
زمینه نسبت به کشورهایی مثل هند، مصر و نیجریه خیلی نگرانکننده نیست. هر 3
دقیقه یک زن مصری از بیماری خود مطلع میشود و از همان لحظه، ترک شدن از
سوی همسر، یکی از ترسهای زندگیاش به شمار میآید. در هند زنهای دارای
سرطان سینه به دلیل گسترش این عقیده که این بیماری واگیردار است، ممکن است
مجبور به استفاده از ظروف غذای جداگانه شوند.
سرطان سینه یکی از شایعترین سرطانها در میان زنان ایرانی محسوب میشود و سالانه 7 هزار زن ایرانی به این سرطان مبتلا میشوند لذا با توجه به اینکه 70 درصد این بیماران بالای 5 سال عمر میکنند اکنون حدود 70 هزار زن مبتلا به این بیماری در کشور داریم و این آمار کمی نیست! بویژه آنکه سن ابتلا به سرطان سینه در ایران 5 سال پایینتر از سطح جهانی است. در زمان حاضر به طور متوسط سن ابتلا به این بیماری در ایران بین 45 تا 55 سال است در حالی که این سن در کشورهای غربی بین 50 تا 60 سال است.
بیماری سرطان پستان مانند سایر بیماریهای سرطان 4 مرحله اول تا چهارم دارد، مرحله اول آن کاملا قابل علاج قطعی است، مرحله دوم و سوم، مرحله کلینیکی است که بیمار باید تحت درمانهای خاص و عمدتا جراحی و شیمیدرمانی قرار گیرد؛ اما مرحله چهارم زمانی است که بیماری خیلی پیشرفت کرده است و کار زیادی برای آن نمیتوان انجام داد. مساله مهم بیماری سرطان سینه در ایران این است که بهرغم آنکه حدود 80 درصد موارد این بیماری در کشورهای غربی در مرحله یک شناسایی و درمان میشوند، در ایران 70 درصد این بیماران در مرحله 2 یا 3 شناسایی میشوند و همین امر درمان قطعی این بیماران را با مشکل مواجه میکند. پیش از این، سرطان سینه بیماریای بود که بیشتر زنان سفیدپوست و افرادی را که در قطبهای صنعتی همچون آمریکای شمالی و اروپای غربی زندگی میکردند، مبتلا میکرد، اما بعد معلوم شد که در هر جایی هست؛ آسیا، آفریقا، اروپای شرقی و آمریکای لاتین مواردی از سرطان سینه را داشتند. تا سال 2020 حدود 70 درصد از موارد سرطان سینه در کشورهای در حال توسعه خواهد بود.
دکتر محمداسماعیل اکبری، رئیس مرکز تحقیقات دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی دراینباره میگوید: در سرطان سینه، مبتلایان شانس بالایی برای زنده ماندن داشته و پس از درمان، احتمال بازگشت و عود مجدد بیماری وجود دارد. بنابراین بیماران مبتلا به سرطان سینه باید تحت نظر پزشک معالج قرار بگیرند.
دکتر اکبری با بیان این که احتمال پیشگیری از 40 درصد انواع سرطانها وجود دارد، اظهار کرد: سرطان سینه نیز یکی از انواع سرطانی است که براحتی میتوان با تشخیص زودرس از آن پیشگیری کرد و تنها شرط آن، هوشیار بودن مردم جامعه بخصوص زنان است. بررسی و مطالعه سرطان سینه در ایران حاکی از آن است که ما با سرطان تهاجمیتری مواجه هستیم و به دلیل فرهنگ دینی ملی ما که مادران ستون اصلی خانواده هستند این سرطان از نظر اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بار بسیاری را برای خانواده دربردارد.
رئیس مرکز تحقیقات سرطان با بیان این که سابقه فامیلی احتمال ابتلا به سرطان سینه را 5 برابر افزایش میدهد، اذعان کرد: از این رو پیشگیری از این سرطان بسیار حائز اهمیت است تا این بیماری در مراحل ابتدایی تشخیص داده شود. وی با بیان اینکه نازایی و عدم شیردهی زنان از عوامل ابتلا به سرطان سینه به شمار میرود، خاطرنشان کرد: زنانی که پس از بارداری شیردهی نداشته یا نازا هستند، یکی از فاکتورهای خطر برای ابتلا به این سرطان را دارا هستند.
دکتر حمیدرضا میرزایی که در زمینه سرطانشناسی تحقیق میکند، معتقد است: سرطان سینه شایعترین بدخیمی در زنان کشور است که برخلاف بسیاری از بیماریها، تنها انسان مدرن نیست که با عارضه سرطان سینه دست به گریبان است، متون تاریخی نشاندهنده این حقیقت است که پزشکان قدیمی نیز در جستجوی راهی برای درمان این بیماری بودهاند.
وی گفت: امروزه به کمک شیوههای نوین جراحی و رادیوتراپی، رژیمهای جدید کموتراپی و هورمونتراپی، تارگتتراپی و درمانهای حمایتی، کمتر از گذشته نگران درمان مناسب بیماران هستیم.
مسائل فرهنگی همیشه باعث پنهان کردن بیماری نمیشود بلکه گاهی زمینه و بستر ابتلای به آن را فراهم میکند مثلا الان چند سالی است که استفاده از سیگار و قلیان به عنوان یک خرده فرهنگ جدید در میان دختران و زنان جوان مد شده و رواج یافته است در حالی که استعمال دخانیات و بخصوص قلیان از عوامل بسیار خطرناک ابتلا به سرطان سینه به شمار میرود. همچنین افزایش وزن غیرطبیعی و مصرف ترکیبات هورمونی زنانه به صورت غیرعلمی نیز از عوامل موثر در ابتلا به این سرطان محسوب میشود. همچنین سابقه فامیلی و سقط جنین غیرطبی از عوامل موثر در ابتلا به سرطان سینه محسوب میشود.
دکتر آسیه الفتبخش، عضو هیات علمی جهاد دانشگاهی درباره نشانههای این بیماری میگوید: درد، التهاب، تورم، قرمزی و فرورفتگی نوک سینه از علائم شایع سرطان سینه به شمار میرود.
به گفته وی، سن بالا، سابقه فامیلی ابتلا به سرطان، اولین حاملگی بالای 30 سال، قاعدگی زیر 12 سال، یائسگی بالای 55 سال، عدم حاملگی، عدم شیردهی و هورموندرمانی بعد از یائسگی از عوامل خطر در ابتلا به سرطان سینه هستند.
وی افزود: دردهای شایع سینه به دو دسته دورهای و غیردورهای تقسیم میشود که دردهای دورهای در زنان 30 تا 35 ساله در نیمه دوم قاعدگی یا در صورت مصرف هورمون دیده میشود. دردهای دورهای غالبا دوطرفه هستند و به علت شدت درد به زیر بغل منتشر میشوند و همچنین با مصرف کافئین یا در صورت اضطراب و افسردگی تشدید میشوند و عموما علت این دردها تغییرات هورمونی است.
عضو هیات علمی جهاد دانشگاهی علوم پزشکی تهران در خصوص دردهای غیردورهای گفت: این دردها بدون ارتباط با قاعدگی هستند، معمولا در افراد بالای 40 سال دیده میشود و ماهیت سوزنی یا کششی دارند. علت دردهای غیردورهای عموما کیستهای ناحیه سینه، دردهای قلبی و عضلانی، تودههای خوش خیم یا بدخیم سینه هستند.
یکی دیگر از نگرانیهای زنان در ارتباط با سرطان پستان به بحث زیبایی و حفظ تناسب اندام آنها برمیگردد که بازهم تاثیر فرهنگ را در بیماری و درمان آن نشان میدهد.
رئیس مرکز تحقیقات سرطان دانشگاه شهید بهشتی دراینباره میگوید: پزشکان ایرانی تقریبا از حدود 20 سال پیش در عمل جراحی سرطان سینه قادر به حفظ سینهها هستند. ضمن اینکه استفاده از پروتزهای سینه میتواند نگرانی خانمها را دراینباره برطرف کند. با این حال زنان جامعه ما باید برای تشخیص و پیشگیری از سرطان سینه، سالی یک بار معاینه کلینیکی و ماهی یک بار ماموگرافی را فراموش نکنند.
نشانه های سرطان سینه چیست؟

سرطان
سینه یکی از شایع ترین سرطانها در میان زنان ایرانی محسوب میشود و سن
ابتلا به این بیماری در ایران بین 45 تا 55 سال است. زنانی که پس از
بارداری شیردهی نداشته یا نازا هستند، یکی از فاکتورهای خطر برای ابتلا به
این سرطان را دارا هستند.
سرطان پستان
سرطان سینه یکی از شایع ترین سرطانها در میان زنان ایرانی محسوب میشود و سالانه 7 هزار زن ایرانی به این سرطان مبتلا میشوند لذا با توجه به اینکه 70 درصد این بیماران بالای 5 سال عمر میکنند اکنون حدود 70 هزار زن مبتلا به این بیماری در کشور داریم و این آمار کمی نیست! بویژه آنکه سن ابتلا به سرطان سینه در ایران 5 سال پایینتر از سطح جهانی است. در زمان حاضر به طور متوسط سن ابتلا به این بیماری در ایران بین 45 تا 55 سال است در حالی که این سن در کشورهای غربی بین 50 تا 60 سال است.
بیماری سرطان پستان مانند سایر بیماریهای سرطان 4 مرحله اول تا چهارم دارد،مرحله اول آن کاملا قابل علاج قطعی است،مرحله دوم و سوم،مرحله کلینیکی است که بیمار باید تحت درمانهای خاص و عمدتا جراحی و شیمیدرمانی قرار گیرد؛ اما مرحله چهارم زمانی است که بیماری خیلی پیشرفت کرده است و کار زیادی برای آن نمیتوان انجام داد.
دکتر محمداسماعیل اکبری،رئیس مرکز تحقیقاتدانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
دراینباره میگوید:در سرطان سینه،مبتلایان شانس بالایی برای زنده ماندن
داشته و پس از درمان،احتمال بازگشت و عود مجدد بیماری وجود دارد. بنابراین
بیماران مبتلا به سرطان سینه باید تحت نظر پزشک معالج قرار بگیرند.
دکتر اکبری با بیان این که احتمال پیشگیری از 40 درصد انواع سرطانها وجود دارد،اظهار کرد:سرطان سینه نیز یکی از انواع سرطانی است که به راحتی میتوان با تشخیص زود رس از آن پیشگیری کرد و تنها شرط آن،هوشیار بودن مردم جامعه بخصوص زنان است. رئیس مرکز تحقیقات سرطان با بیان این که سابقه فامیلی احتمال ابتلا به سرطان سینه را 5 برابر افزایش میدهد،اذعان کرد: از این رو پیشگیری از این سرطان بسیار حائز اهمیت است تا این بیماری در مراحل ابتدایی تشخیص داده شود.وی با بیان اینکه نازایی و عدم شیردهی زنان از عوامل ابتلا به سرطان سینه
به شمار میرود،خاطرنشان کرد:زنانی که پس از بارداری شیردهی نداشته یا
نازا هستند، یکی از فاکتورهای خطر برای ابتلا به این سرطان را دارا هستند.
دکتر حمیدرضا میرزایی که در زمینه سرطان شناسی تحقیق میکند،معتقد است:سرطان سینه شایع ترین بدخیمی در زنان کشور است که برخلاف بسیاری از بیماریها، تنها انسان مدرن نیست که با عارضه سرطان سینه دست به گریبان است،متون تاریخی نشان دهنده این حقیقت است که پزشکان قدیمی نیز در جستجوی راهی برای درمان این بیماری بودهاند.استعمال دخانیات و بخصوص قلیان از عوامل بسیار خطرناک ابتلا به سرطان سینه به شمار میرود.
همچنین افزایش وزن غیرطبیعی و مصرف ترکیبات هورمونی زنانه به صورت غیرعلمی نیز از عوامل موثر در ابتلا به این سرطان محسوب میشود. همچنین سابقه فامیلی و سقط جنین غیرطبی از عوامل موثر در ابتلا به سرطان سینه محسوب میشود. دکتر آسیه الفتبخش،عضو هیات علمی جهاد دانشگاهی درباره نشانههای این بیماری میگوید:درد، التهاب،تورم،قرمزی و فرو رفتگی نوک سینه از علائم شایع سرطان سینه به شمار میرود.
به گفته وی، سن بالا، سابقه فامیلی ابتلا به سرطان، اولین حاملگی بالای 30 سال، قاعدگی زیر 12 سال، یائسگی بالای 55 سال، عدم حاملگی، عدم شیردهی و هورمون درمانی بعد از یائسگی از عوامل خطر در ابتلا به سرطان سینه هستند. دردهای شایع سینه به دو دسته دورهای و غیردورهای تقسیم میشود که دردهای دورهای در زنان 30 تا 35 ساله در نیمه دوم قاعدگی یا در صورت مصرف هورمون دیده میشود.دردهای دورهای غالبا دو طرفه هستند و به علت شدت درد به زیر بغل منتشر میشوند و همچنین با مصرف کافئین یا در صورت اضطراب و افسردگی تشدید میشوند و عموما علت این دردها تغییرات هورمونی است.
عضو هیات علمی جهاد
دانشگاهی علوم پزشکی تهران در خصوص دردهای غیردورهای گفت:این دردها بدون
ارتباط با قاعدگی هستند،معمولا در افراد بالای 40 سال دیده میشود و ماهیت
سوزنی یا کششی دارند.علت دردهای غیردورهای عموما کیستهای ناحیه
سینه،دردهای قلبی عضلانی، تودههای خوش خیم یا بدخیم سینه هستند.
یکی دیگر از نگرانیهای زنان در ارتباط با سرطان پستان به بحث زیبایی و حفظ تناسب اندام آنها برمیگردد.پزشکان ایرانی تقریبا از حدود 20 سال پیش در عمل جراحی سرطان سینه قادر به حفظ سینهها هستند.ضمن اینکه استفاده از پروتزهای سینه میتواند نگرانی خانمها را دراینباره برطرف کند.با این حال زنان جامعه ما باید برای تشخیص و پیشگیری از سرطان سینه،ماهی یک بار معاینه کلینیکی و سالی یک بار ماموگرافی را فراموش نکنند.
عوامل موثر در بروز سرطان سینه
این بیماری در کنار بیماری های قلبی هم اکنون به یکی از تهدیدهای جدی سلامت زنان کشور تبدیل شده است.
سکته های مغزی، بیماری های انسدادی مزمن ریه، بیماری آلزایمر، دیابت، ذات الریه و آنفلوآنزا بیماری های دیگری است که در کمین سلامت بانوان است.
از آن جا که سرطان سینه جزو سرطان هایی است که قابل پیشگیری است، اطلاع رسانی و آگاهی دادن مردم در این خصوص بی گمان بسیار کارساز خواهد بود.
رتبه اول سرطان سینه در تمام استان ها
رئیس مرکز تحقیقات سرطان دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی طبق آخرین آمارهای ثبت سرطان در کشور به فارس می گوید: پراکندگی سرطان سینه در همه استان های کشور یکسان است و از نظر شیوع این سرطان مقام اول را در بین زنان دارد.
دکتر محمد اسماعیل اکبری با بیان این مسئله که این سرطان در همه استان ها رتبه اول را دارد، تصریح می کند: بعد از سرطان پوست، سرطان سینه در زنان و سرطان معده در مردان و سرطان خون در نوجوانان وجوانان شایع ترین سرطان است.
این در حالی است که ۷۵ درصد توده های بدخیم سینه با خودآزمایی بیماران قابل تشخیص است و اطلاع رسانی و آگاهی دادن به مردم در کاهش مرگ ومیر مبتلایان و تشخیص زودهنگام بسیار موثر است.
اکبری با اشاره به آمار بیماران سرطانی در کشورمان افزود: شاخص رشد سرطان در کشور ۸ در صد هزار است که این شاخص به سن و جنس وابسته است.
وی درباره طول عمر یا بقای عمر بیماران سرطانی در کشور تصریح کرد: طول عمر بیمار مبتلا به سرطان سینه در ایران ۷۱ درصد و نرخ بقای سرطان معده ۱۴.۷درصد است.
رئیس مرکز تحقیقات سرطان دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی افزود: ۴۰ درصد از انواع سرطان ها قابل پیشگیری است و ۴۰ درصد آن با پیشرفت علم پزشکی علاج قطعی دارد و تنها ۲۰ درصد بیماران سرطانی جان خود را از دست می دهند.
در این مطلب به طور ویژه به سرطان سینه ، شناسایی عوامل خطر و علل بروز سرطان در گفت وگو با یکی از کارشناسان می پردازیم.دکتر فاطمه همایی دانشیار رادیوتراپی و آنکولوژی دانشگاه علوم پزشکی مشهد با تایید افزایش شیوع سرطان سینه در زنان ایرانی به خراسان می گوید: روند این سرطان در تمامی کشورهای جهان رو به افزایش بوده است و کشور ما نیز از این نظر استثنا نیست. در سال های گذشته میزان بروز سرطان سینه در کشور ما ۱۷ در صد هزار بود اما طی سال های اخیر این رقم به ۲۲ تا ۲۳ در صد هزار رسیده است.
به جز افزایش شیوع سرطان، نکته حائز اهمیت در این نوع سرطان این است که متاسفانه بیشتر بیماران در مراحل پیشرفته شناسایی می شوند و ۷۰ درصد مبتلایان در زمان مراجعه توده ای بزرگ تر از ۲ سانت دارند و غدد لنفاوی آن ها درگیر شده است.
اندازه تومور و درگیری غدد لنفاوی ۲ شاخص اصلی پیشرفت سرطان است
به همین دلیل است که می گوییم خانم ها باید در این باره اطلاعات کافی داشته باشند تا بتوانند با خودآزمایی ، توده های احتمالی را در سینه شان در مراحل اولیه شناسایی و به درمان خود کمک کنند.
اهمیت این مسئله زمانی روشن می شود که بدانیم میزان مرگ و میر ناشی از سرطان سینه در آمریکا و اروپا با وجود افزایش شیوع آن کاهش پیدا کرده است.
در واقع آموزش خودآزمایی سینه، اطلاع رسانی درباره علایم سرطان، اجرای طرح های غربالگری و درمان های پیشرفته وجدید در این زمینه باعث شده است که آن ها بتوانند مرگ و میر ناشی از این نوع سرطان را کاهش دهند.
دکتر همایی درباره دلیل پایین بودن سن مبتلایان به این سرطان در ایران در مقایسه با کشورهای پیشرفته می گوید: نتایج مطالعات نشان می دهد که سن متوسط مبتلایان به سرطان سینه در ایران ۴۸ سال است و این عدد در بیشتر کشورهای شرق دریای مدیترانه به همین ترتیب است.
شایان ذکر است که این رقم، سن در هنگام تشخیص است به این معنا که به عنوان مثال اگر سرطان سینه در یک زن آمریکایی در ۶۰ سالگی تشخیص داده شود، در اکثر موارد در مرحله اولیه است
از این رو بیماری قابل درمان است در صورتی که زنان ایرانی در سنین پایین تر و در مرحله بالاتری از پیشرفت بیماری به تشخیص تومور خود می رسند.
از آن جا که سرطان یک بیماری مزمن است، یک خانم ایرانی حداقل از چندین سال قبل مبتلا بوده است، بدون این که خود خبر داشته باشد.
به این ترتیب می بینید که سن زنان ایرانی مبتلا به سرطان سینه بسیار پایین تر از کشورهای غربی است.
لذا این موضوع یکی از اولویت های تحقیقات دانشگاهی ماست که می توان با بررسی آن به چرایی این تفاوت سنی بین مبتلایان ایرانی و غربی پرداخت.
علل بروز سرطان
رئیس مرکز تحقیقات سرطان دانشگاه علوم پزشکی دانشگاه مشهد درباره نقش ژنتیک به عنوان یکی از عوامل بروز بیماری می گوید: طبق تحقیقات نقش ژنتیک در بروز این سرطان فقط ۵ درصد است اما باید متذکر شد که این وضعیت در کشور ما نامعلوم است و برای تعیین نقش ژنتیک در زنان ایرانی مبتلا باید مطالعه تحقیقاتی وسیعی انجام داد.
مهم ترین عواملی که باعث ایجاد سرطان سینه می شود، هورمون های جنسی است.
نتایج مطالعات نشان می دهد که افزایش هورمون استروژن در بدن در بروز سرطان سینه نقش دارد.
هر قدر سنین باروری یک خانم طولانی تر باشد، احتمال ابتلا به سرطان سینه هم بالاتر می رود بنابراین کسانی که در سنین پایین پریود و در سنین بالا یائسه می شوند بیش از دیگران در خطر ابتلا به سرطان سینه قرار دارند.
از همین رو کاهش سن بلوغ یکی از علایم خطر است و بهتر است عوامل بلوغ زودرس در دختران شناسایی و کنترل شود.
هم چنین HRTنیز یکی از عوامل بروز سرطان سینه است.
HRT همان هورمون تراپی جایگزین است که طی آن خانم یائسه هورمون جایگزین دریافت می کند.
در این روش خانم یائسه در ازای قطع ترشح هورمون های زنانه، هورمون جایگزین دریافت می کند.
دریافت این هورمون ها علائم یائسگی را در خانم ها کم می کند اما نتایج مطالعات ثابت کرده است که HRT باعث افزایش احتمال ابتلا به سرطان سینه می شود و باید مشکلات ناشی از یائسگی را با روش های غیر از این روش درمان کرد.
به ویژه در خانم هایی که در سنین ۴۰ تا ۵۰ سالگی یائسه می شوند.
یکی دیگر از عوامل موثر در بروز این سرطان، چاقی است که در خانم های یائسه این خطر چند برابر می شود.
توصیه اکید ما به این دسته از خانم ها تغییر روش زندگی و انجام فعالیت های ورزشی است.
ورزش باید حداقل ۲ تا ۳ بار در هفته به مدت ۲۰ دقیقه انجام شود و این ورزش همراه با تعریق و افزایش ضربان قلب در کاهش بروز سرطان سینه نقش مهمی ایفا می کند.
خانم ها هم چنین باید از دریافت هورمون های جنسی استروژن جایگزین اجتناب کنند.
از دیگر عوامل خطر در بروز سرطان سینه، حاملگی دیررس و حاملگی پس از ۳۵ سالگی است که احتمال بروز سرطان را بیشتر می کند.
علائم سرطان
احساس توده بدون درد یکی از مهم ترین علائم سرطان سینه محسوب می شود و لازم است خانم ها نسبت به وجود هرگونه توده ای حساسیت نشان دهند و با پزشک مشورت کنند.
ورم، توکشیدگی پوست، تغییر رنگ پوست و زخم نوک سینه نشانه های سرطان پیشرفته است و فرد بلافاصله باید به پزشک مراجعه کند.
پزشک بر مبنای معاینه کلینیکی، ماموگرافی، سونوگرافی یا ام آر آی تصمیم به نمونه برداری می گیرد.
پس از نمونه برداری تشخیص قطعی سرطان صورت می گیرد.
اگر تومور کوچک باشد و غدد لنفاوی درگیر نشده باشد، امکان انجام یک جراحی محدود هم در محل تومور اولیه و هم در محل غدد لنفاوی زیر بغل وجود دارد.
اما اگر سرطان پیشرفته باشد پزشک مجبور به برداشتن سینه می شود و این مسئله بار روانی شدیدی را بر بیمار تحمیل می کند.
تاخیر در مراجعه
دکتر همایی درباره تاخیر در مراجعه به پزشک در زنانی که توده ای در بدن خود لمس می کنند، می گوید: تحقیقاتی در حال انجام است تا بفهمیم چرا زنان با تاخیر مراجعه می کنند.
به نظر می رسد ترس شدید از بیماری یکی از مهم ترین علل است.
متاسفانه بسیاری از زنان فکر می کنند با انکار بیماری به خودشان کمک می کنند.
در صورتی که فقط فرصت بهبود را از خود سلب می کنند.
با مراجعه به هنگام می توان ضمن حفظ زیبایی مانع از پیشرفت سرطان شد.
درباره شیمی درمانی برای خانم ها نیز ذکر این نکته ضروری است که انجام هرگونه شیمی درمانی باید تحت نظر متخصص آنکولوژی باشد.
هرقدر تشخیص سرطان دیرتر انجام شود، درمان های شیمی درمانی سنگین تری مورد نیاز است.
اگر اطلاع رسانی و فرهنگ سازی درباره لزوم تشخیص به موقع سرطان صورت بگیرد می توان امیدوار بود بسیاری از بیماران بتوانند بیماری را پشت سر بگذارند، در عین حال نقش حمایتی همسر و خانواده بسیار اساسی است و به خانم کمک می کند که بتواند مراحل درمانی را با موفقیت پشت سر بگذارد.
این سرطان قابل پیشگیری و قابل کنترل است و امروزه با پیشرفت روش های درمانی تعداد بیشتری از مبتلایان به این سرطان بهبود پیدا می کنند.
بیماران پس از طی دوره درمان باید تحت نظر پزشک متخصص به صورت دوره ای معاینه شوند.
۸ راه طبیعی و کم خرج برای پیشگیری از سرطان سینه
۱ هر روز فعالیت و تمرینات بدنی داشته باشید.
۲ یک رژیم غذایی پیشگیری از سرطان را دنبال کنید.
برای جلوگیری از بروز این بیماری مصرف ریزمغذی های گیاهی را با خوردن مقادیر زیادی از میوه ها، سبزی ها، غلات سبوس دار، دانه ها، خشکبار و حبوبات افزایش دهید.
از جمله مصرف -مواد غذایی سرشار از فیبر خوراکی -دانه سویا و محصولات آن مثل «توفو» در این مورد باید از مصرف زیاد محصولات شیرین شده و تصفیه شده سویا خودداری کرد.
-سبزیجات خانواده سیر و پیاز
۳ حتما وزن خود را به یک حد سالم و طبیعی برسانید.
نتایج بررسی ها نشان می دهد که افزایش وزن یک عامل موثر در بروز سرطان سینه است.
۴ بررسی ها تایید می کند که مصرف کنندگان الکل بیشتر در معرض خطر ابتلا به این سرطان هستند.
۵ هرگز سیگار نکشید یا در محیطی که دود سیگار است قرار نگیرید.
زنان سیگاری ۴۰ درصد بیشتر در معرض ابتلا به سرطان سینه هستند اما ترک آن بلافاصله تاثیرات سودمندی در کاهش این خطر بر جای می گذارد.
۶ مصرف چربی را کاهش دهید و از چربی های سالم استفاده کنید.
به نقل از ایسنا چربی های ترانس را از رژیم غذایی خود حذف کنید، مصرف چربی های اشباع شده را کاهش دهید و مصرف روغن زیتون و روغن ماهی امگا- ۳ را افزایش دهید.
۷ تا حد امکان از تماس با عوامل سرطان زا مثل غذاهای سرطان زا، تشعشعات غیرضروری پرتوایکس، هورمون درمانی، تماس فیزیکی یا استنشاق حشره کش ها و آفت کش ها پرهیز کنید.
۸ از مکمل های غنی از ریزمغذی ها برای پیشگیری از سرطان سینه و دیگر بیماری ها استفاده کنید.
از دیدگاهی دیگر داریم :
عوامل موثر در افزایش ابتلا به سرطان پستان
سرطان پستان اولین عامل مرگ ناشی از سرطان در ایالات متحد است. مرگ ناشی ازسرطان پستان در سنین ۴۰ تا ۴۴ سالگی بیشتر از مرگهای ناشی از علل دیگر است. در ایالت متحده از هر ۹ زن یک نفر در طول عمرش دچار سرطان سینه می شود و ۳۱ این زنان در اثر این بیماری می میرند؛ یعنی سالانه بیش از ۴۴ هزار نفر از زنان در آمریکا در اثر این نوع سرطان می میرند.
دلایل قطعی و مسلم سرطان سینه ناشناخته است، اما تحقیقات نشان می دهد که با بالا رفتن سن در زنان، خطر ابتلا هم بیشتر می شود. این بیماری در زنان کمتر از سی و پنج سال بسیار کم دیده می شود و بیشتر در زنان بالای پنجاه سال دیده شده است. علاوه بر این، سرطان سینه در زنان سفید پوست بیشتر از زنان آمریکایی، آفریقایی یا آسیایی است. طبق تحقیقات مؤسسه ملی سرطان آمریکا، شرایط زیر، خطر ابتلا به سرطان سینه را افزایش می دهد.
- داشتن سابقه خانوادگی:
زنانی که مادر یا خواهرشان به ویژه در دوران جوانی سرطان سینه داشته باشند، بیشتر در معرض ابتلا به سرطان سینه هستند.
- داشتن سابقه شخصی:
زنانی که یکی از سینه های شان به سرطان مبتلا بوده است، احتمال اینکه سینه
دیگرشان نیز مبتلا شود، بسیار بالا است. عوامل دیگری نیز در افزایش خطر
ابتلا به سرطان سینه نقش دارند که عبارتند از:
- استروژن بالا:
شواهد نشان می دهد زنانی که مدت طولانی در معرض استروژن قرار می گیرند
(استروژنی که در بدن تولید می شود یا به عنوان دارو مصرف می شود و …)
احتمال ابتلا به سرطان سینه در آنان بیشتر است. به عنوان مثال، زنانی که
شروع عادت ماهیانه در آنان در سنین پایین یعنی کمتر از دوازده سالگی بوده
است یا زنانی که بعد از سن پنجاه و پنج سالگی یائسه شده اند یا هرگز بچه
دار نشده اند یا برای مدت طولانی هورمون مصرف کرده اند، بیشتر در خطر ابتلا
به سرطان سینه قرار دارند. همچنین زنانی که DES (شکل مصنوعی استروژن که از
اوایل دهه ۱۹۴۰ تا ۱۹۷۱ جهت جلوگیری از سقط جنین مصرف می شد) مصرف کرده
اند، با خطر ابتلا به سرطان سینه مواجه هستند. زنانی که اولین فرزند خود را
بعد از سن سی سالگی به دنیا آورده اند نیز در معرض ابتلا به سرطان سینه
هستند. علاوه بر این، سینه های بزرگ و سنگین به علت داشتن بافت های چربی
بسیار زیاد و متراکم، تشخیص ناحیه غیر عادی توسط ماموگرافی را برای پزشکان
مشکل می سازد.
- پرتو درمانی (اشعه درمانی):
زنانی که قبل از سی سالگی سینه آنان در معرض پرتو درمانی قرار گرفته باشد، احتمال ابتلا به سرطان سینه در آنان زیاد است.
- الکل:
و نهایتاً عامل آخر الکل است که موجب افزایش خطر ابتلا به سرطان سینه در زنان می شود.
از همه عوامل ابتلا به سرطان سینه نمی توان جلوگیری کرد اما می توان برخی از آنها را تعدیل کرد. مثلاً اگرچه نمی توان تغییری در ژن های موروثی ایجاد کرد اما می توان عادات غذا خوردن را تغییر داد. راهکارهایی که جهت پیشگیری از ابتلا به سرطان سینه توصیه می شود عبارتند از:
۱- رژیم غذایی:
درباره چربی هایی که مصرف می کنید، دقت کنید. قطعاً بسیاری از انواع چربی
ها سبب افزایش سطح استروژن در بدن می شود که خود خطر ابتلا به سرطان سینه
را افزایش می دهد. طبق تحقیقاتی که اخیراً در سوئد انجام شده است، روغن های
اشباع نشده مانند روغن زیتون، کانول و اسیدهای چرب امگا ۳ که در ماهی آزاد
و ساردین یافت می شود، خطر ابتلا به سرطان سینه را کاهش می دهد. از خوردن
چربی های موجود در مارگارین، غذاهای کنسرو شده و اسنک ها خودداری کنید زیرا
این چربی ها خطر ابتلا را افزایش می دهد. فیبرها از زیاد شدن سطح استروژن
در بدن جلوگیری می کنند. انواع لوبیا، برنج سبوس دار (قهوه ای)، نان سبوس
دار و غلات و بسیاری از میوه ها و سبزیجات منابع غنی فیبرها هستند. میوه و
سبزیجات بخورید. سبزیجاتی نظیر کلم بروکلی، کلم و گل کلم همگی به آنزیم های
ضد سرطان در بدن کمک می کنند. سویا هم مانند فیبر در بدن عمل می کند. از
آرد سویا برای غذاها و شیرینی ها استفاده کنید. دانه های سویا بخورید و حتی
شیر سویا مصرف کنید.
۲- ورزش:
فعال باشید. طبق تحقیقات به عمل آمده، زنانی که حداقل چهار ساعت در هفته
ورزش می کنند در مقایسه با زنانی که فعالیت بدنی ندارند، سی و هفت درصد
کمتر به سرطان سینه مبتلا می شوند. ورزش با سوزاندن کالری و کاهش چربی،
تولید استروژن را متوقف می کند.
۳- توصیه های پزشکی:
اگر چهل سال یا بیشتر سن دارید، حتماً سالی یک بار ماموگرافی کنید.
ماموگرافی دو تا پنج سال قبل از آنکه بتوان توده یی را در سینه لمس کرد،
سرطان سینه را شناسایی می کند. اگر هنوز عادت ماهیانه می شوید، هفت تا ده
روز بعد از شروع قاعدگی، خودتان سینه های تان را معاینه کنید و اگر دیگر
عادت ماهیانه نمی شوید، یک روز در ماه را مشخص کرده و هر ماه در آن روز
سینه های تان را معاینه کنید. اگر زنان در آمریکا ماهیانه سینه های شان را
معاینه می کردند و سالی یک بار ماموگرافی انجام می دادند، سالیانه پانزده
هزار زندگی نجات پیدا می کرد.
۴- مکمل ها:
ویتامین E مصرف کنید. تحقیقات نشان داده است که افراد با سابقه خانوادگی
سرطان سینه، اگر در رژیم غذایی خود ۱۰ واحد یا بیشتر ویتامین E در روز مصرف
کنند، تا هشتاد درصد خود را در برابر خطر سرطان سینه مصون کرده اند.
درباره دوز مصرف ویتامین E با پزشک خود مشاوره کنید.
۵- سبک زندگی:
از الکل دوری کنید. نوشیدن مشروبات الکلی سبب افزایش خطر ابتلا به سرطان سینه میشود.
چگونه سرطان سینه را به موقع تشخیص دهیم؟
در
سال های اخیر با پیشرفت هائی که درتشخیص زودرس این بیماری به وجود آمده،
درمان آن نیز با موفقیت بیشتری همراه شده است. از آنجائی که توده های سینه
وقتی در اندازهی
کوچک کشف شوند به خوبی قابل درمان هستند، تمام سعی پزشکان و محققین بر این
متمرکز شده است که روش های جدیدی برای تشخیص زودرس آن کشف کنند. در حال
حاضر برای کنترل دوره ای سلامت پستان اقدامات زیرتوصیه می شود:


مراحل سرطان پستان

با آگاهی ازمیزان یا مرحله سرطان پستان، پزشک تا اندازهای از پیش آگهی، یعنی از نتیجه احتمالی بیماری، مطلع میشود، و این آگاهی در کمک به او برای اتخاذ تصمیمات مربوط به درمان مفید میباشد.
پزشک از طریق معاینه نمودن نمونه بافتی که در طول برداشت پستان یا تودهبرداری از پستان و از غدد لنفاوی زیر بغل گرفته شده است، مرحله سرطان پستان را تعیین میکند.
اندازه سرطان، و اینکه آیا سرطان به فراتر از پستان گسترش یافته است، در تعیین مرحله سرطان منظور میشود. پزشک این اطلاعات را بهکار میگیرد و برای توصیف مرحله سرطان پستان از اعداد 1 تا 4 استفاده مینماید. مرحله دوم :
یکی از اطلاعاتی که در تعیین مرحله سرطان پستان مفید واقع میشود اندازه تومور موجود در پستان است. پزشکان تومور را بر حسب سانتیمتر (cm) اندازه میگیرند. برای مجسم نمودن اندازه سرطان، در نظر گرفتن چیزهای معمولی مفید میباشد. بهعنوان مثال، ممکن است اندازه تومورهای مراحل اولیه از 2 سانتیمتر بیشتر نباشد (که این تقریباً اندازه یک نخود یا یک بادام مغز کرده یا از پوست در آورده است).
مرحله سوم :
اگر تمام شرایط زیر برآورده شده باشد، سرطان پستان در مرحله اول قرار دارد:
• قطر تومور از 2 سانتیمتر بیشتر نیست.
• سرطان به غدد لنفاوی گسترش نیافته است.
• سرطان به بیرون از پستان گسترش نیافته است.
مرحله چهارم :
در این مرحله، تومور از مرحله اول بزرگتر میباشد، اما سرطان به قسمت دور دستی از بدن گسترش نیافته است. اگر سرطان در مرحله دوم باشد، یکی از موارد زیر صحت دارد:
• قطر تومور 2 تا 5 سانتیمتر است. شاید سرطان به غدد لنفاوی زیر بغل گسترش یافته و شاید گسترش نیافته باشد.
• قطر تومور از 5 سانتیمتر بیشتر میباشد، اما سرطان به غدد لنفاوی زیر بغل گسترش نیافته است (A).
• قطر تومور از 2 سانتیمتر کمتر میباشد، اما سرطان به بیش از سه غده لنفاوی زیر بغل گسترش نیافته است (B).
• در پستان هیچ توموری دیده نمیشود، اما سلولهای سرطانی پستان در بیش از سه غده لنفاوی زیر بغل ردیابی نمیشوند.
مرحله پنجم :
در مرحله سوم سرطان پستان، که آن را سرطان پیشرفته موضعی یا ناحیهای مینامند، ممکن است سرطان به غدد لنفاوی نزدیک پستان، یعنی غدد لنفاوی زیر بغل یا مجاور استخوان ترقوه، گسترش یافته باشد اما به قسمتهای دوردستتر بدن نرسیده است. برخی از نمونههای مرحله سوم به شرح زیر است:
• شاید توموری با قطر بیشتر از 5 سانتیمتر وجود
داشته و سلولهای سرطانی به غدد لنفاوی زیر بغل گسترش یافته باشند. اما این
غدد لنفاوی به هم متصل نشدهاند (َA).
• قطر تومور از 5 سانتیمتر
کمتر است، اما سرطان به غدد لنفاوی اطراف گسترش یافته است و این غدد در
حال متصل شده به هم یا در حال متصل شدن به بافت اطراف هستند (استروما).
• قطر تومور از 5 سانتیمتر کمتر است، اما سرطان به غدد لنفاوی واقع در بالای استخوان ترقوه گسترش یافته است (B).
مرحله ششم :
سرطان التهابی پستان شکلی از سرطان است که در آن در اغلب موارد توموری وجود ندارد. در سرطان التهابی پستان، سلولهای سرطانی عروق لنفاوی موجود در پوست سرطان را مسدود میکنند و باعث میشوند پوست متورم، قرمز، و دارای برجستگی خطی یا برآمدگی تیغ مانند شده یا دارای چال افتادگی شود. سرطان التهابی پستان را بهعنوان سرطان پستان مرحله سوم طبقهبندی میکنند.
مرحله هفتم :
مرحله چهارم پیشرفتهترین شکل سرطان پستان است. در این مرحله، سلولهای سرطانی پستان به دیگر قسمتهای بدن، مانند استخوانها و اندامها یا غدد لنفاوی دور از پستان، گسترش یافتهاند. سرطان پستان مرحله چهارم را سرطان متاستازی پستان هم مینامند.
آنچه باید در مورد سرطان پستان بدانید
What You Need To Know About™ Breast Cancer
مقدمه
این مقاله حاوی اطلاعات مهمی از سرطان پستان است.
در زیر اطلاعاتی از علتهای ممکن، غربالگری، علائم، تشخیص، درمان، و مراقبتهای حمایتی و همچنین مطالبی دربارۀ چگونگی کنار آمدن با این بیماری وجود دارد.
پستان
پستانها در ناحیه قفسۀ سینه که دندهها را میپوشانند قرار دارند. هر پستان از 15 تا 20 لوب تشکیل شده، که هر کدام از این لوبها لوبولهای ریزتری دارند. لوبولها هم شامل غدههای ریزی هستند که میتوانند شیر تولید کنند. بعد از تولد نوزاد، شیر از لوبولها به لولههای نازکی به نام مجاری شیری میریزد و به نوک پستان میرسد. نوک پستان در مرکز ناحیه تیره رنگی از پوست بهنام هالة پستان قرار دارد. بین لوبولها و مجاری شیری را چربی و بافت فیبروز پرکرده است.
در پستان همچنین عروق لنفاوی هم وجود دارند، که این رگها به اندام گرد و کوچکی بهنام غدد لنفاوی منتهی میشوند. دستههای غدد لنفاوی نزدیک پستان درزیر بغل ، بالای استخوان ترقوه و در قفسۀ سینه پشت پستان قرار دارند. غدد لنفاوی باکتریها، سلولهای سرطانی و هر مادۀ مضر دیگری را به خود جذب میکنند.
درک بهتر سرطان
سرطان از سلول، یعنی بلوکهایی که بافت را میسازند شروع میشود و بافتها هم اعضای بدن را میسازد.
معمولاً سلولها با نیاز بدن، رشد میکنند و سلولهای جدید را تشکیل میدهند. سلولی که پیر میشود، میمیرد و سلولهای جدید دیگری جای آن را میگیرند.
گاه در این روند اشکال بهوجود میآید و در حالیکه بدن نیازی ندارد، سلولهای جدید تشکیل میشوند و سلولهای پیر هم وقتی که باید، نمیمیرند. این سلولهای اضافی تودهای از بافتها را تشکیل میدهند که به آنها توده، غده یا تومور میگویند.
تومور یا خوشخیم و یا بدخیم است.
- تومورهای خوشخیم سرطان نیستند :
- تومورهای خوشخیم بهندرت خطر جانی دارند.
- تومورهای خوشخیم را عموماً میتوان برداشت و معمولاً هم دوباره رشد نمیکنند.
- سلولهای تومور خوشخیم به بافتهای مجاور خود حمله نمیکنند.
- سلولهای تومور خوشخیم در سایر نقاط بدن منتشر نمیشوند.
- تومورهای بدخیم سرطان هستند :
- تومورهای بدخیم بهطور کلی وخیمتر از تومورهای خوشخیم هستند و اغلب خطر جانی دارند.
- تومورهای بدخیم را معمولاً میتوان برداشت اما ممکن است دوباره رشد کنند.
- سلولهای تومورهای بدخیم معمولاً به بافتها و اعضای مجاور خود حمله میکنند و به آنها آسیب میرسانند.
- سلولهای تومورهای بدخیم معمولاً در سایر نقاط بدن منتشر میشوند (متاستاز میدهند)؛ سلولها با جدا شدن از تومور اصلی (اولیه) و ورود به جریان خون یا دستگاه لنفاوی منتشر میشوند. این سلولها به سایر اعضای بدن حمله میکنند، تومورهای جدیدی تشکیل میدهند و به این اعضا آسیب میرسانند. به انتشار سرطان متاستاز میگویند.
سلولهای سرطانی در صورت انتشار، معمولاً در غدد لنفاوی نزدیک پستان یافت میشوند. سرطان پستان هم تقریباً به تمام نقاط دیگر بدن منتشر میشود. رایجترین نقاط عبارتند از استخوانها، کبد، ریهها، و مغز. تومور جدید هم همان سلولهای غیرعادی و همان نام تومور اولیه را دارد. مثلاً اگر سرطان پستان به استخوانها سرایت کند، سلولهای سرطانی داخل استخوان در واقع سلولهای سرطان پستان هستند. نام بیماری هم سرطان متاستاتیک پستان است، نه سرطان استخوان؛ به همین دلیل درمان آن هم مانند درمان سرطان پستان است، نه سرطان استخوان. پزشکان این نوع سرطان جدید را تومور «دوردست» یا بیماری متاستاتیک مینامند.
عوامل خطرزا
کسی علت دقیق سرطان پستان را نمیداند. پزشکها هم معمولاً نمیتوانند توضیح دهند که چرا زنی به سرطان پستان مبتلا میشود و زن دیگری نمیشود. آنها فقط میدانند که ضربه خوردن، کبود شدن، یا لمس پستان باعث بروز سرطان پستان نمیشود، و دیگر اینکه سرطان پستان مُـسری نیست یعنی کسی از کسی سرطان پستان نمیگیرد.
بنابر تحقیقات، احتمال ابتلا به سرطان پستان در زنانی که بعضی عوامل خطرزا را دارند، بیشتر از زنان دیگر است. عامل خطرزا به چیزی میگویند که احتمال بروز یک بیماری را بالا ببرد.
بنابر مطالعات، این موارد عوامل خطرزای سرطان پستان هستند :
- سن: احتمال ابتلا به سرطان پستان با بالا رفتن سن زن بیشتر میشود. بیشتر موارد ابتلا به سرطان پستان در زنان بالای 60 سال پیش میآید. این بیماری قبل از یائسگی رایج نیست.
- سابقۀ فردیِ ابتلا به سرطان پستان : زنی که پیش از این در یک پستان سرطان داشته، برای ابتلا به سرطان در پستان دیگر خطر بیشتری او را تهدید میکند.
- سابقۀ خانوادگی: اگر مادر، خواهر، و یا دختر زنی در گذشته سرطان پستان داشته باشد، خطر ابتلای وی به سرطان پستان بیشتر است. این خطر در صورتیکه آن عضو خانواده پیش از چهل سالگی به سرطان پستان مبتلا شده باشد بیشتر است. سابقۀ سرطان پستان در سایر افراد فامیل (چه خانوادة مادری و چه خانواده پدری) هم، خطر ابتلای زن را بالا میبرد.
- تغییرات ویژه در پستان : بعضی از زنان سلولهایی در پستان خود دارند که زیر میکروسکوپ غیرعادی بهنظر میآیند. داشتن انواع خاصی از این موارد غیرعادی هایپرپلازی آتیپیک (Atypical Hyperplasia) و کارسینوم درجای لوبولار (Lobular Carcinoma In Situ:LCIS) خطر ابتلا به سرطان پستان را افزایش میدهند.
- تغییرات در ژن : تغییرات در بعضی ژنهای خاص خطر ابتلا به سرطان پستان را افزایش میدهد. این ژنها عبارتند از BRCA1، BRCA2، و چند ژن دیگر. در برخی موارد آزمایشها تغییرات ژنهای خاصی را، در خانوادههایی که سابقۀ ابتلا به سرطان پستان دارند، مشخص میکنند. ارائهدهندگان خدمات پزشکی معمولاً برای کاهش خطر ابتلا به سرطان پستان و یا برای شناسایی این بیماری، در زنانی که این تغییرات در ژنهای آنها مشاهده شده است، راههایی را پیشنهاد میدهند.
-
سابقۀ باروری و یائسگی :
- هر چقدر سن زن هنگام زایمان اول بالاتر باشد، احتمال ابتلای وی به سرطان پستان هم بیشتر است.
- زنانی که اولین بار قبل از دوازده سالگی قاعده شده باشند برای ابتلا به سرطان پستان در معرض خطر بیشتری هستند.
- در زنانی که بالاتر از سن 55 سالگی یائسه میشوند خطر ابتلا به سرطان پستان بیشتر است.
- در زنانی که هرگز بچهدار نشدهاند خطر ابتلا به سرطان پستان بیشتر است.
- زنانی که پس از یائسگی تحت هورموندرمانی یائسگی با استروژن بهعلاوه پروژستین باشند، در معرض خطر بیشتری هستند.
- بنابر مطالعات گسترده، هیچ ارتباطی بین سقط جنین یا حاملگی ناموفق با سرطان پستان وجود ندارد.
- نژاد: بروز سرطان پستان در زنان سفیدپوست بیشتر از زنان لاتین تبار، آسیایی، یا آفریقایی است.
- پرتودرمانی قفسۀ سینه : زنانی که زیر سی سالگی در قفسۀ سینه پرتودرمانی شدهاند (از جمله خود پستانها) در معرض خطر بیشتری هستند. این مورد شامل زنانی هم میشود که جهت لنفوم هوچکین پرتو درمانی شدهاند.
- تراکم پستان: بافت پستان گاه متراکم و یا پرچربی است. زنان مسنتری که ماموگرام آنها تراکم بیشتری را نشان دهد، در معرض خطر بیشتری هستند.
- استفاده از DES - Diethylstilbestrol : در حدود سالهای 1940 تا 1971 میلادی در برخی از کشورها برای بعضی زنان باردار DES تجویز شد. (این دارو دیگر برای زنان باردار تجویز نمیشود.) زنانی که در طول بارداری ازDES استفاده کرده باشند احتمال ابتلای آنها به سرطان پستان تا حد کمی افزایش پیدا میکند. امکان تأثیرات احتمالی بر دختران این زنان تحت مطالعه است.
- اضافه وزن یا چاقی مفرط پس از یائسگی : احتمال ابتلا به سرطان پستان پس از یائسگی در زنانی که اضافه وزن دارند یا مبتلا به چاقی هستند بیشتر است.
- کمبود فعالیت بدنی (فیزیکی) : زنانی که در طول عمرشان فعالیت فیزیکی کمتری دارند احتمال ابتلای آنها به سرطان پستان بیشتر است. فعالیت بدنی همراه با جلوگیری از اضافه وزن و چاقی مفرط، خطر ابتلا را کاهش میدهد.
- مصرف الکل : بنا بر مطالعات، هرچه مصرف الکل در زنی بیشتر باشد، خطر ابتلای وی به سرطان پستان هم بیشتر است.
مطالعه در مورد سایر عوامل خطرزا ادامه دارد. محققان در حال مطالعة تأثیرات برنامۀ غذایی، فعالیت بدنی، و ژنتیک بر احتمال خطر سرطان پستان هستند. آنها همچنین در حال بررسی این موضوع هستند که مواد بهخصوصی که در محیط وجود دارند احتمال بروز سرطان پستان را بیشتر میکنند یا خیر.
بسیاری از عوامل خطرزا اجتناب پذیر هستند و بعضی مانند سابقۀ خانوادگی اجتناب ناپذیرند. زنها بهتر است حتیالمقدور با پرهیز از عوامل خطرزای شناخته شده، از خود محافظت کنند.
لازم به ذکر است که بیشتر زنانی که عوامل خطرزای شناخته شده دارند به سرطان پستان مبتلا نمیشوند. درواقع، بهجز بالا رفتن سن، بیش تر زنانِ مبتلا به سرطان پستان هیچ عامل خطرزای مشخصی ندارند.
اگر فکر میکنید در معرض خطر ابتلا هستید، بهتر است در مورد نگرانی خود با پزشک مشورت کنید. شاید راههایی برای کاهش خطر ابتلا به شما ارائه دهد و یک جدول زمانی معاینات دورهای را برایتان تنظیم کند.
غربالگری
ماموگرام برای غربالگری
معاینۀ بالینی پستان
معاینۀ شخصی پستان
غربالگری سرطان پستان پیش از اینکه علائم آن بروز کند حائز اهمیت است. غربالگری به پزشکان کمک میکند تا بیماری را زود تشخیص دهند و درمان کنند.
پزشک شما شاید یکی از این آزمایشهای غربالگری را برای سرطان پستان به شما پیشنهاد کند:
- ماموگرام برای غربالگری
- معاینۀ بالینی پستان
- معاینۀ شخصی پستان
در مورد زمان شروع و فاصله بین غربالگریها باید از پزشک خود سؤال کنید.
برای شناسایی زودهنگام سرطان پستان
- زنان در دهۀ پنجم زندگی (دهة 40 سالگی) و بالاتر، هرسال یا هر 2 سال یکبار ماموگرافی کنند. ماموگرام تصویر پستان است که با اشعۀ ایکس گرفته میشود.
- زنانی که هنوز به چهل سالگی نرسیدهاند و عوامل خطرزا دارند باید از ارائهدهندۀ خدمات پزشکی خود بپرسند که به ماموگرام احتیاج دارند یا خیر و فاصلۀ ماموگرافیها چقدر باید باشد.
ماموگرام معمولاً توده پستان را پیش از اینکه حس شود نشان میدهد. ماموگرام همچنین لکههای ریز کلسیم را نشان میدهد. به این لکهها میکروکلسیفیکیشن (Microcalcifications) میگویند. توده و یا لکهها معمولاً موجب سرطان، سلولهای پیش سرطانی (Precancerous)، و یا عوارض دیگر میشوند. برای تشخیص وجود سلولهای غیرعادی، به آزمایشهای بیشتری نیاز است.
اگر در ماموگرام شما منطقۀ غیرعادی مشاهده شود، به عکس اشعۀ ایکس بیشتری نیاز است. بعید نیست به نمونهبرداری (بیوپسی) هم نیاز باشد. نمونهبرداری تنها راه تشخیص قطعی سرطان است. (بخش «تشخیص» اطلاعات بیشتری از نمونهبرداری دارد)
ماموگرام بهترین ابزار پزشک جهت تشخیص زودهنگام سرطان پستان است. اما ماموگرام شیوۀ بینقصی نیست:
- ماموگرام احتمال دارد بعضی سرطانها را نشان ندهد. در اینصورت، به نتیجۀ ماموگرافی «منفی کاذب» میگویند.
- احتمال دارد ماموگرام چیزهایی را نشان دهد که معلوم شود سرطان نیست. در اینصورت، به نتیجۀ ماموگرافی «مثبت کاذب» میگویند.
- بعضی از تومورهایی که رشد سریع دارند پیش از آنکه در ماموگرام مشخص شوند، بزرگتر میشوند و یا به سایر نقاط بدن سرایت میکنند.
در ماموگرام (همچنین در عکسهای اشعۀ ایکس دندانپزشکی، و سایر عکسهای رایج اشعۀ ایکس) از میزان بسیار کمی پرتو استفاده میکنند. احتمال هرگونه آسیبی بسیار پایین است اما تکرار عکسبرداری اشعۀ ایکس مشکلساز میشود. فواید آن هم معمولاً بیشتر از خطرات احتمالی آن است. باید از ارائهدهندۀ خدمات پزشکی خود در مورد نیاز به هر عکس اشعۀ ایکس بپرسید. همچنین باید در مورد پوشاندن قسمتهایی از بدن که در عکس نیستند هم پرس و جو کنید.
معاینۀ بالینی سرطان پستان
ارائهدهندۀ خدمات پزشکی در معاینة بالینی، پستان شما را بررسی میکند. معمولاً از شما میخواهد تا بازویتان را بلند کنید و بر سرتان بگذارید، دستهایتان را آویزان کنید، یا دستتان را به باسنتان فشار دهید.
ارائهدهندۀ خدمات پزشکی بهدنبال تفاوت اندازه و شکل دو پستان میگردد. پوست پستان را هم به دنبال بثورات، فرورفتگی و سایر نشانههای غیرعادی بررسی میکند. وی همچنین ممکن است نوک پستان را برای ترشح مایع فشار دهد.
ارائهدهندۀ خدمات پزشکی با انتهای انگشتان خود در جستوجوی توده، تمام پستان، زیر بغل، و اطراف استخوان ترقوه را معاینه میکند. توده پیش از اینکه کسی بتواند آن را حس کند، معمولاً به اندازۀ یک نخود است. معاینه ابتدا در یک سمت انجام میشود و سپس نوبت سمت دیگر بدن است. ارائهدهندۀ خدمات پزشکی همچنین غدد لنفاوی نزدیک پستان را بررسی میکند تا ببیند بزرگ شدهاند یا نشدهاند.
معاینۀ بالینی کامل از پستان معمولاً حدود 10 دقیقه طول میکشد.
برای بررسی هرگونه تغییرات در پستانها بهتر است خودتان پستانها را بهطور ماهیانه معاینه کنید. لازم به ذکر است که با بالا رفتن سن، عادت ماهانه، حاملگی، یائسگی، یا استفاده از قرص ضدحاملگی یا سایر هورمونها هم بعید نیست تغییراتی بهوجود آید. احساس کمی برآمدگی یا غیرهموار بودن طبیعی است. همچنین تورم و حساسیت به لمس درست پیش از شروع و در طول عادت ماهانه هم رایج است.
در صورت مشاهده هرگونه تغییر در پستانها باید با ارائهدهندۀ خدمات پزشکی تماس بگیرید.
معاینۀ شخصی پستان جای تهیۀ منظم ماموگرام برای غربالگری و معاینۀ بالینی منظم پستان را نمیگیرد. هیچ مطالعهای نشان نداده که معاینۀ شخصی پستان باعث کاهش مرگومیر ناشی از سرطان پستان شده باشد.
سؤالاتی که میتوان در مورد غربالگری از پزشک پرسید :
- چه آزمایشهایی را برای من مناسب میدانید؟ چرا؟
- این آزمایشها درد دارند؟ هیچ خطری دارند؟
- ماموگرام چقدر هزینه دارد؟ بیمه هزینۀ آن را تقبل میکند؟
- چند وقت پس از ماموگرام از نتیجۀ آن مطلع میشوم؟
- اگر مشکلی پیش بیاید، از کجا متوجه میشوید که سرطان دارم؟
علائم
علائم رایج سرطان پستان عبارتند از :
- تغییر در حس (لمس کردن) پستان یا نوک پستان
- برآمدگی یا سفت شدن پستان یا نزدیک پستان و یا ناحیۀ زیر بغل
- حساسیت نوک پستان در لمس یا لطافت نوک پستان
- تغییر در ظاهر پستان یا نوک پستان
- تغییر در اندازه یا شکل پستان
- فرو رفتگی نوک پستان به داخل
- پوست پستان، هالة پستان، یا نوک پستان ممکن است متورم یا قرمز و یا پوسته پوسته شود. ممکن است مانند پوست پرتقال خلل و فرج پیدا کند.
- ترشح (مایع) از نوک پستان
سرطان پستان در مراحل اولیه معمولاً دردی ندارد. اما در صورت وجود هر نوع درد یا علامتی که برطرف نمیشود باید به ارائهدهندۀ خدمات پزشکی مراجعه کرد. در بیشتر موارد، این علائم مربوط به سرطان نیستند. مشکلات دیگر هم موجب درد میشوند. هر زنی که این علائم را دارد باید با پزشک صحبت کند تا مشکل اصلی هر چه زودتر تشخیص داده و درمان شود.
اگر علائمی دارید و یا نتیجۀ آزمایشهای غربالگری حاکی از سرطان است، پزشک باید بفهمد که این نتایج و علائم از سرطان است و یا از مشکلات دیگرناشی میشود. پزشک شاید از شما دربارۀ سابقۀ پزشکی خود و خانوادهتان بپرسد. یا معاینۀ فیزیکی شوید. پزشک ممکن است شما را برای ماموگرام یا سایر عکسبرداریها بفرستد. در این آزمایشها از بافتهای داخل پستان عکس تهیه میکنند. پس از این آزمایشها، پزشک شاید به این نتیجه برسد که نیازی به آزمایشهای بیشتر نیست. پزشک شاید هم به این نتیجه برسد که باید معاینات بیشتری از شما بشود. یا شاید برای یافتن سلولهای سرطانی نیاز به نمونهبرداری داشته باشید.
معاینۀ بالینی پستان
ارائهدهندۀ خدمات پزشکی پستانها را لمس میکند و بهدنبال سایر علائم میگردد. اگر برآمدگی وجود داشته باشد، پزشک اندازه، شکل، و جنس آن را حس (لمس) میکند. وی همچنین باید ببیند که این توده به آسانی حرکت میکند یا خیر. تودههای خوشخیم معمولاً حس متفاوتی از تودههای سرطانی دارند. تودههای نرم، گرد، و متحرک احتمالاً خوشخیم هستند. تودههای سفت با شکل عجیب که بهنظر میآید به داخل پستان چسبیدهاند بیشتر احتمال دارد که سرطان باشند.
ماموگرام تشخیصی
ماموگرام تشخیصی در واقع عکس اشعۀ ایکس از پستان است. ماموگرام تشخیصی تصاویر واضحتر و با جزئیات بیشتری از مناطقی ارائه میدهد که در ماموگرام غربالگری غیرعادی بهنظر آمدهاند. پزشک از ماموگرام برای بررسی بیشتر تغییرات پستان مانند برآمدگی (توده)، درد، ترشح از نوک پستان، یا تغییر در اندازه و شکل استفاده میکند. ماموگرام تشخیصی معمولاً از قسمت بهخصوصی از پستان تهیه میشود. همچنین در آن از تکنیکهای ویژهای استفاده میشود و دید بهتری نسبت به ماموگرام برای غربالگری ارائه میدهد.
سونوگرافی
دستگاه سونوگرافی امواج صوتی ارسال میکند که انسان نمیشنود. این امواج به بافتها میخورند و برمیگردند. کامپیوتر هم با استفاده از پژواک این امواج، عکسی را تهیه میکند. پزشک این عکسها را در مانیتور میبیند. این عکسها نشان میدهند که توده توپر یا پر از مایع یا ترکیبی از هردوست. به محفظۀ کیسه مانندی که پر از مایع باشد کیست میگویند. کیست سرطان نیست. اما تودۀ توپر شاید سرطان باشد. پزشک پس از آزمایش عکسها را روی نوار ویدیویی ضبط میکند و یا آنها را چاپ میکند. سونوگرافی را میتوان بههمراه ماموگرام انجام داد.
تصویربرداری با تشدید مغناطیسی (ام.آر.آی)
در تصویربرداری با تشدید مغناطیسی (ام.آر.آی - MRI) از مغناطیس قوی استفاده میکنند که به کامپیوتر متصل است. ام.آر.آی تصاویر دقیق و با جزئیاتی از بافت پستان تهیه میکند. پزشک این تصاویر را روی مانیتور مشاهده میکند و یا آنها را روی فیلم چاپ میکند. از ام.آر.آی. میتوان بههمراه ماموگرام استفاده کرد.
نمونهبرداری (بیوپسی)
پزشک شما را برای نمونهبرداری به جراح و یا متخصص بیماریهای پستان ارجاع میدهد. برای تشخیص سرطان، نمونهای از مایع و یا بافت از پستان را برمیدارند.
بعضی از نقاط مشکوک معمولاً در ماموگرام دیده میشوند که در معاینۀ بالینی پستان لمس نشدهاند. پزشک می تواند با استفاده از عکسبرداری این نواحی را ببیند و بافت مربوطه را بردارد. بعضی از این عکسبرداریها عبارتند از سونوگرافی، عکسبرداری نقطهگذاری شده با سوزن و یا نمونهبرداری استریوتاکتیک.
پزشک با استفاده از روشهای مختلفی بافت را برمیدارد :
- نمونهبرداری سوزنی ظریف: پزشک با استفاده از یک سوزن نازک، مایع درون برآمدگی (توده) داخل پستان را برمیدارد. اگر مایع حاوی سلول باشد، متخصص آسیب شناس در آزمایشگاه با میکروسکوپ بهدنبال سرطان میگردد. اگر هم مایع حاوی سلول نباشد، به آزمایشگاه نیازی نیست.
- نمونهبرداری سوزن ضخیم : پزشک با استفاده از سوزن ضخیم بافت پستان را برمیدارد. پس از آن متخصص آسیبشناس بهدنبال سلولهای سرطانی میگردد. به این روش نمونهبرداری سوزنی هم میگویند.
-
نمونهبرداری با جراحی : جراح نمونهای از بافت را برمیدارد. پس از آن متخصص آسیب شناس بهدنبال سلولهای سرطانی میگردد.
- در نمونهبرداری با برش، نمونهای از برآمدگی (توده) و یا ناحیة غیرعادی را برمیدارند.
- در نمونهبرداری با برداشت کل، تمام توده یا آن ناحیه را برمیدارند.
در صورت وجود سلول سرطانی، متخصص آسیبشناس نوع سرطان را تشخیص میدهد. رایجترین نوع سرطان کارسینوم مجراست که سلولهای غیرعادی در دیوارة مجرا مشاهده میشوند. نوع دیگر سرطان هم کارسینوم لوبولار است که سلولهای غیرعادی در لوبولها مشاهده میشوند.
سؤالاتی که میتوان پیش از نمونهبرداری از پزشک پرسید :
- چه نوع نمونهبرداری از من انجام خواهد شد؟ چرا؟
- چقدر طول میکشد؟ در طول نمونهبرداری بیدار خواهم بود؟ آیا درد دارد؟ آیا بیهوشم میکنند؟ از چه نوع بیهوشی استفاده میکنند؟
- آیا خطری وجود دارد؟ احتمال عفونت یا خونریزی پس از نمونهبرداری چقدر است؟
- چقدر طول میکشد تا از نتیجه مطلع شوم؟
- اگر سرطان داشته باشم، چه کسی با من دربارۀ قدم بعدی صحبت خواهد کرد؟ چه زمانی؟
آزمایشهای دیگر
اگر سرطان شما را تشخیص دهند، معمولاً پزشک برای شما تست آزمایشگاهی ویژهای تجویز میکند که باید بر بافتهایی انجام شود که قبلاً برداشته شدهاست. این آزمایشها اطلاعات بیشتری از سرطان به پزشک میدهند تا برای درمان برنامهریزی کند.
- آزمایش گیرندۀ هورمون : این آزمایش مشخص میکند که بافت، گیرندههای هورمونبهخصوصی دارد یا ندارد. بافتی که این گیرندهها را داشته باشد برای رشد به هورمون (استروژن یا پروژسترون) نیاز دارد.
- آزمایش HER2 : این آزمایش مشخص میکند که بافت، پروتئینی به نام گیرندۀ عامل رشد اپیدرمال انسانی-2 (Human Epidermal Growth Factor Receptor-2 ) و یا ژن HER2/neu را دارد یا ندارد. وجود پروتئین زیادی و یا نمونههای زیادی از ژن در بافت معمولاً احتمال بازگشت سرطان پس از درمان را افزایش میدهد.
مرحلهبندی
برای برنامهریزی درمان، پزشک شما باید میزان پیشرفت (مرحله) بیماری را بداند. مرحله بستگی به اندازۀ تومور و این عامل دارد که سرطان منتشر شده یا نه. مرحلهبندی معمولاً شامل عکسبرداری اشعه ایکس و آزمونهای آزمایشگاهی است. این آزمایشها مشخص میکنند که سرطان منتشر شده یا خیر، و در صورتیکه منتشر شده، به چه قسمتهایی از بدن سرایت کرده است. وقتی که سرطان پستان منتشر میشود، سلولهای سرطانی معمولاً در غدد لنفاوی زیربغل یافت میشوند. معمولاً تا پیش از جراحی برای برداشتن تومور از پستان و یا غدد لنفاوی زیر بغل، نمیتوان مرحلۀ سرطان را مشخص کرد.
مراحل سرطان پستان به این شرح است :
- مرحلۀ 0 (صفر) مرحلة کارسینوم در جا (carcinoma in situ) است.
- کارسینوم درجای لوبولار (lobular carcinoma in situ - LCIS) : سلولهای غیرطبیعی در جدارة لوبولها وجود دارند. کارسینوم در جای لوبولار (LCIS) به ندرت به سرطان تهاجمی تبدیل میشود. اما وجود کارسینوم در جای لوبولار (LCIS) در یک پستان، خطر سرطان در هر دو پستان را افزایش میدهد.
- کارسینوم در جای مجرای شیری Ductal Carcinoma In Situ) DCIS) : سلولهای غیرطبیعی در جدار مجراها وجود دارد. به کارسینوم در جای مجرای شیری DCIS همچنین، کارسینوم داخل مجرایی هم میگویند. در این نوع کارسینوم، سلولهای غیر طبیعی به خارج از مجرا گسترش نمییابند و به بافتهای اطراف پستان حمله نمیکنند. معمولاً اگر کارسینوم در جای مجرای شیری DCIS درمان نشود، به سرطان تهاجمی تبدیل میشود.
- مرحلۀ I. مرحلۀ ابتدایی سرطان پستان تهاجمی است. قطر تومور کمتر از 2 سانتیمتر (سه چهارم اینچ) است و سلولهای سرطانی به خارج از پستان گسترش نیافته اند.
-
مرحلۀ II. شامل یکی از این مراحل است :
- تومور کمتر از 2 سانتیمتر (سه چهارم اینچ) است و به غدد لنفاوی زیر بغل گسترش یافته است.
- تومور 2 تا 5 سانتیمتر (سه چهارم اینچ تا 2 اینج) است و به غدد لنفاوی زیر بغل گسترش نیافته است.
- تومور 2 تا 5 سانتیمتر (سه چهارم اینچ تا 2 اینچ) است و به غدد لنفاوی زیر بغل گسترش یافته است.
- تومور بزرگتر از 5 سانتیمتر (2 اینچ) است و به غدد لنفاوی زیر بغل گسترش نیافته است.
- مرحلۀ III. مرحلۀ گسترش و پیشرفت سرطان در محل خود است. (Locally advanced cancer.) این مرحله خود به مراحل IIIC , IIIB , IIIA تقسیم میشود.
-
مرحلۀ IIIA شامل یکی از این مراحل است :
- تومور کوچکتر از 5 سانتیمتر (2 اینچ) است. سرطان به غدد لنفاوی زیر بغل که به یکدیگر یا ساختارهای دیگر متصل هستند، گسترش یافته است، و شاید به غدد لنفاوی پشت استخوان پستان (استخوان قفسه سینه) گسترش یافته باشد.
- تومور کوچکتر از 5 سانتیمتر است. سرطان به غدد لنفاوی که تکی هستند و یا به یکدیگر یا به ساختارهای دیگر متصل هستند، گسترش یافته است، و یا سرطان به غدد لنفاوی پشت قفسۀ سینه گسترش یافته است.
-
مرحلۀ IIIB، مرحلهای است که در آن تومور با هر
اندازهای در دیوارۀ قفسۀ سینه یا پوست پستان رشد کردهاست.
این مرحله معمولاً همراه با تورم پستان یا وجود برآمدگی در پوست پستان است.
- سرطان به غدد لنفاوی زیر بغل گسترش یافته است.
- سرطان به غدد لنفاوی متصل به هم یا به ساختارهای دیگر یا به غدد لنفاوی پشت استخوان سینه گسترش یافته است.
- سرطان التهابی پستان نوع نادری از سرطان پستان است. پستان قرمز و متورم بهنظر میرسد. زیرا سلولهای سرطانی عروق لنفی پوست پستان را میبندند. زمانی که پزشک سرطان التهابی پستان را تشخیص دهد، بیماری حداقل در مرحلۀ IIIB است ولی بعید نیست پیشرفتهتر هم باشد.
-
مرحلۀIIIC ، تومور با هر اندازهای به یکی از این راهها گسترش یافته است.
- سرطان به غدد لنفاوی پشت استخوان سینه و زیر بغل گسترش یافته است.
- سرطان به غدد لنفاوی بالا و پایین استخوان ترقوه گسترش یافته است.
- مرحلۀ IV. مرحلۀ سرطان متاستاز (گسترش یافته) به نواحی دور است. در این مرحله سرطان به نقاط دیگر بدن گسترش یافته است.
سرطان راجعه سرطانی است که پس از یک دورۀ زمانی که از بین رفته، دوباره بر میگردد. این نوع سرطان گاهی بهطور موضعی در پستان یا دیوارۀ قفسه باز میگردد و گاهی به نواحی دیگر بدن مثل استخوان، کبد یا ششها برمیگردد.
درمان
شیوههای درمان
- جراحی
- پرتودرمانی
- شیمیدرمانی
- هورموندرمانی
- درمان بیولوژیک
بسیاری از زنان مبتلا به سرطان پستان میخواهند خودشان هم در انتخاب نوع درمان سهیم باشند. طبیعی است که بخواهید تا حد امکان در مورد بیماری خود و درمانهای موجود بدانید. اطلاعات بیشتر از سرطان پستان برای خیلی از زنان مفید است.
شوک و فشار عصبی (استرس) ایجاد شده پس از تشخیص، موجب میشود نتوانید هر چه میخواهید از پزشکتان بپرسید. بهتر است پیش از هر قرار ملاقاتی، پرسشهای خود را بنویسید. همچنین از صحبتهای پزشک یادداشت بردارید و یا از او اجازه بگیرید که از ضبط صوت استفاده کنید. و یا شاید بخواهید یکی از دوستان یا اعضای خانوادهتان هنگام صحبت با پزشک جهت شرکت در بحث، یادداشت برداشتن و یا فقط گوش دادن، همراهتان باشد. لازم نیست تمام موارد را یکباره بپرسید. موقعیتهای دیگری هم پیش میآید تا از پزشک یا پرستارتان بخواهید در مورد نکاتی که برایتان واضح نیست، بیشتر توضیح دهند.
پزشک معمولاً شما را به یک متخصص ارجاع میدهد یا شما از او میخواهید که این کار را بکند. جراحان، سرطانشناس بالینی و سرطانشناس متخصص پرتودرمانی، کارشناسانی هستند که سرطان پستان را درمان میکنند. شاید هم بخواهید به متخصص جراحی پلاستیک معرفی شوید.
شیوههای درمانی زنانی که مبتلا به سرطان پستان هستند، انتخابهای درمانی بسیاری دارند. این انتخابها شامل جراحی، پرتودرمانی، شیمیدرمانی، هورموندرمانی و درمان بیولوژیک است. این موارد در زیر توضیح داده میشوند. بسیاری از زنان بیش از یک نوع درمان دریافت میکنند.
انتخاب درمان اساساً بستگی به مرحلۀ بیماری دارد. روشهای مختلف درمانی براساس مرحلۀ بیماری در زیر توضیح داده میشوند.
پزشک نکات مربوط به درمان و نتایج احتمالی هر روش را برایتان توضیح میدهد. مثلاً شاید بخواهید بدانید که یک درمان بخصوص چطور فعالیتهای طبیعی شما را تحت تأثیر قرار میدهد. شما و پزشکتان میتوانید با همکاری هم آن طرح درمانی را انتخاب کنید که با نیازهای پزشکی شما و معیارهای شخصی شما هماهنگ است.
درمان سرطان یا موضعی و یا فراگیر (سیستمیک) است :
- درمان موضعی : جراحی و پرتودرمانی درمانهای موضعی هستند. این نوع درمان سرطان را در پستان تخریب و یا نابود میکند . زمانی که سرطان پستان به قسمتهای دیگر بدن گسترش مییابد، از درمان موضعی جهت مهار بیماری در این مناطق خاص استفاده میکنند.
- درمان سیستمیک (عمومی) : شیمیدرمانی، هورموندرمانی و درمان بیولوژیک، درمانهای سیستمیک هستند. در این نوع درمان، موادی وارد جریان خون میشوند و سرطان را در سرتاسر بدن مهار و یا تخریب میکنند. برخی از زنانی که سرطان پستان دارند، درمان سیستمیک میشوند تا قبل از جراحی یا پرتودرمانی، تومور کوچک شود. برخی دیگر پس از جراحی یا پرتودرمانی، درمان سیستمیک میشوند تا از بازگشت دوباره سرطان جلوگیری شود. از درمان سیستمیک برای سرطانهایی که در بدن گسترش یافتهاند استفاده میکنند.
از آنجا که سرطان اغلب بافتها و سلولهای سالم را نابود میکند، بروز عوارض جانبی شایع است.
عوارض جانبی اساساً به نوع درمان و مدت آن بستگی دارد و برای همة زنان یکسان نیست و در طول مدت درمان، معمولاً دستخوش تغییر میشوند.
قبل از شروع درمان، تیم درمانی عوارض جانبی احتمالی را برای شما توضیح خواهند داد و راههایی برای کنار آمدن با آنها به شما ارائه میدهند. پایگاه علمی، پزشکی و آموزشی مؤسسة تحقیقات، آموزش پیشگیری سرطان مقالههای سودمندی برای درمان سرطان و کنار آمدن با عوارض جانبی آن دارد. این مقالهها شامل «پرتودرمانی و شما (پشتیبانی از بیماران مبتلا به سرطان)»، «شما و شیمیدرمانی»، «درمان زیستشناختی» و «راهنماییهای خوردن برای بیماران سرطانی (قبل، در طول و بعد از درمان)» است.
در هر مرحلهای از بیماری، مراقبتهایی وجود دارد که به کمک آن میتوان درد و نشانههای دیگر را مهار کرد، از عوارض جانبی درمان رها شد و نگرانیهای روحی را هم کم کرد.
همچنین شاید بخواهید درباره شرکت در پژوهشهای بالینی ـ مطالعة تحقیقاتی در مورد شیوههای جدید درمان ـ با پزشکتان صحبت کنید.
سؤالاتی که میتوانید پیش از شروع درمان از پزشک بپرسید :
|
جراحی رایجترین شیوۀ درمان سرطان پستان است. انواع مختلف جراحی وجود دارد. پزشک هرکدام از انواع جراحی را برایتان توضیح میدهد و در مورد فواید و خطرات احتمالی هر کدام شرح میدهد و آنها را با هم مقایسه میکند و همچنین توضیح میدهد که هر کدام از آنها چطور ظاهر شما را تغییر خواهد داد.
- جراحی حفظ پستان (Breast-sparing Surgery) : در این جراحی سرطان را برمیدارند، ولی پستان باقی میماند. به این جراحی همچنین، جراحی نگهدارندۀ پستان، تودهبرداری، برداشتن قطعهای پستان، برداشتن ناکامل پستان هم میگویند. گاهی نمونهبرداری کامل کار تودهبرداری را میکند چون جراح کل توده را برمیدارد.
در این نوع جراحی، جراح برش جداگانهای انجام میدهد و اغلب غدد لنفاوی زیر بغل را هم برمیدارند. به این کار، تشریح غدد لنفاوی زیر بغل میگویند. این شیوه نشان میدهد که سلولهای سرطانی وارد غدد لنفاوی شدهاند یا نه.
پس از این نوع جراحی (حفظ پستان) پستان بیماران را اکثراً پرتودرمانی پستان میکنند. این درمان سلولهای سرطانی را که احیاناً در پستان باقی ماندهاند، نابود میکند.
- برداشتن پستان (Mastectomy) :
در این جراحی پستان را برمیدارند (و یا حتیالامکان بافت را هم برمیدارند). در بیشتر موارد، جراح، غدد لنفاوی زیر بغل را نیز برمیدارد. برخی از بیماران بعد از جراحی پرتودرمانی میشوند.
مطالعات نشان میدهد که میزان موفقیت جراحی نگهدارندۀ پستان (همراه با پرتودرمانی)، و پستانبرداری در مراحل اول و دوم سرطان پستان یکسان است.
نمونهبرداری غدة لنفاوی نگهبان: شیوهای تازه برای بررسی سلولهای سرطانی در غدد لنفاوی است. جراح تعداد کمی از غدد لنفاوی را برمیدارد، به نحوی که موجب عوارض جانبی کمتری شود. اگر پزشک در غدد زیر بغل سلولهای سرطانی بیابد، معمولاً غدد لنفاوی زیر بغل تشریح میشود.مطالعات درباره نمونهبرداری غدد لنفاوی محافظ در دست انجام است. این مطالعات آثار دائمی برداشتن تعداد اندکی از غدد لنفاوی را بررسی میکند.
در جراحی نگهدارندۀ پستان، جراح تومور و مقداری از بافت اطراف آن را برمیدارد. جراح احیاناً غدد لنفاوی زیر بغل را هم برمیدارد. جراح گاهی مقداری از پوشش عضلات قفسۀ سینۀ زیر تومور را هم برمیدارد.
در پستانبرداری کامل (ساده) جراح تمام پستان را بر میدارد. تعدادی از غدد لنفاوی زیر بغل را هم برمیدارند.
در برداشتن تعدیلشده کامل پستان (modified radical mastectomy) جراح همة پستان و اکثر و یا همۀ غدد لنفاوی زیر بغل را برمیدارد. اغلب، لایۀ پوشانندۀ عضلات قفسة سینه را هم برمیدارند. شاید هم قسمت کوچکی از عضلات قفسۀ سینه را هم جهت دسترسی آسانتر برای برداشتن غدد لنفاوی بردارند.
شاید شما بازسازی پستان را انتخاب کنید. این عمل در واقع جراحی ترمیمی جهت بازسازی مجدد شکل پستان است. این جراحی گاهی همزمان با پستانبرداری و یا دیرتر انجام میشود. اگر تمایل به بازسازی دارید، بهتر است قبل از عمل پستانبرداری ، با یک جراح پلاستیک (ترمیمی) مشورت کنید. اطلاعات بیشتر در قسمت بازسازی پستان موجود است.
زمان بهبودی بعد از جراحی در هر بیمار متفاوت است. جراحی موجب درد و سختی میشود. درمان دارویی به مهار درد کمک میکند. قبل از جراحی باید دربارۀ برنامۀ کاهش درد با پزشک یا پرستارتان مشورت کنید. اگر بعد از جراحی به مسکن قویتری احتیاج داشته باشید، پزشک برنامه را با نیاز شما تنظیم میکند. در هر نوع دیگری از جراحی نیز احتمال عفونت، خونریزی یا مشکلات دیگر وجود دارد. در این صورت، باید فوراً آنرا با درمانگرتان در میان بگذارید. در صورتیکه یک و یا هر دو پستان شما را برداشته باشند، بعید نیست احساس عدم تعادل کنید. این مسئله در صورتی که پستانهای شما بزرگ بوده باشند، بیشتر حس خواهد شد. این عدم تعادل موجب درد و ناراحتی در گردن و کمر میشود. همچنین، پوست ناحیهای که پستان برداشته شده، بعید نیست سفت و سخت شود؛ یا شانهها و بازوهای شما هم دچار گرفتگی و ضعف شود. این مشکلات معمولاً به مرور زمان از بین میروند. پزشک، پرستار و فیزیوتراپیست معمولاً جهت بازگشت تحرک و قوت در شانهها و بازوها، ورزشهایی را به شما پیشنهاد میکنند. ورزش همچنین موجب کاهش درد و گرفتگی میشود. ممکن است چند روز بعد از جراحی قادر باشید تمرینها و ورزشهای سبکی را شروع کنید.
اگر در طول جراحی رشتههای عصبی قطع یا دچار آسیب شده باشند، احتمال دارد که احساس کرختی و سوزش در قفسۀ سینه، زیربغل، شانه و روی بازو داشته باشید. این احساس معمولاً طی چند هفته و یا چند ماه پس از جراحی از بین میرود اما در برخی از زنان احساس کرختی بر جا میماند.
برداشتن غدد لنفاوی زیر بغل گردش جریان لنف را کند میکند. این مایع در بازو و دست شما تجمع میکند و موجب تورم میشود. این تورم، «لنف ادم» است. لنفادم بلافاصله پس از جراحی یا ماهها و سالها بعد از آن رخ میدهد.
باید تا آخر عمر از دست و بازوی سمت درمان شده محافظت کنید :
- از پوشیدن لباسهای تنگ یا جواهرات بر بازوی درگیر، اجتناب کنید.
- کیف یا چمدانتان را با دست دیگر حمل کنید.
- هنگام اپیلاسیون زیر بغل، برای جلوگیری از بریدن از وسایل الکتریکی استفاده کنید.
- از بازوی دیگر جهت تزریقات، آزمایش خون و گرفتن فشار خون استفاده کنید.
- هنگام باغبانی و استفاده از شویندههای قوی، برای محافظت از دستتان از دستکش استفاده کنید.
- هنگام مانیکور کردن مراقب باشید که دستتان را نبرید.
- از سوختگی و در معرض آفتاب بودن و برنزه کردن دست و یا بازوی درگیرتان، اجتناب کنید.
- باید از پزشکتان دربارة چگونگی برخورد با بریدگیها، سوختگیها، گزش حشرات یا جراحتهای دیگر در بازو و دستتان، بپرسید. اگر دست یا بازویتان هم جراحت برداشت و یا متورم، قرمز و داغ شد، باید با پزشکتان تماس بگیرید.
اگر لنفادم اتفاق افتاد، معمولاً پزشک به شما توصیه میکند که حتیالامکان بازویتان را به سمت بالای قلبتان بلند کنید. تمرینات و ورزشهای دست و بازو را به شما آموزش میدهد. بعضی از زنانی که دچار لنفادم هستند، از یک آستین پلاستیکی برای بهبود جریان لنف استفاده میکنند. درمان دارویی، درناژ دستی لنف (ماساژ)، یا استفاده از وسایلی که به آرامی بازو را کمپرس کند هم معمولاً مفید است.
همچنین ممکن است شما را به فیزیوتراپیست یا متخصص دیگری معرفی کنند.
مواردی که میتوانید پیش از جراحی از پزشک بپرسید :
|
در پرتودرمانی (که به آن رادیوتراپی هم میگویند) از امواج با سطح بالای انرژی برای نابودی سلولهای سرطانی استفاده میکنند. اکثر زنان پس از جراحی نگهدارندۀ پستان پرتودرمانی میشوند. بعضی از زنان پس از پستانبرداری هم پرتودرمانی میشوند. درمان به اندازۀ تومور و عوامل دیگر بستگی دارد. پرتودرمانی سلولهای سرطانی پستان را که شاید در ناحیه باقی مانده باشند، تخریب میکند. برخی از بیماران برای تخریب سلولهای سرطانی و تحلیل تومور، پیش از جراحی پرتودرمانی میشوند. زمانی که تومور بزرگ و یا برداشتن آن سخت باشد، پزشک از این شیوه استفاده میکند. برخی زنان نیز پیش از جراحی هورموندرمانی و یا شیمیدرمانی میشوند.
پزشکان جهت درمان سرطان پستان از دو نوع پرتودرمانی استفاده میکنند. برخی زنان از هر دو نوع استفاده میکنند.
- پرتودرمانی خارجی (External radiation) : امواج رادیویی از ماشین بزرگی خارج از بدن تولید میشود. اکثر زنان برای درمان به کلینیک یا بیمارستان میروند. درمان معمولاً 5 روز در هفته و طی چند هفته انجام میشوند.
- پرتودرمانی به روش کاشتی (implant radiation) : محفظههای پلاستیکی نازکی را که حاوی مواد رادیواکتیو هستند، مستقیماً داخل پستان کار میگذارند. کاشتها (ایمپلنتها) چندین روز در محل باقی میمانند. تا زمانی که بیمار کاشتها را در بدن دارد، در بیمارستان بستری میماند. پیش از مرخصی از بیمارستان، کاشتها (ایمپلنتها) را خارج میکنند.
عوارض جانبی اساساً بستگی به نوع و میزان پرتودرمانی و همچنین قسمتی از بدن دارد که درمان میشود. بهطور معمول، پوست ناحیهای که درمان میشود، قرمز، خشک، حساس و میخارد. پستان شما شاید سنگین و سفت شود. به مرور این مشکلات برطرف میشوند. نزدیک مراحل پایان درمان، پوست شما مرطوب خواهد شد. در معرض هوا گذاشتن این ناحیه تا حد امکان، به درمان پوست کمک خواهد کرد. سوتین و برخی انواع دیگری از لباس گاه موجب اصطکاک با پوست و ایجاد درد میشود. در خلال این مدت، از لباسهای پنبهای نرم و آزاد استفاده کنید. کرمهای ملایم مراقبت از پوست نیز مهم است. پیش از استفاده از هرگونه عطر، و یا کرم بر ناحیۀ درمان شده بهتر است با پزشک مشورت کنید. آثار پرتودرمانی بر پوست از بین خواهد رفت. پس از خاتمۀ درمان، ناحیۀ تحت درمان به تدریج خوب میشود ولی بههرحال شاید تغییری دائمی در رنگ پوست ایجاد شود.
بعید نیست در خلال پرتودرمانی، بهویژه در هفتههای انتهایی درمان، خسته شوید. استراحت مهم است اما پزشکان معمولاً به بیماران نصیحت میکنند که تا حد امکان فعال باقی بمانند.
اگرچه عوارض جانبی پرتودرمانی نگران کنندهاند، پزشک معمولاً آنها را از بین میبرد.
مواردی که میتوانید پیش از رادیودرمانی از پزشک بپرسید:
|
در شیمیدرمانی از داروهای ضد سرطان برای نابودی سلولهای سرطانی استفاده میکنند و برای سرطان پستان معمولاً از ترکیبی از داروها استفاده میکنند. این داروها به صورت قرص یا از طریق تزریق درون وریدی (IV) داده میشوند. در هر دو روش، دارو وارد گردش خون میشود و سراسر بدن را طی میکند.
بعضی از زنانی که سرطان پستان دارند، در بخشی از بیمارستان، مطب دکتر یا خانه شیمیدرمانی میشوند؛ بعضی دیگر هم باید در طول درمان در بیمارستان بستری بمانند.
عوارض جانبی اساساً به داروهای خاص و میزان تجویز آن بستگی دارد. داروها بر سلولهای سرطانی و سلولهای دیگری که به سرعت تقسیم میشوند، اثر میگذارند.
-
گلبولهای خونی : این گلبولها با عفونت میجنگند، موجب میشوند که خون لخته شود و اکسیژن را به تمام قسمتهای بدن میرسانند. هنگامی که داروها بر گلبولهای خونی اثر میکنند، احتمال عفونت، کوفتگی یا خونریزی، ضعف و خستگی بیشتر میشود. برخی زنان سالها پس از شیمیدرمانی دچار سرطان خون(لوسمی) میشوند.
-
سلولهای ریشۀ مو : شیمیدرمانی معمولاً موجب ریزش مو میشود. موی شما مجدداً در خواهد آمد ولی ممکن است رنگ و بافت آن کمی فرق کند.
-
سلولهای پوشانندۀ دستگاه گوارش : شیمیدرمانی معمولاً موجب کاهش اشتها، تهوع و استفراغ، اسهال یا زخمهای دهان و لب میشود.
پزشک راههایی را جهت مهار بسیاری از این عوارض جانبی به شما پیشنهاد میکند.
برخی داروهایی که برای سرطان پستان مصرف میشوند، موجب کرختی یا سوزش در دست و پا میشوند. این مشکلات معمولاً پس از اتمام درمان برطرف میشوند اما مشکلات دیگر شاید برطرف نشوند. در بعضی از زنان داروهایی که برای سرطان پستان مصرف میشوند، موجب ضعیف شدن قلب میشوند.
همچنین برخی داروهای ضد سرطان میتوانند موجب تخریب تخمدان شوند و تخمدان احتمالاً تولید هورمون را متوقف میکند. شاید شاهد نشانههای یائسگی باشید، که شامل خشکی واژن و گر گرفتگی است. دورۀ قاعدگی شما هم ممکن است دیگر منظم نباشد و یا متوقف شود. برخی زنان هم نازا میشوند (باردار نمیشوند) و بعید نیست این ناباروری برای خانمهای بالای 35 سال دائمی شود.
از سوی دیگر، احتمال دارد طی شیمیدرمانی بارور باقی بمانید و توانایی باردار شدن خود را از دست ندهید. آثار شیمیدرمانی بر کودک به دنیا نیامده هنوز ناشناخته است. در مورد مهار بارداری باید پیش از شروع درمان با پزشک صحبت کنید.
برخی تومورهای پستان برای رشد نیاز به هورمون دارند. هورموندرمانی نمیگذارد سلولهای سرطانی هورمونهای طبیعی مورد نیاز خود را دریافت کنند. این هورمونها استروژن و پروژسترون هستند. اگر تومور پستان گیرندۀ هورمونی داشته باشد، در آزمایشگاه مشخص میشود و در این صورت، باید هورموندرمانی شوید.
در این موارد، از دارو یا جراحی استفاده میشود :
- داروها: گاهی پزشک دارویی را تجویز میکند تا از فعالیت هورمونهای طبیعی جلوگیری کند. یکی از این داروها تاموکسیفن است که بازدارندۀ استروژن است. نوع دیگری از داروها هم در بدن هورمون زنانۀ استرادیول تولید میکند. استرودیول، نوعی استروژن و مهار کنندۀ آروماتاز است. اگر هنوز یائسه نشده باشید، پزشک دارویی هم تجویز میکند تا تخمدان استروژن ترشح نکند.
- جراحی: اگر یائسه نشده باشید، شاید جهت برداشتن تخمدان جراحی شوید. تخمدان منبع اصلی استروژن بدن است. زنی که یائسه شده باشد، نیازی به جراحی ندارد. تخمدان پس از یائسگی فقط میزان اندکی استروژن تولید میکند.
عوارض جانبی هورموندرمانی بهطور گستردهای به نوع دارو و نوع درمان بستگی دارد. تاموکسیفن رایجترین درمان هورمونی است. بهطور کلی، آثار تاموکسیفن شبیه عوارض یائسگی است. شایعترین نشانهها گر گرفتگی و ترشح واژن است. عوارض جانبی دیگر آن، قاعدگیهای نامنظم، سردرد، خستگی، تهوع، استفراغ، خشکی یا خارش واژن، آسیب و تحریک پوست اطراف واژن و بثورات پوستی است. البته همه زنانی که تاموکسیفن مصرف میکنند، این عوارض جانبی را نخواهند داشت.
گاه زنی در حین استفاده از تاموکسیفن باردار میشود. تاموکسیفن بعید نیست به کودک به دنیا نیامده آسیب برساند. اگر هنوز پریود میشوید، باید در مورد مهار بارداری با پزشک خود مشورت کنید.
عوارض جانبی وخیم تاموکسیفن نادر است اما به هرحال موجب لخته شدن خون در عروق سیاهرگی میشود. لختۀ خون اغلب در ساقها و ششها شکل میگیرد. در این موارد خطر سکته قلبی در زنان اندکی افزایش مییابد.
تاموکسیفن همچنین در مواردی باعث بروز سرطان رحم میشود. در صورت استفاده از تاموکسیفن باید معاینات لگنی منظم صورت بگیرد و باید هر نوع خونریزی غیر معمول واژنی بین معاینهها را به پزشکتان گزاش دهید.
بهمحض برداشتن تخمدان، یائسگی اتفاق میافتد و عوارض جانبی آن اغلب شدیدتر از یائسگی طبیعی است. درمانگر روشهایی برای مقابله با این عوارض را به شما ارائه میدهد.
درمان بیولوژیک به دستگاه ایمنی بدن برای مقابله با سرطان کمک میکند؛ دستگاه ایمنی، دفاع طبیعی بدن در برابر بیماری است.
برخی از زنانی که سرطان پستان گسترش یافته (متاستاتیک) دارند، با هرسپتین (®Herception) درمان بیولوژیکی تراتستوزوماب (trastuzumab) میشوند که نوعی پادتن (آنتی بادی) تکدودمانی است. این پادتن را در آزمایشگاه میسازند و به سلولهای سرطانی متصل میشود.
هرسپین به بیمارانی داده میشود که تستهای آزمایشگاهی آنها تومور پستانی را با مقادیر زیادی از نوعی پروتئین خاص به نام HER2 نشان میدهد. با جلوگیری از تولید HER2 ، رشد سلولهای سرطانی کند و یا متوقف میشود.
هرسپین بهصورت وریدی تزریق میشود و ممکن است به تنهایی و یا همراه با شیمیدرمانی مورد استفاده قرار گیرد.
شایعترین عوارض جانبی هرسپین در فردی که برای بار اول آن را دریافت میکند تب و لرز است. برخی زنان درد، ضعف، تهوع، استفراغ، اسهال، سردرد، سختی در تنفس، یا بثورات هم خواهند داشت. این عوارض جانبی معمولاً پس از اولین درمان ملایمتر میشوند.
هرسپتین ممکن است موجب آسیب قلبی هم بشود. این امر گاه به ضعف قلبی منتهی میشود. هرسپتین ممکن است بر ریهها نیز تأثیر بگذارد و گاهی به دشواری تنفس منجر شود به نحوی که بلافاصله به پزشک نیاز باشد. پزشک قبل از شروع استفاده شما از هرسپتین، قلب و ریههای شما را معاینه خواهد کرد و در طول درمان مراقب علائم مشکلات ریوی خواهد بود.
مسائلی که بهتر است پیش از شیمیدرمانی، هورموندرمانی یا درمان بیولوژیک از پزشک بپرسید :
|
روشهای مختلف درمان بر اساس مرحلۀ بیماری
روشهای مختلف درمان به مرحلۀ بیماری و عوامل زیر بستگی دارند :
- نسبت اندازۀ تومور به اندازۀ پستان
- نتایج آزمایشها (مثلاٌ اینکه آیا سلولهای سرطانی پستان برای رشد به هورمون نیاز دارند یا ندارند.)
- آیا یائسگی شروع شده است؟
- سلامت عمومی شما.
در ادامه توضیحی اجمالی از متداولترین درمانها برای هر مرحله آمدهاست. شاید درمانهای دیگری هم برای بعضی از زنان مناسب باشد. بعید نیست پژوهشهای بالینی درتمام مراحل بیماری سرطان پستان مد نظر قرار بگیرد.
مرحلۀ 0 (صفر)
مرحلۀ 0 (صفر) سرطان پستان کارسینوم در جای لوبولار (LCIS) یا کارسینوم مجرای شیری در جا (DCIS) است.
- کارسینوم در جای لوبولار (LCIS): برای اکثر زنانی که کارسینوم در جای لوبولار (LCIS) دارند، درمانی در نظر نمیگیرند. پزشک شاید معاینههای دورهای منظمی را برای بررسی علائم سرطان پستان پیشنهاد کند.
عدهای برای کاهش خطر پیشرفت سرطان پستان تاموکسیفن دریافت میکنند. برخی دیگر هم در مطالعههایی شرکت میکنند که دربارۀ درمانهای پیشگیرانه انجام میشود.
وجود کارسینوم در جای لوبولار (LCIS) در یک پستان، خطر بروز سرطان در هر دو پستان را زیاد میکند. تعداد بسیار کمی از زنان مبتلا به کارسینوم در جای لوبولار (LCIS) برای پیشگیری از سرطان جراحی میکنند و هر دو پستان را بر میدارند. به این کار برداشتن پیشگیرانة دو طرفة پستان میگویند. جراح معمولاً غدد لنفاوی زیر بغل را برنمیدارد.
- کارسینوم مجرای شیری در جا (DCIS) : اکثر بیمارانی که کارسینوم مجرای شیری در جا (DCIS) دارند، همراه پرتودرمانی جراحی نگهدارنده را هم انجام میدهند. بعضی از زنان ترجیح میدهند پستانبرداری کامل داشته باشند. غدد لنفاوی زیر بغل را معمولاً بر نمیدارند. بیماران مبتلا به کارسینوم مجرای شیری در جا کارسینوم مجرای شیری در جا (DCIS) برای کاهش خطر پیشرفت سرطان پستان تهاجمی، میتوانند تاموکسیفن دریافت کنند.
مراحل I ، II ، IIIA و مرحلۀ IIIC قابل جراحی
زنانی که بیماری سرطان پستان در مراحل I ، II ، IIIA و مرحلۀ IIIC قابل جراحی دارند، ممکن است مجموعهای از درمانها بر آنها انجام شود. بعضی از بیماران بهتر است همراه با جراحی نگهدارندۀ پستان پرتودرمانی هم بکنند. این روش برای بیماران مراحل I, II سرطان پستان معمول است. پستانبرداری هم روش دیگری است.
در هر دو رویکرد، (به ویژه در مواردی که سرطان در مراحل IIIA یا II است) اغلب غدد لنفاوی زیر بغل را هم برمیدارند. اگر سلولهای سرطانی در 1 تا 3 غده لنفی زیر بغل مشاهده شود یا تومور پستان بزرگ باشد، پزشک پس از پستانبرداری، پرتودرمانی را هم تجویز میکند. اگر سلولهای سرطانی در بیش از سه غدۀ لنفی زیر بغل مشاهده شود، باز هم پزشکان پس از پستانبرداری، پرتودرمانی را تجویز میکنند.
انتخاب بین جراحی نگهدارندۀ پستان (به همراه پرتودرمانی) یا جراحی با برداشتن پستان به عوامل زیادی از جمله این موارد بستگی دارد:
- اندازه، محل و مرحلۀ تومور
- اندازۀ پستان بیمار
- علائم مشخصی از سرطان
- بیمار تا چه حد اهمیت میدهد که پستانش باقی بماند.
- بیمار چه احساسی از پرتو درمانی دارد.
- توانایی بیمار برای رفت و آمد به مرکز پرتودرمانی.
برخی از زنان پیش از جراحی، شیمیدرمانی میشوند. این نوعی شیمیدرمانی پیش از عمل (درمان قبل از انجام درمان اصلی) است. شیمیدرمانی پیش از جراحی گاه موجب تحلیل تومور بزرگ میشود و در نتیجه جراحی نگهدارندۀ پستان امکانپذیراست. بیمارانی که تومور پستانی بزرگ در مراحل IIIA یا II دارند، اغلب این نوع درمان را انتخاب میکنند.
پس از جراحی، بسیاری از بیماران شیمیدرمانی کمکی میشوند، درمانی که پس از درمان اصلی جهت افزایش احتمال موفقیت انجام میشود. پرتودرمانی سلولهای سرطانی در پستان و مناطق نزدیک آن را نابود میکند. بیماران همچنین، گاه درمان سیستمیک (عمومی) مثل شیمیدرمانی، هورموندرمانی و یا هر دو را نیز دریافت میکنند. این نوع درمانها سلولهای سرطانی را که در هر جایی از بدن باقی مانده، تخریب میکند. همچنین، مانع از بازگشت سرطان به پستان یا هر جای دیگری از بدن میشود.
مراحل IIIB و مرحلۀ IIIC غیرقابل جراحی
بیماران مبتلا به بیماری در مراحل IIIB (شامل سرطان پستان التهابی) یا مرحلۀ IIIC غیرقابل جراحی، معمولاً شیمیدرمانی میشوند. (سرطان غیرقابل جراحی یعنی سرطانی که با جراحی درمان نمیشود). اگر شیمیدرمانی تومور را کوچک کند، پزشک پس از آن درمان بیشتری را توصیه میکند.
- ماستکتومی (پستانبرداری) : جراح پستان را برمی دارد. در بیشتر موارد، غدههای لنفی زیر بغل را برمیدارند. پس از جراحی، قفسۀ سینه و نواحی زیر بغل بیمار پرتودرمانی می شود.
- جراحی نگهدارندۀ پستان : جراح سرطان را خارج میکند ولی پستان را بر نمیدارد. در بیشتر موارد، غدد لنفاوی زیر بغل را برمیدارند. پس از جراحی، گاهی قفسۀ سینه و نواحی زیر بغل بیمار پرتودرمانی میشود.
- پرتودرمانی به جای جراحی : برخی زنان به جای جراحی، پرتودرمانی میشوند. پزشک همچنین، شاید شیمیدرمانی و هورموندرمانی بیشتر و یا هر دو را هم تجویز کند. این درمان به پیشگیری از بازگشت سرطان به پستان یا هر جای دیگری از بدن، کمک میکند.
مرحلۀ IV
در بیشتر موارد، زنانی که سرطان پستان در مرحلۀ IV دارند، هورموندرمانی یا شیمیدرمانی (و یا هر دو) میشوند. بعضی از بیماران هم درمان بیولوژیک میشوند. از پرتودرمانی هم برای مهار تومور در نواحی معینی از بدن استفاده میشود. این درمانها شاید بیماری را درمان نکنند ولی به افزایش عمر بیماران کمک میکنند.
بسیاری از زنان همراه با درمان ضد سرطان، مراقبتهای حمایتی نیز دریافت میکنند. درمانهای ضد سرطان برای کاهش سرعت پیشرفت بیماری انجام میشوند اما مراقبتهای حمایتی به کنار آمدن با درد، نشانههای دیگر یا عوارض جانبی (مثل تهوع) کمک میکنند و هدف از آن افزایش طول عمر بیمار نیست. مراقبتهای حمایتی موجب میشوند که بیمار از نظر جسمی و روحی احساس بهتری داشته باشد. عدهای از زنانی که سرطان پیشرفته دارند، تصمیم میگیرند فقط مراقبت حمایتی بشوند.
بازگشت سرطان پستان (عود کننده)
سرطان عودکننده، سرطانی است که وقتی از بین میرود، مجدداً برمیگردد. درمان سرطانهای عودکننده اساساً به محل و گستردگی سرطان بستگی دارد. عامل دیگر برای انتخاب روش درمان، انواع درمانی است که فرد پیش از این داشته است.
اگر سرطان پستان، پس از جراحی نگهدارندۀ پستان، فقط به پستان باز گردد، بیمار پستانبرداری میشود و به احتمال زیاد سرطان دیگر باز نخواهد گشت.
اگر سرطان پستان در قسمتهای دیگر بدن عود کند، درمان میتواند شامل شیمیدرمانی، هورموندرمانی یا درمان بیولوژیک باشد. پرتودرمانی به مهار سرطانی که به عضلات قفسۀ سینه و یا نواحی معین دیگری از بدن بازگشته است کمک میکند.
سرطانی که به نقاط خارج از پستان بازگشته است به ندرت خوب میشود. مراقبتهای حمایتی اغلب قسمت مهمی از طرح درمان است. بسیاری از بیماران برای تخفیف علائم بیماری، مراقبتهای حمایتی(برای کاهش سرعت پیشرفت بیماری) و درمانهای ضدسرطان دریافت میکنند. برخی تنها مراقبت حمایتی میشوند تا کیفیت زندگی آنها افزایش یابد.
بازسازی پستان
بعضی از زنانی که طرح درمانی پستانبرداری دارند، تصمیم به بازسازی پستان میگیرند. برخی دیگر تصمیم میگیرند از پروتز استفاده کنند. بعضیها هم هیچ یک از این دو را انجام نمیدهند. همۀ این روشها مزایا و معایبی دارند. گاه روشی که برای یک بیمار مناسب است، برای بیمار دیگر مناسب نیست. نکتۀ مهم این است که کمابیش همۀ زنانی که برای سرطان پستان درمان میشوند، این بخت را دارند که از روشهای مختلف، مناسبترین روش را انتخاب کنند.
بازسازی پستان معمولاً همزمان با پستانبرداری یا پس از آن (در آینده) انجام میشود. اگر قصد استفاده از روش بازسازی پستان را دارید، حتی اگر میخواهید این کار را بعداً انجام دهید، بهتر است پیش از عمل پستانبرداری با جراح پلاستیک صحبت کنید.
راههای بسیاری برای بازسازی پستان وجود دارد. برخی زنان روش کاشت را انتخاب می کنند. کاشت (ایمپلنت) معمولاً از سالین یا سیلیکون درست شده است. ایمنی ایمپلنتهای سیلیکون پستان چندین سال است که تحت نظر ادارۀ دارو و غذا (FDA) قرار دارد. اگر شما تصمیم دارید از کاشتهای سیلیکونی استفاده کنید، بهتر است دربارۀ یافتههای (FDA) با پزشکتان صحبت کنید.
همچنین، ممکن است جراح از بافتی که از قسمت دیگری از بدنتان برداشته است جهت جراحی بازسازی پستان استفاده کند. معمولاً پوست، چربی و عضله را از قسمتهای پایینی شکم، کمر یا باسن برمیدارند. جراح از این بافتها برای ایجاد شکل طبیعی پستان استفاده میکند.
نوع بازسازی بستگی به سن، مشخصات بدن و نوع جراحی دارد. جراح پلاستیک فواید و خطرهای انواع بازسازی را برای شما توضیح میدهد.
مواردی که میتوانید دربارۀ بازسازی پستان از پزشک بپرسید :
|
درمانهای جایگزین و تکمیلی
برخی از زنانی که سرطان پستان دارند از درمانهای جایگزین و تکمیلی استفاده میکنند.
- بهطور کلی به درمانی که همراه با درمان متعارف انجام میشود، درمان تکمیلی میگویند.
- به درمانی که بهجای درمان متعارف انجام میشود، درمان جایگزین میگویند.
مواردی که میتوانید پیش از انتخاب درمانهای جایگزین و تکمیلی از پزشک بپرسید :
|
طب سوزنی، ماساژ درمانی، محصولات گیاهی، ویتامینها یا برنامههای غذایی خاص، تجسم خلاق، مراقبه و درمانهای روحی، انواعی از درمانهای جایگزین و تکمیلی هستند.
خیلی از زنان میگویند که با کمک درمانهای جایگزین و مکمل احساس بهتری دارند. ولی اگر برخی انواع درمانهای جایگزین و مکمل نحوۀ عملکرد درمان متعارف را تغییر دهند، این تغییرات زیانبار است. برخی از انواع درمانهای جایگزین و مکمل حتی اگر به تنهایی استفاده شوند، میتوانند زیانبار باشند.
بعضی از درمانهای جایگزین و مکمل گران هستند و بیمههای درمانی هزینۀ آنها را پوشش نمیدهند.
پایگاه علمی، پزشکی و آموزشی مؤسسة تحقیقات، آموزش و پیشگیری سرطان مقالهای را با نام ارزیابی طب مکمل و جایگزین، ارائه میدهد.
تغذیه و فعالیتهای فیزیکی (بدنی)
برای زنانی که سرطان پستان دارند، مراقبت از خود اهمیت زیادی دارد. مراقبت از خود شامل تغذیۀ خوب و فعالیت بدنی تا حد امکان است.
برای حفظ وزن مطلوب به میزان مناسبی از کالری و برای حفظ توان خود هم به مقدار کافی پروتئین نیاز دارید. تغذیه خوب به شما کمک میکند تا احساس بهتر و نیروی بیشتری داشته باشید.
به ویژه در طول درمان و یا اندکی پس از آن، شاید اشتها نداشته باشید؛ ناراحت و یا خسته باشید؛ و یا احساس کنید که غذاها به خوش طعمی گذشته نیستند. افزون بر آن، عوارض جانبی درمان (مثل کماشتهایی، تهوع، استفراغ یا زخمهای دهانی) تغذیه را دشوار میکند که پزشک ،متخصص تغذیه و یا درمانگرهای دیگر شیوههایی برای تسلط بر این مشکلات به شما پیشنهاد میکنند. مقاله راهنماییهای خوردن برای بیماران سرطانی (قبل، در طول و بعد از درمان) نیز اطلاعات بسیار مفیدی دارد.
بسیاری از زنان متوجه میشوند هنگام فعالیت بدنی احساس بهتری دارند. پیادهروی، یوگا، شنا و فعالیتهای دیگر شما را قوی نگه میدارند و نیروی شما را افزایش میدهند. ورزش تهوع و درد را کاهش میدهد و روند درمان را آسانتر میکند. همچنین کمک میکند از استرس هم رها شوید. پیش از تصمیم به شروع هر فعالیت بدنی، دربارۀ آن با پزشک مشورت کنید. اگر این فعالیتها موجب درد و مشکلات دیگر شدند، به پزشک یا پرستار خبر دهید.
معاینه و پیگیری
پیگیری و معاینه پس از درمان، برای سرطان پستان مهم است. شکل بهبودی بیماران مختلف، متفاوت است. بهبودی شما، به درمان، گسترش بیماری و عوامل دیگر بستگی دارد، حتی زمانی که بهنظر میرسد سرطان بهطور کامل برداشته شده یا از بین رفته است، ازآنجایی که شاید برخی سلولهای سرطانی تشخیص داده نشده پس از درمان در جایی از بدن باقی مانده باشند، بیماری گاهی برمیگردد. پزشک ضمن نظارت بر روند بهبودی، احتمال بازگشت بیماری را هم بررسی میکند.
لازم است که در ناحیۀ درمان شده و یا در پستان دیگر هر نوع تغییر را بلافاصله به پزشک گزارش کنید. همچنین در مورد هر گونه مشکل سلامتی مثل درد، کاهش اشتها یا وزن، تغییرات در دورۀ قاعدگی، خونریزیهای غیر معمول واژنی یا تاری دید را به پزشک اطلاع دهید. علاوه بر این، از سردرد، سرگیجه، تنگی تنفس، عطسه یا سرفه، کمردرد، یا مشکلات گوارشی هم که غیرمعمول بهنظر میرسند و یا از بین نرفتهاند با پزشک صحبت کنید. این مشکلات شاید ماهها یا سالها پس از درمان رخ دهند و یا نشاندهندة بازگشت سرطان باشند، شاید هم نشانههایی از مشکلات دیگر سلامتی باشند. بسیار مهم است که نگرانیهایتان را با پزشک در میان بگذارید تا مشکلات هرچه زودتر تشخیص داده شده درمان شوند.
معاینههای پیگیرانه معمولاً شامل پستانها، قفسة سینه، گردن و نواحی زیر بغل است. از آنجا که شما در معرض خطر ابتلای مجدد به سرطان هستید، باید ماموگرامهایی چه از پستان برداشته شده و چه از پستان دیگر داشته باشید. چنانچه پستان بازسازی شده دارید و یا جراحی پستانبرداری بدون بازسازی انجام دادهاید، احتمالاً نیازی به تهیه ماموگرام ندارید. شاید هم پزشک شیوههای دیگر تصویربرداری و یا آزمایشهایی را برای شما تجویز کند.
از سری مقالات پایگاه علمی، پزشکی و آموزشی مؤسسة تحقیقات، آموزش و پیشگیری سرطان،مقاله «زندگی پس از درمان (زندگی پیش رو )» مقالهای است برای افرادی که درمانشان کامل شده است. این مقاله دربارۀ مراقبتهای پیگیرانه است و به نگرانیهای دیگر در این زمینه هم پاسخ و دستورالعملهایی هم در مورد معاینههای پزشکی ارائه میدهد. در این مقاله راههایی هم ارائه میشود تا به منظور بهبودی و سلامتی آیندۀ خود و تنظیم برنامهای در این زمینه با پزشک صحبت کنید.
مراجع حمایت و پشتیبانی
اطلاع از اینکه سرطان پستان دارید، زندگی شما و نزدیکانتان را دستخوش تغییر میکند. این تغییرات معمولاً به سختی مهار میشوند. طبیعی است که شما، خانواده و دوستانتان احساسات متفاوت و گاه سردرگم کنندهای داشته باشید.
همچنین بسیار طبیعی است که درمورد مراقبت از خانواده، حفظ شغل یا ادامۀ فعالیتهای روزانة خود نگران باشید. نگرانی در مورد درمان، مهار عوارض جانبی، بستری شدن در بیمارستان و هزینه های مربوط به آن هم طبیعی است. پزشک، پرستاران و اعضای دیگر گروه درمانی به سؤالهای شما دربارۀ درمان، کار کردن یا فعالیتهای دیگر پاسخ میدهند. اگر میخواهید دربارۀ احساسات یا نگرانیهای خود صحبت کنید، ملاقات با مشاور، مددکار اجتماعی مفید است. مددکار اجتماعی منابعی را برای دریافت کمک هزینه، رفت و آمدها، مراقبتهای خانگی یا حمایتهای احساسی به شما توصیه میکند.
دوستان و بستگان هم معمولاً حامیان خوبی هستند. همچنین، طرح نگرانیهایتان با افراد دیگری که سرطان دارند مفید است. زنانی که سرطان پستان دارند، اغلب گروههایی تشکیل میدهند تا آنچه را در مورد کنار آمدن با بیماری و عوارض درمان آموختهاند، با یکدیگر در میان بگذارند. به یاد داشته باشید که به هر حال، شرایط هرکس با دیگری متفاوت است. شیوهای که یک نفر برای مقابله با سرطانش بهکار میبرد، شاید برای دیگری مناسب نباشد. بهتر است در مورد توصیههایی که از سایر زنان مبتلا به سرطان پستان میشنوید با درمانگر خود مشورت کنید.
سازمانهای متعددی هستند که برنامههای ویژهای به زنان مبتلا به سرطان پستان ارائه میدهند. زنانی که قبلاً این بیماری را داشتهاند، مانند داوطلبان آموزش دیده عمل میکنند، زنان مبتلا به سرطان پستان را ملاقات میکنند و با آنها صحبت میکنند، اطلاعات جمع میکنند و آنها را از نظر روحی حمایت میکنند؛ این زنان اغلب در مورد درمان سرطان پستان، بازسازی پستان و بهبودی آن، تجربههای خود را در اختیار دیگران میگذارند.
طبیعی است که از تغییرات ایجاد شده در بدنتان و اینکه این تغییرات نه تنها ظاهر شما بلکه احساس دیگران را هم در مورد شما تغییر میدهد، نگران باشید. ممکن است نگران باشید که سرطان پستان و درمان آن بر روابط جنسی شما تأثیر بگذارد. بسیاری از زوجها میفهمند که صحبت در مورد نگرانیهایشان، مفید است. بعضی هم به این نتیجه میرسند که مشاوره با گروه حمایت کنندۀ زوجها مفید است.
- امید به تحقیقات درمورد سرطان
- تحقیقات در مورد پیشگیری
- تحقیقات در مورد شناسایی، تشخیص و مرحلهبندی بیماری
- تحقیقات در مورد درمان
پزشکان در سراسر دنیا در حال انجام انواع بسیاری از پژوهشهای بالینی هستند (مطالعههای تحقیقاتی که افراد داوطلبانه در آن شرکت میکنند). محققان در حال مطالعه بر شیوههای جدید پیشگیری، شناسایی، تشخیص و درمان سرطان پستان هستند. گروهی هم درمانهایی را مطالعه میکنند تا مگرکیفیت زندگی زنان را در طول و پس از درمان بهتر کنند.
پژوهشهای بالینی برای پاسخگویی به پرسشهای مهم و دریافتن این مطلب طراحی شدهاند که آیا رویکردهای جدید ایمن و مؤثر هستند یا خیر. تحقیقات در این زمینه کم و بیش موفق بودهاند و محققان به تحقیق در مورد شیوههای مؤثر برای مقابله با سرطان ادامه میدهند.
زنانی که برای پژوهشهای بالینی داوطلب شدهاند، معمولاً جزء اولین نفراتیاند که از رویکردهای جدید سود میبرند. (چنانچه درمانهای جدید مؤثر باشند.) حتی اگر این افراد از این پژوهشهای بالینی مستقیماً سود نبرند، باز هم همکاری بسیار مهمی را جهت آموختن بیشتر در مورد سرطان پستان و نحوۀ مهار آن با پزشکان انجام دادهاند. پژوهشهای بالینی اندکی هم خطر دارند اما محققان هم حتیالامکان برای حفاظت از بیمارانشان میکوشند.
اگر علاقهمند به شرکت در پژوهشهای بالینی هستید، با پزشکتان صحبت کنید. این پژوهشها برای تمام مراحل سرطان پستان انجام میگیرند.
تحقیقات دربارة پیشگیری
دانشمندان میکوشند دارویی بسازند که از سرطان پستان پیشگیری کند. مثلاً در حال آزمایش چند داروی مختلف هستند که سطح هورمون را پایین بیاورد یا از تأثیر هورمون بر سلولهای پستان جلوگیری کند.
در یک بررسی گسترده، داروی تاموکسیفن تعداد موارد جدید سرطان پستان را، در زنانی که در معرض خطر شدید ابتلا به بیماری بودند، کاهش داد. پزشکان در حال مطالعة این مطلب هستند که آیا داروی رالوکسیفن به اندازۀ تاموکسیفن مؤثر است یا خیر.
تحقیقات دربارۀ شناسایی، تشخیص و مرحلهبندی بیماری
در حال حاضر، ماموگرام مؤثرترین ابزار تشخیص برای تغییرات در بافت پستان است که شاید به سرطان منجر شود. محققان روی ترکیبی از ماموگرافی و سونوگرافی زنانی کار میکنند که در معرض خطر شدید ابتلا به سرطان پستان هستند. محققان همچنین در حال بررسی تومورگرافی با تابش پوزیترون ( PET- Positron Emission Tomography ) و روشهای دیگر برای بهدست آوردن تصاویر دقیق از بافت پستان هستند.
افزون بر آن، محققان در حال مطالعه بر روی تومور مارکرها (نشانگرهای تومور) هستند. تومور مارکرها در خون، ادارار یا ترشحات پستان (ترشح نوک پستان) پیدا میشوند و میزان بالای آنها ممکن است علامت سرطان باشد. از بعضی نشانگرها در معاینۀ سرطان پستان برای تشخیص علائم بیماری پس از درمان استفاده میشود. در حال حاضر، هیچ تومور مارکری به اندازۀ کافی مطمئن نیست تا بتوان از آن به تنهایی جهت شناسایی سرطان پستان استفاده کرد.
شیوۀ شست و شوی مجرا هم در دست مطالعه و بررسی است. در این شیوه، سلولهایی را از مجاری شیری پستان جمع آوری میکنند. مایعی از طریق یک کاتتر (لولهای نازک و انعطافپذیر) از محل خروج شیر در نوک پستان جاری میشود و مایع و سلولهای پستان در میان لوله تهنشین میشود. آسیبشناس سلولها را جهت بررسی سرطان و تغییراتی که نشاندهندۀ خطر بالای سرطان هستند، آزمایش میکند.
تحقیقات دربارة درمان
محققان در حال مطالعة انواع بسیاری از درمانها و ترکیب آنها هستند :
- جراحی : انواع مختلفی از جراحی با انواع درمانهای دیگر ترکیب میشوند.
- پرتودرمانی : پزشکان در حال مطالعه هستند که آیا میتوان پرتودرمانی را به جای جراحی برای درمان سرطان غدد لنفاوی به کار گرفت یا خیر. آنها تأثیر پرتودرمانی را بر نواحی گستردهای از اطراف پستان بررسی میکنند. در زنانی که در مراحل اولیۀ سرطان پستان هستند، آثار پرتودرمانی را بر مناطقی کوچکتر از پستان بررسی میکنند.
- شیمیدرمانی : محققان داروهای ضد سرطان جدید و میزان تجویز و مصرف متفاوت را آزمایش میکنند. آنها با داروها و ترکیبی از داروها کار میکنند، ترکیبات جدید دارویی پیش از جراحی را بررسی میکنند و همچنین، شیوههای جدید ترکیب شیمیدرمانی را با هورموندرمانی یا پرتودرمانی بررسی میکنند.
- هورموندرمانی : محققان در حال آزمایش انواع متعددی از هورموندرمانی نظیر مهارکنندههای آروماتاز هستند.
- درمان بیولوژیک : درمانهای بیولوژیک جدید نیز در دست مطالعه و بررسی است. برای، محققان در حال مطالعة واکسنهای سرطانی هستند که به سیستم دفاعی بدن کمک میکنند تا سلولهای سرطانی را از بین ببرند.
افزون بر آن، محققان در جستوجوی راههایی برای کاهش عوارض جانبی درمان، از قبیل لنفادم، پس از جراحی هستند. ایشان همچنین سعی دارند راههایی پیدا کنند تا درد کمتر و کیفیت زندگی هم بهتر شود. یکی از روشهای در دست مطالعه، نمونهبرداری از غدۀ لنفاوی محافظ است. امروزه، جراحان ناچار به برداشتن تعداد زیادی از سلولهای زیر بغل و بررسی هریک از آنها هستند. محققان در حال مطالعة این موضوع هستند که آیا با بررسی تنها یک غدۀ لنفی که بهنظر میرسد بیشترین احتمال گسترش را دارد (غدۀ لنفاوی نگهبان) میتوان پیش بینی کرد که سرطان به غدد دیگر گسترش یافتهاست یا نمیتوان. اگر این رویکرد جدید به خوبی درمان متعارف عمل کند، جراحان قادر خواهند بود غدد لنفاوی کمتری را بردارند. این کار، موجب کاهش لنفادم برای بسیاری از بیماران میشود.
توجه به پیشرفتها در مورد سرطان (سرطان پستان)
Cancer Advances In Focus: Breast Cancer
سی و پنج سال قبل
- تقریباً 75% از زنانی که سرطان پستان را در آنها تشخیص میدادند، حداکثر 5 سال پس از بیماری زنده میماندند.
- پستانبرداری تنها شیوۀ جراحی قابل قبول برای درمان سرطان پستان بود.
- فقط یک آزمایش تصادفی ماموگرافی برای غربالگری سرطان پستان انجام میشد.
- پژوهشهای بالینی ترکیب شیمیدرمانی، استفاده از چندین دارو با ساز و کار متفاوت و هورموندرمانی به جای درمان پس از جراحی (درمان کمکی)، هنوز در مراحل اولیه بود.
تحقیقاتی در مورد هورمونی درمانی سرطان پستان پیشرفته یا غیرقابل جراحی با تاموکسیفن (تعدیلکنندۀ انتخابی گیرندۀ استروژن - (SERM انجام گرفت، اما ادارۀ غذا و دارو (FDA) هنوز آن را تأیید نکرده بود.
- ژنهای مرتبط با افزایش خطر ابتلا به سرطان پستان هنوز شناسایی نشده بودند.
امروز
- تقریباً 90% از زنانی که سرطان پستان را در آنها تشخیص میدهند، حداقل 5 سال پس از بیماری زنده میمانند.
- جراحی نگهدارندۀ پستان (تودهبردای Lumpectomy ) به همراه پرتودرمانی موضعی، شیوۀ جراحی مناسبتری جهت درمان زنان در مراحل اولیه سرطان پستان، جایگزین پستانبرداری به شمار میآید.
- انجام ماموگرافی بهطور معمول برای غربالگری، روشی متعارف و قابل قبول برای شناسایی زودهنگام سرطان پستان است. نتایج 8 آزمایش تصادفی و نتایج پروژههای توضیح چگونگی تشخیص سرطان پستان ثابت کردهاند که غربالگری با ماموگرافی میزان مرگ و میر ناشی از سرطان پستان را کاهش میدهد.
- شیمیدرمانی ترکیبی، در درمان کمکی زنان در مراحل اولیۀ سرطان پستان، به درمانی متعارف تبدیل شده است. هدف از این درمان سیستمیک (عمومی)، ریشه کنی سلولهای سرطانی است که ممکن است در نواحی خارج از پستان گسترش یافته باشند. شیمیدرمانی پیش از جراحی ، که برای کاهش اندازۀ تومور و افزایش احتمال موفقیت جراحی نگهدارندۀ پستان انجام می شود، در پژوهشهای بالینی در دست مطالعه و بررسی است.
- هورموندرمانی با Serms، مثل تاموکسیفن و مهارکنندههای آروماتاز امروزه در درمان زنانی که سرطان پستان ناشی از افزایش گیرندههای استروژن دارند، هم به جای درمان کمکی و هم در درمان انواع پیشرفته بیماری، درمان متعارف به شمار میآید. سلولهای سرطانی پستان که گیرنده استروژن دارند، با تحریک هورمون استروژن بیشتر رشد میکنند. Serms نمیگذارد استروژن به گیرنده متصل شود و در نتیجه در این تحریک رشد مداخله میکند. اما مهارکنندههای آروماتاز در واقع از تولید استروژن در بدن جلوگیری میکنند. مهار کنندههای آروماتاز که شامل Anastrazole , Exemestane و Letrozole میشود، به تأیید FDA هم رسیده است.
- بنابر پژوهشهای بالینی، تاموکسیفن و رالوکسیفن از پیشرفت سرطان پستان تهاجمی در زنانی که زیاد در معرض خطر ابتلا به این بیماری هستند، جلوگیری میکند. FDA تاموکسیفن را بیش و کم بهعنوان یکی از داروهای پیشگیری از سرطان پستان به رسمیت شناخته است.
- برای درمان سرطانهای پستان، که از تولید بیش از حد پروتئینی به نام گیرندۀ 2 عامل رشد انسانی اپیدرمال (HER-2) ناشی میشوند، از پادتن (آنتی بادی) تک دودمانی Trastuzumab استفاده میکنند. این پروتئین در حدود 20% سرطانهای پستان بیش از حد تولید میشود. این سرطانها که در آنها HER-2 بیش از حد تولید میشود، بیشتر تمایل به تهاجم دارند و احتمالاً بیش از انواع دیگر نیز بازگشت میکنند. Trastuzumab، پروتئینهای HER-2 را هدف میکیرد و این پادتن، همراه با شیمیدرمانی دوم خطر بازگشت سرطان پستان با مشخصۀ HER-2 را تا 50% ، در مقایسه با شیمیدرمانی به تنهایی ، کاهش میدهد.
- بررسی گروه بسیاری از افراد مرتبط با هم (خویشاوندان) به شناخت چندین ژن مشکوک سرطان پستان از قبیل PTEN/MMAC-1 , TP-53 , BRCA-2 , BRCA-1 انجامیده است. جهش ژنهای BRCA-2 , BRCA-1 کما بیش در90-80% از کل سرطانهای پستان کشف شدهاست و زنانی که در این دسته از ژنهای جهش دار هستند خطر سرطان پستان، تقریباً 10 برابر بیشتر از دیگران، در کمین آنهاست.
فردا
ما از دانش رو به رشد در زمینههای ژنتیک، زیست مولکولی و ایمونولوژی برای پیشرفت درمانهای مؤثرتر سرطان پستان، و با عوارض جانبی کمتر، بهر هبرداری خواهیم کرد. ما تواناییهای خود را برای هدفگیری و جلوگیری از تأثیر جهشهای مولکولی، که به سرطانی شدن سلولهای پستان منجر میشود، گسترش خواهیم داد. افزون بر آن، ما از این دانش برای مشخص و منحصر به فرد کردن درمان سرطان پستان استفاده خواهیم کرد. مثلاً:
- تجزیه و تحلیل بیان ژن به شناخت 5 زیرمجموعه ازسرطان پستان، که ویژگیهای زیستی مشخص،نتایج بالینی و واکنشهای معین به شیمیدرمانی دارند، انجامیدهاست. این شناخت موجب گسترش راهکارهای درمانی براساس ویژگیهای تومور و هر فرد خاص میشود.
- واکنش بیمار به شیمیدرمانی نه تنها به اثر بخشی ویژگیهای ژنتیکی تومور، بلکه به تنوع ژنی هم که فرد به ارث برده است، که موجب تأثیر بر قابلیت جذب، سوخت و ساز و تخریب دارو میشود، بستگی دارد. این شناخت اجازه میدهد تا توانایی واکنش تومور به دارو و احتمال عوارض شدید داروهای شیمیدرمانی فردی یا انواع داروها را پیش بینی کنند. همچنین، در طراحی عاملهای شیمیدرمانی مؤثرتر و بیخطرتر کمک خواهد کرد.
سرطان پستان
سرطان پستان چیست؟
سرطان پستان یک غده بدخیم است که از سلولهای بافت پستان منشاءء میگیرد. این سرطان اغلب در زنان ایجاد میشود ولی مردان نیز میتوانند به آن دچار شوند. موضوع صحبت ما در این بخش سرطان سینه در زنان است.
بافت طبیعی پستان (تشریح بافت پستان)
برای شناخت این بیماری، آشنایی با اصول اولیه، ساختار طبیعی و قسمتهای مختلف بافت پستان بسیار کمککننده است.
بافت پستان خانمها از چندین قسمت تشکیل شده است:
- لوبولها
غددی که شیر تولید میکنند.
- مجاری
لولههای کوچکی که شیر را از غدد تولیدکننده شیر به نوک پستان انتقال میدهند.
- بافت چربی
- بافت همبند
- عروق خونی
اغلب سرطانهای سینه از سلولهایی که جدار مجاری را میپوشانند منشاءء میگیرند (و به آنها سرطان داکتال یا مجرایی گفته میشود) بعضی دیگر از سلولهای غدد ترشحکننده شیر منشاء میگیرند (به آنها سرطان لوبولار گفته میشود) و تعداد کمی از سایر بافتها منشاء میگیرند.
سیستم لنفاوی
سیستم لنفاوی به دلیل اینکه یکی از راههای انتشار سلولهای سرطانی پستان میباشد، بسیار مهم است. این سیستم از قسمتهای متعددی تشکیل شده است.
1. گرههای لنفاوی: تجمعات سلولهای ایمنی کوچک و لوبیایی شکل که با عروق لنفاوی مرتبطند. این سلولها نقش مهمی در مقابله با عفونت ایفا میکنند. عروق لنفاوی مشابه وریدهای کوچکی هستند که بهجای خون مایع شفافی به نام لنف را از بافت پستان خارج میکنند.
سلولهای بافت سرطانی میتوانند وارد عروق لنفاوی شده و از راه آنها شروع به رشد در گرههای لنفاوی کنند. اغلب عروق لنفاوی بافت پستان به گرههای لنفاوی زیر بغل میریزند اگر سلولهای سرطانی به این گرههای لنفاوی زیر بغل راه یابند و رشدشان را ادامه دهند باعث بزرگی و تورم این غدد و گرهها میشوند. تشخیص این که سلولهای سرطانی به این گرهها و غدد لنفاوی انتشار یافتهاند بسیار مهم است. چون انتشار به این گرهها، احتمال انتشار آنها در سیستم گردش خون و گسترش به سایر قسمتهای بدن را بیشتر میکند. و این حالت روی برنامه درمانی مؤثر است.
تودههای خوشخیم پستان
اغلب تودههای پستان خوشخیم اند. به این معنی که آنها سرطان نیستند. این تودهها، رشد غیرطبیعی در بافت پستان هستند ولی به سایر قسمتهای خارج از پستان گسترش نمییابند و تهدیدکننده حیات نمیباشند. ولی اغلب این تودههای خوشخیم شانس و احتمال ابتلای فرد به سرطان سینه را افزایش میدهند.
اغلب تودهها در اثر تغییرات فیبروکیستیک (تغییراتی در بافت همبند و مجاری) ایجاد میشوند. کیستها، کیسههای پر از مایع هستند. فیبروز هم به معنی ایجاد بافت مشابه اسکار و زخم است. این تغییرات باعث تورم و درد بافت پستان میشوند. این تغییرات با سیکلهای قاعدگی همراهی دارند و قبل از شروع قاعدگی ایجاد میشوند. احساس وجود توده در سینهها ایجاد میشود. و گاهی اوقات ترشحات شفاف و یا کدر از نوک سینهها خارج میشود.
انواع اصطلاحات مربوط به سرطان سینه
ممکن است برایتان سخت باشد که معنی و مفهوم بعضی واژهها و اصطلاحاتی که تیم پزشکیتان برای صحبت در مورد سرطان سینه بهکار میبرند را متوجه شوید.
در اینجا برای آگاهی بیشتر بعضی کلمات کلیدی که برای توصیف سرطان سینه بهکار میروند آورده شدهاند:
کارسینوم: این واژه برای توصیف سرطانی که از لایه داخلی پوشاننده هر عضوی ایجاد میشود بهکار میرود. تقریباً تمام انواع سرطان سینه از نوع کارسینوم است مثل بافت پستان (چه کارسینوم داکتال (مربوط به مجاری) و چه کارسینوم لوبولار (مربوط به غدد ترشحی)
آدنوکارسینوم: نوعی از سرطان است که از بافت غدهای منشاء میگیرد.
(بافت غدهای شامل بافتی است که موادی تولید و ترشح میکند) لوبولها و داکت و مجاری در بافت پستان، بافت غدهای هستند که وظیفه تولید شیر را بر عهده دارند. در نتیجه سرطانهایی که از این نواحی منشاء میگیرند آدنوکارسینوم نامیده میشوند.
کارسینوم درجا: این اصطلاح برای مراحل ابتدایی سرطان که هنوز سلولهای سرطانی در لایههای سلولی منشاء گرفتة اولیه باقیماندهاند بهکار میرود. در سرطان سینه این اصطلاح به این معنی است که سلولهای سرطانی فقط در مجاری (در نوع کارسینوم داکتال یا مجرایی درجا) و یا فقط در غدد یا لوبول (در نوع کارسینوم لوبولار درجا) موجودند و به بافتهای عمیقتری در بافت پستان و یا سایر اعضای بدن انتشار نیافتهاند. گاهی اوقات به این نوع، سرطان پستان غیرمهاجم هم گفته میشود.
کارسینوم مهاجم و یا نفوذکننده و منتشرشده: سرطان مهاجم، نوعی است که از محدودة لایة سلولی اولیه که از آن منشاء گرفته، تجاوز کرده (برخلاف کارسینوم درجا). اغلب انواع سرطانهای سینه از این نوع مهاجم هستند. چه نوع کارسینوم داکتال و چه نوع کارسینوم لوبولار.
سارکوم: سارکومها سرطانهایی هستند که از بافتهای همبند بدن مثل بافت عضلانی، چربی و یا ساختارهای عروقی خونی منشاء میگیرند. سارکومهای پستان بسیار نادرند.
انواع مختلف سرطان سینه
انواع مختلف سرطان سینه شناخته شدهاند. بسیاری از آنها بسیار نادرند. گاهی اوقات غدههای پستان میتوانند ترکیبی از این انواع و یا مخلوطی از انواع سرطانهای مهاجم و درجا باشند.
1. کارسینوم داکتال (مجرایی) درجا (DCIS)
شایعترین نوع سرطان سینه غیرمهاجم است. و این نوع سرطان مجرایی درجا به این معناست که سلولهای سرطانی تنها در مجاری پستان وجود دارند و از طریق جدار مجاری به داخل بافت پستان منتشر نشده است. تقریباً تمام زنان در این مرحله از سرطان قابل درماناند. اغلب بهترین راه تشخیص این سرطان مجرایی درجا در مراحل اولیه از طریق ماموگرافی است.
2. کارسینوم درجای غدهای (لوبولار)(LCIS)
در این نوع، پروسه بدخیمی از غدد تولیدکننده شیر شروع میشود ولی محدود به این سلولهای غدهای باقی میماند و از جدار لوبولها پیشروی نمیکند. با وجودی که این نوع سرطان لوبولی درجا نیز، سرطان واقعی نیست ولی داشتن این نوع کارسینوم باعث افزایش ریسک ابتلا به سرطان در زنان در آینده میشود. به همین دلیل، انجام ماموگرافی منظم و دقیق در زنان مبتلا به این نوع کارسینوم لوبولار درجا (LCIS) بسیار بسیار مهم است.
3. کارسینوم داکتال(مجرایی) مهاجم و نفوذ کنندIDC))
این نوع کارسینوم شایعترین نوع سرطان
سینه است. شروع اولیه آن از مجرایی شیری است. سپس از جدار مجاری عبور،
نفوذ و گسترش مییابد و به بافتهای مختلف پستان تهاجم میکند. و از آن
طریق میتواند در سایر قسمتهای بدن منتشر شود.
از هر 10 سرطان مهاجم سینه، 8 تا از نوع کارسینوم مهاجم مجرایی یا داکتال است.
4. کارسینوم لوبولار(غدهای) مهاجم و نفوذ کننده (ILC)
این نوع سرطان از غدد شیری یا لوبولها منشاء میگیرند. میتوانند به بقیه قسمتهای بدن پخش شوند. از هر 10 سرطان مهاجم سینه، یکی از این نوع است.
5. سرطان سینه التهابی (IBC)
این نوع غیرشایع سرطان سینه مهاجم 1% -3% انواع سرطانهای سینه را شامل میشود.
اغلب یک توده مجزا وجود ندارد و در مقابل، پوست پستان قرمز و گرم شده و نمای ضخیم و سوراخ سوراخ مشابه پوست پرتقال پیدا میکند. پستان درگیر ممکن است بزرگتر، سفتتر، دردناک یا همراه خارش شود.
در مراحله اولیه، این نوع سرطان، اغلب با عفونت اشتباه میشود. به دلیل اینکه هیچ توده مشخصی در پستان وجود ندارد، در ماموگرافی قابل تشخیص نیست که باعث میشود تشخیص اولیه این سرطان در مراحل اولیه را سختتر هم بکند. شانس، احتمال انتشار و پیشآگهی آن از سرطان مهاجم لوبولار و یا داکتال بالاتر است.
چه تعدادی از زنان به سرطان پستان مبتلا میشوند؟
شایع ترین نوع سرطان در زنان، سرطان پستان است. و دومین علت مرگ زنان به علت سرطان بعد از سرطان ریه است. شانس و احتمال ابتلای یک زن به سرطان سینه مهاجم در طی زندگیاش، 8/1 است. شانس مرگ ناشی از سرطان سینه 35/1 است. میزان مرگومیر ناشی از سرطان سینه در حال کاهش است که این احتمالاً در نتیجه شناسایی و تشخیص سریعتر سرطان و پیشرفت و بهبود روشهای درمانی است.
علت سرطان پستان چیست؟
تغییرات مشخصی در DNA سلولهای طبیعی پستان، باعث سرطانی شدن آنها میشود. DNA یک ساختار شیمایی در هر کدام از سلولهای بدن است که ساختار ژنهای ما و دستورالعمل عملکرد سلولها را مشخص میکنند. بعضی از تغییرات ارثی در DNA باعث افزایش ریسک سرطان شده و مسئول بعضی انواع سرطانهای فامیلی میشوند ولی اکثر سرطانهای سینه در اثر آسیب و تغییرات ناگهانی و تصادفی DNA در یک سلول منفرد و نه بهصورت تغییر ارثی طی زندگی طبیعی یک زن ایجاد میشوند. به اینها تغییرات اکتسابی گفته میشود و اکثر انواع سرطانهای سینه در اثر چندین جهش و تغییر اکتسابی در ژن سلول ایجاد میشوند. اما تا امروز علت اغلب این جهشهای اکتسابی که منجر به سرطان سینه میشوند، ناشناخته است.
با وجودی که علت قطعی سرطان سینه شناخته شده نیست، ولی ریسک فاکتور و عوامل خطر مشخصی مرتبط با بیماری شناخته شدهاند. عامل خطرساز، هر چیزی است که شانس فرد را برای ابتلا به بیماری مثل سرطان افزایش میدهد. انواع مختلف سرطان، ریسک فاکتورهای متفاوتی دارند. بعضی از این عوامل خطرساز مثل سیگار کشیدن، الکل و رژیم غذایی قابل تغییر بوده و بستگی به نحوه زندگی فرد دارد. ولی سایر عوامل مثل سن، نژاد و جنس یا سابقه خانوادگی ثابت و غیرقابل تغییرند. ولی داشتن یک عامل خطرساز و یا حتی چند مورد به این معنی نیست که فرد به بیماری دچار میشود.
بعضی زنان با یک و یا چندین عامل خطرساز، هیچگاه به سرطان سینه مبتلا نمیشوند. و نیز اغلب زنان با سرطان پستان هیچ ریسک فاکتور شناخته شدهای ندارند. در نتیجه با وجودی که تمام زنان در ریسک ابتلا به سرطان سینه هستند، عوامل زیر باعث افزایش احتمال ابتلا به بیماری میشوند.
با وجودی که بسیاری از این ریسک فاکتورها شانس ابتلا و پیشرفت سرطان سینه را افزایش میدهند، هنوز مشخص نیست که دقیقاً این عوامل چگونه باعث سرطانی شدن سلولها میشوند.
بهنظر میرسد هورمون نقش بسیار مهمی در بعضی از انواع سرطان سینه ایفا میکند ولی نحوه ایجاد و روند آن بهطور کامل شناختهشده نیست.
عوامل خطرساز ثابت و غیرقابل تغییر
1. جنس
زن بودن بهراحتی یک عامل خطرساز بسیار مهم است. با وجودی که مردان هم به این بیماری مبتلا میشوند، این بیماری در زنان نسبت به مردان 100 برابر شایعتر است .
2. سن
شانس ابتلا به سرطان سینه با افزایش سن زنان بیشتر میشود. از هر 3 زن مبتلا به سرطان مهاجم، 2 نفر سن 55 یا بالاتر در زمان تشخیص سرطانشان دارند.
3. عوامل خطرساز ژنتیکی
حدود 5 تا 10 درصد سرطانهای سینه مرتبط با تغییرات یا جهشهای ارثی در بعضی ژنهای خاص میباشد شایعترین تغییرات، در ژنهای BRCA1 و BRCA2 هستند. زنان با جهش در این ژنها تا حدود 80% شانس ابتلا به سرطان سینه در طی زندگی خود دارند. علاوه براین ژنها، سایر جهشها در ایجاد سرطان نقش دارند.
4. سابقه خانوادگی
احتمال سرطان سینه در بین زنانی که خویشاوندان درجه یک مبتلا به این بیماری دارند، بیشتر است .این خویشاوندان هم میتوانند مادری و یا پدری باشند. داشتن مادر، دختر یا خواهر مبتلا به سرطان سینه، ریسک ابتلا را دو برابر میکند. با وجود این گزارشات، بسیار مهم است که دقت شود حدود 70 تا 80 درصد زنان مبتلا به سرطان سینه، هیچ سابقه خانوادگی برای این بیماری ندارند.
5. سابقه شخصی سرطان پستان
زنی با سرطان سینه در یک پستان خود، شانس بسیار بالاتری برای ابتلا به نوع جدیدی از سرطان در پستان سمت مقابل و یا در قسمت دیگری از همان پستان دارد. این حالت با عود و بازگشت سرطان اولیه، بسیار متفاوت است.
6. نژاد
در زنان سفیدپوست، احتمال ابتلا به سرطان پستان نسبت به زنان افریقایی- امریکایی بیشتر است.
ولی در سیاهان افریقایی- امریکایی مرگ ناشی از سرطان نسبت به سفیدپوستان خیلی بیشتر است. آسیاییها، اسپانیاییها، آمریکایی و هندیها هم احتمال کمتری برای ابتلا به سرطان سینه دارند.
7. بافت پستانی متراکم
بافت متراکم پستان به معنی وجود بافت غدهای بیشتر و چربی کمتر است. زنان با بافت پستان متراکمتر و محکمتر ریسک ابتلای بالاتری برای سرطان سینه دارند. همچنین این نوع بافت، تشخیص ضایعات پستان در ماموگرافی را سختتر و دقت آن را کمتر میکند و باعث میشود ماموگرافی کمتر تشخیصی شود.
8. عادت ماهانه
زنانی که در سن پایین و قبل 12 سالگی دچار قاعدگی میشوند و یا بعد 55 سال و دیرتر دچار یائسگی میشوند، ریسک بالاتری برای ابتلا به سرطان سینه دارند. و توجیه این است که، به دلیل سیکلهای قاعدگی بیشتر، مدت زمان تماس با هورمونهای استروژن و پروژسترون افزایش مییابد.
9. سابقه قبلی رادیودرمانی یا پرتودرمانی پستان
زنانی که در گذشته تحت پرتودرمانی در ناحیة قفسه سینه (مثلاً بهعنوان درمان یک نوع سرطان دیگر) قرار گرفته بودند، ریسک بالاتری برای ابتلا به سرطان سینه پیدا میکنند.
10. درمان با داروی DES (دی اتیل استیل بترول)
(Diethy lstilbestrol)
در گذشته به دلیل اینکه تصور میشد، DES باعث کاهش احتمال سقط جنین در زنان حامله میشود، این دارو بهطور وسیع در زنان باردار مصرف میشد. ولی مطالعات اخیر نشان دادهاند که این زنان باردار و نوزادان دخترشان که تحت تماس با این دارو در دوران جنینیشان بودهاند، در آینده در خطر بیشتری برای ابتلا به سرطان سینه قرار دارند.
ریسک فاکتورهای قابل تغییر سرطان پستان و مرتبط با شیوه زندگی
1. نداشتن فرزند و یا بهدنیا آوردن بچه در سن بالا
زنانی که بچه دار نشدهاند و یا اولین فرزندشان را بعد 30 سالگی به دنیا آوردهاند، رسیک بالاتری برای ابتلا به سرطان سینه دارند. حامله شدن بیشتر از یک بار در سن پایین، ریسک ابتلا به سرطان سینه را کاهش میدهد. بارداری تعداد کلی سیکلهای قاعدگی در کل زندگی زن را کاهش میدهد و در نتیجه باعث میشود که تماس با هورمونهای استروژن و پروژسترون در کل، کاهش یابد و اثر محافظتی داشته باشد.
2. مصرف اخیر قرص ضدبارداری
مطالعات نشان میدهند که زنانی که قرصهای ضدبارداری مصرف میکنند، نسبت به زنانی که هیچ وقت آنها را مصرف نکردهاند تا حدی ریسک بالاتری برای ابتلا به سرطان سینه، دارند. در زنانی که مدت طولانی و قبلتری این قرصها را قطع کردهاند، این ریسک کاهش مییابد. بهتر است در مورد مزایا و معایب و بهصرفه بودن مصرف قرصهای ضدبارداری با پزشکان مشورت کنید.
3. درمانهای هورمونی بعد یائسگی و یا درمان جایگزین هورمونی HRT
این درمانها سالها برای بهبود علائم ناشی از یائسگی و جلوگیری از پوکی استخوان مصرف میشوند. دو نوع اصلی این درمان وجود دارد. در مورد زنانی که همچنان رحم خود را حفظ کردهاند، پزشک اغلب استروژن و پروژسترون همزمان تجویز میکند. استروژن بهتنهایی باعث افزایش ریسک سرطان رحم میشود و برای جلوگیری از این مشکل، پروژسترون هم به درمان اضافه میشود. ولی برای زنانی که تحت هیسترکتومی (عمل جراحی برداشت رحم) قرار گرفتهاند و رحمشان را از دست دادهاند، استروژن به تنها داده میشود.
درمان ترکیبی استروژن و پروژسترون
مشخص است که مصرف طولانیمدت این داروها، برای چندین سال پیاپی، باعث افزایش ریسک ابتلا به سرطان پستان و مرگ ناشی از آن میشود. همچنان به دلیل اینکه این نوع درمان باعث کاهش وضوح و تأثیر تشخیصی ماموگرافی میشود، باعث میشود سرطان تا مراحل انتهایی تشخیص داده نشود. نشان داده شده که 5 سال بعد قطع این رژیم درمانی، ریسک سرطان پستان کاهش یافته و به حالت قبلی و طبیعی برمیگردد.
درمان با استروژن بهتنهایی
این نوع درمان با استروژن تنها، چندان ریسک ابتلا به سرطان سینه را افزایش نمیدهد. ولی اگر طولانیمدت مثلاً برای بیش از 10 سال مصرف شوند، در بعضی مطالعات، افزایش ریسک ابتلا به سرطان تخمدان و پستان گزارش شده است.
4. عدم شیردهی توسط مادر(مصرف شیرخشک)
بعضی مطالعات نشاندهنده این است که شیردهی توسط پستان، تا حدی احتمال ابتلا به سرطان سینه را کاهش میدهد، مخصوصاً اگر 5/1 تا 2 سال طول بکشد. و این نیز به دلیل کاهش تعداد کلی سیکلهای قاعدگی در زنان شیرده مشابه حاملگی است.
5. الکل
مصرف الکل با افزایش ریسک سرطان سینه همراهی دارد. مصرف بیش از 2 نوبت روزانه حدوداً ریسک ابتلا به سرطان را نسبت به افرادی که الکل مصرف نمیکنند 5/1 تا 2 برابر افزایش میدهد.
6. اضافه وزن و چاقی
اضافه وزن و چاقی باعث افزایش احتمال ابتلا به سرطان سینه میشود مخصوصاً اگر چاقی بعد از یائسگی و یا در سنین رشد و نوجوانی باشد. ولی ارتباط چاقی و سرطان سینه پیچیده است.
مطالعاتی که روی چربی موجود در رژیم غذایی و ارتباط با سرطان سینه انجام شده، نتایج متضادی داشتهاند.
7. بیتحرکی
مطالعات نشان میدهند که ورزش باعث کاهش ریسک ابتلا به سرطان پستان میشود. تنها سؤال این است که برای رسیدن به این اثر محافظتی چه مقدار ورزش و فعالیت بدنی لازم است. یک مطالعه نشان داده است که پیادهروی به مدت 1 ساعت و 15 دقیقه تا 2 ساعت و نیم در هفته ریسک ابتلا را تا 18% کاهش میدهد. پیادهروی به مدت 10 ساعت در هفته، این ریسک را به مقدار بیشتری کاهش میدهد.
ریسک فاکتورهای احتمالی و غیرقطعی
1. رژیم پر از چربی
مطالعات روی چربی موجود در رژیم غذایی، بهطور قطعی مشخص نکردهاند که چربی زیاد در غذا، یک ریسک فاکتور برای سرطان سینه است. بیشتر مطالعات نشان دادهاند که سرطان سینه در کشورهایی که مردم چربی رژیم غذایی کمی دارند کمتر شایع است. در مقابل در یک مطالعه دیگر در آمریکا، ارتباطی بین چربی زیاد رژیم غذایی و افزایش ریسک سرطان سینه مشخص نشد. محققان هنوز مطمئن نیستند که چگونه این تفاوت را توضیح دهند. مطالعات بیشتری برای اثبات تأثیر چربی و نوع رژیم غذایی و وزن بدن روی ریسک ابتلا به سرطان سینه باید صورت گیرد.
ولی کلاً توصیه میشود که یک رژیم غذایی سالم حاوی 5 واحد یا بیشتر سبزیجات و میوه روزانه مصرف شود. تمام ردههای غلات بهکار برده شود. و گوشت قرمز بهطور محدود مصرف شود.
2. سقط
مطالعات متعدد نشاندهنده این است که سقط القایی و یا از دست دادن تصادفی جنین حین بارداری باعث افزایش ریسک ابتلا به سرطان سینه نمیشوند.
3. پروتز سینه
سیلیکون که در ساختار پروتزهای سینه بهکار میرود باعث ایجاد بافت اسکار (از جنس بافت همبند) در نسج پستان میشود. ولی مطالعات مختلف هیچ ارتباطی بین این عمل جراحی زیبایی و افزایش ریسک سرطان سینه نشان نمیدهند. در صورتیکه پروتز سینه دارید، ممکن است نیاز داشته باشید حین ماموگرافی، تصاویر اضافی و عکسهای دیگری نیز بگیرید.
4. آلودگیهای محیطی
مطالعات زیادی برای شناسایی ارتباط عوامل محیطی و افزایش ریسک ابتلا به سرطان سینه نشان داده شده است. در حال حاضر، هیچ مطالعهای به وضوح ارتباطی بین سرطان سینه و آلایندههای محیطی نشان نداده است.
5. سیگار کشیدن
بیشترین مطالعات، ارتباطی بین سیگار کشیدن و سرطان
سینه نشان نمیدهند. در حال حاضر مطالعات زیادی روی افرادی که در ارتباط
نزدیک با فرد سیگاری هستند، امکان ارتباط این نوع تماس با تنباکو و احتمال سرطان سینه در حال انجام است. ولی در این مورد هم ارتباطی هنوز مشخص نشده است.
به هرحال به دلیل امکان ارتباط دود سیگار هر چند بهصورت غیرمستقیم با ابتلا به سرطان سینه، باید از این حالت دوری کرد.
6. کار کردن شبانه
مطالعاتی وجود دارند که نشان میدهند، زنانی که شبها کار میکنند (پرستاران شیفت شب بهعنوان مثال)، ریسک بالاتری برای ابتلا به سرطان سینه دارند.
آیا سرطان پستان قابل پیشگیری است؟
هیچ راه قطعی برای پیشگیری از سرطان سینه وجود ندارد. ولی اقداماتی وجود دارند که تمام زنان برای کاهش ریسک ابتلا، تشخیص سریع بیماری در مراحل اولیه در صورت ایجاد شدن و درمان در فازهای اولیه میتوانند انجام دهند.
کاهش ریسک ابتلا به بیماری
با تغییر ریسک فاکتورهای قابل تغییر و مربوط به نحوه زندگی تا حدی میتوانید احتمال ابتلا را کاهش دهید.
با پرهیز از مصرف الکل، برنامه ورزشی منظم و رژیم غذایی سالم، ریسک ابتلا کاهش مییابد. همچنین در مادرانی که برای حداقل چند ماه به نوزادان خود شیر میدهند، ریسک سرطان ممکن است کاهش یابد.
در صورتیکه واقعاً نیاز زیادی به داروهای هورمونی جایگزین، طی یائسگی خود ندارید، بهتر است از این داروها استفاده نکنید.
شناسایی زودرس سرطان سینه
الف: روشهای شناسایی در زنان پرخطر
در صورتیکه ریسک فاکتورهای بیشتری برای ابتلا به سرطان سینه دارید، میتوانید اقداماتی برای کاهش این شانس ابتلا انجام دهید. قبل شروع انجام این کارها، با پزشکان مشورت کنید تا مطلع شوید که کدام روش برایتان بهترین است.
1. آزمایش ژنتیک
روشها و آزمایشهایی وجود دارند که میتوانند تغییر و یا جهشهایی در ژنهایی که مرتبط با سرطان سینه هستند را مشخص کنند. با این اطلاعات، زنان میتوانند گامهایی برای کاهش خطر ابتلا بردارند. در این روشها، توصیه شده است که تنها زنان با سابقه خانوادگی قوی سرطان سینه، باید جهت ارزیابی جهش در ژن BRCA تحت آزمایش ژنتیک قرار بگیرند.
اگر میخواهید آزمایش ژنتیک دهید، باید با پزشک و متخصص ژنتیک خود مشورت کنید تا نوع آزمایشی که برایتان مناسب است را در نظر بگیرند.
2. پیشگیری از سرطان پستان با داروی شیمیایی
این روش بهصورت استفاده از داروهایی برای کاهش ریسک سرطان است.
داروهای زیادی برای کاهش ریسک ابتلا به سرطان سینه مورد مطالعه قرار گرفتهاند. تاموکسیفن، مدتهاست که برای درمان بعضی انواع سرطان سینه مورد استفاده قرار میگیرد. مطالعات نشان دادهاند که در زنان با ریسک بالاتر برای ابتلا به سرطان سینه، با مصرف تاموکسیفن این ریسک کاهش یافته است.
3. جراحی پیشگیرانه در زنان با ریسک بسیار بالای ابتلا به سرطان پستان
در تعداد کمی از زنان با ریسک ابتلای بسیار بالا برای سرطان سینه، جراحی پیشگیرانه مثل ماستکتومی (برداشت پستان) دوطرفه، انتخاب مناسبی است. در این شیوه، هر دو پستان، قبل از هر نوع سرطان شناخته شدهای برداشته میشود. در حالیکه با این روش تقریباً تمام بافت پستان برداشته میشود، مقدار بسیار کمی باقی میماند.
در نتیجه با وجودی که این عمل جراحی به مقدار زیادی ریسک ابتلا به سرطان سینه را کاهش میدهد، بیماری ممکن است در بافت پستان باقی مانده شروع و گسترش یابد.
امروزه، این نگرانی خیلی مهم نیست. دلایل برای انتخاب این نوع روش پیشگیری باید خیلی قوی باشد.
4. جراحی پیشگیرانه برداشت تخمدان (اووفورکتومیپیشگیرانه)
زنان با جهش در ژن BRCA که تخمدانشان خارج شده، ریسک بسیار کمتری برای ابتلا به سرطان سینه نشان دادهاند. چون خارج کردن تخمدان به معنی حذف منبع اصلی تولید هورمون استروژن بدن است. همچنین باید دانست زنانی که جهش ژنی BRCA را دارند، در خطر ابتلا به سرطان تخمدان هم قرار دارند. اغلب پزشکان توصیه میکنند بعد از به دنیا آوردن فرزندانشان، تحت برداشت تخمدان قرار گیرند.
چگونه سرطان پستان تشخیص داده میشود؟
واژه غربالگری، به معنی استفاده از آزمایشهایی است که برای تشخیص بیماریهایی مثل سرطان در افرادی که هیچ علامتی ندارند، بهکار برده میشوند. هدف از این روش ها، شناسایی و تشخیص سرطان قبل از ایجاد علائم است. اندازه غده پستان و میزان انتشار و پخش آن در بدن مهمترین عواملی هستند که میتوانند نتیجة بیماری را در فرد پیشبینی کنند. بسیاری پزشکان معتقدند که آزمایشهای تشخیصی زودرس و روشهای غربالگری برای سرطان سینه، سالانه جان هزاران نفر را نجات میدهد. عمل کردن به دستورالعملهای زیر شانس تشخیص زودرس سرطان سینه در مراحل اولیه و موفقیت درمان را بسیار بهبود میبخشد.
این دستورالعملها برای تشخیص زودرس سرطان سینه در زنان بدون علامت است.
1. ماموگرافی
زنان 40 ساله و بالاتر باید سالانه تا آخر عمر، تحت ماموگرافی قرار گیرند. با وجودی که تعدادی از سرطانها توسط ماموگرافی تشخیص داده نمیشوند، ولی این اقدام، همچنان روش بسیار ارزشمندی برای تشخیص زودرس سرطان است.
2. معاینه فیزیکی پستان
زنان در محدوده سنی 20 تا 40 سال باید بهطور منظم توسط یک پزشک متخصص، حداقل هر 3 سال یکبار تحت معاینه پستان قرار گیرند. بعد از 40 سالگی، این معاینه باید هر سال صورت گیرد. انجام معاینه فیزیکی پستان مدت کوتاهی قبل ماموگرافی، ایده بسیار خوبی است.
3. معاینه پستان توسط خود فرد
این روش معاینه، در زنان از سن بالای 20 سال شروع میشود. زنان باید مزایا و محدودیتهای این روش را یاد بگیرند. باید هر نوع تغییر در ظاهر، قوام، تراکم توده پستان خود را فوراً به پزشک متخصص اطلاع دهند.
تحقیقات نشان دهنده این است که، معاینه توسط خود فرد برای تشخیص سرطان پستان، در مقایسه با شناسایی تصادفی توده پستان، نقش کمی دارد. اگر میخواهید از این روش برای معاینه خود استفاده کنید، ابتدا باید پزشکتان به شما آموزش دهد که روش درست معاینه به چه صورتی است. اگر این روش را بهصورت منظم انجام و ادامه دهید، میتوانید بفهمید، پستانهایتان در حالت عادی چه ظاهر و قوامی دارند. در نتیجه بسیار راحتتر میتوانید هر نوع تغییر ایجاد شده را تشخیص دهید. ولی اگر بر اساس برنامه منظم این معاینه را انجام ندهید هم مشکلی ایجاد نمیشود.
هدف اصلی از همه این اقدامات، تماس فوری با پزشکتان در صورت مشاهده هر کدام از تغییرات زیر است:
توده، تورم، تحریک پوستی یا سفت و کشیده شدن پوست، درد نوک پستان یا فرورفتن نوک پستان، قرمزی و پوستهریزی کردن بافت یا پوست پستان و ترشحات غیر از شیر است. ولی باید توجه داشته باشید که اکثر اوقات وجود این تغییرات پستان، نشانه سرطان نیستند.
اقدامات غربالگری در زنان پرخطر
زنان با خطر و احتمال بالاتری برای ابتلا به سرطان سینه باید با پزشکشان در مورد بهترین نحوه برخورد و اقدام، مشاوره کنند. که این اقدامات میتواند شامل شروع ماموگرافی در سنین پایینتر، انجام آزمایشهای غربالگری بیشتر و یا آزمایشهای تشخیصی بیشتر باشند.
1. ماموگرافی
ماموگرافی، گرافی با اشعه X از پستان است. این آزمایش، روش تشخیص بیماریهای پستان در زنانی است که مشکل پستان ندارند. از این روش در زمان تشخیص ضایعات پستان مثل وجود توده، تغییرات پوستی یاوجود ترشحات نوک پستان هم میتوان استفاده کرد.
در حین انجام ماموگرافی، پستان بین دو صفحه تحت فشار قرار داده میشود تا بافت آن پخشتر و گستردهتر شود. این فشار فقط چند ثانیه طول میکشد. با وجودی که این کار، مقداری درد ایجاد میکند ولی برای ایجاد یک تصویر خوب، لازم است.
برای این کار، مقدار بسیار کمی اشعه بهکار برده میشود. و این مقدار کم برخلاف نگرانی مردم، باعث افزایش ریسک ابتلا به سرطان سینه نمیشود.
مقدار اشعه براساس شرایط فرد متفاوت است. اگر زن با سرطان پستان، تحت پرتودرمانی باشد، برای تشخیص ضایعه پستان باید اشعهای حدود 5000 راد (راد واحد اندازهگیری مقدار اشعه است) دریافت کند. اگر زنی 40 تا 90 سال تحت ماموگرافی قرار گرفته، در کل باید اشعهای حدود 20 تا 40 راد دریافت کند.
برای انجام ماموگرافی، باید از کمر به بالا برهنه باشد. پستان در وضعیت مناسب برای آزمایش قرار داده میشود. فشار تنها چند ثانیه تا زمان گرفتن عکس طول میکشد. کل این مراحل حدود 20 دقیقه طول میکشد و نتیجه آن حداکثر تا 1 ماه باید حاضر باشد.
از هر 10 زن که تحت ماموگرافی قرار میگیرند، یک نفر ممکن است نیاز به تصاویر بیشتری داشته باشد. ولی اغلب آنها سرطان ندارند. در نتیجه اگر نیازی به عکسهای اضافه پیدا کردید نگران نشوید. از هر 1000 عکس ماموگرافی، تنها 2 یا 4 مورد، نشانه سرطان هستند و بقیه اغلب طبیعیاند.
زنان با ریسک بالاتر سرطان، باید در مورد بهترین نحوه برخورد با سرطان براساس وضعیت خود با پزشکشان مشورت کنند. ممکن است نیاز داشته باشند که ماموگرافی را از سن پایینتری شروع کنند، همزمان با انجام ماموگرافی، آزمایشهای تشخیصی بیشتری را از سن پایینتر انجام دهند و دفعات انجام این آزمایشها و ماموگرافی را بیشتر کنند. بهتر است همراه با انجام ماموگرافی، MRI یا سونوگرافی از پستان هم انجام شود.
2. معاینه فیزیکی پستان
این یک معاینه پستان توسط یک فرد متخصص است. برای این آزمایش، از کمر به بالا باید برهنه شوید. مرحله اول معاینه، مشاهده پستان از نظر تغییرات ابعاد، اندازه، ظاهر و تغییرات شکل است. سپس پزشک با استفاده از قسمت برجسته انگشتان، به آرامیبافت پستان شما را از نظر قوام، تغییر تراکم و وجود توده معاینه میکند. ناحیه زیر هر دو بغل هم باید حتما معاینه شوند. اکنون زمان بسیار مناسبی برای این است که یاد بگیرید چگونه خودتان پستانتان را معاینه کنید.
3. معاینه پستان توسط خود فرد و آگاهی از وضعیت آن
هر زن باید از وضعیت طبیعی، ظاهر طبیعی پستان خود مطلع باشد، تا بتواند به محض آگاهی از هر نوع تغییر، سریعاً آن را به پزشک خود اطلاع دهد. پیدا کردن تغییر، به معنی داشتن سرطان نیست علاوه براین، شما همچنین میتوانید یک برخورد و معاینه مرحله به مرحله پستان، براساس یک برنامه مشخص را انتخاب کنید. بهترین زمان معاینه پستان توسط خود شخص، زمانی است که پستان متورم و یا بافت آن متراکم نباشد. در صورت متوجه شدن هر نوع تغییر یا مشکل، به پزشکتان اطلاع دهید.
حتی در زنان با پروتز پستان هم امکان معاینه توسط خود شخص وجود دارد.
حتی اگر از این روش معاینه هم استفاده نشود، اغلب مشکلی پیش نمیآید.
5. MRI پستان
برای زنان پرخطر از نظر سرطان سینه، غربالگری با MRI همراه ماموگرافی سالانه، اکیداً توصیه میشود. ولی این روش معمولاً به تنهایی و بدون ماموگرافی توصیه نمیشود، چون ممکن است بسیاری از سرطان هایی که با ماموگرافی تشخیص داده میشود را مشخص نکند.
همچنین این روش نسبت به ماموگرافی بسیار پرهزینهتر است.
علائم فیزیکی سرطان پستان
امروزه استفاده وسیع از ماموگرافی بهعنوان یک ابزار غربالگری، باعث افزایش تشخیص زودرس بسیاری از سرطانهای سینه، پیش از علامتدار شدن میگردد. ولی بعضی از آنها هنوز هم تشخیص نداده باقی میمانند و علامتدار میشوند.
شایعترین علامت سرطان سینه، یک توده جدید است. تودهای که بدون درد، بدون حاشیه مشخص بوده، سخت و محکم در زمان لمس باشد، شانس بیشتری برای سرطانی بودن دارد.
ولی در بعضی از سرطانها هم، پستان دردناک میشود، در لمس نرم، حاشیه گرد و مشخص پیدا میکند. در نتیجه بسیار مهم است که در صورت وجود هر یافته غیرعادی به پزشکتان اطلاع دهید. سایر نشانههای سرطان زیر شامل:
- تورم تمام و یا قسمتی از بافت پستان
- التهاب پوست و یا فرورفتن قسمتی از پوست پستان
- دردپستان
- درد نوک پستان و یا فرورفتن نوک پستان به داخل
- ترشحات غیرشیری از نوک پستان
- توده در زیر بغل
در صورت شک به سرطان پستان چه باید کرد
در صورتیه هر علامتی که نشانه سرطان سینه است دارید، حتماً در اسرع وقت به پزشکتان اطلاع دهید. بعد از شرح حال و معاینه فیزیکی کامل شامل معاینه پستان، ممکن است پزشکتان از شما بخواهد آزمایشهای تشخیصی بیشری که در زیر آورده شدهاند انجام دهید:
1. روشهای تصویربرداری
ماموگرافی
با وجودی که ماموگرافی اغلب برای غربالگری استفاده میشود، در صورت وجود مشکلات پستان هم قابل استفاده است.
به این آزمایشها، ماموگرافی تشخیصی گفته میشود. این نوع ماموگرافی نشان میدهد که مورد قابل نگرانی وجود ندارد و میتوانید بهصورت سالیانه ماموگرافی را ادامه دهید. و یا میتواند نشان دهد که یک بیوپسی باید از بافت پستان انجام شود. حتی اگر در ماموگرافی شواهدی از غده وجود نداشته باشد، اگر شما و یا پزشکتان در معاینه احساس کنید در بافت سینه توده وجود دارد، باید تحت بیوپسی قرار گیرید. تنها استثنای این قسمت، زمانی است که در سونوگرافی، کیست گزارش شود.
ماموگرافی اغلب در زنان جوان بهخوبی تشخیصی نیست، چون اغلب بافت پستان آنها به دلیل غدهای بودن زیاد متراکم است و به همین دلیل در ماموگرافی نمای مناسبی ایجاد نمیکند. این حالت در زنان باردار و کسانی که با سینه خود به نوزادشان شیر میدهند هم صدق میکند. ولی به دلیل اینکه اغلب، سرطان سینه در زنان مسن ایجاد میشود، این حالت و عدم تشخیصی بودن ماموگرافی معمولاً مشکلی ایجاد نمیکند.
ولی این موضوع اغلب در زنان جوانی که ریسک فاکتورهای ژنتیکی سرطان سینه دارند، یک مشکل است، چون آنها اغلب در سنین پایینتری دچار بیماری میشوند. برای حل این مسئله، بسیاری از پزشکان امروزه، MRI همراه ماموگرافی را برای غربالگری در این زنان پیشنهاد میکنند.
ماموگرافی بهطور قطعی نمیتواند نشان دهد که سرطان وجود دارد یا خیر. اگر در ماموگرافی یک مشکل محتمل وجود داشته باشد، یک نمونه از بافت پستان برداشته شده و زیر میکروسکوپ مشاهده میشود. به این کار، تهیه بیوپسی گفته میشود.
اسکن MRI
اسکن MRI همراه ماموگرافی اغلب برای غربالگری زنان پرخطر برای سرطان سینه بهکار برده میشود.
و یا برای تهیه تصاویر با دقت بالاتر از نواحی غیرعادی که در ماموگرافی مشخص شده استفاده میشود.
استفاده دیگر MRI ، در زنان مبتلا به سرطان سینه، برای تعیین سایز و مشخصات دقیق غده است.
در این روش بهجای اشعه X از امواج رادیویی و مغناطیسی قوی استفاده میشود. ماده حاجب مورد استفاده، گادولینیوم است و برای نشان دادن جزئیات بیشتر، بهصورت داخل وریدی تزریق میشود. تهیه این اسکن اغلب طولانی و حدوداً 1 ساعت طول میکشد. بیمار باید داخل یک تونل باریک قرار بگیرد.
این کار ممکن است برای افرادی که از قرارگیری در یک محفظه بسته میترسند، ترسناک باشد. دستگاه صدای بلندی ایجاد میکند که میتواند آزاردهنده باشد.
سونوگرافی پستان
در سونوگرافی از امواج صوتی برای مشخص کردن قسمتی از بدن استفاده میشود. اکو (انعکاس) ایجاد شده توسط یک کامپیوتر دریافت شده تا یک تصویر روی صفحه کامپیوتر ایجاد کند. سونوگرافی یک روش تشخیصی مناسب همراه ماموگرافی است. چون بهراحتی در دسترس بوده و هزینه کمتری نسبت به سایر روشهای تشخیصی دارند. ولی سونوگرافی نباید جایگزین ماموگرافی شود و بهتنهایی انجام میگیرد. چون معمولاً از سونوگرافی برای مشاهده بهتر و واضحتر آن قسمت بافت پستان که توسط ماموگرافی غیر طبیعی تشخیص داده شده، استفاده میشود. همچنین این روش بدون استفاده از سوزن، میتواند مشخص کند که توده پستان جامد است و یا کیست.
داکتوگرافی (و یا گالاکتوگرافی)
این روش، یک نوع خاص عکس با اشعه X است که معمولاً برای تشخیص علت ترشحات نوک پستان استفاده میشود. در این روش، یک لوله پلاستیکی بسیار ظریف در ابتدای مجرای نوک پستان تعبیه شده و ماده حاجب برای مشخص کردن ظاهر و مشخصات ظاهری مجرا به داخل آن تزریق میشود و سپس با اشعه X عکسبرداری میشود. این روش برای تشخیص غدههای داخل مجاری غدد پستان کاربرد دارد. در صورت وجود ترشحات، میتوان ترشحات خارج شده را از نظر سلولهای سرطانی مورد آزمایش قرار داد.
آزمایشهای تشخیصی دیگری وجود دارد که میتوانند برای مشخص کردن جزئیات بیشتر استفاده شوند.
2. نمونهبرداری
در صورتیکه سایر روشهای تشخیصی نشاندهنده وجود سرطان سینه احتمالی باشد، بیوپسی انجام میشود. طی این روش، تعدادی از سلولهای ناحیه مشکوک، برداشته شده و برای مطالعات آزمایشگاهی فرستاده میشوند. روشهای مختلف تهیه بیوپسی وجود دارند که پزشکتان برحسب نیاز شما از آنها استفاده میکنند. شامل:
بیوسپی آسپراسیون با سوزن نازک (FNAB)
برای انجام این آزمایش، یک سوزن توخالی و بسیار نازک برای کشیدن مایع و یا بافت، از توده پستان استفاده میشود.
ممکن است لازم شود، هدایت سونوگرافی، جهت عبور سوزن داخل توده پستان بهکار گرفته شود. برای بیحسی پوست ناحیه تزریق از داروی بیحسی استفاده میکنند. گاهی اوقات فرآیند تجویز داروی بیحسی، از گرفتن بیوپسی، درد و ناراحتی بیشتری ایجاد میکند. سوزن بهکار برده شده برای بیوپسی، از انواعی که برای خونگیری استفاده میشوند، نازکتر است.
اگر مایعی که حین نمونهگیری با سوزن خارج میشود، شفاف باشد، بیشتر به این معنی است که توده پستان، یک کیست خوشخیم است. مایع کدر و یا خونی میتواند نشاندهنده وجود کیست و یا بهصورت نادرتر، سرطان باشد. اگر توده، جامد باشد، نمونههای کوچک بافتی گرفته میشود. این نمونهها بعد آمادهسازی با میکروسکوپ مشاهده میشوند تا مطمئن شوند که سرطانیاند یا خیر.
اگر نمونهبرداری، جواب واضحی ایجاد نکند و یا پزشکتان مطمئن نباشد، نمونهبرداری ثانویه و یا انواع متفاوت نمونهبرداری مورد نیازند.
نمونهبرداری با سوزن کلفت به روش استرئوتاکتیک
سوزن استفاده شده برای این نوع نمونهگیری، بزرگتر از آنهایی است که برای بیوپسی آسپراسیون با سوزن نازک (FNAB) بهکار میروند. این سوزن ها، برای برداشتن 3 تا 5 قسمت اصلی از بافت پستان بهکار میرود. نمونهبرداری، با انجام بیحسی موضعی بهصورت سرپایی صورت میگیرد.
بیوپسی جراحی
گاهی اوقات برای برداشتن تمام و یا قسمتی از توده، جراحی لازم است تا بتوان بهخوبی آن را زیر میکروسکوپ بررسی کرد. کل توده همراه بافت نرمال اطرافش باید برداشته شود. اغلب اوقات این روش بیوپسی در بیمارستان انجام میشود. این کار با بیحسی موضعی در ناحیه اطراف توده و نیز به وسیله دادن داروهایی برای آرام کردن و کاهش هوشیاری نسبی طی این اقدامات صورت میگیرد. بهتر است در مورد بهترین روش نمونهبرداری که نیاز دارید و آنچه بعد از نمونهبرداری باید انتظار داشته باشید از پزشکتان بپرسید.
بعد از تهیه و برداشتن نمونه، نمونه در یک آزمایشگاه از نظر خوشخیم بودن و یا سرطانی بودن تحت بررسی قرار میگیرد. اگر بررسی نشان داد که سرطان وجود ندارد، درمان اضافه مورد نیاز نیست. اگر بیوپسی نشاندهنده سرطان باشد، میتوان نوع سرطان، میزان تهاجم آن را هم مشخص کرد.
3. درجات سرطان پستان
نمونه بیوپسی در سرطان، میتواند براساس شدت سرطان، درجه 1 تا 3 را نشان دهد. انواعی از سرطان که بیشتر به بافت طبیعی پستان شبیهاند، تمایل دارند که کندتر رشد کنند و منتشر شوند. بهطور کلی، درجه پایینتر به معنی سرطان با رشد کند و درجه بالاتر بیانکننده رشد سریعتر بوده است.
درجه سرطان، میتواند پیشبینی کننده نتیجه در زنان باشد (به این پیشبینی نتیجه بیماری، پروگنوز یا پیشاگهی گفته میشود). درجه غده بسیار مهم است، مخصوصاً در زنان با غده کوچک و بدون درگیری غدد لنفاوی. این زنان بعد از برداشت غده نیاز به درمانهای دیگری ندارند. در حالی که در زنان با غده درجه بالا، اغلب باید تحت درمان هورمونی و یا شیمیدرمانی قرار گیرند.
4. وضعیت گیرندههای هورمونی
گیرندهها، پروتئینهایی روی سطح خارجی سلول هستند که میتوانند به هورمونهای خون متصل شوند. استروژن و پروژسترون، هورمونهایی هستند که اغلب به این گیرندهها متصل شده و به رشد سلولهای سرطانی پستان کمک کرده و آنها را تغذیه میکنند. میتوان نمونه بیوپسی را از نظر داشتن گیرندههای استروژن یا پروژسترون بررسی کرد. اگر نتیجه مثبت باشد بهعنوان گیرنده استروژن مثبت، یا گیرنده پروژسترونی مثبت، شناخته میشوند.
معمولاً این نوع سرطان نسبت به انواعی که گیرنده ندارند، از نظر نتیجه بهترند، چون پاسخ بهتری به درمان هورمونی میدهند. از هر 3 سرطان سینه، 2 مورد حداقل یکی از این گیرندهها را دارند.
5. وضعیت HER2/NEU
از هر 5 سرطان سینه، 1 مورد، مقدار زیادی از پروتئینی به نام HER2/NEU دارند. غدههایی با سطوح افزایش یافته از این پروتئین، بهعنوان HER2 مثبت شناخته میشود. این سرطانها سریعتر از سایر انواع، رشد کرده و سریعتر نیز گسترش و انتشار مییابند. در نتیجه آزمایشات برای HER2/NEU باید در تمام سرطانهای سینه تازه تشخیص داده شده، انجام شوند.
سرطانهای HER2 مثبت، با داروهایی که مستقیماً روی این پروتئین اثر میکنند. (هدف درمان این گیرنده) قابل درمانند. از جمله این داروها trastuzumab (تراستوزوماب) یا هرسپتین (herceptin) و لاپاتینیب (lapatinib) یا تیکرب (tykreb) هستند.
6. آزمایشهای تشخیصی روی الگوی ژنتیک
تحقیقات نشان دادهاند که بررسی همزمان الگوی بعضی از ژنها، میتواند مشخصکننده این باشد که سرطان در مراحل اولیه و بعد از اولین درمان، تمایل به بازگشت و عود دارد یا خیر. همچنین تعیین میکند که آیا درمانهای اضافه مثل شیمیدرمانی مفید است.
7. تعیین مراحل سرطان
تعیین مرحله و میزان پیشرفت سرطان، فرآیند شناسایی میزان گسترش و انتشار سرطان در زمان تشخیص بیماری است. مرحله سرطان، مهمترین عامل برای انتخاب روش درمان است.
مرحله، براساس نتایج معاینه بالینی، نمونهبرداری و سایر آزمایشهایی که پزشک انجام میدهد تعیین میشود.
روشهای شناسایی میزان انتشار سرطان سینه
یک آزمایش یا بیشتر از آزمایشهای تشخیصی زیر برای تعیین میزان انتشار سرطان کمک کنندهاند.
1. عکس ساده قفسه سینه با اشعه x
برای مشخص کردن اینکه آیا سرطان به ریهها انتشار داشته یا نه صورت میگیرد.
2. ماموگرافی
در صورتیکه تاکنون انجام نشده است، ماموگرافیهای بیشتر میتواند به تهیه تصاویر بهتر از پستان کمک کنند.
3. اسکن استخوان
این آزمایش برای تشخیص گسترش سرطان به استخوان بهکار میرود. برای انجام این آزمایش، مقدار بسیار کم ماده رادیواکتیو بهصورت داخل وریدی تزریق میشود. استخوان این ماده را جذب کرده و در اسکن بهصورت نقاط داغ مشخص میشوند. این نواحی میتوانند نشانه گسترش سرطان باشند. ولی سایر مشکلات استخوانی مثل آرتریت هم میتوانند آنها را ایجاد کنند.
در صورت وجود این نقاط داغ، سایر آزمایشها یا روشهای تشخیصی باید صورت گیرند.
4. CT اسکن
این، یک نوع عکس خاص است. تصاویر از زوایای مختلف گرفته شده و توسط کامپیوتر ترکیب شده تا تصاویر جزئی و دقیقتری از اعضای داخلی نشان دهند.
در زنان با سرطان سینه، این روش، شایعترین اسکن برای بررسی قفسه سینه و شکم از نظر گسترش سرطان به اعضای موجود در آنها میباشد. همچنین بهعنوان روش مناسبی جهت هدایت سوزن نمونهبرداری به ناحیه درگیر است. قبل انجام این اسکن، تصاویر موجود توسط کامپیوتر ترکیب شده تا تصاویر جزئی و دقیقتری از اعضای داخلی نشان دهند.
در زنان با سرطان سینه، این روش، شایعترین نوع اسکن برای بررسی قفسه سینه و شکم از نظر گسترش سرطان به اعضای موجود در آنها میباشد. همچنین بهعنوان روش مناسبی جهت هدایت سوزن بیوسپی به ناحیه درگیر است. قبل از انجام این اسکن، باید ماده حاجب آشامیدنی بنوشید تا جدار رودههایتان مشخص شود. بعد از اولین سری عکس گرفته شده، از راه ورید، ماده حاجب تزریق میشود و سری دوم عکسها گرفته میشود.
ماده حاجب علائمی مثل گرگرفتگی مخصوصاً در ناحیه صورت ایجاد میکند
بعضی از افراد ممکن است به آن حساسیت داشته باشند و دچار کهیر شوند. موارد
نادری از واکنشهای شدید حساسیتی مثل مشکل در نفس کشیدن و افت فشار خون هم
گزارش شده است.
اگر سابقه حساسیت به هر ماده حاجبی دارید، قبل از انجام
این اسکن به پزشکتان اطلاع دهید. انجام این اسکن، زمان بیشتری از عکس ساده
با اشعه x میگیرد.
باید بی حرکت روی تخت دراز بکشید تا این عکس گرفته شود و در نتیجه مقداری خسته میشوید.
5.MRI
در این روش بهجای اشعه x از امواج رادیویی و مغناطیسی قوی استفاده میشود و برای بررسی نخاع و مغز بسیار کمککننده است. انجامMRI از اسکن میتواند سختتر باشد، چون مدت زمان بیشتری طول میکشد و لازم است بیمار در یک لوله باریک در تمام مدت انجام گرافی دراز بکشد. دستگاه همچنین یک صدای بلند و آزاردهنده ایجاد میکند که خوشایند نیست.
6. PET اسکن: (Position Emission Tomography) داخل وریدی
در این روش، با استفاده از تزریق یک ماده نشاندار (اغلب نوع خاصی از شکر که حاوی اتم رادیواکتیو شده است) و انتشار آن به کل بدن، میزان گسترش سرطان تعیین میشود. سلولهای سرطانی اغلب مقادیر بالایی از شکر را جذب میکنند. سپس یک دوربین مخصوص این سلولها را مشخص میکند.
این روش، در زمانیکه پزشک، شک بالایی به انتشار و گسترش سرطان داشته باشد ولی محل انتشار آن را نداند، بسیار مفید است. همچنین برای بررسی غدد لنفاوی از نظر گرفتار شدن به سلولهای سرطانی قبل از خارج کردن و برداشت آنها بهکار میرود. بعضی از دستگاههای جدید قادرند بهطور همزمان هم CT و همPET اسکن انجام دهند. این روش میتواند همراه ماموگرافی صورت گیرد، مخصوصاً وقتی هدف بررسی غدد لنفاوی زیر بغل یا آگزیلاری باشد.
سیستم مرحلهبندی TNM
شایعترین سیستم برای توصیف مراحل سرطان سینه سیستم AJCC/TNM است. در این سیستم T Ñبه معنی tumor size، نشاندهنده اندازه غده و میزان انتشار آن، N Ñ به معنی درگیری Lymph Node، نشاندهنده این است که آیا گرههای لنفاوی هم گرفتار شدهاند یا خیر و M Ñ به معنی Metastasis و متاستاز، یعنی آیا سرطان به اعضای دوردست و غیرمجاز هم انتشار داشته و در بدن پخش شده است یا خیر.
اعدادی که بعدT,N,M آورده میشوند، اطلاعات جزئی در مورد سرطان در اختیار قرار میدهند. تمام این اطلاعات در فرآیند مرحلهبندی در ترکیب با هم بهکار گرفته میشوند و سپس مرحله بهصورت عدد لاتین بیان میشود.
بعد از مرحله 0(صفر) یا سرطان درجا، بقیه مراحل بین 1 تا 4 طبقهبندی میشوند. بعضی از مراحل سپس به گروههای جزئیتری تقسیم شده و بهصورت c,b,a شناخته میشوند. در کل، هر چه عدد داده شده پایینتر باشد یعنی، سرطان کمتر انتشار یافته و هر چه نمره بالاتر باشد مثل مرحله 4، یعنی سرطان پیشرفتهتر است سرطانها در مرحله مشابه، اغلب نتیجه مشابهی دارند و معمولاً با روشهای مشابهی درمان میشوند. بعد بررسی نتایج آزمایشهای تشخیصی شما، پزشکتان نتیجه مرحله سرطانتان را به شما میگوید.
مرحلهبندی سرطان سینه پیچیده است. بهتر است از پزشکتان بخواهید در مورد مرحله سرطانتان برایتان توضیح دهد.
میزان بقای سرطان سینه بر اساس این سیستم مرحلهبندی
میزان بقای 5 ساله، به معنی درصد بیمارانی است که حداقل 5 سال بعد تشخیص سرطانشان زنده میمانند. ممکن است آنها در طی این 5 سال سرطان داشته باشند و یا بیماریشان برطرف شده باشد. مسلما بیشتر بیماران بیشتر از 5 سال عمر میکنند. این آزمایش بیمارانی را که در اثر سایر بیماری ها، مثلا بیماریهای قلبی در طی این 5 سال فوت کردهاند را شامل نمیشود و آنها را حذف میکند.
اعداد آورده شده در جدول زیر، براساس زنانی است که سالهای قبل درمان شدهاند. به دلیل شناسایی زودرس و سریعتر سرطان در مراحل اولیه و استفاده از روشهای درمانی جدیدتر و بهتر، میزان بقا همواره در حال بهبود و پیشرفت است.
میزان بقای 5 ساله | مرحله |
100% | 0 |
100% | I |
86% | II |
57% | III |
20% | IV |
با وجودی که اعداد جدول فوق، یک تصویر کلی به ما ارائه میدهد، باید توجه داشت که شرایط هر بیمار، منحصر بهفرد بوده و آمار نمیتواند پیشبینی کند که در شرایط هر فرد، دقیقاً چه چیزی رخ خواهد داد.
چگونگی درمان سرطان سینه
روشهای کلی درمان
روشهای درمانی را به میتوان به گروههای وسیعی براساس نحوه انجام و زمان استفاده تقسیم کرد.
1. درمان موضعی بهجای سیستمیک
هدف این نوع درمان موضعی، درمان غده بدون اثرگذاری برکل بدن است. جراحی و پرتودرمانی مثالهایی از درمان موضعی هستند.
درمان سیستمیک، از راه وریدی یا خوراکی داده میشود، تا در بدن انتشار یابد و به سلولهای سرطانی که از بافت پستان گسترش یافتهاند، برسند. شیمیدرمانی، هورموندرمانی و ایمونوتراپی از درمانهای سیستمیک میباشند.
2. درمان یاریکننده یا مکمل
به درمانهایی که بعد از جراحی، در بیمارانی که بهنظر میرسد، هیچ سرطانی در بدنشان باقی نمانده داده میشود، درمان مکمل و یاریکننده گفته میشود. امروزه پزشکان معتقدند که سلولهای سرطانی میتوانند از محل غده اصلی خود خارج شده و در مراحل اولیه بیماری از طریق گردش خون درکل بدن منتشر شوند. در این شرایط این سلولها میتوانند غدههای تازهای در سایر اعضای بدن یا استخوانها ایجاد کنند. هدف درمان مکمل یا یاریکننده، کشتن این سلولهای مخفی است. ولی هر بیماری به این درمان یاریکننده نیاز ندارد. به بعضی از بیماران قبل جراحی، نوعی درمان سیستمیک، مثل شیمیدرمانی برای خرد کردن و کوچک کردن سایز غده داده میشود. به این نوع درمان، درمان مکمل گفته میشود.
3. جراحی در درمان سرطان سینه
بیشتر زنان با سرطان سینه، نوعی از جراحی برای درمان غده اصلی سینه را تجربه میکنند. هدف اصلی جراحی، برداشت حداکثر و یا تا حد ممکن سرطان است. همچنین برای مشخص کردن انتشار سلولهای سرطانی به غدد لنفاوی زیر بغل، حفظ ظاهر پستان بعد ماستکتومی (برداشت پستان) و یا بهبود علائم سرطان پیشرفته استفاده میشود. در زیر خلاصهای از شایعترین انواع روشهای جراحی آورده شده است.
جراحی با حفظ پستان
در این گروه روشهای جراحی، تنها قسمتی از بافت پستان برداشته میشود.
1. لامپکتومی(برداشتن توده)
این روش جراحی شامل برداشتن تنها یک قسمتی از توده پستان همراه قسمتی از بافت طبیعی اطرافش است. بعد از این روش جراحی، اغلب رادیوتراپی هم داده میشود. اگر قرار است شیمیدرمانی هم انجام شود، رادیوتراپی بهتر است تا پایان دوره شیمیدرمانی به تأخیر بیفتد.
2. ماستکتومینسبی
در این روش نسبت به لامپکتومی، مقدار بیشتری از بافت پستان برداشته میشود. اکثراً بعد آن رادیوتراپی صورت میگیرد. در این روش هم، رادیوتراپی تا پایان شیمیدرمانی به تأخیر میافتد.
از جمله عوارض جانبی این روش جراحی، درد، تورم موقتی، تندرنس و سفتی پستان به دلیل بافت اسکار(از جنس بافت همبند) در محل جراحی میباشد.
3.ماستکتومی
به معنی برداشتن کل بافت پستان است. گاهی اوقات همزمان با این روش، سایر بافتهای مجاور هم برداشته میشود.
ماستکتومیساده و یا کل پستان
در این روش جراحی، کل پستان به غیر از غدد لنفاوی زیر بغل یا بافت عضلانی زیر بافت پستان برداشته میشود. گاهی اوقات هر دو پستان مخصوصاً زمانیکه ماستکتومی یک روش درمانی پیشگیرانه باشد، برداشته میشوند. اکثراً بعد از این روش، بیمار مرخص میشود.
ماستکتومی قسمت اصلی تعدیل شده
در این روش جراحی کل پستان همراه بعضی از غدد لنفاوی زیر بغل برداشته میشود.این روش، شایعترین روش جراحی در زنان مبتلا به سرطان سینه که تحت برداشت کل پستان قرار میگیرند، میباشد.
ماستکتومی قسمت اصلی
این یک جراحی گسترده برداشت کل پستان، غدد لنفاوی و عضلات جدار قفسه سینه زیر پستان میباشد. امروزه این روش بسیار کم استفاده میشود. چون روش قبلی که مدل تعدیل شده این روش است، از نظر مؤثر بودن مشابه این روش بوده ولی عوارض کمتری داشته و نیز دفرمیتی ناشی از آن بسیار کمتر است.
عوارض جانبی روشهای جراحی
بهجز درد همراه جراحی و تغییر در ظاهر پستانها، عوارض احتمالی ماستکتومی و لامپکتومی شامل عفونت زخم، تجمع خون در زخم یا هماتوم و تجمع مایع در زخم است. اگر تمام گرههای لنفاوی زیر بغل برداشته شوند، سایر عوارض جانبی هم قابل پیشبینی هستند.
انتخاب بین ماستکتومی و لامپکتومی
یک مزیت مهم لامپکتومی، حفظ ظاهر پستان است. علاوه بر آن، باید بهدنبال لامپکتومی، فرد هفتهها تحت رادیوتراپی قرار گیرد. ولی خیلی از زنان که تحت ماستکتومیهم قرار میگیرند باید رادیوتراپی شوند.
برای اکثر زنان در مرحله I یا II سرطان سینه، نتیجه لامپکتومی یا ماستکتومی نسبی همراه رادیوتراپی مشابه ماستکتومی کل پستان است. هیچ نوع تفاوتی در میزان بقای زنان تحت درمان با این دو روش وجود ندارد. ولی لامپکتومی، روش مناسبی در تمام بیماران نیست. پزشکتان دلایلی که چه روش جراحی برایتان مناسب است را برایتان توضیح میدهد.
عوارض جانبی احتمالی ناشی از ماستکتومی و لامپکتومی شامل عفونت، تجمع خون (هماتوم) یا مایع در محل برش جراحی است. در صورت برداشتن گرههای لنفاوی، عوارض جانبی دیگری مثل تورم دستها یا لنف ادم نیز میتواند ایجاد شود.
سایر روشهای جراحی پستان
برداشتن غدد لنفاوی زیر بغل
این عمل جراحی برای بررسی گسترش سلولهای سرطان پستان به گرههای لنفاوی زیر بغل انجام میشود. بعضی از این غدد لنفاوی برداشته شده و زیر میکروسکوپ بررسی میشود. وجود سلولهای سرطانی در غدد لنفاوی زیر بغل، عامل تعیینکننده مهمی برای انتخاب درمان یاریکننده و مکمل است. در گذشته معتقد بودند که برداشت تا حد ممکن گرههای لنفاوی، ریسک و احتمال انتشار و گسترش سرطان در سایر قسمتهای بدن را کاهش داده و شانس درمان بیماری را افزایش میدهد. ولی امروزه مشخص شده است که سلولهای سرطانی پستان که از پستان خارج شده و به گرههای لنفاوی زیر بغل و کل بدن انتشار یافتهاند، توسط درمانهای سیستمیک به بهترین شکل درمان میشوند.
برداشتن گرههای لنفاوی زیربغل، بهعنوان یک آزمایش راهنما و هدایتی برای سایر تصمیات درمانی سرطان استفاده میشوند. شایعترین عارضه جانبی برداشتن این گروههای لنفاوی، تورم بازو و دست است، که با عنوان لنفادم شناخته میشود.
از هر 4 بیماری که تحت برداشت غدد لنفاوی قرار میگیرند، 1 مورد، دچار این عارضه میشوند. زنانی که بعد جراحی برداشت گره لنفاوی دچار تورم، درد و احساس افزایش فشار در بازو و دست سمت درگیر میشوند، باید حتماً هر چه سریعتر به پزشکشان اطلاع دهند. اغلب معیارها و اندازهگیریهایی برای جلوگیری یا کاهش اثرات تورم وجود دارند.
نمونهبرداری از غده لنفاوی اصلی یا مرکزی
این یک روش بررسی غدد لنفاوی بدون نیاز به برداشتن تمام آنهاست. برای این آزمایش، یک ماده رادیواکتیو یا حاجب، داخل غده تزریق میشود. این مواد از طریق سیستم لنفاوی به غده لنفاوی مرکزی و اصلی میرسند و در نتیجه لنف تخلیه شده از غده آن را جذب میکند. این غده یا غدد لنفاوی، در صورت انتشار سرطان، اولین و شایعترین غددی هستند که به احتمال زیاد توسط سلولهای سرطانی درگیر میشوند. این غدد که اغلب دو یا سه عدد هستند، توسط پاتولوژیست بررسی میشوند و در صورت درگیر شدن با سلولهای سرطانی، غدد لنفاوی بیشتری برداشته میشوند و در صورت سالم بودن این غدد اصلی، اقدام جراحی اضافه روی سایر غدد لنفاوی لازم نیست.
جراحی ترمیمی و یا کاشت (پروتز) سینه
این نوع عمل جراحی، راه درمان سرطان نیست ولی برای حفظ ظاهر مناسب پستان انجام میشود.
اگر تحت ماستکتومی قرار گرفتهاید و در فکر جراحی ترمیمی پستان هستید، باید با یک جراح پلاستیک مشورت کنید.
چه انتظاراتی در زمان جراحی باید داشته باشیم؟
تصور جراحی برای بسیاری از زنان وحشتناک است. ولی اطلاع و درک درستتر از آنچه قبل، حین و بعد جراحی باید انتظار داشت، به کاهش ترس و وحشت بیمار بسیار کمک میکند.
قبل جراحی
چند روز بعد انجام نمونهبرداری متوجه میشوید که آیا مبتلا به سرطان هستید یا خیر. ولی شدت و وسعت بیماری و درگیری تا بعد جراحی نامشخص باقی میماند. قبل انجام جراحی از شما رضایتنامه برای انجام عمل گرفته میشود، و این بهترین زمان است که در مورد جزئیات بیماری و آنچه قرار است برای شما اتفاق بیفتد سؤال کنید. ممکن است نیاز باشد از شما خون گرفته شود تا در حین جراحی، در صورت لزوم به خودتان تزریق شود. پزشک از شما در مورد داروهای مصرفی، ویتامینها و یا مکملهای غذایی سؤال میپرسد و حتی در صورت لزوم در هفته آخر بعضی از آنها قطع میشوند.
حین جراحی
ممکن است جراحی شما بهصورت سرپایی و یا بستری بیمارستانی باشد. نوع بیهوشی که در حین جراحی استفاده میشود، به نوع عمل جراحی و شرایط بالینی شما بستگی دارد. بیهوشی عمومی برای ماستکتومی یا برداشت غدد لنفاوی زیر بغل بهکار میرود. این داروها و سایر داروهایی که در طی جراحی مورد نیازند، از طریق یک لوله مخصوص داخل وریدی که اغلب در ساعد و دست قرار داده میشود، به بیمار داده میشوند. ریتم قلبی و فشار خون بیمار در حین جراحی از طریق یک دستگاه الکترو کاردیوگرام و یک مونتیور که به بیمار متصل میشود، مرتباً کنترل میشوند.
مدت زمان عمل و بستری ماندن در بیمارستان، بستگی به نوع عمل انجام شده دارد.
بهعنوان مثال، ماستکتومیهمراه برداشت گرههای لنفاوی زیر بغل حدود 2 تا 3 ساعت طول میکشد. بعد انجام جراحی وارد اتاق بهبودی و به هوش آمدن میشوید. (recovery) تا به هوش بیایید و علائم حیاتی مثل سرعت تنفس، ضربان قلب، فشار خون پایدار شوند.
بعد جراحی
مدت زمان بستری در بیمارستان به عوامل متعددی از جمله نوع جراحی انجام شده، وضعیت سلامتی عمومی، مشکلات و بیماریهای دیگر همراه و زمینهای، میزان تحمل و وضعیت در طی جراحی و شرایط عمومی بعد انجام جراحی بستگی دارد. این تصمیم توسط پزشکتان گرفته میشود. در نتیجه قبل از جراحی و بستری شدن باید مطلع شوید که بیمه درمانیتان تا چه مقدار هزینه بستری و جراحی شما را تأمین میکند. معمولاً زنی که تحت ماستکتومی قرار میگیرد، یک تا دو شب در بیمارستان بستری است و سپس مرخص میشود ولی گاهی لازم است یک روز اضافه هم تحت نظر قرار گیرد.
لامپکتومی یا برداشت قسمتی از توده پستان و نیز برداشت غدد لنفاوی مرکزی و اصلی، معمولاً بهصورت سرپایی و بدون نیاز به بستری طولانی قابل انجام است.
بعد جراحی، شما یک پانسمان و بانداژ در محل جراحی و اطراف قفسه سینه خود خواهید داشت.
بعد جراحی، یک یا چند لوله تخلیهای به نام درن برای تخلیه مایعات تجمع یافته از ناحیه قفسه سینه، پستان و زیر بغل در بدنتان، تعبیه میشوند. این درنها اغلب باید برای یک تا دو هفته باقی بمانند.
زمانیکه مایع خروجی از درن به مقدار، 30 گرم یا 1 اونس در روز برسد، درن کشیده میشود.
بسیاری از پزشکان اغلب از بیمار میخواهند که هر چه زودتر بعد عمل جراحی، دستشان را حرکت دهند تا سفت نشود. زنانی که تحت لامپکتومی یا ماستکتومی قرار میگیرند معمولاً از درد کمی که بعد عمل در ناحیه سینه دارند، متعجب میشوند. ولی از احساس عجیب بیحسی، فشار و گزگز در ناحیه زیر بغل احساس ناراحتی بیشتری میکنند.
با پزشکتان در مورد اقدامات مراقبتی که بعد جراحی باید برای خودتان انجام دهید مشورت کنید.
آشنایی با موارد زیر بسیار کمککنندهاند و توصیه میشوند:
- نحوه مراقبت از زخم و پوشاندن آن
- مراقبت از درنهای تخلیهای
- آشنایی با علائم عفونت تا در صورت بروز، بهزودی تشخیص و درمان شود.
- مواردی که حتماً در صورت وجود آنها باید با پزشک یا تیم درمانیتان تماس بگیرید.
- زمان شروع استفاده از دست و بازو و نحوه فعالیت فیزیکی بازو برای جلوگیری از سفت شدن آن
- زمان استفاده مجدد از سینه بند
- رژیم غذایی مناسب
- داروهایی که باید دریافت کنید (شامل مسکنهای درد و آنتیبیوتیکهای احتمالی)
- فعالیتهایی که باید انجام دهید و نیز میزان محدودیت فعالیتهایتان
- چگونگی برخورد با نگرانیهایتان در مورد ظاهر و زیبایی فیزیکی
باید یک تا دو هفته بعد جراحی مجدداً پزشکتان را ویزیت کنید. پزشکتان باید شما را از نتیجه پاتولوژی مطلع کند و در صورت لزوم در مورد درمانهای اضافی که باید انجام دهید، با شما صحبت کند.
درد بعد ماستکتومی
درد عصبی بعد ماستکتومییا لامپکتومی، بهعنوان سندرم درد بعد ماستکتومیشناخته میشود.
نشانههای این سندرم، درد جدار قفسه سینه و بیحسی و گزگز بازو به پایین است. درد همچنین ممکن است در شانه، زخم محل جراحی، بازو و یا زیر بغل احساس شود. سایر شکایتهای شایع شامل، بیحسی، احساس داغی یا درد شدید و تیرکشنده و یا خارش غیرقابل تحمل میباشند.
بسیار مهم است که با پزشکتان در مورد هر نوع دردی که دارید مشورت کنید. این سندرم ممکن است باعث شود، نتوانید از دستتان بهصورتی که باید، استفاده کنید و نیز توانایی طبیعی و قدرت آن را در طی زمان از دست دهید. این سندرم قابل درمان است. مسکنهایی که بهطور شایع برای کنترل درد مصرف میشوند، ممکن است روی درد ناشی از عصب بیتأثیر باشند.
ولی درمانها و داروهای دیگری که روی این نوع درد مؤثرند، میتوانند مفید باشند.
4. پرتودرمانی یا رادیوتراپی
پرتودرمانی یک روش درمانی با امواج بسیار پرانرژی مثل اشعه x برای کشتن، کوچک و خرد کردن سلولهای سرطانی است. این روش درمانی برای کشتن هر نوع سلول سرطانی که در بافت پستان، جدار قفسه سینه و یا ناحیه زیربغل بعد از جراحی باقی مانده است، به کار میرود. 2 راه برای تجویز رادیوتراپی وجود دارد که شامل:
1. رادیوتراپی خارجی:
اغلب، این روش برای درمان سرطان سینه استفاده میشود. این روش مشابه گرفتن مقداری اشعه x بهصورت منظم و برای مدت طولانی است. رادیوتراپی برای تخریب سلولهای سرطانی باقیمانده در پستان، جدار قفسه سینه و یا ناحیه زیر بغل بعد انجام جراحی و یا بهصورت نادرتر برای کاهش اندازه توده غده قبل جراحی بهکار میرود. این درمان اغلب یک ماه بعد جراحی، و بهصورت 5 روز در هفته در یک کلینیک یا مرکز بهطور سرپایی، در دوره زمانی حدود 6 تا 7 هفته انجام میشود. هر دوره درمان تنها چند دقیقه طول میکشد. خود درمان بدون درد است. برای تمرکز دقیق پرتو در محل مناسب، ممکن است لازم باشد نشانههای کوچکی با جوهر روی پوست محل مورد نظر گذاشته شود.
اگر لازم باشد شیمیدرمانی هم صورت گیرد، انجام رادیوتراپی معمولاً تا پایان شیمیدرمانی به تأخیر انداخته میشود. تکنیکهای جدیدتری که بهتازگی انجام میشوند شامل دادن اشعه در مدت زمان کمتر و به ناحیه محدودتری از پستان است. در یک روش درمانی، مقادیر بالاتری از اشعه روزانه داده میشود ولی دوره دادن اشعه کوتاهتر و حدود 5 روز است. در روش درمانی دیگری، یک دوز زیاد و منفرد اشعه، درست بعد لامپکتومی و قبل بستن برش جراحی در اتاق عمل داده میشود. این روش بیشتر مورد توجه پزشکان است.
مهمترین عارضه جانبی رادیوتراپی، تورم و سنگینی پستان، تغییرات رنگ مشابه آفتاب سوختگی شدید در ناحیه تحت درمان و خستگی است. این تغییرات در بافت پستان و پوست، اغلب بعد 6 تا 12 ماه برطرف میشوند. در بعضی زنان، پستان بعد رادیوتراپی کوچکتر و سفت و متراکمتر میشود.
رادیوتراپی غدد لنفاوی زیر بغل، اغلب باعث ایجاد لنفادم میشود.
2. رادیوتراپی بازو یا براکیتراپی: (روش داخلی)
راه دیگری برای دادن اشعه، تعبیه منبع رادیواکتیو، داخل بافت پستان و مجاور توده سرطانی است. این روش وقتی مقدار اضافه رادیواکتیو در یک نوبت مورد نیاز است استفاده میشود.
نتایجی که تاکنون از این روش بهدست آمدهاند، خوب بوده ولی مطالعات بیشتری باید روی این روش صورت گیرد تا بهعنوان درمان استاندارد پذیرفته شود.
یک روش رادیوتراپی داخلی به نام Mammosite شناخته میشود. این روش شامل استفاده از یک بادکنک متصل به یک لوله باریک است. این بادکنک در فضای تحت لامپکتومی تعبیه و جاسازی شده، سپس با آبنمک پر میشود. سپس ماده رادیواکتیو از راه لوله وارد میشود. ماده رادیواکتیو دوبار در روز و به مدت 5 روز وارد و سپس تخلیه میشود.سپس بادکنک خالی شده و برداشته میشود.
5. شیمیدرمانی
این روش شامل استفاده از داروهای کشنده سلولهای سرطانی است که بهصورت سرم، تزریق داخل وریدی در یک نوبت و یا قرص و شربت داده میشود.
این داروها وارد گردش خون شده و در کل بدن انتشار مییابند و به درمان سرطانهایی که به اعضای دوردست انتشار یافتهاند کمک میکنند. در حالی که این داروها سلولهای سرطانی را میکشند، میتوانند به سلولهای طبیعی بدن هم آسیب وارد میکنند و منجر به عوارض جانبی درمان شوند.
چه زمانی نیاز به شیمیدرمانی است؟
درمان کمککننده و مکمل، شیمیدرمانی برای سرطانهای سینه پیشرفته.
درمان کمککننده و مکمل
درمانهایی که بعد جراحی به بیمارانی که بهنظر نمیرسد سرطان انتشاریافتهای در بدن داشته باشند، بهکار میرود، درمان کمککننده گفته میشود. استفاده از این نوع روش شیمیدرمانی بعد جراحی ترمیمی پستان یا ماستکتومی باعث کاهش ریسک عود مجدد سرطان پستان میشود.
حتی در مراحل اولیه بیماری، سلولهای سرطانی میتوانند از محل غده اولیه خود خارج شده و از طریق گردش خون در بدن منتشر شوند. این سلولها، علامت بالینی ایجاد نمیکنند.
در عکس با اشعه x قابل تشخیص نیستند و در طی معاینه بالینی هم به دست نخورده و باز تشخیص داده نمیشوند ولی اگر به آنها اجازه رشد داده شود، میتوانند غدههای جدیدی در سایر نقاط بدن ایجاد کنند. این درمانهای مکمل و یاریکننده برای پیدا کردن و کشتن این سلولها استفاده میشوند.
در یک روش دیگر شیمیدرمانی، داروی شیمیدرمانی از قبل انجام جراحی شروع میشود. هدف اصلی این اقدام این است که، باعث خرد و کوچک کردن غدههای بزرگ شده و در نتیجه آنها به اندازهای کوچک میشوند که میتوان توسط لامپکتومی توده را برداشت و لامپکتومی را جایگزین ماستکتومی کرد. یک مزیت دیگر این تکنیک این است که پزشکان میتوانند پاسخ این سلولها به شیمیدرمانی را ارزیابی کنند. اگر در اثر این درمان، غده کوچکتر نشود، داروهای متفاوت دیگری داده میشود. تاکنون شواهدی که نشاندهنده افزایش بقا به دنبال استفاده از این شیوه شیمیدرمانی باشد، در دسترس نیست.
شیمیدرمانی در سرطان پیشرفته پستان
شیمیدرمانی، بهعنوان درمان اصلی در زنانی که در زمان تشخیصشان، سرطان به خارج از پستان و زیر بغل انتشار یافته و یا بعد درمان اولیه، این گسترش و انتشار صورت میگیرد، استفاده میشود.
نحوه تجویز شیمیدرمانی
اغلب در صورت استفاده از بیش از یک دارو برای شیمیدرمانی، بهترین پاسخ درمانی وجود دارد. مطالعات در طی 30 سال اخیر نشان دادهاند که درمان ترکیبی بسیار خوب عمل میکند. با وجودی که هنوز بهترین درمان ترکیبی شناخته نشده است، تحقیقات همچنان ادامه دارند.
این درمانها توسط پزشک بهصورت دورهای تجویز میشوند و به دنبال هر دوره درمانی، یک دوره استراحت وجود دارد. مدت زمان دوره استراحت که بین دوره درمان وجود دارد، معمولاً 2 تا 3 هفته میباشد و براساس نوع داروهای ترکیبی متفاوت است. طول کل دوره درمان حدود 3 تا 6 ماه است. دوره درمان برای سرطان پیشرفته طولانیتر است.
عوارض جانبی احتمالی درمان
عوارض جانبی شیمیدرمانی به نوعی داروی استفاده شده، مقدار تجویز شده و مدت زمان درمان بستگی دارد.
بعضی از عوارض جانبی کوتاه اثر درمان شامل:
- خستگی بسیار شدید (اغلب با کاهش تعداد گلبولهای قرمز خون همراه است)
- تهوع و استفراغ
- بی اشتهایی
- ریزش مو
- زخمهای دهانی
- تغییر در سیکلهای قاعدگی که میتواند دائمی باشد.
- ریسک بالاتر عفونت (در نتیجه کاهش تعداد گلبولهای سفید خون)
- کبودی و خونریزی زودرس (در نتیجه کاهش تعداد پلاکتهای خون)
اکثر این عوارض جانبی، بعد پایان درمان از بین میروند. مثلاً، رشد موها طبیعی میشود. اگر با هر کدام از این عوارض جانبی مشکلی دارید، حتماً با پزشکتان مطرح کنید چون اغلب راهی برای کمک وجود دارد. عوارض دائمی مثل یائسگی زودرس نگرانکنندهاند، چون امکان بارداری از بین میرود.
ولی شیمیدرمانی همیشه منجر به مهار حاملگی نمیشود. گاهی زنانی که تحت شیمیدرمانیاند، در حین شیمیدرمانی باردار میشوند. متأسفانه شیمیدرمانی نواقص تولدی زیادی روی جنین ایجاد میکند. در نتیجه اگر با همسر خود روابط جنسی دارید، باید در مورد استفاده از روشهای جلوگیری از بارداری با پزشکتان صحبت کنید.
آسیب قلب
آدریامایسین (adriamycin) و بعضی دیگر از داروها، اگر در مقادیر بالا و به مدت طولانی مصرف شوند، میتوانند به قلب آسیب بزنند. در نتیجه پزشکان باید برای تنظیم دوز این دارو و کتنرل عوارض آن بسیار دقت کنند.
اثر روانی شیمیدرمانی روی مغز و ذهن
بسیاری از زنان که تحت شیمیدرمانی قرار میگیرند، متوجه تغییراتی در حافظه و تمرکز خود میشوند. این عوارض ممکن است مدت زیادی طول بکشد. تحقیقات هنوز این تغییرات را تأیید نکردهاند. هنوز هم زنان میتوانند بعد از شیمیدرمانی، عملکرد مناسبی داشته باشند. ولی در مطالعاتی که این اثر شیمیدرمانی روی مغز و ذهن شناخته شده است، علائم بسیار آهسته و طی چندین سال برطرف میشوند.
افزایش احتمال بروز لوسمی یا سرطان خون
در موارد نادر، سالها بعد از اتمام درمان سرطان سینه، بعضی داروهای استفاده شده برای شیمیدرمانی میتوانند نوع دیگری از سرطان به نام لوسمی میلوئید حاد (نوعی از سرطان خون) را ایجاد کنند.
ولی مزایای درمان شیمیدرمانی برای کنترل سرطان پستان، به این معایب نادر بسیار برتری دارد و نمیتوان به دلیل احتمال این عوارض از این درمان چشمپوشی کرد.
احساس خستگی و بیماری
بسیاری از زنان بعد از انجام شیمیدرمانی، مثل گذشته نمیتوانند سلامت خود را بهدست آورند و احساس خوبی داشته باشند. خستگی شدید، یک عارضه طولانیمدت در افراد تحت شیمیدرمانی است. این عارضه ممکن است سالها به طول انجامد ولی تا حدی قابل کنترل است. برای بهبود و کنترل آن از پزشکتان سؤال کنید.
6. هورموندرمانی
یک نوع درمان سیستمیک دیگر است. اغلب برای کاهش احتمال بازگشت و عود سرطان بعد از انجام جراحی و نیز برای درمان سرطانهای پیشرفته پستان بهکار میرود.
در زنانی که گیرنده استروژنی مثبت دارند، هورمون استروژن باعث تشدید رشد سلولهای سرطان پستان میشود. در این زنان، روشهای متنوعی برای حذف اثر استروژن و یا کاهش سطوح آن برای کنترل سرطان سینه وجود دارند:
الف: تاموکسیفن
این دارو برای مقابله با اثرات استروژن داده میشود. اغلب به شکل کپسول یا شربت و بهصورت روزانه و به مدت 5 سال بعد جراحی جهت کاهش ریسک عود و بازگشت سرطان سینه داده میشود.
مطالعات اخیر نشان دادهاند که این دارو به حدود 50% زنان با سرطان سینه در مراحل اولیه در صورت مثبت بودن گیرنده استروژنی آنها، کمک میکند. این دارو همچنین برای درمان سرطان سینه پیشرفته و نیز کاهش ریسک و احتمال بروز سرطان سینه در زنانی که پرخطر هستند بهکار میرود.
این دارو، عوارض جانبی شناختهشدهای دارد. شایعترین آنها شامل:
خستگی و ضعف/ گرگرفتگی/ ترشحات واژینال/ نوسانات خلقی میباشند. در بعضی مطالعات، افزایش ریسک سرطان رحم در زنانی که این دارو را مصرف میکنند نشان داده شده است ولی این نوع سرطان رحم اغلب در مراحل بسیار ابتدایی شناسایی میشود و همیشه با درمان جراحی قابل درمان است. در صورت داشتن خونریزی واژینال غیرعادی به پزشکتان اطلاع دهید. لخته شدن خون و افزایش انعقاد پذیری خون، از دیگر عوارض تاموکسیفن است. هنوز هم در بیشتر زنان مبتلا به سرطان سینه، مزایای تاموکسیفن به معایب آن برتری دارد، و بهتر است استفاده شود.
ب: فول وسترانت (fulvestrant) یا (faslodex)
این دارو بهجای بستن و بلوک کردن گیرندههای استروژنی (مثل تاموکسیفن) آنها را تخریب میکند.
اگر سرطان سینه به درمان تاموکسیفن پاسخ ندهد، این دارو باز هم قابل استفاده است. این دارو ماهانه تزریق میشود. گرگرفتگی، تهوع خفیف، خستگی و ضعف، شایعترین عوارض جانبی این دارو هستند. این دارو تنها در زنانی که یائسه شدهاند قابل استفاده است. امروزه تنها برای زنان با سرطان سینه پیشرفته قابل تجویز است.
ج: داروهای مهارکننده آنزیم آروماتاز
اینها داروهایی هستند که مانع تولید استروژن در بدن میشوند. ولی تنها در زنانی که در سن یائسگی هستند و دارای گیرندههای استروژنی مثبت هستند، عملکرد دارد. این داروها بعد از استفاده از تاموکسیفن و یا بهعنوان جایگزین آن، برای کاهش ریسک و احتمال عود و بازگشت سرطان، استفاده میشوند. این داروها باعث ایجاد سرطان رحم نمیشوند و خیلی بهندرت باعث افزایش انعقادپذیری خون میشوند. ولی تا حدی باعث کاهش تراکم استخوان و افزایش احتمال شکستگی میشوند، چون آنها باعث برداشت و حذف استروژن از کل بدن میشوند. مهمترین عارضه جانبی این داروها، خشکی مفاصل و یا درد آنها، مشابه آرتریت در چندین مفصل و بهصورت همزمان است. داروها و درمانهای متعدد دیگری که روی هورمونهای زنان اثر میکنند وجود دارند که برای درمان سرطان سینه بهکار میروند.
پزشکتان میتواند جزئیات بیشتری در مورد درمانهای توصیه شده به شما دهد.
7. هدف درمانی
با پیشرفتهایی که در مورد تغییرات ژنی طی سرطان صورت گرفته، محققان توانستهاند داروهای جدیدی را که بهطور مستقیم روی این محل تغییرات اثر میکنند، شناسایی کنند.
این داروها به شکل متفاوتی نسبت به داروهای شیمیدرمانی عمل میکنند. اغلب عوارض جانبی بسیار خفیفتر و متفاوتی نسبت به داروهای شیمیدرمانی نرمال دارند. در حال حاضر، این داروها در همراهی با داروهای عادی شیمیدرمانی مصرف میشوند. بعضی از این داروها شامل:
1. تراستوزوماب یا هرسپتین(tras tuzumab , (herceptin)
این دارو، یک آنتیبادی مونوکلونال میباشد که به یک پروتئین تحریککننده رشد به نام HER2/neu متصل میشود. بعضی از انواع سرطانهای سینه مقدار زیادی از این پروتئین دارند. که باعث میشود، سلولهای سرطانی سریعتر رشد کرده و منتشر شوند.
Herceptin مانع میشود که این پروتئین باعث تشدید رشد و گسترش سلولهای سرطانی شود و همچنین باعث تقویت سیستم ایمنی شده تا دفاع در برابر سرطان بهتر شود. (این آنتیبادیهای مونوکلونال، نسخه دستساز از پروتئینهای سیستم ایمنی هستند که بدن برای مقابله با بیماری آنها را میسازد.)
عوارض جانبی این داروها بسیار خفیفاند. ممکن است شامل تب و لرز، ضعف، تهوع، استفراغ، سرفه، اسهال و سردرد باشند. این عوارض جانبی بعد از مصرف اولین دوز دارو بسیار کاهش مییابند. ولی در بعضی از زنان به دنبال درمان، آسیب قلبی رخ میدهد. در اغلب زنان، این عارضه موقتی بوده و با قطع دارو بهتدریج برطرف میشود. اگر تحت درمان با این دارو هستید و هر نوع علامتی از جمله تنگی نفس، تورم اندامها و محدودیت در فعالیتهای فیزیکی داشتید، حتماً به پزشکتان اطلاع دهید.
2. لاپاتینیب lapatinib یا (tykerb)
این یک داروی دیگر است که روی پروتئین her2/neu اثر میکند. این دارو اغلب به شکل کپسول و همراه شیمیدرمانی استفاده میشود. اغلب در بیمارانی که مقاوم به شیمیدرمانی و trastuzumab شدهاند کاربرد دارد. شایعترین عوارض جانبی این دارو شامل: اسهال، تهوع، استفراغ ضایعات پوستی و سندرم دست و پا که همراه بی حسی، گزگز شدن، قرمزی، تورم و ناراحتی دستها و پاها میشوند، هستند.
داروهای هدفدرمانی در غده عروق خونی
3. بواسیزو ماب یا آواستین{(bevacizumab , (avastin)}
این یک آنتیبادی مونوکلونال دیگر است که در بیماران با سرطان سینه انتشار یافته استفاده میشود.
این نوع داروها، همیشه در همراهی با سایر داروهای شیمیدرمانی بهکار میروند. و مانع میشوند که عروق خونی تازه، در غده تشکیل شوند و آن را تغذیه و خونرسانی کنند. این دارو بهصورت انفوریون و داخل وریدی داده میشود. برای این داروها بعضی عوارض نادر، بسیار جدی وجود دارد.
4. بیسفوسفونات
کاربرد این دارو در درمان سرطان سینهای است که به استخوانها انتشار یافته است.
این داروها باعث استحکام استخوانهایی که سلولهای سرطانی به آنها تهاجم کردهاند شده و باعث کاهش ریسک شکستن آنها میشوند.
بیسفوسفاتها همچنین باعث جلوگیری از کاهش تراکم استخوان یا پوکی استخوان در نتیجه درمان با مهار کنندههای آروماتاز و یا یائسگی زودرس به دنبال شیمیدرمانی میشوند. این داروها بهصورت داخل وریدی تجویز میشوند.
از عوارض جانبی آنها میتوان به سندرم شبه آنفولانزا و دردهای استخوانی اشاره کرد. یک عارضه نادر ولی جدی این داروها، آسیب به استخوان فک پایین است. پزشکان علت این عارضه را نمیدانند. بسیاری از متخصصین سرطان و انکولوژیستها توصیه میکنند که بیمار قبل از شروع درمان با این داروها، با مراجعه به دندانپزشک، دندانها و فکشان را چک آپ و معاینه کرده و هر نوع بیماری فک و دندان را قبل شروع مصرف بیسفوسفونات درمان کنند.
دوز بالای شیمیدرمانی همراه پیوند سلولهای بنیادی مغز استخوان یا خون محیطی
در گذشته، اعتقاد بر این بود که دوزهای بسیار بالای شیمیدرمانی که با پیوند سلولهای بنیادی دنبال شود، بهترین شانس و احتمال درمان بهخصوص در زنان با احتمال بالای عود را، ایجاد میکند.
ولی امروزه پزشکان معتقدند که زنانی که دوز بالای داروی شیمیدرمانی را دریافت میکنند در مقایسه با افرادی که دوز طبیعی دارو را میگیرند، از نظر بقا، هیچ تفاوتی ندارند. در مقابل، دوز بالای شیمیدرمانی به همراه پیوند مغز استخوان، عوارض بسیار شدیدی به دنبال خواهد داشت. تحقیقات در این زمینه، همچنان ادامه دارند. امروزه، متخصصین در این حیطه معتقدند که زنان این نوع درمان را باید بهعنوان قسمتی از کارآزمایی بالینی استفاده کنند.
کار آزماییهای بالینی
این روش، یکی از راهها، برای دریافت جدیدترین شیوه درمان و مراقبت است. در زیر مقداری اطلاعات در مورد کارآزمایی بالینی ذکر شده است.
کارآزمایی بالینی چیست؟
این روشها، مطالعات تحقیقاتی کنترل شده و دقیقی هستند که روی بیماران انجام میشوند. این مطالعات، بررسی میکنند که آیا یک روش درمانی مطمئن و امن است یا خیر و چطور عمل میکند.
همچنین راههای جدیدتر شناسایی و جلوگیری از بیماریها را آزمایش میکنند و منجر به شناسایی بسیاری راهها و روشها برای پیشگیری، تشخیص و درمان سرطان میشوند.
هدف کارآزمایی بالینی
کارآزمایی بالینی برای بهدست آوردن دید و اطلاعات تازه، در مورد درمانها و روشهای جراحی جدید است. این مطالعات زمانی انجام میشوند که مطمئن باشند، روش درمان، آزمایش تشخیصی و یک اقدام مداخلهای و جراحی که مورد مطالعه قرار میگیرد، بهتر از انواعی است که در حال حاضر انجام میشوند.
درمانهایی که در کار آزمایی بالینی استفاده میشوند، مزایای زیادی دارند و احتمالاً روشهای درمانی استاندارد در آینده خواهند شد.
این کارآزماییهای بالینی موارد زیر را بررسی میکنند:
- داروهای جدیدی که هنوز توسط سازمان بهداشت تأیید نشدهاند.
- کاربرد جدید و متفاوت از داروهایی که قبلاً تأیید شدهاند.
- درمانهایی مثل رادیوتراپی
- جراحی
- ویتامینها و داروهای مکمل
- راههای جدید برای ترکیب روشهای درمانی
محققان، روی روشهای درمانی جدید مطالعه میکنند تا پاسخ سؤالاتی مثل سؤالات زیر را بیابند:
- آیا درمان مؤثر است؟
- بهترین روش درمانی توصیه شده کدام است؟
- آیا این روش درمانی بهتر از روشهای موجود است؟
- عوارض جانبی روش درمانی جدید کدامند؟
- چه بیمارانی از این روش درمانی بیشترین سود را میبرند؟
مراحل کارآزمایی بالینی
4 مرحله برای این مطالعات وجود دارد:
1. مرحله 1: کارآزمایی بالینی
هدف این مرحله پیدا کردن این است که آیا دارو برای بیمار امن است. این داروها پیش از این در آزمایشگاه و در مطالعات حیوانی تأیید شده بودند ولی اثرات کامل آنها روی انسانها بهطور کامل شناخته شده نیستند. اگر دارو در مرحله 1 برای انسانها مطمئن و امن باشد، میتوان در فاز 2 آن را امتحان کرد.
2. مرحله 2: کارآزمایی بالینی
هدف این مرحله، بررسی کارآرایی و اثربخش بودن این داروهاست. اگر در مرحله 2 ثابت شود که این داروها مفید و اثربخشند، میتوان در مرحله 3 آنها را امتحان کرد.
3. مرحله 3: کارآزمایی بالینی
در این مرحله، بهترین روش درمانی استاندارد موجود با این روش درمانی جدید و مورد مطالعه، مقایسه میشود. هر بیمار در یک، دو یا تعداد بیشتری گروه گذاشته میشود. یک گروه بهعنوان گروه کنترل، تحت درمان روش درمانی استاندارد قبلی قرار میگیرد. سایر گروهها، با گرفتن روش درمانی جدید و مورد مطالعه مورد بررسی قرار میگیرند. این مرحله قبل تأیید سازمان بهداشت حتماً باید انجام شود.
4. مرحله 4: کارآزمایی بالینی
بعد از تأیید یک دارو توسط سازمان بهداشت و درمان، و در دسترس قرار گرفتن آن برای بیماران، مطالعه برای شناسایی عوارض کوتاهمدت یا درازمدت آن همچنان ادامه مییابد. پزشکان همچنین میخواهند مطمئن شوند که این داروها در صورتیکه به شکلهای دیگر مصرف شوند، آیا میتوانند اثرات بهتری ایجاد کنند.
اگر میخواهید در یک کارآزمایی بالینی باشید، چه کارهایی مورد نیاز است؟
وقتی در یک کارآزمایی بالینی هستید، یک تیم از متخصصین از شما مراقبت میکنند و پیشرفت شما حین درمان را به دقت تحت نظر میگیرند و مشاهده میکنند. ممکن است لازم باشد، آزمایشهای آزمایشگاهی و ملاقاتهای پزشکی بیشتری نسبت به درمان استاندارد داشته باشید. ولی این روشها، ریسکهای احتمالی دارند. هیچ کس نمیداند که آیا واقعاً این درمانها مؤثرند و یا چه عوارض جانبی ایجاد میکنند.
این چیزی است که مطالعه باید پیدا کند. در حالی که بسیاری از این عوارض، با گذشت زمان برطرف میشوند، بسیاری از آنها طولانیمدت و یا تهدیدکننده حیاتند. بدانید که حتی درمان استاندارد هم عوارض جانبی زیادی دارند.
تصمیمگیری برای ورود به یک کارآزمایی بالینی
اگر میخواهید که در این نوع مطالعات وارد شوید، حتماً باید با پزشکتان مشورت کنید. در این حالت حتماً باید خصوصیات خاصی مثل داشتن نوع خاصی از سرطان، باردار نبودن و... را در زمان ورود به این مطالعه داشته باشید. تصمیمگیری برای شرکت در این نوع مطالعات با خود شماست. شرکت در این مطالعات به معنی دوری و جدایی از هر نوع مراقبت و درمان پزشکی نیست. شما این اختیار را دارید که در هر زمان که میخواهید و به هر دلیلی، مطالعه را ترک کنید.
درمانهای جایگزین و جبرانی
وقتی مبتلا به سرطان هستید، همواره به دنبال یافتن راههای متفاوتی نسبت به درمان استاندارد برای درمان سرطان خود یا تسکین علائم خود هستید. این روشها شامل استفاده از ویتامینها، مکملهای دارویی، رژیمهای غذایی خاص، روشهایی مثل طب سوزنی یا ماساژ بین بقیه روشهای درمانی است. ممکن است سؤالات زیادی در مورد این روشهای درمانی داشته باشید. موارد زیر، چیزهایی است که ممکن است قبلاً به آنها فکر کرده باشید:
- آیا درمان مؤثر است؟
- بهترین روش درمانی توصیه شده کدام است؟
- آیا این روش درمانی بهتر از روشهای موجود است؟
- عوارض جانبی روش درمانی جدید کدامند؟
- چه بیمارانی از این روش درمانی بیشترین سود را میبرند؟
- چگونه بدانم که این نوع درمان، امن و مطمئن است؟
- چگونه بدانم که این درمان مؤثر و مفید است؟
- آیا باید یک یا چند روش درمانی را استفاده کنم؟
- پزشکم در مورد این روشهای درمانی چه میداند؟ آیا باید به پزشکم توضیح دهم که در مورد امتحان کردن آنها فکر کنم؟
- آیا این درمانها روی درمان استاندارد من اختلالی ایجاد میکند؟
معنای این کلمات ممکن است گیجکننده باشند
واژه درمان جبرانی به درمان یا داروهایی گفته میشوند که همراه و همزمان با درمانهای عادی و معمول داده میشوند.
واژه درمان جایگزین به درمان یا داروهایی که بهجای درمان استاندارد داده میشوند.
درمان جبرانی
روشهای درمانی جبرانی، برای بیشتر قسمتها، بهعنوان درمان سرطان نیست. اغلب آنها به شما کمک میکنند که احساس بهتری داشته باشید. بعضی از این روشها شامل، تمرکز کردن برای کاهش اضطراب، طب سوزنی برای تسکین درد و یا چای نعناع برای از بین بردن تهوع. راههای بسیار دیگری هم وجود دارند. بسیاری از آنها شناسایی و آزمایش شدهاند و مشخص شده که کمککنندهاند. ولی بسیاری دیگر هم ناشناختهاند و آزمایشی روی آنها انجام نشده.
مفید بودن بسیاری از آنها ثابت نشده و حتی بسیاری هم مضرند.
درمان جایگزین
روشهای درمان جایگزین، آنهایی هستند که بهجای روش درمانی استاندارد بهکار میروند. مؤثر و امن بودن این روش در مطالعات کارآزمایی بالینی ثابت نشده است و حتی بسیاری از این روش ها، بسیار زیان آورند.
بزرگترین خطر در بیشتر موارد این است که ممکن است شانس استفاده از درمان استاندارد را ازدست دهید.
تأخیر یا قطع درمان استاندارد، ممکن است باعث شود سرطان شما زمان بیشتری برای رشد کردن و تشدید داشته باشد.
تصمیمگیری
بیماران مبتلا به سرطان میخواهند هر چه ممکن است در مورد سرطان بدانند و تا جایی که میتوانند با آن بجنگند.
در نتیجه به دنبال درمانهای جایگزین هستند. گاهی اوقات تحمل درمانهای استاندارد شیمیدرمانی بسیار سخت است و یا ممکن است بیاثر باشند.
گاهی اوقات، مردم میگویند که روش درمانی آنها میتواند سرطان را بدون ایجاد عوارض جانبی جدی درمان کند و بسیار طبیعی است که بخواهید آنها را باور کنید. ولی حقیقت این است که بیشتر این روشهای بالینی مورد آزمایش قرار نگرفتهاند و مشخص نیست که در درمان سرطان مؤثر است
2. مرحله مهم وجود دارد
1. در مورد روش درمانی که روی آن فکر میکنید و میخواهید استفاده کنید، از پزشکتان سؤال کنید.
2. موارد خط قرمز که در زیر ذکر شده را در نظر بگیرید.
خط قرمزها
این سؤالات برای تشخیص خط قرمزها کمک میکنند. پاسخ بله به هر کدام از آنها، باعث ایجاد یک خط قرمز و احتیاط میشود.
- آیا درمان مورد نظر، یک روش مناسب برای تمام یا اغلب انواع سرطانها میباشد؟
- آیا به شما گفته شده که از درمان استاندارد استفاده نکنید؟
- آیا این روش درمانی و یا دارو، یک درمان خاص و اختصاصی است که فقط افراد خاصی از آن استفاده میکنند؟
- آیا لازم است که برای انجام این درمان به جای دیگری مسافرت کنید؟
شکتان مشورت کنید.
سؤالاتی که میتوانم از پزشکتان بپرسم؟
همزمان با کنار آمدن با سرطان و درمان آن، بهتر است با خودتان و پزشکتان صادق و روراست باشید و بهراحتی صحبت کنید. در اینجا سؤالاتی وجود دارد که ممکن است بخواهید بپرسید:
1. لطفاً نوع دقیق سرطان من را برایم بنویسید.
2. نوع سرطان من چگونه روی انتخابهای درمانی و نتیجه درمانیام مؤثر است؟
3. لطفاً یک نسخه از گزارش پاتولوژی بیماریم را در اختیارم قرار دهید.
4. آیا سرطان به غدد لنفاوی و یا سایر اعضای بدنم گسترش یافته است؟
5. مرحله سرطان من چیست؟ معنی و شرایط این مرحله در مورد بیماری من چیست؟
6. آیا قبل تصمیم برای نوع درمان، آزمایشهای تشخیصی یا کار دیگری لازم است که انجام شود؟
7. انتخابهای درمانی موجود برای من چیست؟ شما چه توصیهای میکنید؟ چرا؟
8. آیا لازم است آزمایش ژنتیکی خاصی انجام دهم؟
9. آیا لازم است در مورد شرکت در کارآزمایی بالینی فکر کنم؟
10. عواض جانبی و یا خطرات درمانهای مختلف کدامند؟
11. برای آماده شدن جهت درمان چه اقداماتی لازم است؟
12. عمل جراحی ترمیمی پستان، در صورت نیاز چه مقدار مؤثر است؟
13. مزایا و مضرات انجام این عمل جراحی ترمیمی بهصورت فوری و همین الان و یا به تأخیر انداختن آن کدامند؟
14. ظاهر و خصوصیات پستان من بعد درمان چگونه خواهد شد؟
15. آیا بعد از درمان، حس پستان من طبیعی خواهد شد؟
16. آیا دچار ریزش مو خواهم شد؟ در صورت این عارضه چه کار کنم؟
17. آیا با درمانی که شما توصیه میکنید، احتمال بازگشت سرطان من وجود دارد؟ اگر این اتفاق افتد، چه باید کرد؟
18. آیا باید رژیم غذایی خاصی داشته باشم و یا سایر تغییرات در شیوه زندگی ایجاد کنم؟
19. آیا در نتیجه درمان، دچار یائسگی زودرس خواهم شد؟
20. آیا بعد درمان، میتوانم با دارو بچهدار شوم؟
21. براساس نوع سرطان من، شانس بقا چگونه است؟
22. بعد درمان، به چه صورت بیماری باید پیگیری شود؟
شما بهترین فردی هستید که میتواند در مورد درمان سرطان تصمیم بگیرد. اگر تصمیم گرفتهاید که از درمان جایگزین یا جبرانی استفاده کنید، باید حتماً در مورد این روشها مطالعه کنید و با پزسعی کنید، هر سؤالی که به ذهنتان میرسد بپرسید. مثلاً ممکن است بخواهید در مورد زمان بهبودی بدانید در نتیجه در این مورد میتوانید برنامهریزی کنید. یا میتوانید در مورد سایر نظرات و انتخابها سؤال کنید. بهتر است از نتایج پاتولوژی، آزمایشات و رادیولوژی هم یک کپی تهیه کنید.
چگونه پیگیری صورت میگیرد؟
کمیل درمان میتواند استرسزا و پر از نگرانی باشد. ممکن است دوست داشته باشید که درمان را هر چه زودتر خاتمه دهید.
ترس از عود و بازگشت سرطان بسیار سخت است و این نگرانی هنوز هم بین افرادی که مبتلا به سرطان هستند، بسیار شایع است.
نحوة پیگیری و مراقبت
بعد از اتمام درمان، انجام تمام کارهای پیگیری بسیار بسیار مهم است. در طی این ویزیتهای مداوم، پزشکتان سؤالاتی در مورد علائم شما میپرسد، شما را تحت معاینه بالینی قرار میدهد و لازم است آزمایشهای آزمایشگاهی و تصویربرداریهای خاصی انجام دهید. این پیگیریها برای بررسی عود و یا منتشر شدن سرطان و نیز بسیاری از عوارض جانبی درمانهای خاص بسیار ضروریاند. این بررسیها، فرصت مناسبی برای شماست که هر سؤال و شک و تردید در مورد بیماری و درمان خود دارید از پزشک و تیم مراقبتی خود بپرسید. تقریبا تمام درمانهای سرطان، عوارض جانبی ایجاد میکنند. بعضی از این عوارض هفتهها تا ماهها طول میکشد ولی بعضی دیگر میتوانند دائمی باشند. در مورد اطلاع دادن هر نوع علامت و یا عارضه جانبی آزاردهنده به پزشکتان درنگ نکنید.
در ابتدا، این ویزیتهایی که برای پیگیری و چک آپ صورت میگیرند، هر 4 تا 6 ماه برنامهریزی میشوند.
هر چقدر مدت زمانی که بیمار بدون علامت میماند طولانیتر باشد، نیاز به ویزیتهای مکرر کمتر میشود. بعد از گذشت 5 سال، ویزیتها سالیانه میشوند. اگر تحت عملی جراحی ترمیمی پستان قرار گرفت اید، نیاز دارید که سالانه ماموگرافی انجام دهید.
اگر تحت درمان تاموکسیفن قرار گرفتهاید، سالانه باید معاینه لگن انجام دهید چون این دارو ریسک سرطان رحم را افزایش میدهد، در صورت داشتن هر نوع خونریزی غیرطبیعی واژینال، به سرعت به پزشکتان اطلاع دهید.
اگر تحت درمان با یک داروی مهارکننده آنزیم آروماتاز قرار دارید، ممکن است نیاز داشته باشید آزمایش تراکم استخوان انجام دهید. اگر هر آزمایش یا بررسی که انجام میدهید، نشان دهد که ممکن است سرطان عود کند، پزشکتان آزمایشها و آزمایشات بیشتری توصیه میکند. اگر سرطان مجدداً باز گردد و عود کند، نوع درمان به محل سرطان و نوع درمانی که قبلاً دریافت میکردید بستگی خواهد داشت. این درمانها شامل، جراحی، پرتودرمانی و رادیوتراپی، درمان هورمونی و شیمیدرمانی هستند.
لنف ادم
لنفاوم به تورم بازو به دلیل تشکیل و تجمع مایع گفته میشود. این حالت هر زمانی بعد درمان سرطان، بلافاصله بعد جراحی، یا ماهها و سالها بعد جراحی میتواند ایجاد شود.
لنف ادم، با مراقبت و درمان میتواند قابل پیشگیری و تحت کنترل قرار گیرد.
عفونت و آسیب در ناحیه ساعد و بازو، میتواند باعث ایجاد لنف ادم و یا تشدید آن شوند.
سریعاًَ به پزشکتان در صورت تورم، سفتی و یا آسیب دست یا ساعدتان سریعاً به پزشکتان اطلاع دهید. راههایی برای پیشگیری از مشکلات وجود دارند. مثلاً بیشتر پزشکتان معتقد است که در زنان در ناحیه جراحی غده لنفاوی و یا رادیوتراپی، نبض دستشان قابل بررسی نیست.
کیفیت زندگی بیماران
زنانی که تحت درمان سرطان سینه قرار میگیرند باید بدانند که بعد از اتمام دوره درمان، کیفیت زندگی طبیعی خواهند داشت. مطالعات متعدد انجام شده هم این موضوع را تأیید میکنند.
زنانی که تحت شیمیدرمانی قرار میگیرند، ممکن است متوجه کاهش عملکرد بعضی نواحی بدن شوند. بعضی مطالعات نشاندهنده این هستند که زنان جوانتر با اضطرابهای ناشی از سرطان سینه و درمانهای آن، مشکلات بیشتری دارند. بعضی احساس تنهایی و منزوی شدن میکنند. در ضمن، شیمیدرمانی میتواند باعث یائسگی زودرس شود که باید به سرعت تحت رسیدگی و درمان قرار گیرد.
همچنین مشکلات جنسی محتملاند. این زنان به احتمال زیاد از گردهمایی و گروههای حمایتی مربوط به بیماران مبتلا به سرطان بهره میبرند.
جنبههای عاطفی سرطان پستان
ممکن است طی درمان به حدی درگیر بیماری شوید که نتوانید روی چیز دیگری تمرکز کنید. وقتی درمانتان خاتمه مییابد، میبینید بسیار احساساتی و ضعیف شدهاید. این حالت در بسیاری از زنان اتفاق میافتد.
این زمانی است که شما به حمایت و پشتیبانی نیازمندید و باید به دنبال کسانی باشید که به شما قدرت و آرامش دهند. حمایت به اشکال مختلف امکانپذیر است: از طریق خانواده، دوستان، گروههای حمایتی سرطان و یا مشاورهای شخصی... وقتی مبتلا به سرطان هستید، احساس تنهایی شدیدی میکنید ولی لازم نیست این مسیر را تنها طی کنید.
انتخاب درمانی یک زن بستگی به سن، تصویر ذهنی او از خودش و بدنش و امیدها و ترسهایش دارد.
بهعنوان مثال، بعضی از زنان ترجیح میدهند بهجای جراحی برداشت پستان، تحت عمل جراحی حفظ پستان همراه پرتودرمانی قرار بگیرند تا ظاهر بدنشان طبیعیتر بماند. در مقابل بسیاری از افراد هم بدون توجه به ظاهر بدنشان، تحت برداشت پستان قرار میگیرند. این افراد بیشتر نگران عوارض رادیودرمانی هستند تا ظاهر پستان و بدنشان. بسیاری از زنان مبتلا به سرطان سینه هم با این حقیقت که درمانهای ضد سرطان وضعیت و ظاهر کلی بدنشان را تغییر میدهند، روبرو میشوند.
بعضی از این عوارض مثل ریزش مو، کوتاهمدتند. ولی حتی این عوارض کوتاهمدت هم تأثیر بسیار عمیقی روی آنچه هر زن نسبت به خودش احساس میکند، ایجاد میکند. راههایی برای کمک به کنار آمدن با ریزش مو وجود دارند از جمله: شال، کلاه، کلاه گیس و... در مقابل بسیاری از زنان هم سعی میکنند خودشان را با موی کوتاه به بقیه نشان دهند تا بهعنوان کسی که سرطان دارد شناخته شود. هر چقدر هم با تغییر روبرو شوید باید بدانید که راههایی برای کنار آمدن با این تغییرات وجود دارند.
مطالبی در مورد ظاهر پستان
بعضی از زنان که تحت عمل جراحی برداشت پستان قرار میگیرند معمولاً ترجیح میدهند از قالبها و فرمدهندههای پستان به جای عمل جراحی ترمیمی پستان استفاده کنند. پزشکتان به شما خواهد گفت که چه زمانی آمادگی لازم برای استفاده از این قالبها را خواهید داشت. آنها از نظر قیمت تا حدی متفاوتند. سعی کنید نوعی را که مناسب و اندازه شماست، انتخاب کنید.
پستانبند و قالب مناسب پستان برای فرد، همانی است که فرد همیشه آن را استفاده میکند.
جنسیت
نگرانی در مورد جنسیت، اغلب مسئلهای است که برای فرد مبتلا به سرطان سینه بسیار نگرانکننده است.
جدا از ظاهر بدن، بسیاری از درمانهای سرطان مثل شیمیدرمانی، میتواند سطح هورمونهای فرد را تغییر دهند و تمایلات جنسی و یا پاسخهای فرد را کاهش دهند. این حالت مخصوصاً وقتی فرد در دهه 20 تا 30 متوجه سرطانش شود، شدیدتر است. برای شریک جنسی یک بیمار هم، این تشخیص میتواند ناراحتکننده و استرسزا باشد. نگرانی آنها اغلب در مورد این موضوع است که چگونه احساسات و علاقه خود را بعد درمان و بهویژه بعد جراحی، بهصورت فیزیکی و یا عاطفی، بیان کنند.
درمانهای سرطان سینه میتوانند روی میزان لذت جنسی و فیزیکی اثر بگذارند. تحریک شدن جنسی را کاهش دهند. بسیار از حواس، در اثر درمان و جراحی کاهش مییابند ولی بسیاری دیگر از حواس با گذشت زمان، باز میگردند.
بسیاری از زنان بعد جراحی برداشت قسمت عمده پستان، احساس درد مزمن در قفسه سینهشان میکنند.
حفاظت از این مناطق توسط بالش و جلوگیری از قرار گرفتن و فشار روی نواحی که وزنتان روی قفسه سینهتان و یا دستهایتان در حین فعالیت جنسی قرار میگیرد، میتواند کمککننده باشد.
عمل جراحی پستان و یا رادیوتراپی، از نظر فیزیکی، تمایل جنسی زن را کاهش نمیدهد و همچنین روی میزان رسیدن به ارگانیسم اثری ندارد. تحقیقات اخیر نشان دادهاند که، اکثر زنان در مراحل اولیه سرطان پستان، در سال اول میتوانند بسیار خوب با بیماریشان تطابق پیدا کنند.
کیفیت زندگی این افراد کاملاً مشابه افرادی است که سالمند و بیمار نیستند. باید به خاطر داشته باشید که هر زنی به شیوه خود رفتار و عمل میکند. احساساتتان درست یا غلط نیستند، بلکه منحصراً مربوط به خودتانند.
درمان هورمونی در یائسگی بعد درمان سرطان
پزشکان درگذشته این نوع درمان را که بهعنوان درمان جایگزین هورمونی شناخته میشود، برای بهبود علائم شدید یائسگی، بعد درمان سرطان سینه استفاده میکردند. ولی امروزه نشان داده شده است که زنانی که بعد درمان سرطان سینه، از این نوع درمان هورمونی جایگزین استفاده میکنند، ریسک بالاتری برای عود و بازگشت سرطان و یا ابتلا به نوع جدید سرطان سینه خواهند داشت. به همین دلیل، امروزه بیشتر پزشکان متعقدند این شیوه درمان جایگزین هورمونی، برای زنانی که در گذشته تحت درمان سرطان قرار گرفته بودند، عاقلانه نیست. بهتر است زنان در مورد راههای کنترل علائم یائسگی با پزشکشان صحبت کنند.
صحبت با یک پزشک جدید
ممکن است بعد از تشخیص و درمان سرطانتان به یک پزشک جدید مراجعه کنید. مهم است که بتوانید اطلاعات دقیق بیماریتان را با جزئیات در اختیار این پزشک جدید قرار دهید. مطمئن شوید که اطلاعات دقیق و کامل و نسخههایی از مدارک پزشکیتان شامل نسخهای از گزارش پاتولوژی از هر نوع نمونهبرداری و عمل جراحی داشته باشید تا به پزشکتان ارائه دهید. اگر در گذشته در بیمارستان بستری بودهاید، یک نسخه از خلاصه پرونده بیمارستان که در حین ترخیص به هر بیماری داده میشود، داشته باشید.
اگر قبلاً تحت پرتودرمانی قرار گرفتهاید، خلاصهای از نوع رادیوتراپی، دوز و مقدار اشعه، مدت زمان و محل درمان با اشعه، را داشته باشید. اگر تحت درمان سیستمیک برای درمان سرطان قرار گرفتهاید (هورموندرمانی، شیمیدرمانی و یا هدفدرمانی) آنها را ذکر کنید. نوع داروهای مصرفی، (دوز و مقدار و زمانهای مصرف آنها به یاد داشته باشید.)
تغییر در شیوه زندگی در حین و بعد درمان
ابتلا به سرطان و کنار آمدن با روش درمانی آن، بسیار زمانگیر است و برای فرد مشکلات روحی و عاطفی ایجاد میکند ولی این دوره، میتواند زمانی برای بازنگری زندگی خود به روشهای جدید باشد. در هر حال به خدا توکل کنید.
ممکن است شما در مورد چگونگی بهبود سلامت در دراز مدت سؤالاتی داشته باشید.
تصمیمگیری بهتر و سالمتر
قبل از اینکه متوجه شوید که سرطان دارید، باید به داشتن زندگی سالم فکر کنید. آیا در زندگیتان مواردی داشتهاید که سلامت شما را به خطر میاندازد؟ و مصرف مشروبات الکلی، پرخوری، سیگار کشیدن و یا بیتحرکی و عدم داشتن فعالیت بدنی. با اندکی تأمل درخواهید یافت با اصلاح روش زندگی، شرایط بهتری خواهید داشت.
اکنون زمان متهم کردن خودتان نیست. میتوانید تغییراتی در زندگیتان ایجاد کنید که میتوانند اثرات مثبت بر کل زندگیتان ایجاد کنند. با این کار، علاوه بر اینکه احساس بهتری پیدا میکنید، سالمتر هم خواهید شد.
تغذیه و رژیم غذایی
داشتن تغذیه صحیح، برای هر فردی میتواند دشوار باشد. این کار در حین یا بعد درمان سرطان میتواند سختتر هم باشد. یکی از بهترین کارهایی که بعد درمان میتوانید انجام دهید، جایگزین کردن رژیم غذایی عادیتان با مواد غذایی سالم است. در دراز مدت و بعد گذشت زمان، از مزایای این تغییرات ساده مثل افزایش تنوع و مقدار غذاهای سالمی که دررژیم غذایتان قرار میدهید شگفتزده خواهید شد. سعی کنید روزانه 5 واحد و یا بیشتر سبزیجات و میوه مصرف کنید. سعی کنید بهجای مصرف آرد سفید و شکر از تمام ردههای غلات استفاده کنید. مصرف گوشت پرچرب را محدود کنید. سعی کنید مصرف گوشتهای فرآوری شده مثل سوسیس، کالباس، بیکن را قطع کنید. داشتن مقداری ورزش روزانه را فراموش نکنید. ترکیب رژیم غذایی خوب و فعالیت بدنی منظم به شما کمک میکند وزن مناسب خود را حفظ کنید و پرانرژیتر بمانید.
وزن
در یک زن مبتلا به سرطان سینه، رسیدن به وزن مناسب و حفظ آن یکی از مهمترین اقداماتی است که بیمار میتواند انجام دهد. مطالعات نشان میدهند، در زنانی که در زمان تشخیص سرطان، اضافه وزن زیاد داشتهاند، احتمال عود و بازگشت بیماری بسیار بالاست و احتمال مرگ ناشی از سرطان در آنها بسیار زیاد است. مطالعات همچنین نشان میدهند که اضافه وزن زیاد بعد بیماری، عوارض بسیاری ایجاد میکند. ولی همه مطالعات این نتیجه را تأیید نمیکنند.
استراحت، خستگی، کار و فعالیت بدنی
در بیماران تحت درمان سرطان، خستگی و ضعف، علامت بسیار شایعی است. این نوع خستگی یک نوع خستگی عادی نیست بلکه نوع خستگی و ضعف عمیق است که با استراحت هم بهتر نمیشود.
در بعضی بیماران این خستگی، زمان طولانی بعد درمان ادامه مییابد و میتواند فعالیتهای فیزیکی آنها را محدود کند. فعالیت بدنی و ورزش به شما کمک میکند که خستگیتان بهبود یابد.
مطالعات اخیر نشان میدهند که زنانی که مبتلا به سرطان سینه هستند و فعالیت فیزیکی دارند نسبت به افرادی که بیتحرکند، احتمال کمتری برای عود و بازگشت سرطان و مرگومیر وجود دارد. اگر بیمار هستید و در حین درمان باید استراحت کنید، عادی است که تناسب اندام و مقاومت بدنی و قدرت عضلانیتان کاهش یابد. فیزیک درمانی به شما کمک میکند که قدرت و محدوده حرکت عضلات خود را حفظ کنید. در نتیجه مقابله با خستگی و احساس افسردگی ناشی از احساس خستگی و ضعف بسیار بهبود مییابد. هر نوع برنامه فعالیت فیزیکی باید متناسب با وضعیت شما و مخصوص شما باشد در نتیجه قبل شروع فعالیت با گروه درمانیتان مشورت کنید و نظر آنها را هم بدانید و سعی کنید با دوستتان فعالیت کنید و تنها نباشید. اگر ضعف شدید دارید، باید فعالیتتان را با استراحت متعادل کنید.
باید وقتی نیاز دارید، استراحت کنید. ورزش باعث بهبود سلامت فیزیکی و روانی شما میشود و نیز باعث بهتر شدن عملکرد سیستم گردش خون، افزایش قدرت عضلانی، کاهش خستگی، اضطراب و افسردگی، بهتر شدن خلق و روحیه و ایجاد احساس بهتر نسبت خود شخص میشود. در دراز مدت هم ورزش و فعالیت فیزیکی نقش بسیار مهمیدر پیشگیری از بعضی انواع سرطان دارد.
برای پیشگیری از سرطان سینه، توصیه میشود که خانمها 5 روز از هفته، در حداقل 1 فعالیت فیزیکی متوسط تا شدید که 45 دقیقه تا 1 ساعت طول میکشد، شرکت کنند. فعالیتهای متوسط شامل فعالیتهایی است که معادل راه رفتن تند انرژی مصرف میکند. در فعالیتهای شدید، گروههای عضلانی بزرگتر استفاده میشوند، باعث ایجاد عرق، افزایش ضربان قلب و تعداد تنفس میگردد.
یافتههای جدید حاصل از تحقیقات روی سرطان پستان
تحقیق در مورد علل، راههای پیشگیری و درمان سرطان سینه در بسیاری از مراکز پزشکی دنیا در حال انجام است.
علل
مطالعات برای یافتن عوامل محیط زندگی و عادتهایی که احتمال ابتلا به سرطان سینه را کم میکنند، ادامه دارند. بعضی مطالعات تأثیر فعالیت فیزیکی، کاهش یا افزایش وزن و رژیم غذایی روی احتمال ابتلا به سرطان سینه را بررسی میکنند. همچنین مطالعات در مورد تأثیر عوامل ژنتیک روی سرطان سینه ادامه دارند.
با پیشرفتهایی که امروزه در زمینه تعیین توالی ژنوم انسان صورت گرفته انجام این اقدامات به سرعت امکان پذیرند.
شیمیدرمانی پیشگیرانه
نتایج چندین مطالعه نشان میدهند، داروهایی مثل تاموکسیفن و رالوکسیفن، سرطان سینه را در زنان باریسک فاکتورهای مشخص کاهش میدهند. با این وجود، بسیاری از زنان، مایل به مصرف این داروها نیستند. چون نگران عوارض جانبی احتمالی این داروها هستند.
مطالعات جدید، در مورد اثر مهار کنندههای آروماتاز روی کاهش ریسک پیشرفت سرطان سینه در زنان یائسه است. این داروها قبلا برای پیشگیری از عود سرطان سینه مؤثر شناخته شدهاند.
ولی هیچ کدام برای کاهش احتمال ابتلا به سرطان سینه در این دوره، تأیید نشدهاند.
آزمایشهای آزمایشگاهی جدید
بررسی ژنتیک
یکی از مشکلات سرطان سینه در مراحل پایین، این است که پزشکان همیشه نمیتوانند بگویند که ریسک و احتمال عود و بازگشت سرطان بعد درمان در کدام زنان بیشتر است.
دلیل دریافت درمان مکمل بعد جراحی هم، همین موضوع است. برای تصمیمگیری بهتر در مورد دادن درمان مکمل، محققین جنبههای مختلف سرطان سینه را بررسی میکنند.
در سالهای اخیر، ارتباط بین ژنهای مختلف با انواع مهاجم سرطان سینه که تمایل به عود و انتشار به قسمتهای دور دست در بدن دارند، شناسایی شده است. بعضی آزمایشهای آزمایشگاهی که این یافتهها را بررسی میکنند هم وجود دارند. ولی پزشکان هنوز هم در حال بررسی بهترین راه استفاده از آنها هستند.
طبقهبندیهای جدید سرطان پستان
مطالعه روی الگوی ژنتیکی بیماری، روشهای جدید برای گروهبندی سرطانهای سینه پیشنهاد میکند. در روش فعلی، تقسیمبندی انواع مختلف سرطان سینه براساس ظاهر و شکل غده زیر میکروسکوپ است. در سیستم جدید، که براساس تظاهرات و ویژگیهای مولکولی است، نتیجه و پاسخدهی به انواع مختلف درمانهای سرطان سینه امکانپذیر است.
سلولهای غدهای در خون
محققین یافتهاند که در بسیاری از زنان مبتلا به سرطان سینه، سلولها از غده جدا شده و وارد گردش خون میشوند. این سلولهای غدهی توسط آزمایشهای آزمایشگاهی با حساسیت بالا قابل تشخیصاند. ولی در حال حاضر این آزمایشهای تشخیصی برای استفاده عمومی و روزمره قابل استفاده نیستند. با این حال، در آینده، جهت تشخیص مؤثر بودن درمانهایی مثل شیمیدرمانی و یا یافتن عود و بازگشت سرطان بعد درمان بسیار مفیدند.
روشهای تصویربرداری جدیدتر
در حال حاضر، بسیاری روش تصویربرداری جدید مورد مطالعهاند تا نشان داده شود، چگونه از آنها برای نشان دادن نواحی از بافت پستان که تغییر شکل و ماهیت داده و احتمالاً سرطانی است، استفاده میشود.
نمونهبرداری پستان
در روش نمونهبرداری جدید که امروزه انجام میگیرد به کمک MRI، نمونههای بسیاری از راه یک برش بسیار کوچک گرفته میشود. این روش بررسی در زنانی که سابقه شخصی یا خانوادگی ابتلا به سرطان سینه دارند و یا بافت پستانی بسیار متراکمی دارند استفاده میشود.
درمان
انواع جدید ماستکتومی
انواع جدیدتر ماستکتومیجهت حفظ ظاهر طبیعی پستان بعد انجام جراحی، مورد مطالعه قرار میگیرند.
1. ماستکتومی با حفظ پوست پستان
بعضی مطالعات نشان دادهاند که این روش، قابل مقایسه با ماستکتومی تعدیل شده در بسیاری زنان است. مقدار بافتی که برداشته میشود مشابه است ولی اغلب پوست اطراف پستان به استثنای نوک پستان و پوست تیره اطراف آن حفظ میشوند. این روش تنها وقتی که ترمیم و بازسازی مجدد بافت پستان باید بلافاصله و سریع انجام شود، امکانپذیر است. این روش، برای غدههای بزرگ و یا انواعی که مجاور پوست هستند، مناسب نیست. با وجودی که هنوز ثابت نشده که این روش از نظر تأثیر مشابه ماستکتومی استاندارد است، بسیاری زنان به دلیل گذاشتن اسکار و جای کمتر و نیز ظاهر طبیعیتر پستان بعد عمل جراحی، آن را به سایر روشها ترجیح میدهند.
2. ماستکتومیبا حفظ نوک پستان (نیپل)
این روش جراحی، حتی از روش قبلی هم جدیدتر است.در روش قبلی، نوک پستان و آرئول (پوست تیره اطراف آن)، در حین برداشت بافت پستان، برداشته میشود.
ولی در این روش، نوک پستان و پوست تیرهتر اطراف آن از بافت پستان جدا شده، و تحت بررسی پاتولوژی قرارگرفته میشوند. در صورتیکه سلول سرطانی نزدیک نیپل و یا آرئول یافت نشود، این بافتها مجدداً متصل میشوند.
3. ماستکتومی زیر جلدی
این یک روش جدید در ماستکتومی پیشگیرانه است. در این روش، برش پوستی زیر پستان داده میشود. بافت پستان برداشته شده ولی پوست پستان و نوک آن در جای خود حفظ میشود.
به دنبال آن بازسازی و ترمیم پستان صورت میگیرد. این روش جای عمل و اسکار کمتری برجای میگذارد ولی نسبت به سایر روشهای ماستکتومی، بافت بیشتری هم از پستان حفظ میشود و در نتیجه احتمال شروع سرطان از بافت باقیمانده بیشتر است.
مطالعات بیشتر روی این تکنیکها باید انجام شوند تا اطمینان حاصل شود که به دنبال آنها سرطان مجدداً عود نمیکند.
4. جراحی انکوپلاستیک
گاهی اوقات بعد جراحی، پستانها از نظر سایز و ظاهر با هم متفاوت میشود. بسیاری از پزشکان با ترکیب جراحی سرطان و پلاستیک آن را برطرف میکنند. به این نوع جراحی ترکیبی انکوپلاستیک (سرطان وجراحی پلاستیک) گفته میشود. این نوع عمل شامل، شکلدهی مجدد پستان همزمان با جراحی حفظ سینه است. همزمان با جراحی روی یک پستان، پستان سمت مقابل از نظر مشابهسازی، تحت جراحی قرار میگیرد. این روش جراحی، بسیار جدید است و تعداد کمیاز پزشکان آن را انجام میدهند. نگرانی اصلی این است که دراین نوع جراحی، بافت سرطانی به جا خواهد ماند یا خیر.
5. جراحی ترمیمی پستان
پیشرفت در زمینه اتصال مجدد عروق خونی (جراحی عروقی) منجر به پیشرفتهایی در جراحی ترمیمی سینه شده است.
تحقیقات نشان میدهند زنانی که از پروتزهای ترمیمی پستان استفاده میکنند، نسبت به گروه کنترل که این جراحی را انجام نمیدهند، ریسک مساوی از نظر ابتلا به بیماریهای سیستم ایمنی دارند. همچنین این پروتزها، ریسک عود و بازگشت سرطان قبلی و یا ایجاد سرطان جدید را افزایش نمیدهند.
رادیوتراپی
پزشکان در حال مقایسه رادیوتراپی با دوزهای روزانه بالاتر ولی در دفعات کمتر، با روش رادیوتراپی استاندارد هستند. مطالعات نشان میدهند که رادیوتراپی با این روش در طی 3 هفته، مشابه درمان استاندارد طی 5 هفته است. سایر مطالعات روی دوزهای بالاتر در مدت زمان کمتر مثلاً یک هفته در حال بررسی هستند.
شیمیدرمانی
شیمیدرمانی با دوز متراکم و فشرده
بعضی مطالعات نشان میدهند که افزایش دفعات تجویز داروی شیمیدرمانی، مثلاً هر دو هفته با همان دوز قبلی، در جلوگیری از عود بیماری نسبت به برنامه عادی (هر 3 هفته) اثر بهتری دارد.
همزمان با این برنامه فشردهدرمانی، از فاکتورهای رشد برای جلوگیری از کاهش سلولهای خونی و نیز عوارض شایع و جدی بیماری استفاده میشوند. بسیاری از پزشکان از این روش استفاده میکنند و مطالعات بسیار کارآزمایی بالینی جهت بررسی نقش این درمان بهعنوان درمان مکمل در حال انجام است.
داروهای جدید شیمیدرمانی
به دلیل اینکه درمان سرطانهای پیشرفته، اغلب دشوار است، محققین به دنبال داروهای بهتر و جدیدتر هستند. در مطالعات جدید، یک دارو، به نام (ixabepilone) شناسایی شده است که باعث کاهش رشد تعداد بسیاری از غدههای پستان میگردد. این درمان حتی در زنانی که قبلاً انواع مختلف داروی شیمیدرمانی مصرف کردهاند هم مؤثر است.
هدفدرمانی
هدفدرمانی، گروهی از داروهای جدید هستند که از طریق اثر روی ژنهای جهش یافته در سرطان اثر میکنند. 2 دسته داروی اصلی در این هدفدرمانی بهکار میروند:
آنتیبادیهای مونوکلونال و هدفدرمانی «ریزمولکول»
آنتیبادی مونوکلونال، نوع خاصی از پروتئین است که توسط سلولهای سیستم ایمنی ساخته میشود. این آنتیبادیها در آزمایشگاه هم قابل ساخت هستند.
2 نوع این داروها، تراستوزوماب (هرسپتین) و لاپاتینیب (تایکرب)، امروزه برای درمان بعضی از انواع سرطان سینه استفاده میشوند. سایر آنتیبادیهای مونوکلونال هم تحت بررسی قرار گرفتهاند.
جلوگیری از ساخت و تولید عروق ریز
برای رشد غده، عروق خونی باید سلولهای سرطانی را تغذیه کنند. بعضی مطالعات نشاندهنده این هستند که انواعی از سرطانهای پستان با تعداد زیاد عروق خونی کوچک و جدید به سرعت تمایل به انتشار در بدن دارند. داروهای جدیدی در حال تولیدند که از طریق جلوگیری از تشکیل عروق خونی جدید، رشد سرطان پستان را متوقف میکنند. بسیاری از این داروها در حال حاضر تحت مطالعه و بررسیاند.
بیفوسفوناتها
داروهایی هستند که برای تقویت، افزایش استحکام و کاهش ریسک شکستگی در استخوانهایی که به علت پخش و انتشار غده، ضعیف و شکننده شدهاند بهکار میروند. مطالعات بسیاری در حال انجاماند تا بررسی کنند آیا بیفوسفوناتها باید بهعنوان قسمتی از درمان استاندارد در سرطانهای سینه ابتدایی استفاده شوند یا خیر.
ویتامین D
مطالعات اخیر نشان میدهند، در زنانی با مراحل اولیه سرطان سینه که سطح ویتامین D پایینی دارند، احتمال بازگشت و عود سرطان در یک نقطه دوردست بدن بالاتر است و پیش آگهی بیماری بدتری دارند. مطالعات بیشتری برای اثبات این فرضیه باید انجام شود و هنوز مشخص نیست که مصرف مکملهای حاوی ویتامین D کمککنندهاند یا خیر.
شما باید با پزشکتان صحبت کنید و سطح ویتامین D خود را بررسی کنید تا ببینید در محدوده طبیعی قرار دارد یا خیر.
پیشگیری از سرطان پستان
Breast Cancer Prevention
پیشگیری چیست؟
پیشگیری از سرطان مقولهای است جهت کاهش خطر ابتلا به سرطان؛ با پیشگیری از سرطان، تعداد موارد جدید سرطان در جامعه کاهش مییابد و امید میرود که این کار، میزان مرگ و میر ناشی از سرطان را نیز کاهش دهد.
برای پیشگیری از شروع سرطانهای جدید، دانشمندان عوامل خطرزا و عوامل محافظ را بررسی میکنند. به هرچیزی که احتمال ابتلا به سرطان را افزایش دهد، عامل خطرزا و به هر چیزی که احتمال ابتلا به سرطان را کاهش دهد، عامل محافظ میگویند. از برخی عوامل خطرزای سرطان میتوان جلوگیری کرد ولی از بسیاری هم نمیتوان اجتناب کرد؛ مثلاًً، سیگار و برخی ژنهای وراثتی خاص، هر دو عامل خطرزای برخی انواع سرطان هستند، ولی تنها از کشیدن سیگار میتوان اجتناب کرد. تمرینهای ورزشی منظم و برنامۀ غذایی سالم عوامل محافظ در برابر برخی انواع سرطان هستند. اجتناب از عوامل خطرزا و افزایش استفاده از عوامل محافظ ممکن است خطر را کاهش دهد ولی به این معنی نیست که احتمال بروز سرطان کاملاً منتفی شده است.
راههای متعدد جهت پیشگیری از سرطان در دست مطالعه و بررسی است، از جمله:
- تغییر در شیوۀ زندگی یا عادتهای غذایی
- اجتناب از عواملی که به سرطان منجر میشوند
- استفاده از دارو برای درمان شرایط پیش سرطانی یا برای جلوگیری از شروع سرطان
اطلاعات عمومی دربارۀ سرطان پستان
نکتههای کلیدی این قسمت
|
سرطان پستان بیماریی است ناشی از تشکیل سلولهای سرطانی بدخیم در بافت پستان.
پستان از مجرا و لوب تشکیل شده است. هر پستان 15 تا 20 قسمت به نام لوب دارد که هر کدام قسمتیهای کوچکتر زیادی به نام لوبول دارند. هر لوبول به تعداد زیادی حفرۀ کوچک که شیر تولید میکنند، منتهی میشود. لوبها، لوبولها و حفرههای کوچک را لولههای نازکی به نام مجاری شیری به هم متصل میکنند.
ساختار پستان، غدد و عروق لنفاوی
هر پستان رگهای خونی و عروق لنفاوی نیز دارد. عروق لنفی گذرگاه مایعی تقریباً بیرنگ به نام لنف است. عروق لنفی به اندامهایی بهنام غدد لنفاوی میرسند. غدد لنفاوی ساختارهای لوبیا شکلی هستند که در سراسر بدن یافت میشوند. آنها لنف را تصفیه و گلبولهای سفید را که با عفونت و بیماری میجنگند، ذخیره میکنند. دستههایی از غدد لنفاوی نزدیک پستان در آگزیلا (زیر بغل)، بالای استخوان ترقوه و در قفسۀ سینه وجود دارند.
سرطان پستان شایعترین سرطان زنان در کشور است
زنان در ایران، بیشتر از هر نوع دیگری از سرطان، به سرطان پستان مبتلا میشوند. تعداد موارد جدید در طول سیسال گذشته، سالانه افزایش یافته است.
سرطان پستان از علل شایع مرگ و میر ناشی از سرطان در ایران است. سرطان پستان در مردان هم بروز میکند، ولی تعداد آن، ناچیز است.
شناسایی و درمان زودهنگام سرطان پستان معمولاً از مرگ و میر جلوگیری میکند. در مواردی از آزمایشهای غربالگری جهت شناسایی سرطان استفاده میکنند. خلاصه غربالگری سرطان پستان را برای اطلاعات بیشتر مطالعه کنید.
پیشگیری از سرطان پستان
نکتههای کلیدی این بخش
این عوامل خطرزا (ریسک فاکتورها)، خطر ابتلا به سرطان پستان را افزایش میدهند:
این عوامل محافظ، خطر ابتلا به سرطان پستان را کاهش میدهند:
ثابت شده است که این موارد عوامل خطرزا برای سرطان پستان نیستند، یا تأثیرشان بر خطر ابتلا به سرطان پستان ناشناخته است:
پژوهشهای بالینی پیشگیری از سرطان جهت مطالعه راههای پیشگیری از سرطان، انجام میشوند. شیوههای جدید برای پیشگیری از سرطان پستان ، از طریق پژوهشهای بالینی در دست مطالعه و بررسی است. |
اجتناب از عوامل خطرزا و افزایش عوامل محافظ به پیشگیری از سرطان کمک میکند.
اجتناب از عوامل خطرزای سرطان از قبیل سیگار، اضافه وزن، انجام تمرینات ورزشی و کاهش وزن، به پیشگیری از سرطانهای معینی کمک میکند. افزایش عوامل محافظ مثل ترک سیگار، برنامۀ غذایی سالم و ورزش هم گاهی از برخی سرطانها پیشگیری میکند. با پزشک یا مشاوران درمانی در مورد چگونگی کاهش خطر سرطان مشورت کنید.
این عوامل خطرزا خطر ابتلا به سرطان پستان را افزایش میدهند:
استروژن (درونزا)
استروژن درونزا هورمونی است که بدن آن را میسازد. این هورمون به رشد و نگهداری ویژگیهای جنسی زنانۀ بدن کمک میکند. در معرض استروژن بودن برای مدت زمان طولانی، موجب افزایش خطر ابتلا به سرطان پستان میشود. سطح استروژن در سالهایی که یک زن قاعده میشود، در بالاترین میزان است و شاید به این دلیل، در معرض استروژن بیش از حد قرار بگیرد:
- پریود (قاعدگی) زود هنگام: شروع دوران قاعدگی در سنین یازده سالگی یا زودتر، تعداد سالهایی را که بافت پستان در معرض استروژن است، افزایش میدهد.
- یائسگی دیرهنگام: هرچه زن سالهای بیشتری قاعده شود، بافت پستان او مدت زمان بیشتری در معرض استروژن قرار میگیرد.
- بارداری دیرهنگام یا باردار نشدن: از آنجا که سطح استروژن در دوران بارداری کاهش مییابد، بافت پستان در زنانی که پس از سی و پنج سالگی برای اولین بار باردار میشوند یا کسانی که هرگز باردار نمیشوند، بیشتر در معرض استروژن قرار میگیرد.
هورموندرمانی / هورموندرمانی جایگزین
به هورمونهایی که خارج از بدن، در آزمایشگاه میسازند ، هورمونهای برونزا میگویند. استروژن و پروژستین و یا هر دو را ممکن است بهجای استروژنی که دیگر تخمدانهای زنان یائسه تولید نمیکنند و یا برای زنانی که تخمدانهای آنها را برداشتهاند، تجویز کنند. به این درمان، هورموندرمانی جایگزین (HRT) و یا هورموندرمانی (HT) میگویند و به این شیوهها تجویز میشود:
- ترکیب HRT/HT، که ترکیب استروژن با پروژسترون یا پروژستین است. این نوع HRT/HT، خطر گسترش سرطان پستان را افزایش میدهد.
- درمان استروژنی را به تنهایی، معمولاً برای زنانی که سابقۀ رحمبرداری داشتهاند، تجویز میکنند. اینکه این نوع HRT/HT خطر ابتلا به سرطان پستان را افزایش میدهد یا نمیدهد، هنوز ناشناخته است.
قرار گرفتن در معرض پرتو
پرتودرمانی قفسۀ سینه جهت درمان برخی سرطانها، پس از گذشت ده سال از شروع درمان و تا پایان زندگی، خطر ابتلا به سرطان پستان را افزایش میدهد. خطر ابتلا به سرطان پستان به میزان پرتودرمانی و سن بیمار بستگی دارد. چنانچه پرتودرمانی در دوران بلوغ انجام شود، خطر ابتلا به سرطان پستان در بیشترین سطح خواهد بود. مثلاً، پرتودرمانی برای درمان بیماری هوچکین تا سن 16 سالگی ـ بهویژه پرتودرمانی گردن و قفسه سینه ـ خطر ابتلا به سرطان پستان را افزایش میدهد.
بهنظر نمیرسد که پرتودرمانی جهت درمان سرطان در یک پستان، موجب افزایش خطر ابتلا به سرطان در پستان دیگر شود.
قرارگرفتن در معرض پرتو ـ هنگام تهیۀ عکس قفسۀ سینه با اشعۀ ایکس ـ خطر ابتلا به سرطان پستان را در زنانی که درنتیجۀ تغییرات وراثتی در ژنهایBrca-1 و Brca-2 در معرض خطر ابتلا به این سرطان هستند، افزایش میدهد. بهویژه، اگر در سنین قبل از 20 سالگی در معرض اشعۀ ایکس قرار گرفته باشند.
چاقی
چاقی خطر ابتلا به سرطان پستان را در زنان یائسهای که هورموندرمانی نشدهاند، افزایش میدهد.
الکل
مصرف الکل خطر ابتلا به سرطان پستان را افزایش میدهد. هرچه میزان الکل مصرفی بیشتر باشد، میزان خطر ابتلا افزایش مییابد.
خطرهای وراثتی
زنانی که تغییرات مشخص وراثتی در ژنهای Brca-2 , Brca-1 دارند، بیشتر در معرض خطر ابتلا به سرطان پستان در سنین پایینتر هستند.
این عوامل محافظ خطر ابتلا به سرطان پستان را کاهش میدهند:
ورزش
ورزش به مدت 4 ساعت یا بیشتر در هفته سطح هورمون را کاهش میدهد و به کاهش خطر ابتلا به سرطان پستان کمک میکند. تأثیر ورزش بر کاهش خطر ابتلا به این سرطان در زنان کم وزن، متعادل، یا زنانی که در دوران پیش یائسگی هستند، ممکن است بیشتر باشد. باید مراقب نوع ورزش باشید، زیرا در ورزش کردن، خطر آسیب دیدگی استخوان و عضلات وجود دارد.
استروژن (کمتر در معرض آن قرار گرفتن)
کاهش مدت زمانی که یک زن در معرض استروژن قرار میگیرد، به پیشگیری از سرطان پستان کمک کند. قرار گرفتن در معرض استروژن از این راهها کاهش مییابد:
- بارداری: سطح استروژن در دوران بارداری پایینتر است. بهنظر میرسد خطر ابتلا به سرطان پستان در زنان، اگر اولین بارداری کامل آنها پیش از 20 سالگی باشد، کاهش مییابد.
- شیردهی: سطح استروژن در دوران شیردهی پایین میماند.
- برداشتن تخمدان: میزان استروژن تولیدی بدن با برداشتن یک و یا هر دو تخمدان که استروژن تولید میکنند، به نسبت زیادی کاهش مییابد. همچنین، داروهایی تجویز میشود که میزان استروژن تولیدی تخمدانها را کاهش میدهند.
- قاعدگی دیرهنگام: شروع دوران قاعدگی در سن 14 سالگی یا دیرتر، تعداد سالهایی را که بافت پستان در معرض استروژن قرار میگیرد، کاهش میدهد.
- یائسگی زود هنگام: هر چه دوران قاعدگی کوتاهتر باشد ، بافت پستان کمتر در معرض استروژن است.
تعدیل کنندههای اختصاصی گیرندههای استروژن
تعدیلکنندههای اختصاصی گیرندههای استروژن (Serms) داروهایی هستند که همانند استروژن عمل میکنند ولی از تأثیر آن بر بافتهای دیگر بدن جلوگیری میکنند. تاموکسیفن نوعی Serms است که به خانوادۀ داروهایی معروف به ضد استروژن (آنتی استروژن) تعلق دارد. آنتی استروژنها از تأثیر هورمون استروژن بر بدن جلوگیری میکنند. تاموکسیفن خطر ابتلا به سرطان پستان را در زنانی که زیاد در معرض خطر هستند، کاهش میدهد. این خطر تا چند سال پس از توقف درمان دارویی، باقی میماند.
مصرف تاموکسیفن، خطر ابتلا به موارد پیچیدۀ دیگری را از قبیل سرطان اندومتر، سکته، آب مروارید و لخته شدن خون، بهویژه در ریهها و ساقها، افزایش میدهد. خطر ابتلا به این موارد با افزایش سن، بیشتر میشود. زنان زیر50 سال که در معرض خطر بالای سرطان پستان هستند، بیشترین فایده را از مصرف تاموکسیفن میبرند. با پزشک خود دربارۀ فواید و خطرهای استفاده از این دارو مشورت کنید.
رالوکسیفن، Serm دیگری است که به پیشگیری از سرطان پستان کمک میکند؛ در زنان یائسهای که پوکی استخوان (کاهش تراکم استخوان) دارند، رالوکسیفن خطر ابتلا به سرطان پستان را در کسانی که در معرض خطر کم یا زیاد آن هستند، کاهش میدهد. این موضوع که آیا رالوکسیفن در زنانیکه پوکی استخوان ندارند، نیز تأثیری مشابه دارد یا نه، هنوز ناشناخته است. همانند تاموکسیفن، رالوکسیفن نیز خطر لخته شدن خون ـ بهویژه در ششها و ساقها ـ را افزایش میدهد ولی بهنظر نمیرسد که به افزایش خطر ابتلا به سرطان آندومتریوز منجر شود.
Sermهای دیگر در پژوهشهای بالینی در دست بررسی است.
مهار کنندههای آروماتاز
مهارکنندههای آروماتاز خطر ابتلا به یک سرطان پستان دیگر را در زنان یائسهای که سابقاً این بیماری را داشتهاند، کاهش میدهد. مصرف مهارکنندههای آروماتاز در زنان یائسه، میزان استروژن تولیدی بدن را کاهش میدهد.
پیش از یائسگی، استروژن در تخمدانها و بافتهای دیگر بدن زنان از قبیل مغز، بافت چربی و پوست تولید میشود.
پس از یائسگی، تولید استروژن در تخمدانها متوقف میشود ولی در بافتهای دیگر ادامه مییابد. مهارکنندههای آروماتاز، عمل آنزیمی بهنام آروماتاز را متوقف میکند که بدن از آن برای تولید استروژن استفاده میکند. زیانهای احتمالی مصرف مهارکنندههای آروماتاز پوکی استخوان و عوارضی بر عملکرد مغز (مثل صحبت کردن، یادگیری و حافظه) را در بر میگیرد.
پستانبرداری پیشگیرانه
برخی زنان که زیاد در معرض خطر ابتلا به سرطان پستان هستند، پستانبرداری پیشگیرانه را انتخاب میکنند (برداشتن هر دو پستان زمانی که نشانی از سرطان ندارند). خطر ابتلا به سرطان پستان در این زنان کاهش مییابد. به هرحال، مشورت و ارزیابی خطر سرطان در همۀ گزینهها، پیش از اتخاذ تصمیم برای پیشگیری، بسیار مهم است. در برخی زنان، پستانبرداری پیشگیرانه به اضطراب، افسردگی و نگرانی در مورد ظاهر بدن میانجامد.
اووفورکتومی پیشگیرانه
برخی زنان که زیاد در معرض خطر ابتلا به سرطان پستان هستند، اووفورکتومی جلوگیری کننده را انتخاب میکنند (برداشتن هر دو تخمدان زمانی که هیچ علائمی از سرطان ندارند). این کار به کاهش استروژن تولیدی بدن و کاهش خطر ابتلا به سرطان پستان منجر میشود. به هرحال، مشورت و ارزیابی خطر سرطان پیش از اتخاذ تصمیم بسیار مهم است. کاهش ناگهانی سطح استروژن گاه موجب بروز نشانههای یائسگی مثل گر گرفتگی، مشکلات در خوابیدن، اضطراب و افسردگی میشود. عوارض طولانی مدت آن کاهش میل جنسی، خشکی واژن و کاهش تراکم استخوان است. این نشانهها در زنان بسیار متنوع است.
فنرتینید Fenretinide
Fenretinide نوعی ویتامین A به نام رتینوئید Retinoid است. Fenretinide پیش از دوران یائسگی در زنانی که سابقۀ ابتلا به سرطان پستان دارند، خطر ابتلا مجدد به سرطان را کاهش میدهد. استفادۀ زیاد از Fenretinide ممکن است به شب کوری و اختلالات پوستی منجر شود. زنان بهتر است در زمان بارداری از مصرف دارو اجتناب کنند زیرا به جنین در حال رشد آسیب میرساند.
ثابت شده است که این موارد عامل خطرزای سرطان پستان نیستند یا به عبارت دیگر تأثیرشان بر خطر ابتلا به سرطان پستان ثابت نشده است:
- سقط جنین
- بهنظر نمیرسد سقط جنین ارتباطی با سرطان پستان داشته باشد.
- قرصهای ضد بارداری
استفاده از داروهای ضد بارداری خوراکی (قرصها) خطر ابتلا به سرطان پستان را اندکی افزایش میدهد. این خطر، در طول زمان کاهش مییابد. شایعترین قرصهای ضد بارداری مصرفی، حاوی استروژن هستند.
داروهای ضد بارداری که فقط پروژستین دارند و تزریق یا کاشته میشوند، ظاهراً خطر ابتلا به سرطان پستان را افزایش نمیدهند.
شرایط محیطی
در مطالعات هنوز ثابت نشده است که قرار گرفتن در معرض مواد خاص در محیط (مثل مواد شیمیایی، فلزات، گرد و غبار و آلودگی) خطر ابتلا به سرطان پستان را افزایش دهد.
برنامۀ غذایی
برنامۀ غذایی بهعنوان عامل خطرزای سرطان در دست مطالعه و بررسی است. هنوز ثابت نشده است که برنامۀ غذایی کم چربی یا مصرف میوه و سبزی زیاد از سرطان پستان پیشگیری کند.
سیگار کشیدن یا در معرض دود سیگار قرار گرفتن
اینکه سیگار کشیدن یا در معرض دود سیگار قرار گرفتن (استنشاق دود سیگار دیگران) خطر سرطان پستان را افزایش میدهد، هنوز ثابت نشده است.
استاتینها
هیچ مطالعهای نشان نداده است که مصرف استاتینها (داروهای کاهشدهندۀ کلسترول) بر خطر ابتلا به سرطان پستان تأثیر دارد.
از پژوهشهای بالینی پیشگیری از سرطان، بررسی روشهای پیشگیری از سرطان، استفاده میشود.
پژوهشهای بالینی پیشگیری از سرطان برای مطالعة شیوههای کاهش خطر انواع مشخصی از سرطان، مورد استفاده قرار میگیرند. برخی پژوهشهای بالینی پیشگیری از سرطان را بر افراد سالمی که سرطان ندارند ولی زیاد در معرض خطر ابتلا هستند، انجام میدهند. برخی دیگر از این پژوهشها را بر افرادی که سرطان داشتهاند و در فکر پیشگیری از سرطانی دیگر مشابه همان نوع، یا کاهش احتمال ابتلا به نوع جدیدی از سرطان هستند، انجام میدهند. پژوهشهای دیگر با داوطلبان سالمیکه هیچ گونه خطر فاکتوری برای سرطان ندارند، انجام میشود.
هدف از برخی پژوهشهای بالینی پیشگیری سرطان این است که آیا اعمالی که بعضی مردم انجام میدهند از سرطان پیشگیری میکند یا نمیکند. این کارها شامل ورزش بیشتر یا ترک سیگار یا مصرف داروهای خاص، ویتامینها، مواد معدنی یا بعضی مواد غذایی است.
شیوههای تازهای برای پیشگیری از سرطان پستان در پژوهشهای بالینی در دست مطالعه و بررسی است.
پستانبرداری پیشگیرانه (پرسش و پاسخ)
Preventive Mastectomy: Questions And Answers
نکتههای کلیدی
|
1. پستانبرداری پیشگیرانه چیست و از چه نوع روشهایی در این نوع جراحی استفاده میشود؟
پستانبرداری پیشگیرانه (پستانبرداری پروفیلاکتیک یا کاهشدهندۀ خطر
نیز نامیده میشود.) نوعی جراحی است که برای برداشتن یک یا هر دو پستان در
تلاش برای پیشگیری یا کاهش خطر سرطان پستان انجام میشود.
پستانبرداری
پیشگیرانه به یکی از دو روش اصلی زیر انجام میشود: پستانبرداری کلی و
پستانبرداری زیرجلدی. در پستانبرداری کلی، پزشک کل پستان و نوک پستان را
خارج میکند. در پستانبرداری زیرجلدی، پزشک بافت پستان را برمیدارد ولی
نوک پستان را دست نخورده باقی میگذارد. پزشکان اغلب پستانبرداری کلی را
توصیه میکنند زیرا در آن، نسبت به پستانبرداری زیرجلدی، مقدار بیشتری از
بافت برداشته میشود. پستانبرداری کلی محافظت بیشتری در برابر ایجاد سرطان در هر نوع بافت پستانی باقیمانده بهوجود میآورد.
2. چرا یک زن باید به انجام پستانبرداری پیشگیرانه فکر کند؟
زنانی که در معرض خطر بالای ابتلا به سرطان پستان هستند، ممکن است به پستانبرداری پیشگیرانه بهعنوان راهی برای کاهش خطر این بیماری فکر کنند.
بعضی عوامل که امکان ایجاد سرطان پستان را افزایش میدهند، شامل این موارد است:
- سرطان پستان قبلی: زنی که در یک پستان، سرطان داشته است، احتمال بیشتری برای ایجاد سرطان در پستان دیگرش وجود دارد. گاهی، چنین زنانی برای کاهش احتمال ایجاد سرطان پستان جدید دربارۀ پستانبرداری پیشگیرانه فکر میکنند.
- پیشینۀ خانوادگی سرطان پستان: پستانبرداری پیشگیرانه ممکن است انتخابی برای زنانی باشد که مادر، خواهر یا دختر آنها سرطان پستان داشته است، به ویژه، اگر سرطان آنها قبل از 50 سالگی تشخیص داده شده باشد. اگر چندین عضو خانواده سرطان تخمدان یا پستان داشته باشند، خطر ایجاد سرطان پستان در آن زن ممکن است بالاتر هم باشد.
- سرطان پستان به علت تغییر ژنی: در زنی که تغییرات یا جهشها در ژنهای معینی که احتمال سرطان پستان را افزایش میدهند، مثبت است، ممکن است به پستانبرداری پیشگیرانه فکر کند (مثل ژنهای BRCA-1 یا BRCA-2)
- کارسینوم لوبولار درجا (In Situ): گاهی پستانبرداری پیشگیرانه برای زنی با کارسینوم لوبولار محدود به نقطۀ بروز در نظر گرفته میشود. این وضعیت احتمال ایجاد سرطان در پستان دیگر را افزایش میدهد.
- میکروکلسیفیکاسیونهای نامشخص و منتشر پستان و پستانهای متراکم: ممکن است، پستانبرداری پیشگیرانه بهندرت برای زنی که میکروکلسیفیکاسیونهای نامشخص و منتشر پستانی (رسوبات ریز کلسیم در پستان) دارد یا زنی که بافت پستانش خیلی متراکم است، در نظر گرفته شود.
بافت متراکم پستان با افزایش خطر سرطان پستان در ارتباط است و تشخیص اختلالهای پستان را هم مشکل میکند. نمونهبرداریهای متعدد که برای تشخیص اختلالها در پستانهای متراکم لازم است، موجب ایجاد جای زخم و آزمایشهای پیچیدهتر بافت پستان، چه با آزمایشهای فیزیکی و چه با ماموگرافی میشوند.
- پرتودرمانی: زنی که پیش از 30 سالگی تحت پرتودرمانی سینه (شامل پستانها هم میشود) قرار گرفته باشد، در معرض افزایش خطر ایجاد سرطان پستان در سراسر زندگی خود است. این شامل زنانی میشود که لنفوم هوچکین در آنها درمان شده است.
سرطان پستان (با یا بدون پستانبرداری)، روشهای جراحی و عوارض پنهانی صحبت کند. زنان با هم متفاوتند، بنابراین، پستانبرداری پیشگیرانه باید براساس زمینۀ عوامل خطرزای (ریسک فاکتورهای) منحصر بهفرد هر زن و میزان نگرانی او در نظر گرفته شود.
3. پستانبرداری پیشگیرانه در پیشگیری یا کاهش خطر سرطان پستان تا چه حد مؤثر است؟
اطلاعات موجود حاکیست که پستانبرداری پیشگیرانه احتمالاً موجب کاهش قابل توجه (حدود 90 درصد) احتمال ایجاد سرطان پستان در زنانی با خطر بالا و متوسط میشود. گرچه، هیچکس نمیتواند مطمئن باشد که این روش یک زن را از سرطان پستان نجات میدهد. سرطان پستان در قفسة سینه پخش شده است و گاهی در زیر بغل و بالای استخوان جناغ و در قسمت پایینی شکم یافت میشود. از آنجا که برداشت همة بافتهای پستان برای جراح غیرممکن است، سرطان پستان همچنان میتواند در همان مقدار باقیماندۀ جزئی از بافت گسترش یابد.
4. زیانهای احتمالی پستانبرداری پیشگیرانه چیست؟
مثل هر جراحی دیگر، مشکلاتی از قبیل خونریزی یا عفونت ممکن است رخ دهد. پستانبرداری پیشگیرانه برگشتناپذیر است و میتواند به علت ایجاد تغییر در شکل بدن و از بین رفتن عملکرد طبیعی پستان، تأثیرات روانی هم بر فرد داشته باشد. زن باید دربارة احساساتش دربارة پستانبرداری و نیز جایگزینهای جراحی با درمانگر خود مشورت کند. بعضی زنان برای کمک به تصمیمگیری از نظر پزشکی دوم کمک میگیرند.
5. آیا جایگزینهایی برای جراحی به منظور جلوگیری یا کاهش خطر سرطان پستان وجود دارد؟
پزشکان همیشه با مؤثرترین راهها برای کنترل مراقبت از زنانی که پیشینۀ خانوادگی محکم و یا سایر عوامل خطرزای (ریسک فاکتورهای) سرطان پستان را دارند، موافق نیستند. بعضی پزشکان ممکن است بررسی خیلی نزدیک (ماموگرامهای دورهای، معاینه منظم، شامل پژوهش بالینی سرطان که توسط درمانگر انجام میشود، و معاینۀ شخصی ماهانۀ پستان) را توصیه کنند که امکان شناسایی سرطان پستان در مرحله ابتدایی را افزایش میدهد. بعضی پزشکان ممکن است پستانبرداری پیشگیرانه را توصیه کنند، در حالیکه سایرین ممکن است تاموکسیفن یا رالوکسیفن را تجویز کنند. اینها داروهایی هستند که در کاهش احتمال ابتلا به سرطان پستان در زنان دارای خطر بالای بیماری مؤثرند. (اطلاعات بیشتر دربارۀ تاموکسیفن و رالوکسیفن در مقالههای" تاموکسیفن: پرسش و پاسخ " و " تاموکسیفن و رالوکسیفن STAR: پرسش و پاسخ " یافت میشوند.)
پزشکان ممکن است زنان در معرض خطر بالا را تشویق کنند که مصرف الکل را محدود کنند، رژیم کمچربی داشته باشند، در وزرشهای منظم شرکت کنند و از کاربرد هورمونهای یائسگی خودداری کنند.
گرچه این توصیهها در مورد روش زندگی معنا دارند و جزئی از راههای کلی سلامت در زندگیاند، هنوز شواهد قانعکننده و مشخصی وجود ندارد که این توصیهها بهطور خاص خطر ایجاد سرطان پستان را کاهش میدهند.
6. بازسازی پستان چیست؟
بازسازی پستان نوعی جراحی پلاستیک است که در آن شکل پستان دوباره ساخته میشود. بسیاری از زنانی که تحت جراحی پستانبرداری پیشگیرانه قرار میگیرند، چه در زمان جراحی و چه پس از آن، برای انجام بازسازی پستان هم تصمیم میگیرند.
قبل از انجام بازسازی پستان، جراح پلاستیک به دقت پستان را آزمایش میکند و دربارۀ گزینههای بازسازی گفتوگو میکند. در نوعی روش بازسازی، جراح یک ایمپلنت (کاشت - وسیلۀ بالون مانندی که با سالین یا سیلیکون پر میشود ) را زیر پوست و ماهیچههای قفسة سینه وارد میکند. در روش دیگر که بازسازی توسط سایر بافتها نامیده میشود، پزشک از پوست، چربی و ماهیچه شکم، پشت یا باسن زن برای ایجاد شکل پستان استفاده میکند. جراح دربارۀ هر نوع محدودیت در ورزش یا حرکت بازو که ممکن است در نتیجه این عمل ایجاد شود، با مریض صحبت میکند.
7. چه نوع مراقبت پیگیرانه بعد از جراحی بازسازی لازم میشود؟
زنانی که جراحی بازسازی انجام میدهند، برای شناسایی و درمان مشکلاتی از قبیل عفونت، حرکت ایمپلنت (کاشت) یا انقباض (تشکیل پوستۀ فیبری سخت یا بافت جوشگاه اطراف ایمپلنت (کاشت) که به علت واکنش بدن نسبت به ایمپلنت (کاشت) ایجاد شده است) به دقت بررسی میشوند.
زنانی که تحت جراحی بازسازی توسط سایر بافتها قرار میگیرند، ممکن است بخواهند دربارۀ فیزیوتراپی از جراح خود سؤال کنند. این نوع درمان میتواند به آنها کمک کند تا با محدودیتهای ورزشی و فعالیتی بعد از جراحی سازگار شوند. غربالگری عادی برای سرطان پستان هم جزئی از پیگیری پس از جراحی است زیرا خطر سرطان نمیتواند کاملاً حذف شود. وقتی زنان دارای ایمپلنت (کاشت) پستانی ماموگرام انجام میدهند، باید دربارۀ آن با تکنسین رادیولوژی صحبت کنند. ممکن است روشهای خاصی برای بهبود دقت ماموگرام یا پیشگیری از ایمپلنت لازم باشد. اگرچه، زنانی که جراحی بازسازی روی هر دو پستان انجام دادهاند، باید از پزشک خود سؤال کنند که آیا هنوز ماموگرامی الزامی است یا نه.
آزمایش ژنتیکی BRCA1 و BRCA2 (تصمیم با خودتان است)
1. BRCA1 و BRCA2 چیستند؟
سالانه بیش از 192000 زن در آمریکا مبتلا به سرطان
پستان میشوند. حدوداً 5 تا 10درصد این زنان، به شکل ارثی به این بیماری
مبتلا میشوند. تغییراتی به نام دگرگونی یا جهش در برخی ژنها موجب
میشود تا برخی زنان نسبت به سرطان پستان و دیگر گونههای سرطان مستعدتر شوند. تغییرات ارثی در ژنهای BRCA1 و BRCA2 (نام اختصاری برای سرطان پستان 1 و سرطان پستان 2) در بسیاری از مبتلایان به سرطانهای پستان و تخمدان وجود داشته است. پژوهشگران به دنبال ژنهای دیگری میگردند که خطر ابتلا به سرطان را در زنان افزایش میدهند.
احتمال اینکه سرطان پستان و یا تخمدان مربوط به ژنهای BRCA1 و BRCA2 باشد، در خانوادههایی که پیشینة چندین مورد ابتلا به سرطان پستان دارند یا موارد ابتلا به هر دو سرطانهای پستان و تخمدان را دارند یا یک یا چند عضو در خانواده مبتلا به دو نوع سرطان اولیه (تومورهای اصلی در قسمتهای مختلف بدن) دارند و یا از نژاد یهودی اشک نازی (Ashkenazi) هستند، از بقیه بیشتر است.
2. چگونه تغییرات BRCA1 و BRCA2 خطر ابتلای یک فرد به سرطان را بیشتر میکنند؟
در صورتیکه زنی وارث ژن دگرگون شدة BRCA1 یا BRCA2 باشد، احتمال ابتلای وی به سرطان پستان و یا تخمدان، در طول زندگیاش بهشدت افزایش مییابد. زنانی که به شکل ارثی یکی از این ژنهایشان جهش یافته باشد، خطر ابتلایشان به سرطانهای پستان و تخمدان در سنین جوانی (پیش از یائسگی) بیشتر میشود، و اغلب چند تن از بستگان نزدیکشان نیز به این بیماریها دچار هستند. خطر ابتلای این زنان به سرطان رودة بزرگ نیز افزایش مییابد.
خطر ابتلا به سرطانهای پستان و پروستات در مردانی هم که ژن جهشیافتة BRCA1یا BRCA2 داشته باشند افزایش مییابد (بهخصوص اگر جهش در BRCA2 اتفاق افتاده باشد). در برخی از مردان و زنان جهش در ژن BRCA2 با افزایش خطر ابتلا به لنفوم (Lymphoma)، ملانوم (Melanoma) و سرطانهای لوزالمعده، کیسة صفرا، مجرای صفراوی (Bile Duct) و معده همراه بوده است.
بنابر برآوردهای مربوط بهمیزان خطر ابتلا به سرطان در طول زندگی، در حدود 13/2% (132 نفر از بین 1000 نفر) از زنان عادی مبتلا به سرطان پستان میشوند، در حالیکه این برآورد برای زنان که ژن جهشیافتة BRCA1 وBRCA2 دارند در حدود 36 تا 85 درصد (850-360 نفر از بین 1000 نفر) بوده است. به عبارت دیگر، زنانی که ژن جهشیافته BRCA1 وBRCA2 دارند، 3 تا 7 برابر بیشتر از زنانی که فاقد این ژنها هستند دچار سرطان پستان میشوند. برآوردهای ابتلا به سرطان تخمدان در طول زندگی زنان عادی نشان میدهد که 1/7% (17 نفر از 1000 نفر) از آنها به سرطان تخمدان مبتلا میشوند، در حالیکه این برآورد در زنانی که ژن جهشیافتة BRCA1 یا BRCA2 دارند، 16 تا 60 درصد(600-160 نفر از 1000 نفر) است.
هنوز از مطالعات بلندمدت بر روی زنان عادی اطلاعاتی در دست نیست تا بتوان زنانی را که ژن جهشیافتة BRCA1 و BRCA2 دارند با زنانی که این ژنهایشان طبیعی است مقایسه کرد. بنابراین اعداد ذکر شده تنها برآوردی از این مقایسهها هستند و امکان دارد با افزایش اطلاعات و مطالعات در این زمینه تغییر کنند.
برخی از شواهد نشان میدهند که الگوی سرطان میان افرادی که ژن جهشیافتة BRCA1 دارند و افرادی که ژن جهشیافتة BRCA2 دارند؛ و حتی میان افرادی که تغییرات متفاوت در یکی از این ژنها دارند، تفاوتی جزئی وجود دارد. مثلاً، نتیجة یک بررسی نشان داد که تغییر در قسمت خاصی از ژن BRCA2 بیشتر از باقی قسمتهای این ژن، موجب افزایش خطر ابتلا به سرطان تخمدان در زنان، و کاهش خطر ابتلا به سرطان پروستات در مردان میشود.
بیشتر پژوهشهای مربوط به BRCA1 و BRCA2 بر خانوادههای بزرگی انجام شده است که تعداد زیادی از اعضای آنها مبتلا به سرطان بودهاند. برآوردهای مربوط به خطر ابتلا به سرطانهای پستان و تخمدان ناشی از دگرگونی در BRCA1 و BRCA2 براساس مطالعات انجام گرفته بر این خانوادهها انجام شده است. از آنجاکه اعضای خانوادهها ژنها و همینطور محیط زندگی مشترکی دارند، احتمال دارد که تعداد زیاد ابتلا به سرطان در این خانوادهها ناشی از عوامل ژنتیکی و محیطی دیگر باشد. بنابراین، معیار برآوردهای میزان خطر براساس خانوادههایی که تعداد زیادی از اعضایشان مبتلا به سرطان هستند، احتمالاً به طور دقیق نمایانگر میزان خطر ابتلا به سرطان در مردم عادی نیست.
3. آیا در میان گروهها و نژادهای مختلف مردم، جهشهای خاصی در BRCA1و BRCA2 رایجتر است؟
جهشهای خاص در ژنهای گروههای نژادی مختلف شناسایی شده است. مثلاً، پژوهشگران در مطالعاتشان بر افرادی که نژاد یهودی اشکنازی دارند، به این نتیجه رسیده اند که در حدود 2/3% (23نفر از 1000 نفر) ژن جهشیافتة BRCA1 یا BRCA2 دارند. این رقم حدود 5 برابر بیشتر از مردم عادی است. مشخص شده است در میان افرادی از نژاد اشکنازی که دچار تغییر در BRCA1 و BRCA2 هستند، سه گونة خاص جهش رایجتر است، دو نوع جهش در ژن BRCA1 و یک جهش در ژن BRCA2. هنوز مشخص نیست که تعداد بیشتر این جهشها در این نژاد دلیل افزایش خطر سرطان پستان در اقوام یهودی نسبت به دیگر اقوام باشد. دیگر نژادها و اقوام جغرافیایی مانند نژاد نروژی، هلندی و مردم ایسلند نیز دچار برخی جهشهای خاص در BRCA1 و BRCA2 هستند. این اطلاعات دربارة تفاوتهای ژنتیکی میان نژادهای مختلف به مراقبین بهداشتی در تعیین مناسبترین آزمایش ژنتیک کمک میکند.
4. نتیجة مثبت BRCA1 یا BRCA2 به چه معناست؟
در خانوادهای با پیشینة ابتلا به سرطان پستان و یا تخمدان، ارزندهترین اطلاعات را میتوان با انجام آزمایش، ابتدا بر روی فردی که مبتلا به سرطان است، بهدست آورد. اگر مشخص شد که آن فرد ژن جهشیافتة BRCA1 یا BRCA2 دارد، آن دگرگونی خاص را «جهش شناختهشده» مینامند. سپس میتوان اعضای دیگر خانواده را آزمایش کرد تا مشخص شود که آیا آنها هم حامل همان جهش خاص هستند یا خیر. نتیجة مثبت آزمون حاکی از این است که آن فرد جهش شناختهشدهای در BRCA1 یا BRCA2 را به ارث برده است و همانگونه که در بالا توضیح داده شد، خطر ابتلایش به برخی انواع سرطان افزایش مییابد. با وجود این، نتیجة مثبت تنها اطلاعاتی از میزان خطر ابتلای فرد به سرطان میدهد و ابتلای قطعی به سرطان یا زمان آن را مشخص نمیکند. پیشبینی کارایی اقدامات پزشکی ویژة آزمایش غربالگری یا پیشگیرانه نیز، در افراد دچار جهشهای BRCA1 و BRCA2 امکانپذیر نیست. همة زنانی که ژن دگرگون شده را به ارث میبرند به سرطان پستان یا تخمدان مبتلا نمیشوند.
نتیجة مثبت آزمون گرفتاریهای جدی بهداشتی و اجتماعی برای اعضای آن خانواده و از جمله نسلهای آیندهاش خواهد داشت. برخلاف بیشتر آزمونهای دیگر پزشکی، نتایج آزمونهای ژنتیکی، تنها اطلاعات مربوط به فرد مورد آزمون را در بر ندارد، بلکه اطلاعات مربوط به بستگان وی را نیز در برمیگیرد. چه مردان و چه زنانی که ژن BRCA1 یا BRCA2 را به ارث بردهاند، فارغ از ابتلای خودشان به سرطان، ممکن است این جهش را به پسران و دخترانشان نیز منتقل کنند. با وجود این، تمام فرزندان افرادی که ژن جهشیافته دارند، این تغییر را به ارث نمیبرند.
5. نتیجة منفی آزمون BRCA1 یا BRCA2 به چه معناست؟
نتیجة منفی آزمون را با توجه به عدم وجود جهشی شناخته شده در خانواده، به شکلی متفاوت تفسیر میکنند. اگر عضوی از خانواده جهش شناختهشدهای در BRCA1 یا BRCA2 داشته باشد، آزمون اعضای دیگر خانواده برای بررسی اینکه همان جهش ژنتیکی را دارند یا خیر، احتمال دارد اطلاعات لازم از خطر ابتلای آنها را به سرطان در بر داشته باشد. در این صورت، اگر آزمایش عضوی از خانواده برای آن جهش شناختهشدة خانوادگی منفی باشد، به احتمال زیاد وی دارای استعداد ارثی ابتلا به سرطان نیست. به چنین نتیجة آزمون «منفی حقیقی» میگویند. نتیجة منفی حقیقی به این معنا نیست که آن فرد به سرطان مبتلا نخواهد شد، بلکه به این معناست که خطر ابتلای وی به سرطان، با مردم عادی یکی است.
اگر در خانوادهای با پیشینة ابتلا به سرطان پستان و یا تخمدان، جهش شناختهشدهای در BRCA1 یا BRCA2 شناسایی نشده باشد، نتیجة منفی آزمون اطلاعات مفیدی در بر نخواهد داشت. با توجه به این نتیجه نمیتوان نظر داد که آیا در BRCA1 یا BRCA2 شخص مورد نظر جهش رخ داده و آزمون این جهش را مشخص نکرده است (منفی کاذب) و یا اینکه نتیجة آزمون، منفی حقیقی است. علاوه براین، ممکن است احتمال ابتلا به سرطان در افرادی که دچار جهش در ژنهایی بهجز BRCA1 یا BRCA2 باشند بیشتر باشد، اما این موضوع با انجام این آزمون مشخص نمیشود.
6. نتیجة مبهم آزمون BRCA1 یا BRCA2 به چه معناست؟
اگر آزمون تغییراتی را در BRCA1 یا BRCA2 نشان داد که این تغییرات همراه با ایجاد سرطان در افراد دیگر نبوده است، نتیجة آزمون آن شخص را میتوان مبهم یا نامشخص ارزیابی کرد. بنابر یک پژوهش،10% از زنانی که آزمایش BRCA1 و BRCA2 را انجام داده اند، دچار این جهشهای ژنتیکی مبهم بودهاند. از آنجا که تمام انسانها دچار انواع جهشهای ژنتیکی میشوند که خطر ابتلا به سرطان را در آنها افزایش نمیدهد، گاهی دقیقاً مشخص نیست که تغییری خاص بر احتمال ابتلای فرد به سرطان تأثیرگذار است یا نه. با انجام پژوهشهای بیشتر و آزمون جهش BRCA1 یا BRCA2 بر افراد بیشتر، دانشمندان اطلاعات بیشتری دربارة دگرگونیهای ژنتیکی و تأثیرشان بر احتمال ابتلا به سرطان به دست خواهند آورد.
7. در صورتیکه نتیجة آزمون مثبت باشد، چه کاری میتوان انجام داد؟
افرادی که در ژنهای BRCA1 یا BRCA2 خود، دچار جهش شده باشند، برای کاهش خطر ابتلا به سرطان به چند روش میتوانند عمل کنند. با وجود این، اطلاعات محدودی دربارة کارایی این روشها در دست است.
- پایش (Surveillance): در صورت بروز سرطان، تشخیص هر چه زودتر آن اهمیت زیادی دارد. با انجام معاینات دقیق برای یافتن علائم سرطان شاید بتوان بیماری را در مرحلة ابتدایی تشخیص داد. روشهای پایش سرطان پستان شامل ماموگرافی و معاینه بالینی پستان است. برخی از کارشناسان بهداشت توصیه میکنند که خود شخص پستانهایش را معاینه کند، اما نباید این روش پایش را جایگزین معاینه بالینی کرد. در حال حاضر، مطالعاتی بر میزان کارایی روشهای دیگر غربالگری سرطان پستان، در زنانی که ژن جهشیافتة BRCA1 یا BRCA2 دارند در دست انجام است. با پایش دقیق، بسیاری از انواع سرطان را میتوان در مراحلی تشخیص داد که درمان در آن مرحله، موفقیتآمیز انجام شود.
- روشهای پایش در مورد سرطان تخمدان شامل سونوگرافی از طریق مهبل، آزمون خون CA-125 و معاینة بالینی هستند. با پایش گاهی میتوان سرطان را در مراحل ابتدایی تشخیص داد، اما میزان کارایی این روشها در کاهش خطر مرگ بیمار بر اثر سرطان تخمدان مشخص نیست.
- جراحی پیشگیرانه (Prophylactic Surgery): در این جراحی، بهمنظور کاهش ایجاد سرطان، تا جاییکه امکانپذیر است، تمامی بافتهای در معرض خطر را برمیدارند. با وجود این، عملهای جراحی مانند جراحی پیشگیرانة برداشتن پستان (برداشتن پستانهای سالم) و برداشتن تخمدانها و لولههای رحم (برداشتن لولههای رحم و تخمدانهای سالم) تضمینکنندة عدم ایجاد این سرطانها نیستند. به این دلیل که در این جراحیها تمامی بافتهای در معرض خطر را نمیتوان برداشت؛ برخی از زنان حتی پس از جراحیهای پیشگیرانه به سرطانهای پستان، تخمدان یا کارسینوماتوز صفاق حفرة شکم (سرطانی شبیه به سرطان تخمدان) مبتلا شدهاند.
- پرهیز از رفتارهای خطرناک (Risk Avoidance): رفتارهایی که سبب کاهش خطر سرطان پستان میشوند شامل انجام تمرینهای ورزشی منظم و اجتناب از مصرف مشروبت الکلی و چربیهای اشباع شده است. نتایج تحقیقات بر فواید و کارایی این رفتارها بر پایة بررسیهای انجام گرفته بر مردم عادی است؛ تأثیر این اعمال بر افرادی که BRCA1 یا BRCA2 جهش یافته دارند، هنوز مشخص نیست.
- پیشگیری دارویی (Chemoprevention): این روش شامل استفاده از مواد طبیعی یا صناعی بهمنظور کاهش خطر ابتلا به سرطان، یا کاهش احتمال عود سرطان است. مثلاً، بنابر یک کارآزمایی پیشگیری از سرطان پستان که انستیتوی ملی سرطان از آن پشتیبانی کرده است، داروی تاموکسیفن (Tamoxifen) در زنانی که خطر ابتلایشان به سرطان پستان مهاجم بیشتر از حد معمول بوده، این خطر را تا 49% کاهش داده است. بررسیهای اندکی در مورد کارایی تاموکسیفن بر زنانی که BRCA1 یا BRCA2 دارند. انجام گرفته است. بنابر یک پژوهش، تاموکسیفن، میزان بروز سرطان پستان را در زنانی که دچار جهش در BRCA2 بودند، 62% کاهش داده است. با وجود این، نتایج این بررسی هیچ کاهشی را در میزان بروز سرطان پستان در زنانی که دچار جهش BRCA1 بودند، نشان نداده است. در آینده، بعید نیست پژوهشهای بیشتری دربارة پیشگیری دارویی با استفاده از تاموکسیفن و مواد طبیعی یا مصنوعی دیگر در زنان دارای ژن BRCA1 یا BRCA2 انجام گیرد.
- ژن درمانی (Gene Therapy): در حال حاضر، ژنهای جهشیافتة BRCA1 و BRCA2 را نمیتوان ترمیم کرد. شاید روزی بشود این ژنها یا آن دسته از ژنهایی را که خطر ابتلای انسانها را به سرطان افزایش میدهند، ترمیم یا اصلاح کرد.
8. فواید آزمون ژنتیکی تعیین میزان خطر ابتلا به سرطانهای پستان و تخمدان چیست؟
آزمایش ژنتیکی با توجه به اینکه نتیجه مثبت باشد یا منفی، فوایدی دارد. فواید بالقوه نتیجة منفی، شامل احساس راحتی و حذف نیازمندی به انجام آزمونها و جراحیهای پیشگیرانه است. فواید نتیجة مثبت، رهایی از سرگردانی و آماده کردن فرد است برای اتخاذ تصمیمات آگاهانه برای آینده، از جمله اقداماتی که برای کاهش خطر ابتلا به سرطان باید انجام شود. علاوه براین، بسیاری از مردم میتوانند در بررسیهای پزشکی که در بلند مدت، باعث کاهش خطر مرگ بر اثر سرطان پستان میشود، شرکت کنند.
9. خطرات و زیانهای آزمونهای ژنتیکی تعیین میزان خطر ابتلا به سرطانهای پستان و تخمدان چیست؟
خطر مستقیم آزمون ژنتیکی بسیار اندک است، اما نتایج آزمایشها گاهی بر احساسات، روابط اجتماعی، مسائل مالی و مسائل پزشکی فرد تأثیر میگذارند. بعید نیست افرادی که نتیجة آزمایششان مثبت است، دچار اضطراب، افسردگی یا عصبانیت شوند. احتمال دارد روشهای پیشگیرانهای را انتخاب کنند که تأثیرات جدی طولانیمدت دارند و کاراییشان نیز مشخص نیست. گاهی هم افرادی که نتیجة آزمایششان منفی است، حس گناهِ نجات یافته (Survivor Guilt) را تجربه میکنند که به دلیل عدم ابتلایشان به بیماری فرد مورد علاقهشان است. همچنین احتمال دارد به اشتباه خیالشان راحت شود که امکان ابتلایشان به سرطان وجود ندارد، در صورتیکه خطر ابتلا به سرطان افرادی که نتیجة آزمایششان منفی باشد با افراد عادی یکسان است. از آنجا که آزمایش ژنتیکی اطلاعات بیش از یک عضو خانواده را در اختیار پزشکان قرار میدهد، نتایج آزمایش گاهی بر احساسات تمام اعضای خانواده تأثیر میگذارد. نتایج آزمایش همچنین ممکن است بر تصمیمات شخصی از جمله ازدواج و بچهدار شدن تأثیر بگذارد. نتایج آزمایش هیچ بعید نیست بر مسائل خصوصی و محرمانه نیز تأثیر بگذارد. (سؤال بعدی را ببینید)
10. ثبت نتایج آزمایش ژنتیکی در پروندة پزشکی چه عواقبی میتواند داشته باشد؟
بهطور عادی نتایج پژوهشهای بالینی در پروندة پزشکی هر شخص ثبت میشود، و ثبت نتایج آزمایش ژنتیکی در پروندة بیمار احتمال دارد عواقب ناخوشایندی در پی داشته باشد. مثلاً، هنگام ثبت نام برای بیمة پزشکی، عمر یا معلولیت افراد به ناچار یا ضرورت برگههایی را امضا کنند که به شرکتهای بیمه، حق دسترسی به پروندة پزشکی آنها را بدهد. احتمال دارد شرکت بیمه، برای تصمیمگیری دربارة پوشش هزینهها نتایج آزمایش ژنتیکی را هم در نظر بگیرند. ممکن است کارفرمایان هم حق بررسی سوابق پزشکی کارمند را داشته باشند. افرادی که انجام آزمایش ژنتیکی را بررسی میکنند باید بدانند که نتایج این آزمایش در پروندة پزشکیشان ثبت میشود و ممکن است افراد دیگری به آن دسترسی داشته باشند.
برخی پزشکان نتایج این آزمایشها را در پروندة پزشکی ثبت نمیکنند. با وجود این، حتی اگر نتایج آزمایش ژنتیکی هم در پروندة پزشکی فرد ثبت نشود، باز هم خطر تبعیض ژنتیکی (توضیح در سؤال بعد) توسط شرکت بیمه، وجود دارد. گاهی میتوان اطلاعات مربوط به پروندة پزشکی ژنتیکی فرد را از پیشینة پزشکی خانوادهاش بهدست آورد.
11. تبعیض ژنتیکی چیست و چه قوانینی از افراد در برابر این امر محافظت میکنند؟
برخی افراد دچار جهش ژنتیکی هستند و این جهش در آنها موجب افزایش خطر ابتلا به برخی بیماریها از جمله سرطان میشود؛ شرکت بیمه یا کارفرما این افراد را با روش متفاوتی پوشش میدهند، به این حالت تبعیض ژنتیکی گویند. افرادی که بهمنظور اطلاع از وضعیت تغییر در ژنهای BRCA1 و BRCA2 خود، آزمایش ژنتیکی انجام میدهند، ممکن است در خطر تبعیض ژنتیکی قرار بگیرند.
نتیجة آزمایش مثبت گاه بر نوع پوشش بیمة بیمار (بهخصوص در مورد بیمة بهداشت) تأثیر میگذارد. کسی که نتیجة آزمایش مثبت دارد، با توجه به سابقة ژنتیکیاش، احتمالاً با مشکلاتی از قبیل عدم تقبل هزینة درمان، توقف برنامة درمانی فعلی و یا عدم کسب شرایط لازم برای بیمهای جدید روبهرو میشود. برخی کارگزاران بیمه، این افراد را بیمار سرطانی بالقوهای میبینند که درمانهای پزشکیاش برای شرکت بیمه پر هزینه خواهد بود.
پیمان جوابگویی و قابلیت انتقال بیمة بهداشت (HIPAA)، از سال 1996 پوششهایی را برای افرادی که بیمة بهداشت مبتنی بر کارفرما دارند در نظر گرفته است. این پیمان، هرگونه بهرهبرداری از اطلاعات ژنتیکی را ممنوع کرده است که مبادا فردی را که در حال حاضر بیمار نیست از حقوق کاری یا بیمهای محروم کنند. با وجود این، این پیمان، کارفرمایان را از عدم ارائۀ پوشش بهداشتی در تسهیلاتشان و شرکتهای بیمه را از درخواست اطلاعات ژنتیکی منع نکرده است.
در سال 2000، ادارۀ خدمات بهداشتی و انسانی، معیارهای HIPAA را بهمنظور محافظت از سوابق خصوصی پزشکی بیماران ارائه کرد.
این آییننامه آن دسته از سوابق پزشکی را در برمیگیرد که گروههای بهداری، برنامههای بهداشتی و ادارههای اطلاعاتی مشترک بهداری نگهداری میکنند. با وجود اینکه این معیارها مخصوص اطلاعات ژنتیکی نیستند، اقدام گستردة جامع فدرال در جهت محافظت از خصوصی بودن اطلاعات پزشکی بهشمار میروند.
فردی که نتیجه آزمایش جهش ژنتیکی BRCA1 یا BRCA2 وی مثبت باشد، اگر کارفرمایش از این نتیجه باخبر شود احتمال دارد، در محل کارش دچار تبعیض ژنتیکی شود. با وجود اینکه در حال حاضر هیچ قانون فدرال خاصی در مورد عدم تبعیض ژنتیکی وجود ندارد، تصویبنامه معلولین (ADA) در سال 1990 پیشنهادهایی جهت عدم اعمال تبعیض ژنتیکی کارفرمایان ارائه کرده است. در سال 1995، کمیسیون فرصت شغلی برابر (EEOC) تعریف واژۀ «معلولیت» را بهگونهای بسط داد تا افرادی را هم در بر بگیرد که حامل ژنهایی هستند که احتمال ابتلا به بیماریهای ژنتیکی را افزایش میدهند. با وجود این، دامنۀ این اقدامات را مراجع قانونی تعیین نکردهاند.
12. آزمایشهای BRCA1 و BRCA2 را چگونه انجام میدهند؟
آزمایش جهش در ژن BRCA1 و BRCA2، را با بررسی نمونۀ خون را انجام میدهند. نمونۀ خون فرد را در آزمایشگاه، مطب پزشک، بیمارستان یا درمانگاه میگیرند و برای بررسی دگرگونی در ژنهای BRCA1 ویا BRCA2 به آزمایشگاه ارسال میکنند.
13. هزینۀ آزمایش و مدت زمان اعلام نتایج آن چقدر است؟
در مورد هزینة آزمایش ژنتیک میتوانید به انواع پوشش های بیمهای مراجعه کنید.
همانگونه که گفتیم، به دلیل آنکه نتایج آزمایش ژنتیک بر نحوۀ پوشش شرکت بیمۀ بهداشت مؤثر است، برخی افراد معمولاً مایل نیستند از بیمهشان برای پرداخت هزینۀ آزمایش استفاده کنند. برخی افراد حتی اگر کارگزار بیمهشان حاضر باشد که هزینه را بپردازد، شاید بخواهند هزینۀ آزمایش را شخصاً بپردازند. بهمنظور محافظت از حریم خصوصی خود، برخی حتی نمیخواهند کارگزار بیمه از تصمیم آنها برای انجام آزمایش ژنتیکی مطلع شود. برخی دیگر هم ممکن است از شرکت بیمه خود بخواهند که هزینۀ این آزمایش را تقبل کند. افرادی که آزمایش ژنتیکی را بررسی میکنند بهتر است پیش از انجام آزمایش، از سیاستهای شرکت بیمۀ خود و قوانین مربوط به حفاظت از حریم خصوصی، کسب اطلاع کنند.
از روزی که نمونۀ خون را میگیرند، چند هفته یا چند ماه طول میکشد تا نتیجه را اعلام کنند. این زمان به نوع آزمایش درخواستی و دیگر عوامل بستگی دارد. افرادی که میخواهند آزمایش بدهند، باید با پزشک یا مشاور ژنتیکی خود دربارۀ زمان احتمالی اعلام نتایج آزمایش صحبت کنند.
14. چه عواملی خطر ابتلا به سرطانهای پستان و یا تخمدان را افزایش میدهد؟
عوامل زیر باعث افزایش خطر ابتلا به سرطانهای پستان و یا تخمدان میشوند. هنوز مشخص نیست که این عوامل دقیقاً چگونه بر میزان خطر ابتلا به سرطان در افرادی که BRCA1 یا BRCA2 آنها جهش یافته است تأثیر میگذارند.
سن. خطر ابتلا به سرطانهای پستان و تخمدان با افزایش سن بیشتر میشود. بیشتر موارد ابتلا به سرطانهای پستان و تخمدان در زنان بالای 50 سال است. زنانی که ژن جهش یافتۀ BRCA1 یا BRCA2 دارند، اغلب پیش از 50 سالگی به سرطانهای پستان یا تخمدان مبتلا میشوند.
پیشینۀ خانوادگی. زنانی که یکی از بستگان درجۀ اول ( مثل مادر، خواهر یا دختر) یا سایر بستگان نزدیکشان سرطان پستان و یا تخمدان داشتهاند، احتمال دارد بیشتر در معرض خطر ابتلا به این سرطانها باشند. علاوه براین، زنانی که بستگانشان مبتلا به سرطان رودۀ بزرگ شده باشند، بیشتر در معرض خطر ابتلا به سرطان تخمدان هستند.
پیشینۀ پزشکی. زنانی که قبلاً سرطان پستان داشتهاند، بیشتر در معرض ابتلای مجدد به این سرطان یا سرطان تخمدان قرار دارند. زنانی که قبلاً دچار سرطان روده بودهاند نیز بیشتر در معرض خطر ابتلای مجدد به این سرطان هستند.
ترشحات هورمونی. بدن بهطور طبیعی استروژن ترشح میکند که موجب تحریک رشد طبیعی بافت پستان میشود. حدس میزنند که ترشح بیش از حد استروژن (به دلیل نقش این هورمون در تحریک رشد سلولهای پستان) ممکن است خطر ابتلا به سرطان پستان را افزایش دهد. زنانی که اولین دورۀ قاعدگیشان را پیش از سن 12 سالگی و یا دوران یائسگیشان پس از 55 سالگی باشد، کمی بیشتر در خطر ابتلا به سرطان پستان هستند، این امر در مورد زنانی که پس از 30 سالگی اولین فرزندشان را به دنیا میآورند نیز صدق میکند. هر یک از این عوامل، زمان ترشح استروژن در بدن زنان را بیشتر میکند. برداشتن تخمدانها (که عامل تولید استروژناند) خطر ابتلا به سرطان پستان را کاهش میدهد.
قرصهای ضد بارداری. بیشتر بررسیها نشان دادهاند که خطر ابتلا به سرطان پستان در زنانی که قرصهای ضد بارداری مصرف میکنند، کمی بیشتر شده یا تغییری نکرده است. بنابر برخی بررسیها،زنانی که قرصهای ضدبارداری را به مدت طولانی، در سنین پایین و یا پیش از اولین بارداریشان مصرف کردهاند، کمی بیشتر در معرض ابتلا به سرطان پستان قرار دارند. اما از سوی دیگر، مصرف قرصهای ضدبارداری خطر ابتلا به سرطان تخمدان را در زنان کاهش میدهد.
درمان جایگزینی هورمونی ( Hormone replacement Therapy ). احتمال دارد خطر ابتلا به سرطان پستان در زنانی که تحت درمان جایگزینی هورمونی(HRT) هستند، افزایش یابد، بهخصوص اگر برای مدت طولانی از این روش استفاده کنند. گاه پزشکان HRT را بهمنظور کاهش علائم یائسگی (مانند گُرگرفتگی) تجویز میکنند. برخی شواهد نشان میدهند که ممکن است زنی که پس از یائسگی از HRT استفاده کند کمی بیشتر در معرض خطر ابتلا به سرطان تخمدان باشد. از سویی، HRT هم تأثیرات مثبتی بر سلامت فرد میگذارد، از جمله کاهش خطر ابتلا به بیماریهای قلبی و پوکی استخوان. این تأثیرات حفاظتی پس از اتمام دورۀ درمان کاهش مییابند. خطرات و مزایای HRT را باید به دقت خود شخص و پزشک وی در نظر بگیرند.
برنامۀ غذایی پرچربی. با وجود اینکه بررسیهای ابتدایی وجود ارتباط بین برنامۀ غذایی پرچربی و افزایش خطر ابتلا به سرطان پستان را نشان داده بود، بررسیهای اخیر در این باره بینتیجه بودهاند. هنوز مشخص نیست که برنامۀ غذایی کمچربی خطر ابتلا به سرطان پستان را کاهش بدهد.
فعالیت بدنی. بررسیها بر ارتباط فعالیت بدنی و سرطان پستان نتیجهای قطعی نداشته است. با وجود این، بنابر برخی پژوهشها، که انجام تمرینات ورزشی منظم، بهخصوص در زنان زیر 40 سال، خطر ابتلا به سرطان پستان را کاهش میدهد.
مصرف مشروبات الکلی. مصرف مشروبات الکلی خطر ابتلا به سرطان پستان را افزایش میدهد، اما هیچ سازوکار زیستشناختی در مورد ارتباط مشروبات الکلی و سرطان پستان محرز نشده است.
عوامل محیطی. قرار گرفتن پستان در معرض تشعشات یونیزهکننده، مانند پرتودرمانی برای درمان لنفوم هاچکین یا سایر بیماریها، موجب افزایش خطر ابتلا به سرطان پستان میشود، بهخصوص اگر این امر در جوانی روی دهد. شواهد مربوط به تأثیر عوامل مربوط به حرفه، محیطی یا شیمیایی بر خطر ابتلا به سرطان پستان محدودند. مثلاً برخی شواهد وجود دارند که آفتکشهای کلرینۀ موجود در محیط، مانند حشرهکشها، احتمالاً موجب افزایش خطر ابتلا به سرطان پستان میشوند. با این وجود، هنوز صحت این شواهد محل بحث است. در حال حاضر، برای بررسی تأثیرات عوامل مختلف محیطی بر سرطان پستان، پژوهشهایی علمی در دست انجامند.
مردم از کجا میتوانند اطلاعات بیشتری از آزمایش ژنتیکی مربوط به سرطان بهدست آورند؟
فردی که انجام آزمایش ژنتیکی را بررسی میکند، بهتر است پیش از تصمیم گیری قطعی، با کارشناس باتجربه در علم ژنتیک مشورت کند. این کارشناسان معمولاً شامل پزشکان، مشاوران ژنتیک و دیگر دستاندرکاران بهداری است که در زمینۀ ژنتیک آموزش دیدهاند (مانند پرستاران، روانشناسان یا مددکاران اجتماعی).
نــــــظرات | ||||||||||||||||||||
|
سقط جنین، حاملگی ناموفق و خطر سرطان پستان
Abortion, Miscarriage, and Breast Cancer Risk
مقدمه
سطح هورمون در زنان به دلایل بسیاری، در طول زندگی آنها بهطور طبیعی تغییر میکند و این تغییر هورمونی به بروز تغییراتی در پستان منجر میشود. بسیاری از این تغییرات هورمونی در دوران بارداری رخ میدهد که بعید نیست در آینده بر احتمال ابتلا فرد به سرطان پستان تأثیر بگذارد. در نتیجه، جهت مشخص کردن تأثیر سقط جنین یا سقط جنین غیرعمدی بر احتمال ابتلا فرد به سرطان پستان در طول چند دهۀ گذشته، پژوهشهای قابل توجهی انجام گرفته است و تا امروز هم ادامه دارد.
دانش کنونی
در فوریۀ سال 2003، کارگروهی تأسیس شده است که در آن بیش از 100 نفر از متخصصان مطرح دنیا در مورد بارداری و خطر ابتلا به سرطان پستان تحقیق میکنند. شرکت کنندگان در این کار گروه، مطالعههای جمعیتی، بالینی و حیوانی موجود در زمینۀ ارتباط بارداری با خطر سرطان پستان، شامل مطالعهها در زمینۀ سقط جنین القا شده و خودبهخودی را، مرور کردند؛ آنها نتیجه گرفتند که سقط جنین القا شده (عمدی) و یا خودبهخودی، خطر بعدی ابتلا به سرطان پستان را افزایش نمیدهد.
پیش زمینه
ارتباط بین سقط جنین عمدی و خودبهخودی و خطر ابتلا به سرطان پستان، موضوع پژوهشهای گستردهای است که در اواخر دهۀ 1950 آغاز شده است.تا سال 1995، شواهد غیرقطعی بودند. یافتههای برخی بررسیها نشان داد که در زنانی که سقط جنین انجام دادهاند، هیچگونه افزایش خطر ابتلا به سرطان پستان وجود ندارد، در حالیکه برخی یافتههای دیگر نشان دادند که برعکس افزایش خطر وجود دارد. بیشتر این مطالعهها، به شیوههایی انجام شدند که به نتایج غیرقابل اعتماد منجر میشدند. در بسیاری از این بررسیها، تعداد محدودی از زنان شرکت داشتند و برای بیشتر آنها یافتهها تنها پس از تشخیص سرطان پستان، جمعآوری شده بود و سابقۀ سقط جنین القا شده یا خودبهخودی زنان، به جای اینکه بر مبنای گزارشهای پزشکی باشد، مبتنی بر گزارش شخصی خود آنها بود.
از آن زمان، مطالعههایی با طرح بهتر انجام شدند. در این بررسیهای جدیدتر، تعداد زیادی زن معاینه شدند. پیش از آنکه سرطان پستان مشخص شود، دادهها را جمعآوری کردند و اطلاعات پروندۀ پزشکی او را، بهجای گزارش شخصی، جمعآوری کردند و درنتیجه، یافتههای پذیرفتنیتری بهدست آوردند. این بررسیهای جدید، هیچگونه ارتباط قطعی بین سقط جنین عمدی و غیرعمدی و خطر ابتلا به سرطان پستان، نشان ندادند.
اطلاعات مهم ازعوامل خطرزای سرطان پستان
هماکنون، عوامل شناخته شدۀ مؤثر بر افزایش احتمال ابتلا به سرطان پستان شامل سن (احتمال ابتلا به سرطان پستان در زنان، با افزایش سن آنها افزایش مییابد.)، سابقۀ خانوادگی ابتلا به سرطان پستان، اولین قاعدگی در سن پایین، یائسگی دیرهنگام، بالا بودن سن هنگام اولین تولد سرموعد نوزاد و شرایط پستانی خاص است.
چاقی نیز یکی از عوامل خطرزای ابتلا به سرطان پستان در زنان یائسه است. اطلاعات بیشتر در زمینۀ عوامل خطرزای سرطان پستان در آنچه باید از سرطان پستان بدانید، موجود است.
اطلاعات مهم از تشخیص سرطان پستان
توصیه میشود که زنان از 40 سالگی، سالانه و یا هر دو سال یکبار، ماموگرافی غربالگری انجام دهند. زنانی که بیش از حد متوسط، در معرض خطر ابتلا به سرطان پستان قرار دارند (مثلاً، زنانیکه سابقۀ خانوادگی سرطان پستان دارند) باید با متخصص، دربارۀ ماموگرافی غربالگری پیش از 40 سالگی و فواصل زمانی تکرار آن، مشورت کنند.
آزمایش ژنتیک برای تشخیص میزان خطر سرطان پستان و تخمدان (انتخاب با شماست)
Genetic Testing For Breast And Ovarian Cancer Risk: It's Your Choice
سرطان پستان شایعترین سرطان در زنان ایرانی و از علل مرگ و میر ناشی از سرطان در کشور است.
انتخاب با شماست
بهنظر میرسد برخی انواع سرطان مثل سرطان تخمدان و پستان به سابقۀ خانوادگی ربط دارند. آزمایشی وجود دارد که به افراد میگوید آیا در معرض خطر سرطانهای پستان، تخمدان یا انواع دیگر هستند یا نه. به هرحال، پیش از انجام آزمایش، عوامل بسیاری وجود دارد که باید به آنها توجه کرد.
این مقاله خلاصهای از آزمایشهای خطر سرطان تخمدان و پستان را به شما ارائه میدهد. این اطلاعات دربارۀ انواع دیگر سرطان نیز کاربرد دارد. این مقالهها، فایدهها و زیانهای این نوع آزمایشها را توضیح میدهد. همچنین، واژههای پایۀ پزشکی را به شما ارائه میدهد که هنگام صحبت با پزشک و یا درمانگران دیگری که در زمینۀ ژنتیک تخصص دارند، شما را یاری میدهند.
چه کسی زیاد در معرض خطر ابتلا به سرطان تخمدان و پستان است؟
زنی که پیشیتة خانوادگی مشخصی از سرطان پستان یا تخمدان دارد، زیاد در معرض خطر ابتلا به این سرطانهاست. شما سابقۀ خانوادگی قابل توجهی دارید اگر:
- دو و یا تعداد بیشتری از افراد خانوادۀ نزدیک شما سرطان پستان یا تخمدان داشته باشند.
- اعضای خانوادۀ زیر پنجاه سالگی به سرطان پستان مبتلا شده باشند.
با پزشک و یا متخصص ژنتیک در مورد پیشینة خانوادگی خود مشورت کنید. این کار به شما کمک میکند تا بدانید تا چه اندازه سابقۀ خانوادگی شما مهم است یا نیست. این اطلاعات همچنین به شما کمک میکند تا از خطر ابتلا به سرطان آگاه شوید و برای انجام آزمایشهای ژنتیک تصمیم بگیرید.
یادداشتی در مورد پیشینة خانوادگی خویشاوندان نزدیک شما این افراد هستند:
پیشینة خانوادگی داشتن سرطان به این معنی نیست که شما سرطان میگیرید. بسیاری از عوامل، از جمله پیشینة خانوادگی و سن، احتمال ابتلای فرد به سرطان را افزایش میدهد. ولی سابقۀ خانوادگی، به تنهایی، دلیل خطر ابتلا به سرطان نیست. دانشمندان هنوز تمام دلایلی را که موجب سرطان میشوند، نمیدانند. |
چگونه ژنها بر خطر ابتلا به سرطان پستان تأثیر میگذارند؟
ژنها پایۀ برنامۀ عملکرد طبیعی بدن در همۀ موجودات زنده هستند. ژنها دوتایی هستند، یکی ازآنها از پدر و دیگری از مادر به شما به ارث میرسد. ژنها مشخص میکنند که بدن شما چگونه عمل و رشد میکند، همانطور رنگ مو و چشم شما را هم مشخص میکنند.
گاهی ژنها به درستی عمل نمیکنند، چون اشتباهی در آنها رخ داده است. اگر خطایی در ژن وجود داشته باشد، میگویند که ژن جهشیافته و یا تغییر یافته است. وقتی ژن تغییر یافته در میان اعضای خانواده پخش شود به آن ژن جهش یافتۀ وراثتی میگویند. همۀ افراد شکل جهش یافتۀ برخی ژنها را دارند، ولی تنها ژنهای تغییر یافتۀ مشخصی خطر بیماریهایی مثل سرطان را افزایش میدهند. جهش ژنی در بسیاری از خانوادههایی که سابقۀ بیماری سرطان پستان دارند، مشاهده میشود؛ برخی زنان در این خانوادهها سرطان تخمدان هم دارند.
این تغییرات اکثراً در ژنهای BRCA-2 , BRCA-1 (ژن سرطان پستان 1 و ژن سرطان پستان 2) رخ میدهند. هم زنان و هم مردان ژنهای BRCA-1 , BRCA-2 را میتوانند داشته باشند بنابراین تغییرات در این ژنها هم از مادر و هم از پدر، به ارث میرسد. ژنهای بیشتری نظیر این ژنها هم شاید در آینده کشف شوند.
آیا هر زنی که ژن BRCA جهشیافتۀ وراثتی دارد، سرطان میگیرد؟
زنی که جهش ژنی در BRCA-2 , BRCA-1 دارد، زیادتر در معرض خطر ابتلا به سرطان پستان، تخمدان و سایر انواع سرطان نسبت به زنی است که این تغییرات را ندارد؛ ولی، هر زنی که ژن جهش یافتۀ BRCA-2 , BRCA-1 دارد، به سرطان مبتلا نمیشود زیرا ژنها تنها عامل مؤثر سرطان نیستند. بیشتر موارد سرطان پستان، شامل ژنهای جهش یافتۀ به ارث رسیده نیست. حداکثر حدوداً یک نفر از هر ده نفری که سرطان پستان دارند، جهش ژنتیکی در ژنهای BRCA-2 , BRCA-1 دارند.
وضعیت مردانی که ژنهای جهش یافتۀ وراثتی BRCA دارند، چگونه است؟
اگرچه سرطان پستان در مردان نادر است ولی مردانی که BRCA-2 , BRCA-1 جهش یافته دارند، نسبت به مردانی بدون این تغییرات ژنی، زیادتر در معرض خطر ابتلا به سرطان پستان هستند. مردانی که ژن BRCA-2 , BRCA-1 دارند، نسبتاً زیادتر در معرض خطر ابتلا به سایر انواع سرطان هم هستند. حتی اگر مردی به سرطان مبتلا نشود، میتواند ژنهای جهش یافته خود را به پسر یا دخترش منتقل کند. اگر نفوذ 100% باشد، خطر در هر باردار 50% است.
آزمایش ژنتیکی برای تشخیص خطر بروز سرطان ارثی چیست؟
آزمایشهای ژنتیکی پژوهشهایی هستند که به دنبال ژنهای تغییر یافتۀ وراثتی میگردند، که خطر ابتلا به سرطانهای معینی را در شما افزایش میدهند. این نوع آزمایشها نشان میدهند که آیا در یک خانواده خطر ابتلا از ژنها منتقل شده است یا خیر؟
اگرچه آزمایشهای ژنتیک بسیار پیچیده است، ولی تنها به یک نمونۀ خون نیاز دارد. آزمایش بررسی خطر سرطان پستان و تخمدان، شامل جستوجو برای ژنهای جهش یافتۀ BRCA-2 , BRCA-1 است. جستوجوی یک ژن جهش یافته گاه چندین هفته طول میکشد. بنابراین، نتیجۀ آزمایش شما، بلافاصله آماده نخواهد شد.
پیش از انجام آزمایش، به چه چیزهایی باید فکر کنید؟
- محدودیتهای آزمایش
- فایدهها و زیانهای آزمایش
- آیا کسب این اطلاعات باعث میشود در مراقبتهای پزشکیام تغییراتی ایجاد کنم؟
محدودیتهای این آزمایش چیست؟
جواب آزمایش سرطان پستان و تخمدان، منحصر به یک جواب سادۀ بله یا خیر نیست، اگر در آزمایش مشخص شود که در شما ژنی جهش یافته است، به این معناست که در معرض خطر ابتلا به سرطان هستید، ولی به شما نمیگوید که چه موقع مبتلا میشوید یا اصلاً مبتلا میشوید یا خیر. اگر هم جهشی پیدا نشود، باز هیچ ضمانتی وجود ندارد که مبتلا نشوید.
فواید و زیانهای آزمایش چیست؟
آزمایشهای ژنتیک شاید بر روابط شما با اعضای خانواده تأثیر بگذارد. به این فکر کنید که چه کسی در خانوادۀ شما شاید دلش بخواهد نتیجۀ آزمایش شما را بداند و شما دلتان میخواهد به چه کسی بگویید؟ اگر شما به فکر آزمایش ژنتیک هستید، دربارۀ فایدهها و زیانهای آزمایش تصمیم بگیرید. آنچه برای یکی درست است، لزوماً برای یکی دیگر درست نیست.
فایدهها و زیانها انجام آزمایش ژنتیک به شما کمک میکند تا:
زیانهای آزمایش:
|
چه کاری میتوانم انجام دهم اگر دریابم که ژن جهش یافتۀ ارثی دارم؟
میتوانید تصمیمی بگیرید که خطر ابتلا به سرطان را کاهش دهد و یا زودتر از مبتلا شدن، خود آگاه شوید؛ برای آگاهی از این امر و اخذ تصمیم، لازم نیست آزمایش بدهید.
- افزایش مراقبت. بهتر است بیشتر مراقب و گوش به زنگ باشید. این مراقبتها شامل معاینههای منظم لگن و پستان، ماموگرامها، MRI پستان، معاینۀ شخصی پستان، آزمایشهای سونوگرافی از پستانها و تخمدانها و آزمایش خون است.
- جراحی کاهشدهندۀ خطر. این جراحی که به آن جراحی پیشگیرانه میگویند، زمانی انجام میشود که پستانها یا تخمدانهای سالم زنی را، برای کاهش خطر ابتلا به سرطان، برمیدارند. شما شاید بخواهید با پزشک یا متخصصان دیگر در مورد این جراحی صحبت کنید.
با چه کسی میتوانم صحبت کنم؟
کسی که قصد انجام آزمایش ژنتیک دارد، بهتر است پس از اخذ تصمیم در مورد انجام آزمایش با پزشک متخصص و یا متخصص ژنتیک مشورت کند.
چه پرسشهای مهمی را باید بپرسم؟
چنانچه به انجام آزمایش ژنتیک فکر میکنید، با پزشک، پرستار، مشاور ژنتیک یا درمانگرهای دیگر صحبت کنید و برای پاسخ پرسشهای زیر زمان بگذارید.
- چقدر احتمال دارد که ژن ارثی جهش یافته داشته باشم؟
- افزون بر جهش ژنی، عوامل خطرزای دیگر من برای سرطان پستان و تخمدان چیست؟
- آیا همۀ آزمایشهای ژنتیک مشابه هستند؟ هزینۀ آزمایش چقدر است؟ چقدر طول میکشد تا نتایج مشخص شود؟
- نتایج احتمالی آزمایش چیست؟
- نتیجۀ مثبت یعنی چه؟
- نتیجۀ منفی یعنی چه؟
- نتیجۀ آزمایش مثبت، چگونه بر سلامتی، زندگی و گزینههای بیمة از کارافتادگی من تأثیر میگذارد؟
- نتیجۀ آزمایش مثبت، چگونه بر استخدام من تأثیر میگذارد؟
- آیا میتوانم از شرکت بیمهام بخواهم هزینۀ آزمایش را بپردازد؟
- نتایج آزمایش من کجا ثبت خواهد شد؟ چه کسانی به آن دسترسی خواهند داشت؟
- آیا این اطلاعات باعث میشود تا تغییراتی در مراقبتهای پزشکیام ایجاد کنم؟
- به چه دلایلی باید تصمیم به انجام آزمایش بگیرم؟
اگر این آزمایش را انجام ندهم، چه نوع غربالگری سرطان برای من توصیه میشود؟
پرسشهای دیگری که باید دربارۀ آنها بیندیشید و با خانوادهتان در مورد آن بحث کنید:
- اگر من ژن وراثتی جهش یافته داشته باشم، نتیجۀ آزمایش چه تأثیری بر من و روابط من با خانوادهام خواهد داشت؟ اگر ژن جهش یافته نداشته باشم، چه طور؟
- آیا بهتر است نتیجۀ آزمایش را با همسرم در میان بگذارم؟ با والدین؟ فرزندان؟ دوستان؟ دیگران؟ آنها چه واکنشی در مورد این خبر که بعید نیست آنها را متأثر کند، خواهند داشت؟
- آیا فرزندان و نوهها و نتیجههای من برای آموزش این اطلاعات که شاید روزی بر زندگی و سلامتی خود آنها نیز تأثیر بگذارد، آمادگی لازم را دارند؟
تاموکسیفن Tamoxifen (پرسش و پاسخ)
Tamoxifen: Questions and Answers
نکتههای کلیدی
|
1. تاموکسیفن چیست؟
تاموکسیفن (®Nolvadex) دارویی است که بهصورت قرص خوراکی عرضه میشود و در فعالیت استروژن، که هورمونی زنانه است، مداخله میکند. استروژن احتمال پیشرفت سرطان در پستان را بالا میبرد.
بیشتر از 30 سال است که از تاموکسیفن جهت درمان سرطان پستان زنان و مردان استفاده میکنند. این دارو را در درمان بیمارانی که در مراحل اولیة سرطان پستان هستند و همینطور کسانیکه سرطان پستان پیشرفته دارند (سرطانی که در قسمتهای دیگر بدن نیز گسترش پیدا کرده است) استفاده میکنند. تاموکسیفن بهعنوان درمان کمکی (که پس از درمان اولیه برای بالا بردن احتمال شفای بیماری اعمال میشود)، از بازگشت سرطان پستان اولیه و همچنین گسترش سرطانهای جدید در پستان پیشگیری میکند. در درمان سرطان پستان پیشرفته، این دارو رشد سلولهای سرطانی را که در بدن هستند کند یا متوقف میکند.
بیش از 10 سال است که از تاموکسیفن Tamoxifen جهت کاهش خطر ابتلا به سرطان پستان در زنانی که در معرض خطر بالای این بیماری هستند استفاده میکنند. از این دارو در درمان زنانی هم استفاده میکنند که کارسینوم مجاری درجا( DCIS(Ductal Carcinoma in Situ، حالتی غیرتهاجمی که گاهی به سرطان پستان مهاجم میانجامد، دارند.
2. تاموکسیفن چگونه عمل میکند؟
استروژن رشد سلولهای سرطانی پستان را بالا میبرد. بعضی از سرطانهای پستان را در دستة گیرندة مثبت استروژن (حساس به هورمون) طبقهبندی میکنند، بدین معنا که سلولهای سرطانی پروتئینی دارند که استروژن به آن وابسته است. رشد این سلولهای سرطانی به استروژن وابسته است. از آنجا که تاموکسیفن برخلاف تأثیر استروژن بر این سلولها عمل میکند، گاهی به آن ضداستروژن یا SERM) Selective Estrogen Receptor Modulator) میگویند.
مطالعات نشان میدهند که تاموکسیفن فقط در درمان گیرندة مثبت استروژن سرطان پستان مؤثر است. بنابراین، باید پیش از تصمیمگیری در مورد گزینههای درمانی وضعیت گیرندههای هورمون تومور را جهت درمان سرطان پستان تعیین کرد.
گرچه تاموکسیفن برخلاف تأثیر استروژن در بافت پستان عمل میکند، در سایر بافتها مثل استروژن کار میکند. بدین معنا که در زنانی که تاموکسیفن مصرف میکنند هم بسیاری از تأثیرات مفید درمان جایگزینی استروژن یائسگی مانند کاهش خطر پوکی استخوان را دریافت میکنند.
3. در درمان سرطان پستان، بیمار برای چه مدت باید تاموکسیفن مصرف کند؟
بیمارانی که سرطان پستان پیشرفته دارند تاموکسیفن را در دورههای متفاوت زمانی، بسته به واکنش سرطان به این درمان و عوامل دیگر مصرف میکنند. زمانیکه از تاموکسیفن بهعنوان درمان کمکی سرطان پستان در مراحل اولیه استفاده میکنند، آن را معمولاً برای 5 سال تجویز میکنند. گرچه دورة مطلوب مصرف تاموکسیفن هنوز معلوم نیست.
مزایای مصرف روزانة تاموکسیفن کمکی بهمدت 5 سال را دو مطالعه تأیید کردهاند. وقتی 5 سال تاموکسیفن مصرف شود احتمال بازگشت سرطان پستان اولیه در همان پستان یا هر جای دیگر کاهش پیدا میکند. خطر گسترش دومین سرطان اولیه در پستان دیگر را هم کاهش میدهد.
پژوهشهای بالینی برای تعیین سودمندی، هورموندرمانی بهمدت 5 سال در دست انجام هستند. این مطالعات معمولاً بر مهارکنندههای آروماتاز( AIS(Aromatas Inhibitors (نوع دیگری از ضد استروژن) (پرسش 15 را ببینید) استوارند. این پژوهش در مورد
(®AI Letrozole (Femara رای فهم عملکرد آن در مقایسه با دارونما جهت درمان زنان یائسۀ مبتلا به سرطان پستان با گیرندۀ مثبت هورمونی انجام شده است که هورموندرمانی شدهاند.
پژوهش MA–17R، که مؤسسۀ ملی سرطان گروه پژوهشهای بالینی کانادا انجام میدهد، لتروزول (letrozole) را با دارونما در زنانی مقایسه میکند که قبلا سرطان پستان اولیهشان مشخص شده است و در پژوهش بالینی دیگری بر لتروزول (letrozole) شرکت کردهاند.
4. عوارض جانبی شایع تاموکسیفن چیست؟
عوارض جانبی شناخته شده و حاد تاموکسیفن لخته شدن خون، سکته، سرطان رحم و آب مروارید است (پرسشهای 8-5 را ببینید). عوارض جانبی دیگر تاموکسیفن مشابه نشانههای یائسگی است.
شایعترین
عوارض جانبی گر گرفتن و ترشحات واژن است. بعضی از زنان دورههای قاعدگی
نامنظم، سر درد و خارش پوست را تجربه میکنند. همانطور که در مورد یائسگی
پیش میآید، همة زنانی که تاموکسیفن مصرف میکنند این نشانهها را ندارند.
مردانی که تاموکسیفن مصرف میکنند سردرد، تهوع و یا استفراغ، خارش پوست،
ناتوانی جنسی یا کاهش میل جنسی را تجربه میکنند.
5. آیا تاموکسیفن موجب لخته شدن خون و سکته میشود؟
اطلاعات مربوط به پژوهشهای بالینی متعددی نشان میدهد که افزایش کمی در تعداد لختههای خون در زنانی که تاموکسیفن مصرف میکنند، مخصوصاً در زنانی که داروهای ضد سرطان (شیمیدرمانی) همراه با تاموکسیفن دریافت میکنند وجود دارد. تعداد زنانی که این عوارض جانبی را تجربه کردهاند کم است. خطر لخته شدن خون ناشی از تاموکسیفن همانند خطر لخته شدن خون از درمان جایگزین استروژن است.
پژوهش پیشگیری از سرطان پستان (BCPT(Breast Cancer Prevention Trial - مطالعة تحقیقاتی بزرگ انجام شده از سوی انستیتوی ملی سرطان در جهت آزمایش مفید بودن تاموکسیفن درپیشگیری از سرطان پستان در زنانی که در معرض خطر بالای ابتلا به این بیماری هستند طراحی شده است (پرسش 12 را ببینید). در این مطالعه مشخص شد زنانی که تاموکسیفن مصرف میکنند احتمال لخته شدن خون و میزان سکتة آنها افزایش پیدا میکند.
6. آیا تاموکسیفن موجب بروز سرطان رحم میشود؟
تاموکسیفن خطر ابتلا به دو نوع سرطان را در رحم بالا میبرد: سرطان آندومتر که در پوشش رحم بهوجود میآید و سارکوم رحم که در دیوارة ماهیچة رحم ایجاد میشود. سرطان آندومتر و سارکوم رحم ذاتاً زندگی را تهدید میکنند. زنانی که رحمبرداری داشتهاند و تاموکسیفن مصرف میکنند در معرض خطر این سرطانها نیستند.
سرطان آندومتر
مطالعات مشخص کردهاند که خطر گسترش سرطان آندومتر در صورت استفاده از تاموکسیفن به مدت یک سال حدود 2 در هر 1000 است ولی از هر 1000 زنی که دارونما مصرف میکنند 1 نمونه است. بیشتر سرطانهای آندومتر زنانی که تاموکسیفن مصرف میکنند در همان مراحل اولیه مشخص میشوند و معمولاً درمان آنها کارساز است. البته بعضی از بیمارانی که سرطان پستان دارند، از آنجا که مصرف تاموکسیفن سرطان آندومتر را گسترش میدهد، این بیماری برایشان خطر جانی دارد.
سارکوم رحم
مطالعات نشان میدهند خطر گسترش سارکوم رحم در زنانی که تاموکسیفن مصرف میکنند نسبت به زنانی که دارونما مصرف میکنند کمی بالاتر است، گرچه کمتر از یک مورد در 1000 زن در هر دو گروه است. تحقیقات تا به امروز نشان دادهاند که سارکوم رحم نسبت به سرطان آندومتر دو مرحله پیشرفتهتری تشخیص داده میشود. و خطر مرگ ناشی از آن بیشتر از سرطان آندومتر است.
خونریزی غیرعادی واژن و درد زیر شکمی (لگن) نشانههای سرطانهای رحم هستند. زنانیکه از تاموکسیفن استفاده میکنند در صورتیکه مابین آزمایشهای برنامهریزی شده هرگونه خونریزی غیرعادی واژن یا درد لگن دارند باید از پزشکشان وقت معاینات منظم لگن بگیرند.
7. آیا تاموکسیفن موجب سرطانهای دیگر میشود؟
تاموکسیفن بهجز سرطان آندومتر و رحم موجب وقوع هیچ سرطان دیگری در انسانها، نمیشود.
8. آیا تاموکسیفن موجب مشکلات چشم میشود؟
با پیرتر شدن چشم زنان آب مروارید میآورد (تیره شدن عدسی داخل چشم). زنانی که تاموکسیفن مصرف میکنند در معرض خطر بروز آب مروارید هستند. سایر مشکلات چشمی مانند جوشگاه قرنیه یا تغییرات شبکیهای در تعداد کمی از بیماران گزارش شده است.
9. آیا زنانی که تاموکسیفن مصرف میکنند نباید باردار شوند؟
پزشکان بیماران را به پرهیز از بارداری در طول مصرف تاموکسیفن توصیه میکنند زیرا مطالعات بر حیوانات نشان میدهد که مصرف تاموکسیفن در حین بارداری به جنین صدمه میزند. زنانی که دلواپس باروری، عدم بارداری یا حاملگی هستند باید دربارۀ نگرانیشان با پزشک صحبت کنند.
10. آیا تاموکسیفن موجب شروع یائسگی در زنان میشود؟
تاموکسیفن موجب شروع یائسگی نمیشود، اما موجب بروز برخی نشانههای مشابه یائسگی میشود. در بسیاری از زنانی که پیش از یائسگی تاموکسیفن مصرف میکنند، تخمدانها به عملکرد عادی خود و تولید استروژن به همان مقدار یا کمی بیشتر ادامه میدهند.
11. آیا مزایای تاموکسیفن در درمان سرطان پستان بیشتر از خطرات آن است؟
مزایای تاموکسیفن در درمان سرطان پستان قاطعانه ثابت شده و بیشتر از خطرات احتمالی آن است. به بیمارانی که دلواپس مزایا و خطرات تاموکسیفن یا هر داروی دیگری هستند توصیه میکنیم دربارۀ این نگرانیها با پزشک صحبت کنند.
12. آیا تاموکسیفن از سرطان پستان پیشگیری میکند؟
بنابر تحقیقات، وقتی زنان از تاموکسیفن بهجای درمان کمکی سرطان پستان در مراحل اولیه استفاده میکنند، احتمال بازگشت سرطان پستان اصلی در همان پستان یا هرجای دیگر کاهش پیدا میکند و همچنین خطر پیشرفت سرطانهای جدید را در پستان دیگر کم میکند. براساس این یافتهها، NCI پژوهش پیشگیری از سرطان پستان (BCPT) را انجام داد تا معلوم شود آیا مصرف تاموکسیفن حداقل بهمدت 5 سال موجب پیشگیری سرطان پستان در زنانی میشود که هرگز سرطان پستان نداشتهاند ولی در معرض خطر بالای ابتلا به آن بودهاند. این مطالعه کاهش تشخیص سرطان پستان مهاجم را در زنانی که بهمدت 5 سال تاموکسیفن مصرف کردهاند نشان میدهد. زنانی که تاموکسیفن مصرف میکنند همچنین نشانههای کمتری از تومورهای مهاجم پستان مانند کارسینوم مجاری درجا (DCIS) یا کارسینوم لوبولی درجا ( LCIS) چه کسانی باید برای کاهش خطر سرطان پستان تاموکسیفن مصرف کنند؟
تصمیمگیری دربارۀ مصرف تاموکسیفن شخصی است. فرد و پزشکش باید به دقت به مزایا و خطرات درمان توجه کنند. دراین زمان، هیچ شاهدی مبنی بر اینکه تاموکسیفن مزیت خاصی برای زنانی دارد که در معرض خطر بالای گسترش سرطان پستان هستند وجود ندارد.
14. رالوکسیفن چیست و عملکرد آن در مقایسه با تاموکسیفن چگونه است؟
رالوکسیفن دارویی است که FDA برای پیشگیری و درمان پوکی استخوان در زنان بعد از یائسگی تأیید کرده است. رالوکسیفن را FDA برای کاهش خطر سرطان پستان مهاجم در زنان بعد از یائسگی همراه با پوکی استخوان و در زنانی که بعد از یائسگی در معرض خطر بالای سرطان پستان هستند تأیید کرده است.
انستیتوی ملی سرطان مطالعهای را دربارۀ تاموکسیفن و رالوکسیفن (STAR)، پژوهش بالینی در مقایسة رالوکسیفن(®Evista) با تاموکسیفن در پیشگیری سرطان پستان در زنان یائسهای که درمعرض خطر بالای پیشرفت این بیماری هستند انجام داده است. در این مطالعه نشان داده شده است که تاموکسیفن و رالوکسیفن به یک اندازه در کاهش خطر سرطان پستان مهاجم در زنان یائسهای که در معرض خطر بالای پیشرفت این بیماری هستند مؤثرند. این مطالعه همچنین نشان میدهد زنانی که رالوکسیفن مصرف میکنند نسبت به زنانی که تاموکسیفن مصرف میکنند کمتر دچار سرطان رحم و لخته شدن خون میشوند . عوارض جانبی رالوکسیفن مانند تاموکسیفن است، از جمله گر گرفتن، خشکی واژن، درد مفاصل و کرامپ پا. مطالعات تا به امروز فقط نقش رالوکسیفن را در پیشگیری سرطان پستان آزمایش کرده است نه اثر درمانی آن را.
15. هورموندرمانیهای دیگری که از آنها در درمان سرطانهای پستان در مراحل اولیه استفاده میکنند، چیست؟
مهارکنندههای آروماتاز (AIs)نیز نوع دیگری از درمان کمکی برای بعضی از زنان در مراحل اولیة سرطان پستان است. AIs جلوی فعالیت پروتئینی را میگیرد که به آن آروماتاز میگویند و به بدن کمک میکند تا استروژن تولید کند. بیشتر استروژن بدن زنان در تخمدانها تولید میشود ولی سایر بافتها نیز میتوانند این هورمون را تولید کنند. از AIs معمولاً در زنانی که یائسه شدهاند و تخمدانها دیگر استروژن تولید نمیکنند استفاده میکنند.
گرچه AIs و تاموکسیفن هردو به پیشگیری از رشد تومور پستان ـ حساس به استروژن ـ کمک میکنند ولی در بدن متفاوت عمل میکنند. تاموکسیفن توانایی تومور در استفاده از استروژن را متوقف میکند و AIs مقدار استروژن در بدن را کاهش میدهد.
Anastrozole (Arimidex®) ,Exemestane (Aromasin® ) (®، , letrozole ( Femara همه AIs هستند که FDA تأیید کرده است.
انجمن تومور شناسی بالینی (ASCO) توصیه میکند که زنان یائسه با تومور پستان حساس به استروژن باید از یکی از این دو درمان کمکی، کمک بگیرند :
- شروع درمان با تاموکسیفن بهمدت 2 تا 3 سال یا 5 سال و سپس تغییر به AI بهمدت 2 تا 3 سال یا 5 سال دیگر.
- جلو رفتن کامل با تاموکسیفن و شروع درمان کمکی با AI بهمدت 5 سال.
(ASCO(American Society of Clinical Ancology نتیجه میگیرد که بهتر است AIs را بهجای درمان اولیه برای زنانی که تاموکسیفن مصرف نمیکنند استفاده کرد و بیمارانی که نمیتوانند AIs دریافت کنند باید تاموکسیفن مصرف کنند.
اینکه بیمار درمان را با یک AI و یا با تاموکسیفن شروع کند و سپس آن را به AI تغییر دهد منوط به تشخیص پزشکی و تحقیقات بالینی است. بیماران باید با پزشکشان دربارۀ داروهایی که برای آنها بهتر است و مخصوص موقعیت پزشکی آنهاست مشورت کنند.
پرسش 3 شامل اطلاعاتی دربارۀ پژوهشهای بالینی در حال انجام است که AIs برای درمان زنان یائسه با گیرندة مثبت استروژن سرطان را در بر میگیرد.
داروهای ضدبارداری خوراکی و خطر سرطان (پرسش و پاسخ)
Oral Contraceptives and Cancer Risk: Questions and Answers
نکات کلیدی
|
مقدمه
قرصهای خوراکی ضدبارداری( OCP(Oral Contaceptive Pill را اولین بار در اوایل دهة شصت میلادی در دسترس زنان گذاشتند. درجة اطمینان، تأثیرگذاری و قابلیت بازگشت به حالت اولیة کارکرد قرصهای ضدبارداری (عموماً تحت عنوان «قرص» آنها را میشناسند) این قرصها تبدیل به محبوبترین وسیلة جلوگیری از بارداری شده است. اگرچه، نگرانیهایی هم در مورد نقشی که هورمونهای موجود در قرصهای ضدبارداری در برخی سرطانها بازی میکنند و چگونگی تأثیر قرصهای هورمونی در شکلگیری آنها، ایجاد شده است. از وقتی که قرصهای ضدبارداری وارد بازار شدند بهقدر کفایت زمان گذشته است که بتوان وضعیت تعداد زیادی از زنانی که سالیان دراز از این قرصها استفاده میکردهاند بررسی کرد.
این جزوه به قرصهای ضدبارداری فقط از منظر استفاده و ابتلا به سرطان توجه میکند و به سایر عوارض جانبی اساسی استفاده از آنها مثل خطر بالای ایجاد بیماریهای قلبی- عروقی گروههای خاصی از زنان مربوط نمیشود. به تازگی، شیوههای جایگزین برای ارائة هورمون جهت جلوگیری ابداع کردهاند که از آن جمله میتوان به پچهای موضعی (patch)، حلقة واژنی (IUD(Intrauterine Device Vaginal Ring و سیستم آزادسازی هورمون در رحم اشاره کرد، اما این محصولات از نظر ارزیابی در پژوهش های بالینی (مطالعات تحقیقی) در مورد ایمنی استفادة بلندمدت و سایر اثرات، هنوز خیلی جدید هستند. آنها را هنوز در این برگة اطلاعاتی نیاوردهاند.
استروژن، بر رشد و تکامل رحم در سن بلوغ، ضخامت آندومتر (غشاء داخلی رحم) در نیمة نخست چرخة قاعدگی و بافت پستان در سرتاسر عمر، و بیش از همه در فاصلة بلوغ تا یائسگی، اثر میگذارد.
پروژسترون، که در نیمة آخر چرخة قاعدگی تولید میشود، غشاء داخلی رحم را برای پذیرش تخمک آماده میکند. اگر تخمک بارور شود، ترشح پروژسترون ادامه مییابد، از آزادسازی تخمکهای بیشتر از تخمدانها جلوگیری میکند. از اینرو، به پروژسترون هورمون «حامی حاملگی» میگویند و دانشمندان باور دارند که این هورمون اثرات جلوگیرندة باارزشی دارد. به پروژسترون دستساز مورد استفاده در قرصهای ضد بارداری، پروژستین میگویند.
از آنجایی که تحقیقات پزشکی مؤید این امر است که سرطانها برای شکلگیری و رشد نیاز به هورمونهای جنسی طبیعی دارند، دانشمندان مشغول بررسی رابطة احتمالی استفاده از قرصهای ضدبارداری و خطر سرطان هستند. محققان توجه زیادی به مصرفکنندگان قرصهای ضدبارداری در 40 سال گذشته معطوف کردهاند. این دقت باعث جمعآوری گنجینهای از اطلاعات و دادهها در مورد استفاده از قرصهای ضدبارداری و شکلگیری برخی از سرطانها شده است، اگرچه نتایج این مطالعات همیشه همخوانی نداشتهاند. خطر سرطان دیواره داخلی رحم و تخمدانها با مصرف قرص ضدبارداری کاهش می یابد، در حالیکه خطر سرطان پستان و دهانة رحم افزایش پیدا میکند. در پرسشهای 2 تا 5، خلاصهای از نتایج تحقیقات در مورد هریک از انواع سرطان آمده است.
1. داروهای ضدبارداری خوراکی چه تأثیری بر خطر سرطان پستان دارند؟
خطر ابتلا به سرطان پستان در خانمها بستگی به عوامل متعددی دارد، برخی از این عوامل مربوط است به هورمونهای طبیعی هرکدام از خانمها. عوامل هورمونی که خطر سرطان را افزایش میدهند شامل شرایطی میشوند که میگذارند مقادیر زیادی از هورمونها برای مدت طولانی باقی بمانند، مثل قاعدگی زودرس (قبل از 12 سالگی)، یائسگی دیر رس (بعد از 55 سالگی)، داشتن اولین بچه بعد از سن 30 سالگی و اصلاً بچهدار نشدن (وضع حمل نکردن).
تحلیلی در سال 1996 از دادههای اپیدمیولوژیک سرتاسر جهان که کار گروهی مشترکی در زمینه نقش عوامل هورمونی در سرطان پستان بود، نشان داد زنانی که از قرصهای ضدبارداری استفاده میکردهاند یا میکنند، اندکی بیشتر در معرض خطر ابتلا به سرطان پستان هستند. زنانی که در دورة 13 تا 19 سالگی شروع به استفاده از این قرصها کرده بودند بیشتر از دیگران در معرض خطر بودند. اگرچه، بعد از گذشت 10 سال یا بیشتر از زمانیکه این زنان استفاده از قرص را متوقف میکنند خطر ابتلا به سرطان در آنها بدون در نظر گرفتن پیشینة خانوادگی ابتلا به سرطان، سابقة باردار شدن، محدودة جغرافیایی که در آن زندگی میکنند، زمینة نژادی، تفاوتهای موجود در طراحی مطالعه، میزان مصرف دارو، و نوع هورمون یا مدت استفاده، به حالتی برمیگردد که انگار هرگز قرص مصرف نکرده بودند. بهعلاوه، موارد سرطانهای پستان تشخیص داده شده در زنانی که بعد از گذشت 10 سال از توقف استفاده، مبتلا شده بودند، کمتر از موارد تشخیص داده شده در زنانی که اصلاً از این قرص استفاده نکرده بودند پیشرفت کرده بود. برای انجام این مطالعه، محققان نتایج 54 مطالعه را بررسی کردند. این تحلیل 53،297 زن مبتلا به سرطان پستان و 100،297 زن عاری از این سرطان را دربر میگرفت. بیش از 200 محقق در این تحلیل شرکت داشتند که ترکیبی از مطالعات قبلی آنها بود که در واقع 90 درصد از مطالعات اپیدمیولوژیک در سرتاسر جهان را تشکیل میداد و امکان ارتباط میان قرصهای ضدبارداری و سرطان پستان را بررسی میکرد.
یافتههای مطالعهای موسوم به «تجارب زنان در مورد بارداری و جلوگیری از بارداری» در تضاد با موارد ذکر شده در بالا بود. این مطالعه (CARE) استفاده از قرصهای ضدبارداری را بهعنوان یکی از عوامل خطرزا ابتلا به سرطان پستان در زنان بین 35 تا 64 ساله بررسی کرد. محققان با 4،575 زن که در سالهای 1994 تا 1998 میلادی سرطان پستان آنها مشخص شده بود، و 4،682 زن که به سرطان مبتلا نبودند، مصاحبه کردند. محققان موفق شدند اطلاعات دقیقی در مورد شرکتکنندگان و استفادة آنها از قرص ضدبارداری، سابقة تولیدمثل (باردار شدن)، سلامت و پیشینة خانوادگی آنها بهدست آورند. نتایج، که در سال 2002 منتشر شد، حاکی از آن بود که استفاده یا سابقة استفاده از قرصهای ضدبارداری، بهطور قابلتوجهی خطر ابتلا به سرطان پستان را افزایش نمیداد. یافتههای این مطالعه در مورد زنان سفید و سیاهپوست یکسان بود. عواملی همچون دوران طولانیتر استفاده، میزان مصرف بالاتر استروژن، شروع استفاده پیش از 20 سالگی و زنانی که پیشینة خانوادگی ابتلا به سرطان پستان داشتند و قرص مصرف میکردند، رابطة مستقیمی با خطر بالاتر ابتلا به این بیماری نداشت.
در مطالعهای که با حمایت مالی انستیتوی ملی سرطان (NCI) در سال 2003، محققان عوامل خطرزای ابتلا به سرطان پستان در زنان با سن 20 تا 34 سال را در مقایسه با زنان 35 تا 54 ساله، بررسی کردند. از زنانی که در آنها سرطان پستان تشخیص داده شده بود پرسیدند که از قرصهای ضدبارداری تا پیش از تشخیص بیماری، بیشتر از شش ماه استفاده کرده بودند یا نه. اگر جواب مثبت بود، آیا آخرین بار مصرف تا 5 سال پیش، بین 5 تا 10 سال پیش یا بیشتر از 10 سال قبل بوده است. نتایج مؤید این بود که خطر ابتلا در زنانی که تا 5 سال قبل از تشخیص از قرصهای ضدبارداری استفاده می کردند، بهویژه گروه جوانتر، بیشتر بود.
2. قرصهای ضدبارداری چه تأثیری بر خطر سرطان آندومتر و تخمدان دارند؟
بنابر مطالعات پیوسته، مصرف قرصهای ضدبارداری خطر ابتلا به سرطان تخمدان را کاهش میدهد. در سال 1992، وقتی محققان دانشکدة پزشکی هاروارد مطالعه در مورد استفاده از قرصهای ضدبارداری (OC) و سرطان تخمدان را تحلیل میکردند متوجه شدند که خطر ابتلا به سرطان مذکور در موارد استفاده طولانیتر از قرصهای ضدبارداری، کمتر میشود. نتایج حاکی از این بود که پس از یک سال مصرف قرص 10 تا 12 درصد ، و پس از 5 سال مصرف در حدود 50 درصد کاهش داشته است .
محققان در مورد اینکه چگونه مقدار یا نوع هورمونها در قرصهای ضدبارداری به کاهش خطر سرطان تخمدان میانجامد، مطالعه کردهاند. یکی از مطالعات مورد استفاده در تحلیل هاروارد، یعنی مطالعة «سرطان و هورمون استروئید» (CASH)، حاکی از این بود که کاهش خطر سرطان تخمدان، به نوع یا مقدار استروژن یا پروژستین موجود در قرص، بستگی ندارد. از طرف دیگر، تحلیلی تازهتر از دادههای مطالعه CASH، مؤید این بود که قرصهای با فرمول پروژستین بالا، خطر سرطان را خیلی کمتر میکند تا آنهایی که با پروژستین کمتر ساخته شدهاند. در مطالعة دیگری که به تازگی انجام شده است یعنی تولید مثل (باروری) و هورمونهای استروئید (SHARE)، محققان پروژستینهای جدید با میزان تجویز (مصرف) پایینتر را که تنوع خصیصهای هورمونی (اثرات شبیه به تستسترون Testosterone) کمتری دارند بررسی کردند. در این مطالعه، تفاوتی در خطر سرطان تخمدان میان قرصهای هورمونی و غیرهورمونی مشاهده نشد.
مصرف قرصهای ضدبارداری در زنان با خطر بالای ابتلا به سرطان تخمدان به واسطة جهشهای ژنتیک BRCA1 و BRCA2 را بررسی کردهاند. یکی از مطالعهها از کاهش خطر حکایت میکرد، و مطالعة جدیدتر هیچ تأثیری را نشان نمیداد.
مصرف قرصهای ضدبارداری خطر ابتلا به سرطان دیواره داخلی رحم آندومتر را کاهش میدهند. این اثر حفاظتی با افزایش مدت استفاده از قرص افزایش مییابد و تا سالها پس از توقف مصرف، اثر آن برجا میماند.
3. قرصهای ضدبارداری چه تأثیری بر سرطان دهانة رحم دارند؟
شواهد حاکی از این هستند که استفادة بلندمدت (5 سال یا بیشتر) از قرصهای ضدبارداری با افزایش خطر ابتلا به سرطان دهانة رحم (قسمت باریک پایینی رحم) ارتباط دارد. اگرچه استفاده از این قرصها خطر ابتلا به سرطان دهانة رحم را افزایش میدهد، اما ویروس پاپیلومای انسانی (HPV (Human Papilloma Virus عامل اصلی این بیماری بهشمار میآید. تقریباً 14 نوع از انواع HPV، شناسایی شدهاند که توان ایجاد سرطان را دارند، و در سرتاسر دنیا در 99 درصد موارد بیوپسی سرطان دهانة رحم یافت شدهاند.
در سال 2003، آژانس بینالمللی تحقیقات سرطان (IARC) تحلیلی ارائه داد که استفادة طولانیتر از قرصهای ضدبارداری باعث خطر بیشتر سرطان دهانة رحم میشود. محققان به تحلیل دادههای 28 مطالعه، شامل 12،531 زن مبتلا به سرطان دهانة رحم پرداختند. دادهها از احتمال کاهش خطر پس از توقف استفاده از قرص حکایت میکردند. در گزارش دیگری از IARC، اطلاعات هشت مطالعه ادغام شد تا تأثیر استفاده از قرص ضدبارداری را در خطر ابتلا به سرطان دهانة رحم در زنان با HPV مثبت، ارزیابی کنند. محققان متوجه شدند زنانی که بیش از 5 سال از قرص ضدبارداری استفاده کرده بودند چهار برابر بیشتر در معرض خطر ابتلا هستند. خطر ابتلا، در زنانی هم که استفاده از قرص را پیش از 20 سالگی شروع کرده بودند و زنانی که در طول 5 سال اخیر از قرص استفاده کرده بودند، بیشتر بود. IARC در نظر دارد تا برای تحلیل دوبارة تمامی دادههای مربوط به استفاده از قرص ضدبارداری و خطر سرطان دهانه رحم، مطالعهای ترتیب دهد .
4. استفاده از قرصهای ضدبارداری چه تأثیری بر خطر ابتلا به سرطان کبد دارد؟
مطالعات زیادی مؤید افزایش خطر ابتلا به سرطان کبد در اثر استفاده از قرصهای ضدبارداری در گروههایی است که بهطور معمول خطر ابتلای پایینی دارند، مثل زنان سفیدپوست در ایالات متحده و اروپا که بیماری کبدی ندارند. در این مطالعات، زنانی که از قرصهای ضدبارداری برای مدت طولانیتر استفاده میکردند بیشتر در معرض خطر ابتلا بهشمار آمدهاند. البته قرصهای ضدبارداری (OCP) خطر ابتلا به سرطان کبد را در زنان آسیایی و آفریقایی که با خطر بالا برای بیماری مواجه بودند افزایش نداده بودند. محققان بر این باورند که این به دلیل سایر عوامل خطرزا، مثل عفونت هپاتیت، است که بر تأثیر OC غالب میشود.
5. چه آزمایشهایی برای غربالگری سرطانهای شرح داده شده (در بالا) وجود دارد؟
مطالعات حاکی از آن هستند که غربالگری منظم سرطان پستان با ماموگرام، تعداد مرگومیر ناشی از سرطان پستان را در زنان 40 تا 69 ساله، کاهش میدهد. زنانی که خطر بیشتری برای ابتلا به سرطان پستان دارند در مورد زمان انجام ماموگرام و اینکه چگونه و در چه فاصلة زمانی باید بررسی شوند با پزشک مشورت کنند. انجام ماموگرام با کیفیت، به همراه یک معاینة بالینی پستان (معاینهای که یک دستاندرکار حرفهای پزشکی انجام میدهد)، مؤثرترین راه تشخیص زودهنگام سرطان پستان است.
تغییرات غیرعادی دهانة رحم را اغلب با یک آزمایش پاپ اسمیر تشخیص میدهند و قبل از اینکه سرطان پیشرفت کند، درمان میشود. زنانی که رابطة جنسی کامل دارند و یا به سن 21 سالگی رسیدهاند، باید با پزشک خود در مورد زمانی که باید آزمایش پاپ اسمیر بدهند مشورت کنند. محققان در حال حاضر مشغول کار بر تهیۀ آزمایشهای نظارتی جهت سرطان تخمدان و دیواره داخلی رحم هستند.
زنانی که نگران خطر ابتلا به سرطان هستند، بهتر است با پزشک معالج خود صحبت کنند.
واکسن سرطان
برگۀ اطلاعاتی واکسن سرطان
نکات کلیدی
|
1. واکسن سرطان چیست؟
واکسنهای سرطان در درمان سرطانهای موجود (واکسنهای درمانی) یا برای پیشگیری از بروز سرطان (واکسنهای پیشگیرانه) کاربرد دارند. هر دو نوع واکسن توانایی بالقوۀ کاهش حجم سرطان را دارند.
واکسنهای درمانی برای بیماران سرطانی تجویز میشوند و برای تقویت دفاع طبیعی بدن نسبت به سرطانهایی که در بدن وجود دارند ساخته شدهاند. این نوع از واکسنها از رشد بیشتر سرطانهای موجود جلوگیری میکنند، مانع از عود مجدد سرطانهای درمان شده میشوند یا سلولهای سرطانی را که از روشهای درمانی قبلی نابود نشدهاند نابود میکنند.
از سوی دیگر، واکسنهای پیشگیرانه یا پیشگیری کننده برای افراد سالم تجویز میشوند و برای هدفگیری ویروسهای سرطانساز و جلوگیری از عفونتهای ویروسی ساخته شدهاند.
2. در حال حاضر چه واکسنهای مرتبط با سرطان در دسترس هستند؟
در حال حاضر، سازمان غذا و دارو ، دو واکسن را برای پیشگیری از عفونتهای ویروسی که منجر به بروز سرطان میشوند تأیید کرده است.
اولین واکسن، واکسن هپاتیت ب است که از عفونت ناشی از ویروس هپاتیت ب – که عاملی عفونی مرتبط با بعضی از انواع سرطان کبد است - جلوگیری میکند. واکسن دیگر، واکسن گارداسیل (GardasilTM) است که از عفونت ناشی از دو نوع از ویروسهای پاپیلومای انسانی
(HPV16 – HPV18) جلوگیری میکند؛ این دو نوع ویروس عامل 70 درصد از موارد سرطان
دهانۀ رحم در جهان هستند. علاوه بر این، گارداسیل از عفونت ناشی از نوع 6 و
11 اچ.پی.وی (HPV) نیز پیشگیری میکند. این دو نوع عامل 90 درصد از موارد
زگیلهای دستگاه تناسلی (Genital Warts) هستند.
در حال حاضر، واکسنهای درمانی تأیید شدهای وجود ندارد. با وجود این، چندین واکسن درمانی در ابعاد گستردهای بر انسانها آزمایش میشوند.
3. واکسنهای درمانی سرطان چگونه ساخته میشوند؟
واکسنهایی که برای درمان سرطان استفاده میشوند از این اصل استفاده میکنند که نوع خاصی از مولکولهای سطح سلولهای سرطانی یا منحصر به فرد هستند و یا نسبت به مولکولهایی که بر سطح سلولهای عادی یا غیرسرطانی وجود دارند بیشترند. این مولکولها، ویروسها یا کربوهیدراتها بهعنوان آنتیژنها عمل میکنند. این بدین معناست که آنها میتوانند سیستم دفاعی را به واکنش دفاعی خاصی وادارند.
پژوهشگران امیدوارند که در صورت تزریق واکسنی شامل آنتیژنهای مخصوص سرطان به بیمار، این آنتیژنها سیستم دفاعی را بهگونهای تحریک کنند که بدون آسیب رساندن به سلولهای طبیعی به سلولهای سرطانی حمله کند.
4. چرا سیستم دفاعی بدن برای کمک به مقابله با سرطان نیاز به واکسن دارد؟
سیستم دفاعی معمولاً تومورها را عاملی خطرناک یا بیگانه (خارجی) نمیبیند و با قدرت به آنها حمله نمیکند. شاید یکی از دلایل عدم تحریک واکنش دفاعی مؤثر از سوی مولکولهای تومور، مشتق شدن این سلولها از سلولهای عادی باشد. بنابراین، با وجود اینکه تفاوتهای مولکولی زیادی بین سلولهای عادی و سلولهای تومور وجود دارد، آنتیژنهای سرطان کاملاً برای بدن بیگانه نیستند بلکه آنها مولکولهای عادی هستند که از جهات بسیار نامحسوسی تغییر پیدا کردهاند یا فراوانی بیشتری دارند.
دلیل دیگر هم شاید عدمتحریک واکنش دفاعی از سوی تومورها این باشد که سلولهای سرطان روشهایی را برای گریز از سیستم دفاعی یافتهاند. اکنون دانشمندان با بعضی از این شیوههای گریز آشنا شدهاند. از جمله این شیوهها میتوان به دفع کردن آنتیژنهای تومور و کاهش تعداد مولکولها و گیرندههایی که معمولاً بدن برای فعالسازی سلولهای T (نوع خاصی از سلولهای دفاعی) و واکنشهای دفاعی دیگر به آنها متکی است اشاره کرد.
کاهش این مولکولها منجر به کاهش عکسالعمل سیستم دفاعی به سلولهای سرطانی میشود و تومور کمتر به چشم سلولهای دفاعی خواهد آمد. دانشمندان امیدوارند پژوهشگران بتوانند از این اطلاعات برای تولید واکسنهای مؤثر بیشتری استفاده کنند.
5. برای ساخت واکسنهای درمانی سرطان مؤثر از چه استراتژیهایی استفاده میکنند؟
پژوهشگران استراتژیهای گوناگونی برای تحریک واکنش سیستم دفاعی علیه تومورها به وجود آوردهاند. یکی از این استراتژیها، شناسایی آنتیژنهای غیرعادی یا منحصر به فرد سلولهای سرطانی است که بهندرت روی سلولهای عادی وجود دارند. راههای دیگر شامل ایمیونوژنیک کردن بیشتر آنتیژن مربوط به تومور یا بالا بردن احتمال تولید پاسخ دفاعی آن است؛ مانند، (الف) انجام تغییرات کوچکی در ساختار امینو اسید آن (ب) قرار دادن ژن برای آنتیژن تومور در یک ناقل ویروسی (یک ویروس بیضرر که میتواند بهجای وسیلهای برای انتقال مواد ژنتیکی به سلول هدف به کار میآید) و (ج) اضافه کردن ژنها به ناقلها برای تعداد بیشتری از مولکولهای تحریککنندۀ دفاعی (immuno stimulatory) همراه با ژنهایی برای آنتیژن تومور.
راه دیگر الحاق مادهای است کاملاً بیگانه (خارجی) به مولکول تومور که به مادة کمکی معروف است (پرسش 8 را مشاهده کنید). گاهی با استفاده از مادۀ کمکی بهعنوان طعمه، سیستم دفاعی را در جهت حمله به ترکیب آنتیژن/ مادۀ کمکی (واکسن) و تومور بیمار فریب میدهند.
6. در حال حاضر، بر چه نوع از واکسنهای درمانی تحقیق انجام میدهند؟
واکسنهایی که در ادامه ذکر شدهاند روشهای مختلفی را که محققان برای عرضۀ آنتیژنهای سرطان به سیستم دفاعی بدن استفاده کردهاند نشان میدهند. این فهرست کامل نیست.
- واکسنهای مادۀ کمکی/ آنتیژن
واکسنهای آنتیژن از جمله اولین واکسنهای سرطانی هستند که مورد تحقیق قرار گرفتهاند. واکسنهای آنتیژن معمولاً برای تحریک سیستم دفاعی جهت مبارزه با سلولهای تومور از بخشهای خاصی از پروتئین یا پپتیدها استفاده میکنند. یک یا چند نوع از آنتیژنهای سلولهای سرطان با مادهای که منجر به واکنش دفاعی میشود ترکیب میشوند؛ این ماده، مادۀ کمکی نام دارد. بیمار مبتلا به سرطان با استفاده از این ترکیب واکسینه میشود. انتظار میرود که سیستم دفاعی در پاسخ به آنتیژن حامل مادة کمکی واکنشی را نیز نسبت به سلولهای توموری که این آنتیژن را ترشح میکنند نشان دهد.
- واکسنهای سلول کامل تومور
مواد اولیة این واکسنها از تومور خود بیمار (اتولوگ) یا از سلولهای تومور یک یا چند بیمار دیگر (الوژنیک) گرفته میشوند و شامل آنتیژنهای سرطانی هستند که برای تحریک پاسخ دفاعی استفاده میشوند.
- واکسنهای سلول دندریتیک (D.C)
گلبولهای سفید خون خاصی را که به سلولهای دندریتیک معروفاند در طی فرایندی به نام لوکوفرز (leukapheresis) از خون بیمار میگیرند. در آزمایشگاه، سلولهای دندریتیک را با استفاده از آنتیژنهای سرطان خود بیمار تحریک میکنند و در ظرفهای پتری (Petri) رشد میدهند و سپس مجدداً به بیمار تزریق میکنند. واکسنهای سلول دندریتیک پس از تزریق، سلولهای T مربوط به سیستم دفاعی را فعال میکنند. انتظار میرود که فعالسازی با سلولهای دندریتیک منجر به تکثیر سلولهای T و حمله به سلولهای توموری که آن آنتیژن را تولید میکنند شود.
- ناقل ویروسی و واکسنهای (DNA)
ناقلهای ویروسی و واکسنهایDNA از رشتههای اسید نوکلئیک مربوط به آنتیژن تومور برای تولید پروتئینهای آنتیژن سرطان استفاده میکنند. DNA حاوی ژن را برای آنتیژن سرطان خاص در آزمایشگاه بهگونهای تغییر میدهند که سلولهای دفاعی به نام سلولهای عرضۀ آنتیژن (APC) آنها را ببلعند و فرآوری کنند. سپس سلولهای APC بخشی از آنتیژن را همراه با مولکولهای دیگری روی سطح سلول نمایش میدهند. این امید وجود دارد که هنگام تزریق این سلولهای عرضه کنندۀ آنتیژن (APC)، سیستم دفاعی نه تنها با حمله به این سلولها بلکه با حمله به سلولهای توموری که حاوی آنتیژن مشابهی هستند واکنش نشان دهند. دلیل جذابیت واکسنهای DNA و مبتنی بر ناقل این است که تولید آنها از واکسنهای دیگر سادهتر است.
- واکسنهای ایدیوتایپ (Idiotype)
به دلیل اینکه پادتنها حاوی پروتئینها و کربو هیدراتها هستند میتوانند به جای آنتیژنها عمل کنند و واکنش پادتنی القا کنند. پادتنهایی که سلولهای سرطانی خاصی تولید میکنند (مثلاً، لنفومهای سلول B و میلوما) و به نام پادتنهای ایدیوتایپ معروفاند، برای هر بیمار منحصربه فردند و میتوانند برای برانگیختن واکنش دفاعی در روندی مشابه با واکسنهای آنتیژن استفاده شوند.
7. آنتیژنهایی که معمولاً در تحقیقات واکسنهای سرطان یافت میشوند چه هستند؟
آنتیژنهای سلول سرطانی هر تومور یا منحصر به فردند، یا بین چند نوع تومور مشترکاند یا از بافت عادی که تومور از آن رشد میکند ترشح شدهاند. در سال 1999 اولین آنتیژن سرطان انسانی در سلولهایی از یک بیمار مبتلا به ملانومای متاستاتیک – نوع بالقوة کشندة سرطان پوست – کشف شد. این کشف منجر به تحقیقات گستردهای برای شناسایی آنتیژنهایی برای انواع دیگر سرطان شد.
-
واکسنهای درمانی:
- در واکسنهای مخصوص به بیمار از سلولهای بدخیم خود بیمار برای تولید واکسنی جهت تحریک واکنش دفاعی قوی علیه سلولهای بدخیم در هر بیمار استفاده میکنند. هر درمان منحصر به یک نوع تومور است؛ بنابراین از لحاظ نظری، سلولهایی غیر از سلول تومور نباید تحت تأثیر قرار گیرند. واکسنهای مخصوص به بیمار زیادی در دست بررسیاند که از آنتیژنهایی از سلولهای خود بیمار استفاده میکنند.
- آنتیژن مخصوص پروستات (PSA(Prostate Specific Antigen یک آنتیژن پروتئینی مخصوص به پروستات است که در جریان خون و سلولهای سرطانی پروستات وجود دارد. در مردانی که سرطان در بدنشان وجود ندارد مقدار کمی PSA وجود دارد ولی معمولاً مقدار پی.اس.ا در صورت وجود سرطان پروستات افزایش مییابد. هر چه سطح PSA افراد بیشتر باشد احتمال وجود سرطان بیشتر است ولی دلایل احتمالی دیگری نیز برای سطح افزایش یافتۀ PSA وجود دارد. مشاهده شده است که واکنش سلول T در مقابل PSA در بیماران افزایش پیدا میکند.
- سیالیل تی.ان STN (یک آنتیژن) یک کربوهیدرات کوچک و مصنوعی است که از رفتار مولکولهای موسین (Mucin)- مولکول اولیۀ موجود در مادۀ مخاطی- یافت شده بر انواع خاصی از سلولهای سرطانی تقلید میکند.
- پروتئینهای شوک حرارتی HSP مثلاً gp.96، در عکسالعمل نسبت به گرما، سطح قند پایین و سایر سیگنالهای استرس در سلولها تولید میشوند. علاوه بر حفاظت در برابر استرس، این مولکولها در فرآوری، ترکیب و ترکیب کردن مناسب پروتئینها در داخل سلولها نقش دارند. در تحقیقات آزمایشگاهی برای محافظت از موشها در مقابل بروز سرطان از پروتئینهای شوک حرارتی مربوط به تومورهای مخاطی همراه با پپتیدهای کوچک استفاده شده است. واکسن انسانی از پروتئین شوک حرارتی و ترکیبات پپتید مربوط به آنکه از تومور بیمار جدا شده است تشکیل میشود. استفاده از این پروتئینها در درمان انواع مختلفی از سرطان از جمله سرطان کبد، پوست، روده بزرگ، ریه، لنفوم و پروستات در دست بررسی است.
- مولکولهای گانگلیوزاید Ganglioside molecules : مثلاً GM2، GD2، GD3 ، مولکولهای مرکبی شامل کربوهیدراتها و چربیها هستند. هنگامی که مولکولهای گانگلیوزاید به غشای خارجی سلول الحاق میشوند باعث تشخیص راحتتر سلول توسط پادتنها خواهند شد. GM2 یک مولکول مشاهده شده روی سطح تعدادی از سرطانهای انسانی است. GD2 و GD3 حاوی آنتیژنهای کربوهیدرات ترشح شدۀ سلولهای سرطانی انسان هستند.
- آنتیژنهای کارسینوامبریونیک Carcinoembryonic antigen) CEA) در سطوح بالا روی تومورهای افراد مبتلا به سرطان روده بزرگ/ راستروده، ریه، پستان و لوزالمعده مشاهده میشوند. این عقیده وجود دارد که CEA را تومورها وارد جریان خون میکنند. مشاهده شده است که واکنشهای سلول تی نسبت به CEA در بیماران افزایش پیدا میکند.
- مارت.1 (Mart.1 ) ، که با نام ( Melan.A ) نیز معروف است ، آنتیژنی است که ملانوسیتها (Melanocytes) میسازند. ملانوسیتها سلولهایی هستند که ملانین تولید میکنند و ملانین مولکولی است که وظیفه رنگدهی به پوست و مو را به عهده دارد. مارت.ا نشانۀ خاص سرطان ملانوماست که سلولهای تی شناسایی میکنند و فراوانی آن روی سلولهای ملانوما بیشتر از سلولهای عادی است.
- تایروزیناز (Tyrosinase) آنزیم مهمی است که در مراحل اولیۀ تولید ملانین نقش دارد. مطالعات اینطور نشان دادهاند که تایروزیناز نشانهای خاص برای ملانوما است و روی سلولهای ملانوما بیشتر از سلولهای عادی مشاهده میشود.
-
واکسنهای پیشگیرانه
- پروتئینهای ویروسی بر پوشش خارجی ویروسهای عامل سرطان معمولاً بهجای آنتیژنهایی جهت تحریک سیستم دفاعی برای جلوگیری از عفونت ناشی از ویروسها استفاده میشوند.
8. مواد کمکی (Adjuvants) چه هستند و معمولاً از چه مواد کمکی در واکسنهای درمانی استفاده میشود؟
معمولاً برای افزایش واکنش دفاعی به آنتیژنهای سرطان، پژوهشگران از الحاق یک ماده بهعنوان طعمه - یا مادۀ کمکی - که بدن مادۀ خارجی تشخیص خواهد داد استفاده میکنند. مواد کمکی، باکتریها یا پروتئینهای ضعیف شدهای هستند که سیستم دفاعی را فریب میدهند تا ماده استفاده شده را طعمه بشناسند و به سلولهای تومور حمله کنند. چند نوع از مواد کمکی در ادامه ذکر شدهاند.
- keyhole Limpet Hemocyanin ) KLH ) نوعی از پروتئین است که بدن جانور صدفدار دریایی که در امتداد سواحل کالیفرنیا و مکزیک یافت میشود و بهعنوان صدف کوهی سوراخ کلیدی مشهور است میسازد.KLH پروتئین بزرگی است که علاوه بر ایجاد واکنش دفاعی بهعنوان حامل آنتیژنهای سلول سرطانی نیز عمل میکند. آنتیژنهای سرطان معمولاً پروتئینهای نسبتا کوچکی هستند که معمولاً برای سیستم دفاعی قابل مشاهده نیستند. ک.ال.اچ نواحی تشخیص اضافهای را برای سلولهای سیستم دفاعی که به سلولهای T کمک کننده معروفاند فراهم میآورد و فعالسازی سایر سلولهای دفاعی به نام لنفوسیتهای T سایتوتاکسیک را افزایش میدهد.
- باسیل سل یا ب.ث.ژ (Bacillus Calmette Guerin - BCG) نوع غیرفعالی از باکتری سل است. ب.ث.ژ با این امید که بتواند واکنش دفاعی به آنتیژن واکسن را تقویت کند به بعضی از واکسنهای سرطان اضافه میشود. دلیل مؤثر بودن ب.ث.ژ به طور خاص برای استخراج واکنش دفاعی هنوز بهخوبی مشخص نشده است. با وجود این در چندین دهه، از ب.ث.ژ همراه با سایر واکسنها، از جمله واکسن مربوط به سل، استفاده کردهاند.
- اینترلوکین 2 (IL.2) پروتئینی است که سیستم دفاعی تولید میکند تا توانایی کشتن سرطان را در بعضی از سلولهای خاص در سیستم دفاعی - به نام سلولهای کشندة طبیعی – افزایش دهد. با وجود اینکه این پروتئین سیستم دفاعی را فعال میکند، بسیاری از پژوهشگران معتقدند استفاده از اینترلوکین 2 به تنهایی برای پیشگیری از عود سرطان کافی نیست. واکسنهای سرطان مختلفی از اینترلوکین 2 برای تقویت واکنش دفاعی نسبت به انواع خاصی از آنتیژنهای سرطان استفاده میکنند.
- فاکتور محرک کلونی گرانولوسیت مونوسیت (Granulocyte Monocyte-Colony Stimulating Factor : GM-CSF) نوعی از پروتئین است که باعث تحریک تکثیر سلولهای عرضهکنندۀ آنتیژن میشود.
- کیو.اس.21 (QS21) یک عصارة گیاهی است که هنگام اضافه شدن به بعضی از واکسنها گویا واکنش دفاعی بدن را بهبود میبخشد.
- (Montanide ISA-51) مایعی بر مبنای روغن است که آن را با هدف تقویت واکنش دفاعی به کار میگیرند.
چرا از بعضی واکسنها برای درمان نوع خاصی از سرطان استفاده میشود؟
بسیاری از واکسنهای سرطان تنها در درمان انواع خاصی از سرطانها بهکار گرفته میشوند، زیرا فقط آنتیژنهایی را که روی سرطانهای خاصی وجود دارند هدف قرار میدهند؛ مثلاً، واکسن ضد سرطان پروستات میتواند به سلولهای سرطانی داخل پروستات یا سلولهایی که در بخشهای دیگری از بدن منتشر شدهاند حمله کند اما بر سرطانهایی که منشا آنها بافتهای دیگر است تأثیری ندارد.
از واکسنهایی که میتوانند آنتیژنهایی را که روی انواع مختلفی از سلولهای سرطانی یافت میشوند هدف قرار دهند در درمان سرطانهای متعددی استفاده میشوند. انتظار میرود که تأثیر واکسن با توجه به مقدار آنتیژن انواع مختلف سلولهای سرطانی تغییر کند.
همچنین پژوهشگران در مورد واکسن سرطان "همه منظوره" احتمالی تحقیقاتی انجام میدهند که بتواند منجر به واکنش دفاعی در برابر سلولهای سرطانی همۀ بافتها شود.
10. آیا واکسنهای دیگری هم برای پیشگیری از سرطان در دست تولید است؟
بله، علاوه بر واکسنهای هپاتیت B و H.B.V که FDA تأیید کرده است، در حال حاضر واکسنهای دیگری در دست بررسی هستند که توانایی کاهش بالقوة خطر سرطان را دارند. این واکسنها مانند واکسنهای پیشگیرانة قدیمی (که عوامل عفونی ایجادکنندۀ بیماریهای مختلف را هدف قرار میدهند مانند عواملی که باعث فلج اطفال یا سرخک میشوند ) عوامل عفونی منجر به بروز سرطان را هدف میگیرند.
ترکیبات غیرعفونی ویروسهای عامل سرطان - معمولاً پروتئینهای پوشش ویروسی (پروتئینهای روی سطح خارجی ویروس) – بهعنوان آنتیژنها در این واکسنها استفاده میشوند و امیدوارند این آنتیژنها در آینده سیستم دفاعی را در حمله به ویروسهای مسبب سرطان تحریک کنند و در نتیجه خطر سرطان کاهش پیدا کند.
آمینهای هتروسیکلیک (Heterocyclic Amine) در گوشتهای پخته شده
مطالعات نشان داده است که پختن بعضی گوشتها در درجه حرارت بالا مواد شیمیاییای بهوجود میآورد که در گوشتهای پخته نشده وجود ندارند. ممکن است تعدادی از این مواد شیمیایی خطر ابتلا به سرطان را زیاد کنند. بهعنوان مثال آمینهای هتروسیکلیک (HCAs HeteroCyclic (Amine مواد شیمیایی سرطانزایی هستند که در اثر پختن گوشتهای ماهیچه مانند گوشت گاو، مرغ، و ماهی ایجاد میشوند. آمینهای هتروسیکلیک زمانی ایجاد میشوند که اسیدهای آمینه (واحدهای سازندۀ پروتئینها) و کراتین (یک مادۀ شیمیایی که در ماهیچه پیدا میشود) در دمای پخت بالا با هم واکنش بدهند. محققان 17 آمین هتروسیکلیک مختلف را که در اثر پختن گوشت ماهیچه ایجاد میشوند شناسایی کردهاند که ممکن است برای انسان خطر سرطان ایجاد کنند.
تحقیقی که توسط انستیتوی ملی سرطان امریکا و نیز توسط دانشمندان ژاپنی و اروپایی انجام شده، نشان میدهد که آمینهای هتروسیکلیک در طول اکثر انواع پخت با دمای بالا در گوشتهای ماهیچه ایجاد میشوند.
مطالعات اخیر، بیشتر، ارتباط بین روش پختن گوشت و ابتلا به انواع خاصی از سرطان را بررسی میکنند. مطالعهای که توسط محققین قسمت ژنتیک و همهگیرشناسی سرطان انستیتوی ملی سرطان امریکا انجام شد، نشان داد که بین کسانی که سرطان معده داشتند و مصرف گوشتهای پخته ارتباط وجود دارد. محققان، رژیمهای غذایی و عادتهای پخت 176 نفر که مبتلا به سرطان معده بودند و 503 نفر که سرطان نداشتند را بررسی کردند. و متوجه شدند آنهایی که گوشت گوساله را بهصورت نسبتاً پخته یا کاملاً پخته میخورند، نسبت به کسانی که گوشت گوساله را بهصورت نپخته یا نیمهپخته میخورند بیشتر از سه برابر احتمال ابتلا به سرطان معده دارند. آنها همچنین متوجه شدند که آنهایی که در هفته چهار بار یا بیشتر گوشت (گوساله) میخورند، نسبت به کسانی که کمتر از گوشت گوساله استفاده میکنند، بیشتر از دو برابر در معرض خطر ابتلا به سرطان معده هستند. مطالعات دیگری هم نشان داده که مصرف زیاد گوشتهای خوب پخته شده، سرخ شده، یا کباب شده با افزایش خطر ابتلا به سرطان کولورکتال، لوزالمعده، و پستان مرتبط است.
چهار عامل در تشکیل آمینهای هتروسیکلیک نقش دارند: نوع غذا، روش پخت، درجه حرارت، و زمان پخت. HCAها در گوشت ماهیچۀ پخته وجود دارند؛ سایر منابع پروتئین (شیر، تخممرغ، Tofu که نوعی غذای ژاپنی است، گوشتهای احشاء مانند جگر) بهصورت طبیعی یا وقتی که پخته میشوند، مقدار بسیار کمی HCA دارند یا هیچ HCA ندارند. حرارت، مهمترین عامل در تشکیل آمینهای هتروسیکلیک است. سرخ کردن، روی آتش پختن، و کباب کردن، به علت پختن گوشت در دمای بسیار بالا، باعث تشکیل بیشترین مقدار HCA میشود. مطالعهای که توسط محققین انجام شد نشان داد وقتی دمای پخت از 200 به 250 درجۀ سانتیگراد (392 درجۀ فارنهایت به 482 درجۀ فارنهایت) افزایش پیدا کند، مقدار HCA در آن سه برابر افزایش پیدا میکند. بریان کردن در اجاق و پختن که در دمای پایینتر انجام شوند، در نتیجه مقادیر کمتری از HCA تشکیل میشود، البته آب و چربی که از گوشت چکه میکند مقادیر قابلتوجهی HCA دارد. پختن تدریجی با حرارت پایین، جوش آوردن، و بخارپز کردن در دمای 100 درجۀ سانتیگراد (2121 درجۀ فارنهایت) یا کمتر انجام میشود. پختن در این دمای پایین باعث ایجاد مقادیر بسیار کم و ناچیزی از مواد شیمیایی میشود. غذاهایی که با روشهای دیگر برای مدت زمان بیشتری پخته میشوند (پخت کامل به جای نیمپز کردن) کمی بیشتر مواد شیمیایی ایجاد میکند.
همچنین گوشتهایی که قبل از پختن بهوسیلۀ روشهای دیگر، در اجاق مایکروویو بهصورت نسبی پخته میشوند دارای مقادیر کمتری از HCA هستند. مطالعات نشان میدهد که گذاشتن گوشت در مایکروویو قبل از پختن، با از بین بردن پیش سازهای مواد ایجادکننده تغییر (mutagens)، به کاهش مقدار این مواد کمک میکند. وقتی که گوشت قبل از پخته شدن به مدت 2 دقیقه در مایکروویو گذاشته شود، مقدار HCA آن 90 درصد کاهش پیدا میکند. بهعلاوه، اگر مایعی که در طول گرم شدن در مایکروویو ایجاد شده قبل از پختن (به روش دیگر) دور ریخته شود، مقدار نهاییِ HCA کاهش پیدا میکند.
یک مطالعۀ دیگر هم مقدار HCA را در رستورانهای فستفود بررسی کرده است. بعد از ارزیابی پنج نوع محصول گوشتی در شعبههای مختلف رستورانهای فستفود، این نتیجه گرفته شد که در محصولات گوشتی فستفودها به علت عواملی مانند درجه حرارت پخت و زمان، مقادیر کمی از HCAها وجود دارد. این مطالعه نشان داد که بیشترین میزان HCA در اثر آشپزی در خانه و در رستورانهای غیر فستفود، یعنی مکانهایی که گوشت به دلخواه پخته میشود و مکانهایی که گوشت بیشتری مصرف میشود ایجاد میشود.
در حال حاضر بیشترین مقدار ورود روزانه HCA در غذا مشخص نشده است. تاکنون هیج سازمان دولتی مقدار مجاز HCA گوشتهای پخته (اینکه یک فرد چه مقدار میتواند بخورد) را اندازهگیری نکرده، هیچگونه ملاکی هم دربارۀ اینکه خوردن چقدر HCA باعث افزایش خطر سرطان میشود، وجود ندارد، و هیچ راهکاری دربارۀ مصرف غذاهای دارای HCA وجود ندارد. قبل از اینکه در اینباره توصیهای انجام شود، باید مطالعات بیشتری انجام گیرد.
گرچه کسانی که نگران این موضوع هستند، میتوانند با تغییر در روش پخت، استفاده بیشتر از مایکروویو، به خصوص قبل از سرخ کردن، و کباب کردن، و دور ریختن آب (و روغنی) که در گوشت در حال پخت ایجاد میشود، آسیبپذیری خودشان از HCA را کاهش دهند.
دئودورانتها یا ضدعرقها و سرطان پستان (پرسش و پاسخ)
Antiperspirants/Deodorants and Breast Cancer: Questions and Answers
نکتههای کلیدی:
|
1. آیا ضدعرقها و دئودورانتها موجب بروز سرطان پستان میشوند؟
برخی مقالهها در روزنامهها و اینترنت هشدار دادهاند که ضدعرقهای زیر بغل (موادی که عرق زیربغل را کاهش میدهند) یا دئودورانتها (موادی که بوی ناخوشایند را از بین میبرند) موجب ابتلا به سرطان پستان میشوند . گزارشها نشان دادهاند که این تولیدات حاوی مواد مضری است که از طریق پوست جذب میشوند یا از شکافهای ایجاد شده بر اثر اصلاح، وارد بدن میشوند. بعضی دانشمندان نیز بیان کردهاند که محتویات خاصی در ضدعرقهای زیربغل و دئودورانتها احتمال دارد با سرطان مرتبط باشد، زیرا از آنها در ناحیهای نزدیک پستان استفاده میکنند.
به هرحال، پژوهشگران هنوز هیچ دلیل قطعی، مبنی بر ارتباط استفاده از ضد عرقهای زیربغل یا دئودورانتها با ابتلا بعدی به سرطان پستان، بهدست نیاوردهاند. ادارۀ غذا و دارو (FDA) که قوانین مربوط به غذا، مواد آرایشی بهداشتی، دارو و خدمات دارویی را تنظیم میکند، به هیچ دلیل یا یافتۀ تحقیقی مبنی بر تأثیر محتویات ضدعرقهای زیربغل یا دئودورانتهای بر ابتلا به سرطان، دست نیافته است.
2. دانشمندان از ترکیبات ضدعرقها و دئودورانتها چه میدانند؟
در ضدعرقها از ترکیبات آلومینیومی، بهعنوان محتویات فعال، استفاده میکنند. این ترکیبات سدی موقت در مجرای عرق تشکیل میدهند که از جریان یافتن عرق به سطح پوست جلوگیری میکند. بعضی پژوهشگران میگویند این ترکیبات آلومینیومی که اغلب در پوست نزدیک پستان استفاده از آن میشود، بعید نیست که پوست آن را جذب کند و منجر به تأثیرات شبه استروژنی (هورمونی) شود . چون استروژن موجب تشدید رشد سلولهای سرطان پستان میشود، بعضی دانشمندان فکر میکنند شاید ترکیبات آلومینیومی موجود در ضدعرقها در رشد سرطان پستان نقش داشته باشد .
برخی تحقیقات بر «پارابنها» که مواد نگهدارندۀ موجود در بعضی دئودورانتها و ضدعرقها هستند و معلوم شده است که شبیه استروژن در سلولهای بدن عمل میکنند، متمرکز شدهاند. اگرچه از پارابنها در بسیاری از تولیدات دارویی، غذایی و آرایشی هم استفاده میکنند، ولی طبق گزارشهای ادارۀ غذا و دارو آمریکا، بیشتر انواع مهم دئودورانتها و ضدعرقها پارابن ندارند. مصرف کنندگان بروشور این محصولات را مطالعه کنند تا ببینند آیا دئودورانت یا ضدعرق محتوی پارابن است یا نیست. پارابنها معمولاً از نامشان به آسانی قابل تشخیص هستند. مثل متیل پارابن، پروبیل پارابن، بوتیل پارابن یا بنزیل پارابن.
مطالعهای تحقیقاتی در سال 2004، در این مورد که شاید پارابنها در بافت پستان تشکیل شوند، بررسیهایی انجام داد؛ محققان در این مطالعه پارابنها را در 18 تا 20 نمونه از بافت تومورهای پستانی انسان پیدا کردند، ولی این تحقیق ثابت نکرد که پارابنها به تومورهای پستان منجر میشوند . پژوهشگران در این مطالعه، بافتهای سالم پستان یا بافتهای مناطق دیگر بدن را بررسی نکردند و نشان ندادند که پارابنها تنها در بافتهای سرطانی پستان یافت میشوند . علاوه برآن، این تحقیق منبع این پارابنها را نیز مشخص نکرد، و معین نکرد که ایجاد این پارابنها در نتیجۀ استفاده از دئودورانتها یا ضدعرقها است.
برای پاسخ به این پرسش که استفاده از دئودورانتها یا ضدعرقها به ایجاد پارابن و ترکیبات آلومینیومی در بافت پستان منجر میشود یا نه، تحقیقات بیشتری لازم است. همچنین، برای مشخص کردن اینکه این مواد شیمیایی DNA را در برخی سلولها تغییر میدهند یا منجر به تغییرات سلولی دیگری در پستان میشوند تا سرطان پستان ایجاد شود، تحقیقات بیشتری لازم است.
3. دانشمندان از ارتباط ضدعرقها یا دئودورانتها با سرطان پستان چه آموختهاند؟
در سال 2002، نتایج یک مطالعۀ تحقیقاتی در مورد ارتباط ضدعرقها / دئودورانتها با سرطان پستان، منتشر شد. در این بررسی هیچ نشانهای از افزایش خطر ابتلا به سرطان پستان مرتبط با استفادۀ زنان از ضدعرقهای زیر بغل یا دئودورانتها یافت نشد. همچنین، نتایج این تحقیق افزایش خطر ابتلا به سرطان پستان مرتبط با استفاده از تیغ و دئودورانت یا ضدعرق زیر بغل، یا استفاده از ضدعرق یا دئودورانت یک ساعت پس از اصلاح با تیغ، را نشان نداد. این نتایج براساس مصاحبه با 813 زن مبتلا به سرطان پستان و 793 زن بدون سابقۀ سرطان پستان، بهدست آمد.
یافتههای مطالعۀ تحقیقاتی دیگری که میزان اصلاح زیربغل و استفاده از ضدعرق / دئودورانت را در 437 بازماندۀ سرطان پستان بررسی کرد، در سال 2003 منتشر شد. این مطالعه نشان داد که سن تشخیص سرطان پستان در زنانی که از این محصولات استفاده و زیر بغلشان را بیشتر اصلاح میکردند، بهطور مشخص، پایینتر بود. افزون بر آن، زنانی که هر دو عادت بهداشتی مربوط به زیربغل را قبل از 16 سالگی آغاز کرده بودند، نسبت به کسانی که دیرتر اقدام کردند، در سن پائینتری به سرطان پستان مبتلا شدند. اگرچه این نتایج نشان میدهند که اصلاح زیربغل همراه با استفاده از دئودورانت / ضدعرق ممکن است با سرطان پستان مرتبط باشد، ولی یک ارتباط قطعی را بین استفاده از این عادتهای بهداشتی و سرطان پستان نشان نمیدهند.
در سال 2006، پژوهشگران استفاده از ضدعرق و عوامل دیگر را در 54 زن مبتلا به سرطان پستان و 50 زن بدون سرطان پستان، بررسی کردند. این مطالعه نشان داد هیچگونه ارتباطی بین استفاده از ضدعرق و خطر ابتلا به سرطان پستان وجود ندارد. ولی، سابقۀ خانوادگی و استفاده از قرصهای ضدبارداری با افزایش خطر ابتلا به سرطان پستان مرتبط است.
از آنجا که مطالعههای پیرامون ارتباط ضدعرق و دئودورانت با ابتلا به سرطان پستان به نتایج متناقضی رسیدهاند، برای تحقیق دربارۀ این ارتباط و دیگر عوامل دخیل، تحقیقات بیشتری لازم است.
بارداری و خطر ابتلا به سرطان پستان
مقدمه
سطح هورمون در هر زن به دلایل بسیاری در طول زندگی تغییر میکند و تغییرات هورمونی معمولاً به تغییراتی در پستان منجر میشود. تغییرات هورمونی که در دوران بارداری ایجاد میشود، بر احتمال ابتلا فرد به سرطان پستان در زندگی آیندۀ او تأثیر میگذارد. تحقیقات همچنان به درک ما از رویدادهای باروری و خطر ابتلا به سرطان پستان کمک میکنند. مؤسسۀ ملی سرطان، هم اکنون، بر تحقیقاتی سرمایهگذاری میکند که شاید به کشفهایی در زمینۀ تشخیص راههایی برای شبیهسازی آثار محافظت کنندۀ بارداری و انتقال آنها به استراتژیهای پیشگیری مؤثر، منجر شوند.
عوامل مرتبط با بارداری و محافظت در برابر سرطان پستان
برخی عوامل مرتبط با بارداری، احتمال ابتلا به سرطان پستان را در زنان کاهش میدهند:
- هر چه زن در هنگام تولد اولین فرزندش جوانتر باشد، احتمال ابتلا به سرطان پستان در او کمتر خواهد شد.
- خطر ابتلا به سرطان پستان برای زنی که اولین فرزندش را پس از 35 سالگی بهدنیا میآورد، تقریباً دو برابر فردی است که قبل از 20 سالگی باردار میشود.
- زنی که اولین فرزندش را پیش از 30 سالگی باردار میشود، نسبت به زنی که هرگز فرزندی به دنیا نمیآورد، تقریباً به یک اندازه، در معرض خطر ابتلا به سرطان پستان است.
- داشتن بیش از یک فرزند، احتمال ابتلا زن به سرطان پستان را کاهش میدهد. بهطور کلی،داشتن بیش از یک فرزند در سن پایینتر، احتمال ابتلا فرد به سرطان پستان را در طول زندگی کاهش میدهد.
- اگرچه بهطور کامل مشخص نیست، ولی تحقیقات نشان میدهند که پرهاکلامپسی (شرایط پاتولوژیکی که گاهی در دوران بارداری بروز مییابد) با کاهش خطر ابتلا به سرطان پستان در نوزاد همراه است و شواهدی مبنی بر تأثیر محافظت کننده آن بر مادر وجود دارد.
- پس از بارداری، شیردهی طولانیمدت (مثلاً، یک سال یا بیشتر)، خطر ابتلا به سرطان پستان را به میزان اندکی کاهش میدهد.
عوامل مرتبط با بارداری که خطر ابتلا به سرطان پستان را افزایش میدهد
برخی عوامل مرتبط با بارداری، احتمال ابتلا به سرطان پستان را در زن افزایش میدهد:
- پس از زایمان، خطر ابتلا زن به سرطان پستان، بهطور موقت، افزایش مییابد. این افزایش موقتی تنها برای چند سال دوام میآورد.
- زنی که در طول دوران بارداری از Diethylstilbesterol) DES ) استفاده کرده (سنتزی از استروژن که در سالهای 1940-1971 استفاده میشد) کمی بیشتر در معرض خطر ابتلا به سرطان پستان است. (تاکنون، تحقیقات افزایش خطر سرطان پستان را در فرزندان مؤنثی که پیش از تولد در معرض DES قرار گرفته بودند، نشان نداده است. از این بانوان، اغلب بهعنوان «دختران DES» یاد میشود.
سایر عوامل خطرزای سرطان پستان، غیر مرتبط با بارداری
اکنون، عوامل دیگری شناخته شدهاند که احتمال ابتلا فرد به سرطان پستان را افزایش میدهند. از قبیل سن (احتمال ابتلا زن به سرطان پستان با افزایش سن، بیشتر میشود)، سابقۀ سرطان پستان در بستگان درجه یک (مادر، خواهر یا دختر)، اولین قاعدگی در سن پایین (قبل از 12 سالگی)، یائسگی دیرهنگام (پس از 55 سالگی)، استفاده از داروهای جایگزین هورمون در زمان یائسگی و شرایط پستانی معین و خاص.
چاقی نیز یکی دیگر از عوامل خطرزای سرطان پستان در زنان یائسه است. اطلاعات بیشتر در مورد آن و در مورد عوامل خطرزای دیگر در آنچه لازم است از سرطان پستان بدانید، موجود است.
سوء برداشت از عوامل خطرزای سرطان پستان
تعدادی نظریۀ اشتباه دربارۀ علل سرطان پستان وجود دارد. این نظریهها عبارت از موارد زیر است ولی تنها به این موارد محدود نمیشود: استفاده از دئودورانت (ادکلن) یا ضدعرق، پوشیدن سوتین فنردار، داشتن سقط جنین القاشده یا حاملگی ناموفق، ضربه خوردن یا کوفتگی پستان. به هرحال، هیچ یک از این موارد، افزایشی را در میزان خطر ابتلا به سرطان پستان نشان ندادهاند. افزون بر آن، سرطان مسری نیست و کسی سرطان را از دیگری نمیگیرد.
پیشگیری از سرطان پستان
اعمالی وجود دارند که زنان بهتر است برای کاهش خطر ابتلا به سرطان پستان، انجام دهند.
حفظ وزن مناسب هم مهم است، زیرا افزایش وزن خطر ابتلا به سرطان پستان را در زنان یائسه بالا میبرد. شواهد جدید نشان میدهند که فعالیت بدنی هم معمولاً خطر ابتلا را کاهش میدهد. فعالیت بدنی که در طول زندگی حفظ یا حداقل، پس از یائسگی انجام شود، بهطور ویژهای، در کاهش خطر ابتلا به سرطان پستان مفید است.
پیروی از یک برنامۀ غذایی سرشار از سبزی و میوه و مصرف انرژی و چربی متناسب با میزان انرژی مصرفی در ورزش، جزء شیوههای مفید برای جلوگیری از افزایش وزن در زمان بزرگسالی هستند.
تشخیص سرطان پستان
زنان میتوانند در تشخیص زودهنگام سرطان پستان خود، شرکت فعالی داشته باشند. توصیه میشود که زنان، از سن 40 سالگی هر یک یا دو سال، ماموگرافی انجام دهند. زنانی که بالاتر از حد متوسط در معرض ابتلا به سرطان پستان هستند، (مثلاً، زنانی که سابقۀ خانوادگی سرطان پستان دارند) بهتر است با متخصص، در مورد ضرورت انجام غربالگری پیش از 40 سالگی و فواصل زمانی تکرار آن، مشورت کنند.
درک تغییرات پستان (راهنمای سلامت برای زنان)
Understanding Breast Changes: A Health Guide For Women
مطالبی دربارۀ پستانها
نکات مبنایی دربارۀ پستان:
پستان غدهای است که در اواخر دوران بارداری و بعد از زایمان، شیر تولید میکند.
پستان از چه تشکیل شده است؟
- هر پستان از لوبها تشکیل شده است.
- لوبها مجموعهای از غدد شیری هستند که به این غدد شیری لوبول میگویند.
- لوبولها در اطراف لولههای باریکی به نام مجراها سازمان یافته اند.
- مجراها شیر را به نوک پستان منتقل میکنند.
- این لوبولها و مجراها بافت غدهای را میسازند.
دستگاه لنفاوی چیست؟
پستانها عروق لنفاوی دارند که مایعی شفاف به نام لنف را منتقل میکنند.
- عروق لنفاوی به اندامهای کوچک و گردی به نام غدد لنفاوی میرسند. تعدادی از غدد لنفاوی نزدیک پستان در زیر بغل، بالای ترقوه، در قفسۀ سینه پشت استخوان جناغ سینه و بسیاری دیگر از نقاط بدن وجود دارند.
- غدد لنفاوی، باکتری، سلولهای سرطانی، یا سایر مواد مضری را که گاه در دستگاه لنفاوی یافت میشوند، به دام میاندازد؛ وظیفۀ آنها پاکسازی بدن از مواد مضر است.
در صورت مشاهدۀ این علائم و تغییرات پستان خود به درمانگر مراجعه کنید:
اگر تودهای در یک پستان حس کردید، پستان دیگر را هم بررسی کنید. اگر هر دو پستان مثل هم باشند، احتمالاً این وضعیت طبیعی است. البته همچنان باید برای معاینات بالینی پستان به درمانگر خود مراجعه کنید تا دریابید به آزمایشهای بیشتری نیاز است یا نه. |
انواع تغییرات پستان
- سفت شدن (وجود توده)
- تغییر حالت پستان ناشی از قاعدگی
- تودههای منفرد
- ترشح نوک پستان
تغییرات پستانی تقریباً در همۀ زنان رخ میدهد. اکثر این تغییرات سرطان نیستند. اگرچه، بعضی از تغییرات پستان ممکن است علائم سرطان باشند. به آن دسته از تغییرات پستان که سرطان نیستند، خوشخیم میگویند. برای اطلاعات بیشتر دربارۀ تغییرات پستانی خوشخیم که اغلب طی زمانهای خاصی از زندگی شما رخ میدهند، به بخش «تغییرات پستان در طول زندگی شما که سرطان نیستند» رجوع کنید.
سفت شدن (وجود توده)
اکثر زنان در پستانهای خود بعضی از انواع توده را دارند. ممکن است بعضی نقاط متراکم تر از جاهای دیگر باشند و در آزمایش احتمالاً به صورت توده احساس شوند. آنچه احساس میکنید ممکن است بافت غدهای پستان باشد.
تغییر حالت پستان به هنگام قاعدگی
بسیاری از زنان قبل از پریود یا طی آن، در پستانهای خود احساس درد، حساسیت و تورم دارند؛ همچنین، طی این دوره احتمالاً یک یا چند توده در پستانهای خود احساس خواهید کرد که به علت وجود مایع اضافی در پستانهای شماست.
از آنجا که بعضی تودهها به علت تغییرات هورمونی طبیعی ایجاد میشوند، درمانگر شما احتمالاً پیشنهاد میکند توده را به مدت 1 تا 2 ماه بررسی کنید تا مشخص شود تغییر میکند یا از بین میرود یا باقی میماند.
تودههای منفرد
تودههای منفرد در هر زمانی ظاهر میشوند و در انواع و اندازههای متفاوت به وجود میآیند. بیشتر تودهها سرطان نیستند ولی درمانگر شما همیشه باید آن را به دقت بررسی کند و شاید برای اطمینان از اینکه توده سرطانی نیست، آزمایشهای بیشتری انجام دهد. در صورت مشاهده هر نوع توده، درمانگر خود را از وجود آن باخبر کنید؛ حتی اگر در گذشته تودۀ خوشخیمی داشتهاید، مطمئن نباشید که تودۀ جدید هم خوشخیم باشد.
ترشح نوک پستان
ترشح نوک پستان در بعضی زنان متداول است. مایعی در رنگها یا شکلهای مختلف از نوک پستان بیرون میآید که الزاماً علامت سرطان نیست. مثلاً، قرصهای ضد بارداری و سایر داروها مثل مسکنها موجب ترشح اندکی میشوند. عفونتهای خاصی نیز موجب ترشح نوک پستان میشوند؛ اگرچه، در زنان یائسه و آنها که در شرف یائسگی هستند، ترشح نوک پستان احتمال دارد علامت سرطان باشد.
درصورت ترشح نوک پستان برای اولین بار، یا تغییر در رنگ و جنس آن، نزد پزشک بروید. احتمالاً پزشک نمونهای از ترشح را برای بررسی به آزمایشگاه میفرستد.
تشخیص تغییرات پستانی
- ماموگرام
- دریافت نتیجۀ ماموگرام
- آنچه ماموگرام نشان میدهد
- تودهها
- کلسیفیکاسیون Calsification
- آیا همیشه نتیجۀ ماموگرام صحیح است؟
- تغییراتی که نیازمند پیگیری بیشتر است.
دو راه برای تشخیص تغییرات پستان وجود دارد:
- معاینۀ بالینی پستان ـ معاینۀ پستان که درمانگر انجام میدهد.
- ماموگرامها ـ عکس با اشعۀ X از پستانها
یک راه برای یافتن تغییرات پستان معاینۀ بالینی است که درمانگر انجام میدهد. درمانگر پستانها و زیر بغلها را در جستوجوی هرگونه توده، ترشح نوک پستان یا سایر تغییرات احتمالی بررسی میکند. این معاینۀ پستان باید بخشی از معاینۀ کلی پزشکی معمول باشد.
بهترین ابزار برای تشخیص سرطان پستان ماموگرام است. ماموگرام تصویر پستان است که با استفاده از مقادیر پایین پرتو X تهیه میشود. اخیراً توصیه میکنند زنان بالای 40 سال هر 1 تا 2 سال ماموگرام بگیرند.
بعضی زنان خودشان پستانهای خود را بررسی میکنند. درصورت یافتن تغییری در پستان، مهم است که نزد پزشک خود بروید تا تغییر مورد نظر را بررسی کند. ولی معاینۀ شخصی پستان و معاینۀ بالینی پستان جانشین ماموگرام نیستند.
مواردی از تغییرات پستان که باید از پزشک خود بپرسید:
|
ماموگرام
ماموگرام، هم برای غربالگری و هم برای تشخیص به کار میرود.
ماموگرام غربالگری برای تشخیص تغییرات پستان در زنانی است که هیچ نشانهای از سرطان پستان در آنها وجود ندارد. از بیشتر زنان برای هر پستان 2 عکس با اشعۀ X میگیرند.
اگر ماموگرام غربالگری جدید، نسبت به قبلی تغییری در پستان نشان داد، یا اگر فرد یا درمانگر متوجه تغییر نشدند، احتمالاً درمانگر ماموگرام تشخیصی توصیه خواهد کرد.
طی ماموگرام تشخیصی عکسهای بیشتری با اشعۀ X میگیرند تا تصاویر واضح تر و با جزئیات بیشتر از پستان بهدست آید. از این نوع ماموگرام برای جلوگیری از سایر مشکلات پستان هم استفاده میشود.
توجه درصورت تغییر پزشک یا مرکز درمانی، اصل ماموگرام و نسخهای از گزارش پزشکی خود را به همراه داشته باشید. |
ماموگرام دیجیتال راه دیگری برای عکس گرفتن از پستانهاست. طرز کار ماموگرام دیجیتال مانند ماموگرام غربالگری است، با این تفاوت که تصاویر گرفته شده به جای ثبت روی عکس، به صورت کد کامپیوتری ضبط میشوند.
ماموگرامهای سه زن مختلف در صفحۀ بعد به چشم میخورد. پزشکان در این عکسها به دنبال هر نوع تغییر پستانی که طبیعی بهنظر نمیرسد هستند.
ماموگرام و کاشت (ایمپلنت) پستانی وقتی جهت ماموگرافی مراجعه میکنید. اگر کاشت (ایمپلنت) پستانی دارید به مسئولان اطلاع دهید تا ماموگرام شما را متخصصی انجام دهد که در زمینۀ تصویربرداری با اشعۀ X در بیماران دارندۀ کاشت (ایمپلنت) آموزش دیدهاست. کاشتهای پستانی در بعضی بافتهای پستان پنهان میشوند و این بررسی نتیجة ماموگرام را دشوارتر میکند. اگر به دلایل زیبایی از کاشت (ایمپلنت) پستانی استفاده کرده اید:
|
دریافت نتایج ماموگرام
از پزشک خود بپرسید که چه زمانی نتایج ماموگرام آماده میشود.
اگر نتایج طبیعی بود، به این معنی است که رادیولوژیست چیزی تشخیص نداده است که پیگیری بخواهد.
اگر نتایج غیرطبیعی بود، به این معنی است که رادیولوژیست این موارد را تشخیص داده است:
تغییری نسبت به ماموگرام قبلی تغییری که به پیگیری بیشتر نیازمند است.
ماموگرام چه چیزی را نشان میدهد
رادیولوژیست عکسهای اشعه X را در جستوجوی تغییرات پستانی که طبیعی بهنظر نمیرسند، بررسی میکند. پزشک تفاوتهای پستانها را جستوجو میکند و ماموگرامهای قبلی را با آخرین ماموگرام مقایسه میکند، تا تغییرات را ارزیابی کند؛ او همچنین تودهها و کلسیفیکاسیون را نیز بررسی میکند.
برآمدگی (یا توده)
گاهی اندازه، شکل و کنارههای توده به پزشک کمک میکند که بفهمد توده سرطانی است یا نه. تومورهای خوشخیم در ماموگرام اغلب گرد و صاف بهنظر میرسند و حاشیهای واضح و مشخص دارند، ولی سرطان پستان اغلب حاشیهای ناهموار و شکل نامنظمی دارد.
جدول 1: نتایج احتمالی ماموگرام و مراقبتهای پس از تشخیص
کلسیفیکاسیون
کلسیفیکاسیون، ته نشین شدن کلسیم معدنی در بافت پستان است. در ماموگرام، کلسیفیکاسیون به صورت نقاط سفید کوچک بهنظر میرسد. 2 نوع کلسیفیکاسیون وجود دارد:
- ماکروکلسیفیکاسیون رسوبات وسیع کلسیم هستند که اغلب با افزایش سن ایجاد میشوند. این رسوبات معمولاً سرطان نیستند.
- میکروکلسیفیکاسیون ذرات ریز کلسیم هستند که احتمالاً در اطراف سلولهایی با ضریب سرعت تقسیم بالا یافت میشوند. اگر این ذرات به روش منظمی به صورت دسته دسته باشند، احتمالاً علامت سرطان است.
بسته به تعداد ذرات کلسیم، بزرگی و شکل آنها ، دکتر به شما پیشنهاد میکند که:
- نوع دیگری از ماموگرام را انجام دهید که به رادیولوژیست امکان میدهد منطقه مورد نظر را دقیق تر ارزیابی کند.
- ماموگرام غربالگری دیگری، معمولاً به فاصله 6 ماه، انجام دهید.
- آزمایش بیوپسی (نمونهبرداری) انجام دهید.
تصور میکردم هروقت ماموگرام تودهای در پستان تشخیص دهد، احتمالاً سرطان است ـ اما معلـوم شد اکثر تغییرات پستان، نشانه سرطان نیستند. در یک مورد خاص از اینکه تصورم اشتباه بود ناراحت نیستم. ـ مریم ، 60 ساله.
آیا نتایج ماموگرام همیشه صحیح است؟
خیر. ماموگرامها اگر چه بی نقص نیستند، بهترین ابزار برای تشخیص تغییرات پستان هستند. اگر ماموگرام تغییری در پستان نشان داد،گاهی برای درک بهتر این تغییرات نیاز به آزمایشهای دیگری هم هست. حتی اگر پزشک چیزی هم در ماموگرام شما ببیند، باز لزوماً به معنی سرطان نیست.
تغییراتی که به پیگیری بیشتری نیاز دارد
گاهی پزشک دربارۀ تغییر موجود در ماموگرام به اطلاعات بیشتری نیاز دارد. پزشک احتمالاً آزمایشهای پیگیری مثل سونوگرافی یا ماموگرامهای بیشتر را دستور کند. تنها راه برای فهمیدن اینکه این نتیجة غیرطبیعی، سرطان هست یا نیست انجام بیوپسی (نمونهبرداری) است با درک این نکته که بیشتر یافتههای غیرطبیعی سرطان نیستند، اهمیت دارد.
تغییرات پستانی که سرطان نیستند و در طول زندگی به وجود میآیند
انواع مختلفی از تغییرات پستان در مراحل مختلف زندگی فرد به وجود میآیند. بسیاری از این حالتها تغییر در نتیجۀ تغییر مقادیر هورمونی ایجاد میشوند و با توجه به افزایش سن طبیعی اند.
بافت پستان در زنان جوان نسبت به زنان مسن تر، که قاعدگیشان متوقف شده است (یائسگی)، غدهای تر (تراکم بیشتر، چربی کمتر) است. معمولاً تغییرات پستانی در این نوع بافت رخ میدهد.
پیش از عادت ماهانه یا همزمان، درد، حساسیت و توده در پستان احساس میشود و معمولاً با پایان خونریزی احساس توده و درد هم از بین میرود.
در زمان حاملگی، احتمالاً در پستانها توده احساس میشود به این علت که غدد تولیدکنندۀ شیر بزرگ میشوند و تعدادشان افزایش مییابند. با وجود این، سرطان پستان در زنان حامله هم مشاهده شده است، بنابراین، اگر سؤالی در مورد هر نوع توده پستان دارید، با پزشک خود مشورت کنید.
«همه چیز در طول زمان تغییر میکند؛ از جمله بدن شما؛ مهم این است که با پزشک خود در ارتباط باشید تا با این تغییرات با آرامش و با روشی معقول مواجه شوید» .نسرین 70 ساله
در دوران شیردهی، ممکن است به عفونتی به نام ماستیت مبتلا شوید، که در اثر بسته شدن مجرای شیر ایجاد میشود. ماستیت موجب میشود پستان قرمز شده در آن حساسیت، گرمی و توده احساس شود. ماستیت Mastitis اغلب با آنتی بیوتیکها درمان میشود. گاهی هم لازم است مجرا باز شود. اگر در صورت درمان، قرمزی یا ماستیت از بین نرفت، به پزشک مراجعه کنید؛ ممکن است به مراقبتهای بیشتری نیاز داشته باشید.
همچنان که به سن یائسگی نزدیک میشوید، قاعدگی شما کم و کمتر میشوند. تغییر مقدار هورمون هم باعث این تغییرات در پستانهای شما میشوند:
- حساس بودن، حتی وقتی پریود نمیشوید.
- تراکم بیشتر
- تودۀ بیشتر نسبت به آنچه قبلاً بوده اند
با افزایش سن، تغییرات پستانی دیگری هم متداولاند، مثل:
- پاپیلوم داخل مجرایی. این تغییر به صورت توموری که به زگیل شباهت دارد داخل نوک پستان است و بدون تغییر شکل پستان قابل جراحی است.
- اکتازی مجرای پستان. همچنان که به یائسگی نزدیک میشوید، مجاری نزدیک نوک پستان ورم میکنند و مسدود میشوند، که معمولاً دردناک است و موجب ترشح نوک پستان میشود. این مشکل با گرمکردن موضع و مصرف آنتی بیوتیکها رفع میشود و گاهی هم برای باز کردن مجرا از جراحی استفاده میکنند.
در صورت دریافت هورمون ـ مثل هورمون درمان جایگزین(HRT)، قرصهای ضد بارداری، یا دریافت آن به صورت تزریقی ـ هنگام انجام ماموگرام پزشک را در جریان بگذارید. هورمونها احتمالاً پستانها را متراکم تر میکنند و این گاهی موجب محدودیت توانایی پزشک در خواندن ماموگرام میشود.
وقتی یائسه میشوید، سطح هورمونها پایین میآید و تراکم بافت پستان کمتر و بافت چربی آن بیشتر میشود. احتمالاً تودهها، درد یا ترشح از نوک پستان، که قبلاً داشتید، متوقف میشوند و از آنجا که بافت پستان کمتر متراکم است، ماموگرامها راحت تر خوانده میشوند. این به این معنی است که از سوی پزشکان احتمال تشخیص تغییرات پستان یا سرطان پستان در مراحل اولیه بیشتر است.
آزمایشهای پیگیرانه که اطلاعات بیشتری در اختیار شما میگذارد:
- سونوگرافی
- نمونهبرداری (بیوپسی)
- انواع نمونهبرداریها
- آسپیراسیون با سوزن نازک (Fine-Needle Aspiration)
- نمونهبرداری با سوزن ضخیم(Core-Needle Biopsy)
- نمونهبرداری با جراحی(Surgical Biopsy)
- دریافت نتایج نمونهبرداری
- تغییرات خوشخیم
- هیپرپلازی آتیپیک مجاری شیری (ADH) یا کارسینوم لوبولار در جا (LCIS)
- سلولهای سرطانی موجود در لایۀ پوشانندۀ مجاری شیری(کارسینوم مجاری شیری در جا(DCIS))
- سرطانی که غیرتهاجمی است
پزشکان در مواردی برای پیگیری بعد از تشخیص علائم تغییرات پستان از سونوگرافی یا بیوپسی (نمونهبرداری) استفاده میکنند.
سونوگرافی
در سونوگرافی از امواج صوتی برای تهیۀ تصویر از بافت پستان استفاده میشود. به این تصویر سونوگرام میگویند . این تصویر به پزشکان کمک میکند با دقت بیشتر تودهها را بررسی کنند. سونوگرافی نشان میدهد که توده توپر است یا با مایع پرشده است (کیست).
- سونوگرافی در تصمیم گیری برای لزوم انجام آزمایشهای بیشتر به پزشک کمک میکند.
- دانستن این نکته که احتمال دارد سونوگرافی همۀ تغییرات غیرطبیعی را تشخیص ندهد، مهم است.
کیست: متداول ترین تغییر پستان کیست تودهای است که از مایع پر شده است. پزشک معمولاً پس از تشخیص کیست یکی از این تصمیمها را میگیرد:
|
نمونهبرداری
در بیوپسی (نمونهبرداری)، پزشک بعضی سلولها یا بافت یک ناحیه از رسوبات کوچک کلسیم یا کل توده را خارج میکند. بافت را به آزمایشگاه میفرستند تا متخصص آسیبشناس سلولها را از نظر وجود سرطان یا سایر بیماریها بررسی کند. نمونهبرداریها را معمولاً به صورت سرپایی انجام شود و به بیمار در همان روز انجام آزمایش میتواند به خانه برود. نمونهبرداری تنها راه تشخیص سرطانی بودن سلولهاست.
مواردی که شاید بخواهید درصورت پیشنهاد بیوپسی (نمونهبرداری) از درمانگر، بپرسید:
|
بعد از نمونهبرداری میتوانید سؤالات زیر را بپرسید:
گاهی حتی برای متخصصان هم تشخیص تفاوت تغییرات خوشخیم پستان از سرطان دشوار است. درصورتی که به نتایج نمونهبرداری مشکوک هستید، نظر پزشکان دیگر را هم درمورد آن بگیرید. |
انواع بیوپسی (نمونهبرداری)
متداولترین انواع نمونهبرداری به این شرح است:
- نمونهبرداری مکشی (آسپیراسیون) سوزنی ظریف (Fine-Needle Aspiration).
- نمونهبرداری با سوزنی ضخیم (Core-Needle Biopsy).
- نمونهبرداری با جراحی (Surgcial Biopsy).
نمونهبردای مکشی (آسپیراسیون) سوزنی ظریف (Fine-Needle Aspiration)
آسپیراسیون با سوزن نازک فقط چند دقیقه طول میکشد و در مطب پزشک هم امکانپذیز است. این روش زمانی انجام میشود که پزشک تشخیص میدهد توده به صورت «کیست» (Cyst) بهنظر میآید. پزشک سعی میکند مایع توده را با یک سر سوزن باریک و یک سرنگ خارج کند.
اگر توده، «کیست» باشد، خارج کردن مایع آن را از بین میبرد و اگر مجدداً کیست عود کند، میتوان آن را باردیگر تخلیه کرد. از آنجا که کیستها به ندرت سرطانی هستند، پزشکان مایع را فقط از نظر خونی بودن یا دلایل مهم دیگر آزمایش میکنند. اگر توده توپر باشد، سلولها را با سوزن خارج میشوند. این سلولها از نظر وجود سرطان ارزیابی میکنند.
نمونهبرداری سوزنی ضخیم (Core-Needle Biopsy)
- این نوع نمونهبرداری معمولاً در مطب پزشک یا بیمارستان انجام میشود. نمونهبرداری از توده با سوزن نوعی از نمونهبرداری است که در آن از سوزنی با لبه برندۀ مخصوص استفاده میشود. نمونهبرداری از توده با سوزن، با برش کوچکی روی پوست انجام میشود. قسمت کوچکی از مرکز بافت را بر میدارند و بیش از یک نمونۀ بافتی از همان برش کوچک در پوست برمیدارند.. این قسمت شاید موجب کبودی شود ولی به ندرت اثری به جا میگذارد.
در زمان نمونهبرداری، پزشک گاه یک پروب (Probe) هدایتگر را به ناحیۀ تغییرات پستانی میفرستند. سوند (پروب) به آرامی نمونههای بافت را از ناحیه موردنظر جدا میکند.
گاهی پزشک از روشهای دیگری برای هدایت سوزن یا پروب به ناحیۀ تغییر پستانی استفاده میکند که شامل این موارد است:
- نمونهبرداری با سوزن باهدایت سونوگرافی. پزشکان برای هدایت سوزن در زمان نمونهبرداری از سونوگرافی استفاده میکنند. از این روش زمانی استفاده میکنند که تودهها در معاینۀ پستان، سفت احساس شوند یا در ماموگرام سفت بهنظر برسند.
- نمونهبرداری با سوزن ضخیم در موضع با روش استریوتاکتیک (Steriotaxia). پرتو X (ایکس ری) سه بعدی، سوزن نمونهبرداری را به سمت توده یا سایر نقاط تغییریافته که در معاینۀ پستان احساس نمیشوند، هدایت میکند.
با استفاده از نوعی دستگاه، بر میز معاینه که سوراخی دارد، روی شکم دراز میکشید. سوراخ موجب میشود پستانها به زیر میز آویزان شوند، جایی که دستگاه پرتو و سوزن وجود داردکه با ابزار مخصوصی بهدستگاه متداول ماموگرام وصل میشود تا پستانها را از 2 زاویه در معرض پرتو X قرار دهند.
نمونهبرداری با جراحی
نمونهبرداری با جراحی عملی است که طی آن همه یا قسمتی از تودۀ واقع در پستان را بر میدارند. اغلب، بیمار پس از انجام عمل در همان روز به منزل میرود. گاهی پزشک در همان قدم اول، نمونهبرداری از طریق جراحی را انجام میدهد و در سایر مواقع در صورتیکه از نمونه برداری سوزنی اطلاعات مورد نظر پزشک بهدست نیامد به جراحی متوسل میشوند.
نمونهبرداری با جراحی
گاهی برای نمونهبرداری با جراحی از یک سوزن و دستگاههای ماموگرام یا سونوگرافی برای یافتن تغییرات پستانی که قابل لمس نیستند، استفاده میشود. وقتی تغییری تشخیص دادید، رادیولوژیست سوزنی را به داخل پستان فرو میکند، به شکلی که نوک سوزن در منطقۀ تغییر پستانی است( به این عمل مکانیابی سوزنی میگویند.) سپس سیم نازکی داخل سوزن میگذارند. ممکن است سوزن را بردارند و سیم در محل بماند و احتمالاً از فرد درخواست میکنند برای انجام نمونهبرداری به اتاق عمل یا اتاقی دیگر برود. در زمان جراحی، پزشک از نوک سیم بهعنوان راهنمای یافتن بافتی که باید خارج شود، استفاده میکند.
سوزن را با هدایت ماموگرافی به پستان وارد میکنند.
نوک سوزن درناحیۀ تغییرات در پستان قرار میگیرد.
دستگاه هدایت کننده را در بافت میگذارند.
سیم نازک را از سوزن بیرون میآورند .
موضعی وارد کردن سوزن .
دریافت نتایج نمونهبرداری
بهطور متوسط، نتایج نمونهبرداری (بیوپسی) 7 تا 10 روز بعد آماده میشود.
نمونهبرداری میتواند این نتایج را نشان دهد:
- تغییرات خوشخیم پستان.
- تغییراتی که احتمال ابتلا به سرطان پستان را افزایش میدهند.
- سلولهای سرطانی موجود در بافت پوشانندۀ مجاریشیری پستان.
- سلولهای سرطانی که نزدیک بافت پستان گسترش یافتهاند.
در اینجا شرحی جزئیتر از نتایج نمونهبرداری عنوان میشود.
تغییرات خوشخیم
- فیبروادنوم ـ تودههای گرد و سفت که مثل لاستیک بهنظر میرسند
- نکروز چربی ـ تودههای گرد ، سفت و بدون درد
- آدنوز اسکلروزـ تودههایی که دچار کلسیفیکاسیون شده و اغلب دردناک هستند.
درمانگر احتمالاً مراقبتهای پس از تشخیص را برای این نوع تغییرات خوشخیم پیشنهاد میکند.
دو نوع از تغییرات که احتمال ابتلا به سرطان پستان را افزایش میدهند.
- سلولهای غیرطبیعی موجود در مجاری پستان، هیپرپلازی آتیپیک مجاری، یا Atypical Ductal Hyperplasia) ADH).
- سلولهای غیرطبیعی موجود در لوبول (Loubule)های پستان (کارسینوم لوبولار در جا In Situ یا LCIS).
با اینکه ترسیده بودم، اما خوشحالم که برای پیگیری مراجعه کردم تا مشخص شود مبتلا به چه هستم. اکنون من و دکترم قادریم برای تغییرات پستان کاری انجام دهیم. ـ ژاکی ، 63 ساله
هیپرپلازی آتیپیک مجاری (ADH) یا کارسینوم لوبولار در جا Lobular Carcinoma In Situ) LCIS):
ADH و LCIS سرطان نیستند. اگرچه وجود ,ADH یا LCIS در یک پستان به این معنی است که خطر ابتلا به سرطان پستان در همان پستان بالاتر است. درصورت وجود ADH یا LCIS ، پزشک سلامت پستان را با دقت بیشتر بررسی خواهد کرد. مثلاً، پزشک ممکن است این نکتهها را توصیه کند:
- انجام ماموگرامهای بیشتر یا ملاقاتهای بیشتر بیمار با پزشک
- استفاده از دارویی به نام تاموکسیفین که ظاهراً موجب کاهش خطر ابتلا به سرطان پستان در بعضی زنان شده است.
- شرکت در پژوهشهای بالینی، درمانهای جدید پیشگیری کننده و امیدبخش را نوید میدهند، در آزمایشهای پیشگیری از سرطان، برای یافتن راههای پیشگیری یا کم کردن احتمال ابتلا به سرطان بر تعداد زیادی از افراد مطالعه میکنند.
تعداد کمی از زنان مبتلا به LCIS برای برداشتن هر دو پستان جراحی شدهاند. آنها به منظور جلوگیری از گسترش سرطان پستان این عمل را انجام داده اند. با پزشک خود مشورت کنید و ببینید بهترین راه کار برای شما چیست. برای اطلاعات بیشتر از ADH و LCIS جدول 2: نتایح احتمالی نمونهبرداری و مراقبتهای پس از تشخیص را ببینید.
سلولهای سرطانی موجود در کنارههای مجاری (کارسینوم در جای مجرای شیری (Ductal Carcinoma In Situ یا DCIS
DCIS وضعیتی است که در آن سلولهای سرطانی فقط در بافت پوشانندۀ مجاری شیری پستان دیده میشوند و سلولهای غیرطبیعی به خارج از مجاری و اطراف بافت پستان گسترش نیافتهاند. بنابراین، اکثر زنان مبتلا به DCIS با درمان معالجه میشوند و اگر DCIS درمان نشود، گاهی به سایر نقاط پستان گسترش مییابد. ( که به آن سرطان پستان تهاجمی هم میگویند.)
پزشک احتمالاً این موارد را جهت درمان DCIS مطرح میکند:
- انجام جراحی با حفظ پستان (جراح فقط سرطان و بعضی از بافتهای طبیعی اطراف آن را بر میدارد.) همراه با پرتودرمانی
- انجام جراحی با حفظ پستان بدون پرتودرمانی
- برداشتن پستان که کل پستان را بر میدارند.
- دریافت داروی تاموکسیفن بعد از جراحی و رادیوتراپی برای کاهش احتمال عود سرطان
سرطانی که تهاجمی است
حتی اگر سرطان پستان به سایر قسمتهای پستان سرایت کرده باشد، تشخیص زود هنگام آن بهترین امکان را برای حفظ پستانها و زندگی بیمار به وجود میآورد. حتی اگر سرطان پستان گسترش هم یافته باشد دلیلی برای امیدواری وجود دارد.
بعضی زنان مبتلا به سرطان پستان شاید بخواهند در پژوهشهای بالینی شرکت کنند. پژوهشهای بالینی، مطالعههای تحقیقاتی برای یافتن راههای بهتر درمان سرطان است. بعضی مطالعهها بر داروهای مبارزه کننده با سرطان، ترکیبات دارویی و راههای انجام درمان نتایج خوبی را نشان داده اند.
یافتن حمایتی که به آن نیاز دارید.
تشخیص تغییرات پستان، دریافت نتیجۀ غیرعادی ماموگرام یا دانستن ابتلا به سرطان پستان معمولاً موجب ترس میشود. به بسیاری از زنان این موارد میتواند کمک کننده باشد.
- درخواست حمایت از دوستان و افراد خانواده. هنگام دریافت نتیجه آزمایشها و گفتوگو دربارة گزینههای درمان خود کسی را همراه خود داشته باشید.
- از پزشک یا پرستار خود بخواهید که:
- در درک اصطلاحات پزشکی بغرنج به شما کمک کنند.
- به شما بگویند که دیگران چگونه با احساساتی که شما هم دارید، کنار آمده اند.
اطلاعات مربوط به نمونهبرداری (بیوپسی) غده لنفاوی نگهبان
نکات مهم
|
1. غدد لنفاوی چیستند؟
غدد لنفاوی اندامهای دایرهای شکل کوچکی هستند که بخشی از دستگاه لنفاوی بدن را تشکیل میدهند، در سرتاسر بدن وجود دارند، و بهوسیله عروق لنفاوی به هم متصل هستند. گروههای غدد لنفاوی در گردن، زیر بغل، قفسه سینه، شکم، و کشاله ران قرار دارند. مایعی شفاف به نام لنف در عروق لنفاوی و در غدد لنفاوی جریان دارد.
تشریح (آناتومی) دستگاه لنفاوی، که در آن عروق و غدد لنفاوی، لوزهها، غده تیموس، طحال، و مغز استخوان را میبینید که سلولهای ایمنی بنام لنفوسیت را میسازد. لنف و لنفوسیتها از طریق عروق لنفاوی وارد غدد لنفاوی میشوند و در آنجا لنفوسیتها مواد مضر را از بین میبرند. جریان لنف در عروق لنفاوی و غدد لنفاوی ادامه مییابد تا لنف به دو مجرای بزرگ در قاعده گردن برسد، که در آنجا لنف وارد جریان خون میشود. در نمودار، پیکانهایی که در غدد لنفاوی میبینید، جریان لنف به داخل وبه بیرون از غده لنفاوی را نشان میدهند.
لنف از مایعی بنام مایع میان سلولی (مایع برون یاختهای یا مایع بینابینی یا Interstitial Fluid ) سرچشمه میگیرد که از رگهای خونی کوچکی بنام مویرگها منتشر میشود یا «تراوش» میکند. این مایع که شامل مواد متعددی از جمله پلاسمای خون، پروتئین، گلوکوز، و اکسیژن است، اکثر سلولهای بدن را شستشو میدهد و اکسیژن و مواد مغذی لازم را برای رشد و بقای سلولها تأمین میکند. همچنین، مایع میان سلولی مواد زائد سلولها ومواد دیگر مانند باکتری و ویروسها را از جایشان میکند ( برمیدارد) تا به حذف آنها از بافتهای بدن کمک شود. مایع میان سلولی در نهایت در عروق لنفاوی تجمع مییابد، که در آنجا آن را لنف مینامند. لنف در عروق لنفاوی جریان مییابد و به دو مجرای بزرگ واقع در قاعده یا پایه گردن میرسد و در آنجا وارد جریان خون میشود.
غدد لنفاوی، که بخشهای مهمی از دستگاه ایمنی بدن را تشکیل میدهند، شامل لنفوسیتهای B، لنفوسیتهای T، و دیگر انواع سلولهای دستگاه ایمنی هستند. این سلولها لنف را زیر نظر میگیرند تا متوجه حضور مواد «خارجی» مانند باکتری و ویروسها بشوند. اگر مادهای خارجی ردیابی شود، برخی از این سلولها فعال شده و واکنش یا پاسخ دستگاه ایمنی آغاز میشود.
غدد لنفاوی از این نظر هم اهمیت دارند که کمک میکنند تعیین شود آیا سلولهای سرطانی این توانایی را بهدست آوردهاند که به دیگر قسمتهای بدن گسترش یابند. بسیاری از انواع سرطان از طریق دستگاه لنفاوی گسترش مییابند، و یکی از اولین مکانهای گسترش این سرطانها غدد لنفاوی مجاور آنها میباشد.
2. غده لنفاوی نگهبان چیست؟
غده لنفاوی نگهبان بهعنوان اولین غده لنفاوی تعریف میشود که احتمال گسترش سلولهای سرطانی از تومور اولیه به آن از تمام غدد لنفاوی دیگر بیشتر است. گاهی اوقات امکان دارد بیشتر از یک غده لنفاوی نگهبان وجود داشته باشد.
3. نمونهبرداری از غده لنفاوی نگهبان چیست؟
نمونهبرداری از غده لنفاوی نگهبان (SLNB) رویهای است که در آن غده لنفاوی نگهبان را شناسایی مینمایند، آن را برمیدارند، و معاینه میکنند تا مشخص شود آیا سلولهای سرطانی در آن حضور دارند.
منفی بودن نتیجه SLNB حاکی از آن است که سرطان توانایی گسترش به غدد لنفاوی مجاور یا به اندامهای دیگر را بهدست نیاورده است. مثبت بودن نتیجه SLNB نشان میدهد سرطان در غده لنفاوی نگهبان وجود دارد و شاید در دیگر غدد لنفاوی مجاور (که آنها را غدد لنفاوی ناحیهای مینامند) و، احتمالاً، در اندامهای دیگر حضور دارد. ممکن است این اطلاعات به پزشک کمک کند مرحله سرطان (میزان وجود بیماری در داخل بدن) را تعیین نماید و برنامه درمان مناسبی را تهیه کند.
4. در طول SLNB چه اتفاقی میافتد؟
جراح مادهای رادیواکتیو، مادهای آبی رنگ، یا هر دو را، در نزدیکی محل قرارگیری تومور به بدن شخص بیمار تزریق مینماید تا محل قرار گرفتن غده لنفاوی نگهبان را پیدا کند. سپس از وسیلهای که ماده رادیواکتیو را ردیابی میکند برای ردیابی غده نگهبان استفاده مینماید، یا به جستجوی غدد لنفاوی میپردازد که به رنگ آبی در آمدهاند. پس از پیدا شدن غده لنفاوی نگهبان، جراح برش کوچکی (تقریباً به اندازه نیم اینچ یا تقریباً 1.27 سانتیمتر) در پوست واقع در بالای غده لنفاوی نگهبان ایجاد میکند و آن را برمیدارد.
سپس آسیبشناس غده لنفاوی نگهبان را معاینه میکند تا متوجه حضور سلولهای سرطانی شود. اگر سرطان وجود داشته باشد، امکان دارد جراح در طول همین رویه نمونهبرداری، یا در طول رویه جراحی بعدی، غدد لنفاوی دیگری را از بدن شخص بیمار بردارد. ممکن است این رویه نمونهبرداری بر روی بیماران سرپایی انجام شود، یا شاید اقامتی کوتاه مدت در بیمارستان لازم باشد.
معمولاً SLNB همزمان با برداشتن تومور انجام میشود. اما، این رویه را میتوان پیش از یا پس از برداشتن تومور هم انجام داد.
5. SLNB چه فوایدی دارد؟
با انجام رویه SLNB، علاوه بر کمک به پزشکان در درجهبندی سرطان و در برآورد این خطر که آیا سلولهای سرطانی توانایی گسترش یافتن به دیگر نقاط بدن را پیدا کردهاند، امکان دارد به برخی از بیماران کمک شود از جراحی گستردهتر غدد لنفاوی اجتناب کنند. اگر معلوم شود در غده لنفاوی نگهبان سلولهای سرطانی وجود ندارد، شاید برداشتن دیگر غدد لنفاوی مجاور برای جستجو جهت یافتن سرطان لازم نباشد. این امکان وجود دارد که عمل جراحی غدد لنفاوی دارای عوارض جانبی باشد، و اگر تعداد کمتری از غدد لنفاوی از بدن برداشته شود، شاید برخی از این عوارض جانبی کاهش یابند یا از بروز آنها اجتناب شود. عوارض جانبی بالقوه جراحی غده لنفاوی شامل موارد زیر است:
- ادملنفاوی (Lymphedema) یا تورم بافت. در طول SLNB یا جراحی گستردهتر غدد لنفاوی، عروق لنفاوی که وارد غده لنفاوی نگهبان یا گروه غدد لنفاوی میشوند یا از آنها بیرون میآیند قطع میشوند، و از این طریق جریان طبیعی لنف در آن ناحیه مختل میشود. این اختلال امکان دارد به تجمع یافتن غیرطبیعی مایع لنف منتهی شود. ممکن است بیماران مبتلا به ادم لنفاوی، علاوه بر تورم بافت، در آن ناحیه که عروق لنفاوی قطع شدهاند درد یا ناراحتی احساس کنند، و امکان دارد پوستی که روی آن ناحیه قرار دارد ضخیم یا سفت بشود. در صورت انجام جراحی گسترده غدد لنفاوی در زیر بغل یا کشاله ران، ممکن است تورم بافت تمامی یک بازو یا یک ساق پا را در بر گیرد. علاوه بر آن، خطر ایجاد عفونت در ناحیه یا در دست یا پایی که تحتتأثیر ادم لنفاوی قرار میگیرد افزایش مییابد. در مواردی بسیار نادر، شاید ادم لنفاوی مزمن ناشی از برداشتن گسترده غدد لنفاوی باعث ایجاد سرطان عروق لنفاوی شود که آن را لنفانژیوسارکوم (Lymphangiosarcoma یا لنفانژیومیکه با سارکوم توأم شده است) مینامند.
- تومور سرومی(Seroma)، یا تجمع مایع لنف در محلی از بدن که جراحی انجام شده است.
- بیحسی، سوزن سوزن شدن، یا درد در محلی از بدن که جراحی شده است.
- سخت شدن حرکت بخشی از بدن که تحتتأثیر ادم لنفاوی قرار گرفته است.
6. آیا SLNB با وارد شدن صدمات دیگر مرتبط است؟
امکان دارد SLNB، مانند دیگر رویههای جراحی، باعث ایجاد درد کوتاه مدت، تورم، و کبودی یا خون مردگی در محل انجام حراحی در بدن شود و خطر بهوجود آمدن عفونت را افزایش دهد. علاوه بر آن، ممکن است بدن برخی از بیماران نسبت به ماده آبی رنگی که در SLNB استفاده میشود پاسخ یا واکنش پوستی یا آلرژیک نشان دهد. یک صدمه بالقوه دیگر منفی بودن کاذب نتیجه بیوپسی است، یعنی اینکه در غده لنفاوی نگهبان سلولهای سرطانی دیده نمیشود، گرچه این سلولها حضور دارند و شاید به دیگر غدد لنفاوی ناحیهای یا به دیگر قسمتهای بدن هم گسترش یافته باشند. کاذب بودن نتیجه بیوپسی باعث میشود احساس ایمنی کاذبی درباره میزان سرطان موجود در بدن در پزشک و در شخص بیمار ایجاد شود.
7. آیا از SLNB برای کمک به مرحلهبندی تمام انواع سرطان استفاده میشود؟
خیر. در اکثر موارد، از SLNB برای کمک به مرحلهبندی سرطان پستان و ملانوم استفاده میشود. اما کاربرد آن در مورد سرطانهای دیگر، از جمله سرطانهای روده بزرگ و راست روده، معده، مری، سر و گردن، تیروئید، و سرطان سلول غیرکوچک ریه (Non- Small Cell Lung Cancer) در دست بررسی است.
8. در تحقیقات به عمل آمده درباره استفاده از SLNB در مورد سرطان پستان، چه یافتههایی حاصل شده است؟
احتمال اینکه سلولهای سرطان پستان ابتدا به غدد لنفاوی واقع در زیر بغل در مجاورت پستان سرطانی گسترش یابد از احتمال گسترش آن در هر جای دیگر بدن بیشتر است. اما اگر سرطان پستان نزدیک به مرکز قفسه سینه (در نزدیکی استخوان جناغ) قرار داشته باشد، ممکن است سلولهای سرطانی ابتدا به غدد لنفاوی موجود در داخل قفسه سینه (زیر استخوان جناغ) گسترش یابند و سپس در زیر بغل ردیابی شوند.
در اشخاص مختلف تعداد متفاوتی غدد لنفاوی در زیر بغل وجود دارد، اما این تعداد معمولاً از 20 تا 40 متغیر است. در گذشته، این غدد لنفاوی را به دو دلیل با عمل جراحی به نام تشریح غدد لنفاوی زیر بغل یا ALAND (Axillary Lymph node Dissection ) بر میداشتند. این دو دلیل عبارت بودند از کمک به مرحلهبندی سرطان و کمک به پیشگیری از برگشت ناحیهای بیماری (برگشت ناحیهای سرطان پستان هنگامیصورت میگیرد که سلولهای سرطان پستانی که به غدد لنفاوی مجاور مهاجرت کردهاند تومور جدیدی بهوجود میآورند).
چون برداشتن همزمان چند غده لنفاوی با بروز عوارض جانبی مرتبط است (به پرسش 5 مراجعه شود)، احتمال کافی بودن SLNB در مرحلهبندی سرطان پستان را در زنانی بررسی نمودهاند که در آنها هیچ نشانه بالینی از متاستاز غدد لنفاوی زیر بغل، مانند غدد متورم یا «درهم تنیده» (گلوله شده یا به هم چسبیده)، دیده نمیشود.
در یک آزمایش (بالینی) فاز 3 که در آن 5611 نفر زن مبتلا به سرطان پستان فاقد هر گونه نشانه بالینی از متاستاز زیر بغل شرکت داشتند، شرکت کنندگان را به طور تصادفی به دو گروه تقسیم کردند. در یک گروه تنها از SLNB، و در گروه دیگر از SLNB به اضافه ALND استفاده شد. زنان شرکت کننده در دو گروه که غده (غدد) لنفاوی نگهبان آنها سرطانی نبود (3989 نفر از شرکت کنندگان) را بهطور متوسط به مدت 8 سال زیر نظر گرفتند. در اکثر این زنان (87.5% از آنها) تودهبرداری و، درسایر زنان، عمل برداشتن پستان انجام شد. تقریباً 88% از این زنان تحت درمان سیستمیک کمکی (شیمیدرمانی، هورمون درمانی، یا هر دو) هم قرار گرفتند، و در 82% از آنها پرتودرمانی خارجی در ناحیه پستان سرطانی صورت گرفت.
محققان، از نظر میزان بقای کلی و میزان بقای عاری از بیماری، هیچ تفاوتی بین این دو گروه از زنان مشاهده نکردند و براساس این نتایج نتیجه گرفتند که شاید ALND برای زنانی لازم نباشد که فاقد نشانههای بالینی سرطانی بودن غدد لنفاوی زیر بغل هستند و نتیجه SLNB آنها منفی میباشد و سرطان پستان آنها با جراحی، درمان سیتمیک کمکی، پرتودرمانی خارجی درمان میشود.
به دنبال این آزمایش بالینی، گروه سرطان شناس انجمن آمریکایی جراحان (American College of Surgeons Oncology Group)، یافتههای یک آزمایش بالینی فاز 3 دیگر را گزارش کردند. در این آزمایش این مسئله بررسی شد که آیا زنانی را که دارای غده لنفاوی نگهبان سرطانی میباشند اما فاقد نشانههای بالینی متاستازغدد لنفاوی زیر بغل هستند میتوان، بدون به خطر انداختن آنها، با برداشتن تومور درمان نمود و به غیر از SLNB از عمل جراحی دیگری اسفاده نکرد. در این آزمایش، 891 نفر زن شرکت کننده را بهطور تصادفی به گروه تنها SLNB و گروه ALND پس از SLNB تقسیم نمودند. تمام این زنان تحت عمل جراحی تودهبرداری قرار گرفتند. در مورد بیش از 95% از آنها از درمان سیستمیک کمکی (شیمیدرمانی، هورمون درمانی، یا هر دو آنها) هم استفاده شد، و در تقریباً 90% از آنها پرتودرمانی خارجی در ناحیه پستان سرطانی صورت گرفت.
هنگامیکه نتایج این آزمایش بالینی گزارش شد، بیماران به مدت میانه 6.3 سال تحت نظر قرار گرفته بودند. در دو گروه، میزان کلی بقا (92.5% در گروه تنها SLNB در برابر 91.8% در گروه SLNB به اضافه ALND) و میزان بقای 5 ساله عاری از بیماری (83.9% در گروه تنها SLNB و 82.2% در گروه SLNB به اضافه ALND) مشابه بود. محققان نتیجه گرفتند که کاربرد تنها SLNB بی خطر است و بر میزان بقای زنانی تأثیر نمیگذارد که در آنها غده لنفاوی نگهبان متاستاز کرده است اما هیچ نشانه بالینی از سرطانی بودن دیگر غدد لنفاوی مشاهده نمیشود و سرطان پستان آنها با جراحی، درمان سیستمیک، و پرتودرمانی خارجی درمان میشود. احتمال دارد نتایج عالی که در این آزمایش بالینی در مورد زنانی بهدست آمد که برای آنها تنها از SLNB بدون ALND استفاده شده بود، دست کم تا اندازهای، به دلیل توانایی پرتودرمانی موضعی و درمانهای سیستمیک مدرن در درمان مؤثر سلولهای سرطان پستانی باشد که شاید، علاوه بر غده لنفاوی نگهبان، به غدد لنفاوی زیر بغل یا به دیگر قسمتهای بدن گسترش یافتهاند.
9. درباره کاربرد SLNB در مورد ملانوم، چه یافتههایی بهدست آمده است؟
محققان این مسئله را بررسی نمودهاند که آیا در مورد بیماران مبتلا به ملانوم که غده لنفاوی نگهبان آنها سرطانی نیست و هیچ نشانه بالینی از سرطانی بودن دیگر غدد لنفاوی در آنها دیده نمیشود هم میتوان، در هنگام برداشتن تومور اولیه، از جراحی گستردهتر غدد لنفاوی صرفنظر کرد. یک تحلیل جامع از 71 مطالعه که دادههای مربوط به 25240 نفر بیمار را در بر میگرفت، حاکی از آن بود که پاسخ این پرسش «مثبت» است. در این تحلیل جامع مشخص شد خطر برگشت ناحیه ای (سرطان) غدد لنفاوی در بیمارانی که نتیجه SLNB آنها منفی بود، 5% یا کمتر است.
بیوپسی غده لنفاوی نگهبان در بیماران مبتلا به ملانوم
مادهای رادیواکتیو و یا مادهای آبی رنگ را نزدیک به تومور تزریق مینمایند (تصویر سمت چپ). محل قرار گرفتن این ماده را با چشم یا با استفاده از وسیلهای پیدا میکنند که رادیواکتیویته را ردیابی میکند (تصویر میانی). غده (غدد) لنفاوی نگهبان اولین غده یا غددی هستند که این ماده را جذب میکنند. این غدهها را برمیدارند و معاینه میکنند تا متوجه حضور سلولهای سرطانی بشوند (تصویر سمت راست). بیوپسی غده لنفاوی نگهبان را میتوان پیش یا پس از برداشتن تومور انجام داد.
در یک آزمایش (بالینی) فاز 3 که در آن 5611 نفر زن مبتلا به سرطان پستان فاقد هر گونه نشانه بالینی از متاستاز زیر بغل شرکت داشتند، شرکت کنندگان را به طور تصادفی به دو گروه تقسیم کردند. در یک گروه تنها از SLNB، و در گروه دیگر از SLNB به اضافه ALND استفاده شد. زنان شرکت کننده در دو گروه که غده (غدد) لنفاوی نگهبان آنها سرطانی نبود (3989 نفر از شرکت کنندگان) را بهطور متوسط به مدت 8 سال زیر نظر گرفتند. در اکثر این زنان (87.5% از آنها) تودهبرداری و، درسایر زنان، عمل برداشتن پستان انجام شد. تقریباً 88% از این زنان تحت درمان سیستمیک کمکی (شیمیدرمانی، هورمون درمانی، یا هر دو) هم قرار گرفتند، و در 82% از آنها پرتودرمانی خارجی در ناحیه پستان سرطانی صورت گرفت.
محققان، از نظر میزان بقای کلی و میزان بقای عاری از بیماری، هیچ تفاوتی بین این دو گروه از زنان مشاهده نکردند و براساس این نتایج نتیجه گرفتند که شاید ALND برای زنانی لازم نباشد که فاقد نشانههای بالینی سرطانی بودن غدد لنفاوی زیر بغل هستند و نتیجه SLNB آنها منفی میباشد و سرطان پستان آنها با جراحی، درمان سیتمیک کمکی، پرتودرمانی خارجی درمان میشود.
غربالگری سرطانهای پستان و گردن رحم
مهمترین پیام برای زنان این است که با انجام ماموگرام خطر مرگ ناشی از سرطان پستان کاهش مییابد، و با انجام پاپ اسمیر میتوان از سرطان گردن رحم پیشگیری نمود، و به این ترتیب مرگومیر ناشی از سرطان گردن رحم را کاهش داد. زنان باید در غربالگری هر دو بیماری شرکت کنند.
همه زنان تشویق میشوند که از سن 40 سالگی با پزشکان خود در باره ماموگرافی صحبت کنند تا از فوائد و خطرات بالقوه آن مطلع شوند، و تعیین کنند چه چیزی برای آنها از همه بهتر است؛ و همه زنان، حداکثر پس از رسیدن به سن 50 سالگی، باید بهطور منظم تست ماموگرافی را انجام دهند. همچنین متخصصان همه زنان را تشویق میکنند که از سن 21 سالگی بهطور منظم تست پاپ اسمیر مربوط به غربالگری سرطان گردن رحم را انجام دهند.
واقعیت این است که در حال حاضر تعداد بسیار معدودی از زنان بهطور منظم در ارتباط با این سرطانها غربالگری میشوند. بیش از یک سوم از زنانی که باید در ارتباط با سرطان پستان غربالگری شوند تست ماموگرافی را بهطور منظم انجام نمیدهند. در مورد سرطان گردن رحم ، تقریباً 20 درصد زنان بین سنین 18 و 64 سال از انجام پاپ اسمیر خودداری میکنند.
زنان باید در ارتباط با این دو بیماری غربالگری شوند، و هیچ مانعی نباید از انجام غربالگری از سن 40 سالگی در مورد سرطان پستان، و از انجام غربالگری در سن 21 سالگی در مورد سرطان گردن رحم (یا، اگر پزشک به دلایل پزشکی توصیه کند، در سن پایینتر) جلوگیری نماید.
شواهد گستردهای کارآیی این ابزارهای غربالگری را نشان میدهد. با انجام غربالگری که به صورت کار عادی یا روتین با استفاده از ماموگرافی انجام شود، میتوان مرگومیر ناشی از سرطان پستان را، بسته به سن زنان، بین 15 تا 30 درصد کاهش داد. در طی 30 سال گذشته، کاربرد گسترده پاپ اسمیر به کاهش 50 درصدی موارد بروز سرطان گردن رحم در ایالات متحده منجر شده است؛ امروزه اکثر موارد مرگومیر ناشی از سرطان گردن رحم در بین زنانی اتفاق میافتد که غربالگری نمیشوند یا کمتر از دفعات توصیه شده غربالگری میشوند.
درمان سرطان پستان
Breast Cancer Treatment
اطلاعات عمومی دربارۀ سرطان پستان
نکات کلیدی این بخش
|
سرطان پستان بیماریای است که در آن سلولهای بدخیم (سرطانی) در بافت پستان تشکیل میشوند
پستان از لوبها و مجاری تشکیل شده است. هر پستان 15 تا 20 بخش به نام لوب دارد که لوبها از بخشهای کوچکتری به نام لوبولها تشکیل شده اند. لوبولها به تعداد زیادی حفره کوچک منتهی میشوند که میتوانند شیر تولید کنند. لوبها، لوبولها و برآمدگیها با لولههای باریکی به نام مجراها به هم متصل میشوند.
هر پستان دارای رگهای خونی و رگهای لنفاوی است. در رگهای لنفاوی مایع تقریباً بی رنگی به نام لنف جریان دارد. رگهای لنفاوی به اندامهایی به نام غدد لنفاوی منتهی میشوند. غدد لنفاوی ساختار لوبیایی شکل کوچکی دارند که در سراسر بدن یافت میشوند. آنها مواد موجود در مایعی به نام لنف را تصفیه و به مبارزه علیه عفونت و بیماری کمک میکنند. مجموعۀ غدد لنفاوی نزدیک پستان در زیر بغل، بالای استخوان ترقوه و قفسه سینه یافت قرار دارند.
متداولترین نوع سرطان پستان، کارسینوم مجاری شیری است که از سلولهای مجاری شیری شروع میشود. سرطانی که از لوبها یا لوبولها شروع میشود، کارسینوم لوبولار نامیده میشود و بیش از سایر انواع سرطان پستان در هر دو پستان ایجاد میشود.
سرطان التهابی پستان یک نوع سرطان پستان غیرمعمول است که در آن پستان داغ، قرمز و متورم میشود.
برای کسب اطلاع درباره سرطان پستان در کودکان، خلاصه برای سرطانهای غیرمعمول کودکان را مشاهده کنید.
سن و تاریخچه سلامت می توانند بر خطر ایجاد سرطان پستان تأثیر بگذارند
هر چیز که احتمال ابتلا به یک بیماری را افزایش دهد، عامل خطرزا نامیده میشود. عوامل خطرزای سرطان پستان شامل موارد زیر است:
- سن بالا.
- قاعدگی در سن پایین.
- اولین حاملگی در سن بالا یا هرگز بچهدار نشدن.
- سابقه شخصی سرطان پستان یا بیماریهای خوشخیم پستان (غیر سرطانی).
- مادر یا خواهر مبتلا به سرطان پستان.
- پرتودرمانی در ناحیه پستان / قفسه سینه.
- بافت پستانی که در ماموگرام متراکم به نظر میرسد.
- دریافت هورمونهایی مثل استروژن و پروژسترون.
- نوشیدن مشروبات الکلی.
- سفیدپوست بودن.
گاهی سرطان پستان به وسیله جهشهای (تغییرات) ژنتیکی موروثی ایجاد میشود
ژنها حاوی اطلاعات وراثتی اند که فرد از والدینش میگیرد. سرطان پستان موروثی حدود 5 تا 10 درصد از کل سرطانهای پستان را شامل میشود. بعضی ژنهای جهش یافته مربوط به سرطان پستان در گروههای نژادی خاصی متداول ترند.
زنانی که یک ژن جهش یافته سرطان پستان دارند و آنان که در یک پستان سرطان دارند، خطر بروز سرطان پستان در پستان دیگر آنها افزایش مییابد. همچنین، احتمالاً خطر ابتلا به سرطان تخمدان یا سرطانهای دیگر هم در آنها افزایش مییابد. مردانی هم که یک ژن تغییریافته مربوط به سرطان پستان دارند، در معرض افزایش خطر بیماری هستند. برای اطلاعات بیشتر، درمان سرطان پستان در مردان را ببینید.
آزمایشهایی وجود دارد که میتواند ژنهای تغییریافته را شناسایی کند. این آزمایشهای ژنتیکی گاهی برای اعضای خانوادههایی انجام میشود که در معرض خطر بالای ابتلا به سرطان قرار دارند.
برای اطلاعات بیشتر خلاصههای زیر را ببینید:
- غربالگری سرطان پستان
- پیشگیری از سرطان پستان
- ژنتیک سرطان پستان و تخمدان
آزمایشها و معاینههای پستانها برای کشف و تشخیص سرطان پستان به کار میروند
اگر تغییرات پستانها قابل توجه باشد، پزشک باید آن را مورد بررسی بیشتر قرار دهد. آزمایشها و مراحل زیر ممکن است بهکار روند:
- ماموگرام: عکس با اشعه X از پستان
-
نمونهبرداری: برداشتن سلولها یا بافتها آن گونه که برای آسیبشناس بررسی علائم سرطان
در زیر میکروسکوپ مقدور باشد. اگر تودهای در پستان تشخیص داده شود،
احتمالاً پزشک قسمت کوچکی از توده را خارج میکند. نمونهبرداری چهار نوع
است:
- نمونهبرداری کامل: برداشتن کل توده.
- نمونهبرداری ناکامل: برداشت قسمتی از توده یا نمونهای از بافت.
- نمونهبرداری سوزنی ضخیم (core): خارج کردن بافت با استفاده از یک سوزن ضخیم.
- آسپیراسیون سوزنی ظریف (FNA: Fine-needle aspiration) خارج کردن بافت یا مایع با استفاده از یک سوزن نازک.
آزمایش گیرندههای پروژسترون و استروژن: این آزمایش برای اندازه گیری میزان گیرندههای استروژن و پروژسترون (هورمونها) در بافت سرطانی است. اگر در پستان، وجود سرطان تشخیص داده شود، بافت تومور را در آزمایشگاه بررسی میکنند تا مشخص شود آیا استروژن و پروژسترون میتواند روی رشد این سرطان تأثیر بگذارند، آیا هورموندرمانی میتواند رشد سرطان را متوقف کند یا خیر.
ام.آر.آی. (MRI): در این روش از یک مغناطیس، امواج رادیویی و یک کامپیوتر برای تصویربرداری دقیق از نواحی داخل بدن استفاده میشود. این روش تصویربرداری در صورت تشدید مغناطیسی، ام.آر.آی هستهای (NMRI) نامیده میشود.
عوامل خاصی بر احتمال بهبودی (شانس بهبودی) و گزینههای درمان تأثیر میگذارد
بهبودی و گزینههای درمان به عوامل زیر بستگی دارد:
- مرحلۀ سرطان (اندازه تومور و اینکه آیا فقط در پستان است یا به غدد لنفاوی یا سایر نقاط بدن گسترش یافته است).
- نوع سرطان پستان.
- مقادیر گیرندههای استروژن و پروژسترون در بافت تومور.
- مقادیر بالای گیرندههای نوع 2 عامل رشد اپیدرمی انسانی (HER-2/neu (Human Epidermal Growth Factor Receptor 2 در سلولها.
- سرعت رشد تومور .
- سن زن، سلامت عمومی او و وضعیت قاعدگی (آیا بیمار هنوز پریودهای قاعدگی دارد یا نه).
- آیا سرطان قبلاً تشخیص داده شده و عود کرده است
مراحل سرطان پستان
نکات کلیدی این بخش:
|
پس از اینکه سرطان پستان تشخیص داده شد، آزمایشهایی به منظور تشخیص گسترش سرطان به درون پستان یا سایر قسمت های بدن انجام میشود
روند معمول برای تشخیص این که سرطان در داخل پستان یا سایر نقاط بدن گسترش یافته است، مرحله بندی نامیده میشود. اطلاعات گردآوری شده از روند مرحله بندی، مرحلۀ بیماری را مشخص میکند. دانستن مرحلۀ بیماری در تصمیمگیری برای درمان اهمیت دارد.
سرطان پستان از سه راه در بدن گسترش مییابد
سرطان از سه راه در بدن گسترش مییابد:
- از طریق بافت: سرطان به بافتهای طبیعی اطراف حمله میکند.
- از طریق دستگاه لنفاوی: سرطان به دستگاه لنفاوی حمله میکند و از طریق عروق لنفاوی به دیگر نقاط بدن رسوخ میکند.
- از طریق خون: سرطان به سیاهرگها و مویرگها حمله میکند و از طریق خون به دیگر نقاط بدن میرسد.
وقتی سلولهای سرطانی از غدۀ اولیه (اصلی) جدا میشوند و از طریق لنف یا خون به دیگر مناطق بدن میرسند، احتمال دارد غدۀ دیگری (ثانویه) تشکیل شود. این مرحله متاستاز نام دارد. غدۀ ثانویه (منتشر) از همان نوع سرطان غدۀ اولیه است. بهعنوان مثال، اگر سرطان پستان به استخوانها برسد، سلولهای سرطانی استخوانها در حقیقت سلولهای سرطانی پستان هستند و بیماری، سرطان پستان گسترش یافته (متاستازیک) است، نه سرطان استخوان .
مرحلهبندی زیر برای سرطان پستان بهکار برده میشود
مرحله صفر - کارسینوم درجا ( Carsinoma in situ)
دو نوع کارسینوم پستان درجا وجود دارد:
- کارسینوم درجای مجاری شیری (DCIS) نوعی وضعیت غیرتهاجمی است که در آن سلولهای غیرطبیعی در لایۀ پوشاننده مجاری پستان یافت میشوند و سلولهای غیرطبیعی به خارج از مجرا و درون بافتهای پستان گسترش نیافته اند. در بعضی موارد، DCIS ممکن است به سرطان تهاجمی تبدیل شود و در بافتهای دیگر گسترش یابد؛ هنوز مشخص نیست که چگونه میتوان پیشبینی کرد کدام نوع از آسیبها تهاجمی خواهند شد.
- کارسینوم درجای لوبولار (LCIS) وضعیتی است که در آن سلولهای غیرطبیعی در لوبولهای پستان یافت میشوند. این وضعیت بهندرت تبدیل به سرطان تهاجمی میشود؛ اما، داشتن کارسینوم لوبولار در جا، باعث خطر ایجاد سرطان تهاجمی میشود و داشتن کارسینوم لوبولار در جا خطر ایجاد سرطان پستان در پستان دیگر را افزایش میدهد.
در مرحله I ، سرطان تشکیل شده است. غده 2 سانتیمتر یا کوچکتر است و به خارج از پستان پراکنده نشده است.
در مرحله IIA:
- غدهای در پستان وجود ندارد، ولی سرطان در غدد لنفاوی زیر بغل یافت میشود؛
- غده 2 سانتیمتر یا کوچکتر است و در غدد لنفاوی زیر بغل گسترش یافته است؛
- غده بزرگتر از 2 سانتیمتر است ولی از 5 سانتیمتر بزرگتر نیست و به غدد لنفاوی زیر بغل منتشر نشده است.
در مرحله IIB ، غده به صورتهای زیر است:
- بزرگتر از 2 سانتیمتر و کوچکتر از 5 سانتیمتر و در غدد لنفاوی زیر بغل گسترش یافته است؛
- یا بزرگتر از 5 سانتیمتر است ولی به غدد لنفاوی زیر بغل گسترش نیافته است.
در مرحله IIIA:
- غدهای در پستان یافت نمیشود؛ ولی سرطان در غدد لنفاوی زیر بغل، که به یکدیگر یا به ساختارهای دیگر متصل هستند، یافت میشود، یا سرطان در غدد لنفاوی نزدیک استخوان جناغ سینه پیدا شده است.
- تومور از 2 سانتیمتر کوچکتر است؛ سرطان در غدد لنفاوی زیر بغل، که به یکدیگر یا به ساختارهای دیگر متصل هستند، گسترش یافته، یا به غدد لنفاوی نزدیک استخوان جناغ رسیده است.
- غده بزرگتر از 2 سانتیمتر و کوچکتر از 5 سانتیمتر است؛ سرطان در غدد لنفاوی زیر بغل، که به یکدیگر یا به ساختارهای دیگر متصلند، منتشر شده یا به غدد لنفاوی نزدیک استخوان جناغ رسیده است.
- یا غده بزرگتر از 5 سانتیمتر است؛ سرطان در غدد لنفاوی زیر بغل، که به یکدیگر یا ساختارهای دیگر متصلاند، رسوخ کرده، یا احتمالاً به درون غدد لنفاوی نزدیک استخوان جناغ رسیدهاست.
در مرحله IIIB، غده ممکن است هر اندازهای باشد و سرطان:
- در دیوارۀ قفسه سینه و / یا پوست پستان گسترش یافته است.
- یا در غدد لنفاوی زیر بغل، که به یکدیگر یا ساختارهای دیگر متصلاند، منتشرشده یا در غدد لنفاوی نزدیک استخوان سینه پخش شده باشد.
سرطانی که در پوست پستان منتشر شده، سرطان التهابی پستان است. برای اطلاعات بیشتر بخش سرطان التهابی پستان را مطالعه کنید
در مرحله IIIC، ممکن است در پستان هیچ نشانی از سرطان وجود نداشته باشد و یا تومور به هر اندازهای باشد و به دیوارۀ قفسه سینه و/ یا پوست پستان گسترش یافته باشد. همچنین، سرطان:
- در غدد لنفاوی بالا و پایین استخوان جناغ سینه رسوخ کرده است؛
- یا ممکن است به غدد لنفاوی زیر بغل یا غدد لنفاوی نزدیک استخوان جناغ انتشار یافته باشد.
سرطانی که در پوست گسترش یافته است، سرطان التهابی پستان است. برای اطلاعات بیشتر بخشی را در سرطان التهابی پستان ببینید.
مرحله IIIC سرطان پستان به دو نوع قابل جراحی و غیرقابل جراحی تقسیم میشود.
در مرحله IIIC قابل درمان، سرطان:
- در 10 یا تعداد بیشتری از غدد لنفاوی زیر بغل یافت میشود؛
- یا در غدد لنفاوی زیر استخوان ترقوه یافت میشوند؛
- یا در غدد لنفاوی زیر بغل و غدد لنفاوی نزدیک استخوان جناغ موجود است.
در مرحله IIIC غیرقابل درمان سرطان پستان، سرطان به غدد لنفاوی بالای ترقوه گسترش یافته است.
در مرحله IV، سرطان، در سایر اندامهای بدن گسترش یافته است، به ویژه در استخوانها، ریهها، کبد یا مغز.
سرطان التهابی پستان
در سرطان التهابی پستان، سرطان در پوست پستان گسترش یافته است و پستان قرمز و متورم بهنظر میرسد و در آن گرما احساس میشود. قرمزی و گرما به این علت ایجاد میشود که سلولهای سرطانی عروق لنفاوی رادر پوست مسدود میکنند. ظاهر پوست پستان حفره دار بهنظر میرسد که اصطلاحاً پوست پرتقالی (peau d'orange) خوانده میشود .
ممکن است تودهای قابل لمس در پستان وجود نداشته باشد. سرطان التهابی پستان ممکن است در مراحل IIIB، IIIC یا IV باشد.
سرطان پستان راجعه
سرطان پستان راجعه، سرطانی است که پس از درمان عود میکند. سرطان ممکن است در پستان، دیوارۀ قفسه سینه یا سایر نقاط بدن عود کند.
مروری بر گزینههای درمان
نکات کلیدی این بخش:
انواع جدید درمان که در پژوهشهای بالینی در حال آزمایش هستند:
ممکن است آزمایشهای پیگیری لازم باشد |
انواع مختلف درمان برای بیماران مبتلا به سرطان پستان وجود دارد.
انواع درمان برای بیماران مبتلا به سرطان پستان وجود دارد. بعضی از درمانها استاندارد و رایج است و بعضی انواع درمان در مرحلۀ آزمایش در پژوهشهای بالینی است.
پژوهش بالینی درمان، یک مطالعه تحقیقاتی است که هدف آن بهبود درمانهای رایج یا کسب اطلاعات جدید دربارۀ درمانبیماران مبتلا به سرطان است. وقتی پژوهشهای بالینی نشان دهند که درمان جدید بهتر از درمان استاندارد است، درمان جدید جایگزین درمان استاندارد میشود. بیمارانی که بخواهند در پژوهشهای بالینی شرکت کنند؛ باید بدانند که بعضی از پژوهشهای بالینی فقط مخصوص بیمارانی است که درمان را آغاز نکرده اند.
هم اکنون چهار نوع درمان متداول است:
اکثر بیماران مبتلا به سرطان پستان، برای خارج کردن غدۀ سرطانی تحت عمل جراحی قرار میگیرند؛ معمولاً بعضی غدد لنفاوی زیر بغل هم برداشته میشوند تا زیر میکروسکوپ بررسی شوند و مشخص شود آیا حاوی سلولهای سرطانی هستند یا خیر.
جراحی با حفظ پستان، عمل جراحی برداشتن سرطان، با حفظ پستان، شامل موارد زیر است:
- برداشتن توده: جراحیای برای برداشتن تومور (غده) و قسمت کوچکی از بافت سالم اطراف آن.
- پستانبرداری جزئی (Partial Mastectomy): جراحیای برای برداشتن قسمتی از پستان که مبتلا به سرطان است و بعضی بافتهای سالم اطراف آن. این عمل را پستانبرداری قطعهای (Segmental) هم میگویند.
ممکن است بعضی غدد لنفاوی بیمارانی که با جراحی نگهدارندۀ پستان درمان شدهاند نیز، برای نمونهبرداری از زیر بغل خارج شوند. این عمل تشریح غدد لنفاوی نامیده میشود. و همزمان با جراحی نگهدارندۀ پستان یا پس از آن قابل انجام است. تشریح غدد لنفاری از طریق یک شکاف مجزا انجام میشود.
سایر انواع جراحی شامل موارد زیر است:
- پستانبرداری کامل (Total Mastectomy): جراحیای که در آن کل پستان بیمار را برمیدارند. این روش پستانبرداری ساده هم نامیده میشود. بعضی غدد لنفاوی زیربغل هم ممکن است برای نمونهبرداری، در همان زمان جراحی پستان یا پس از آن، برداشته شوند. این کار از طریق یک شکاف مجزا صورت میگیرد.
- برداشتن رادیکال تعدیل شدة پستان (Modified radical mastectomy): جراحیای که در آن کل سینۀ بیمار مبتلا به سرطان، بسیاری از غدد لنفاوی زیر بغل، لایۀ پوشانندۀ بالای ماهیچههای قفسه سینه و گاهی، قسمتی از ماهیچههای قفسه سینه برداشته میشود.
- ماستکتومی تغییریافتۀ رایکال Modified radical mastectomy: خطوط نقطهچین نشانگر جاهایی است که کل پستان و بعضی غدد لنفاوی برداشته میشوند. قسمتی از ماهیچۀ دیوارۀ قفسه سینه نیز ممکن است برداشته شود.
- پستانبرداری رادیکال (Radical Mastectomy): جراحیای که در آن پستان بیمار مبتلا به سرطان، ماهیچههای دیوارۀ قفسه سینه زیر پستان و همۀ غدد لنفاوی زیربغل برداشته میشوند. این روش گاهی پستانبرداری رادیکال Halsted نامیده میشود.
حتی اگر جراح تمام بافت سرطانی را که در زمان جراحی قابل مشاهده است، بردارد، باز هم بعضی بیماران بعد از جراحی تحت پرتودرمانی، شیمیدرمانی یا هورموندرمانی قرار میگیرند تا سلولهای سرطانی باقیمانده از بین بروند. درمانی که بعد از جراحی، برای بالابردن شانس معالجه بهکار میرود، درمان کمکی نامیده میشود.
اگر بیماری قصد انجام پستانبرداری را داشته باشد، احتمالاً بازسازی پستان (جراحی که بعد از پستانبرداری، شکل پستان را درست میکند) مطرح میشود. بازسازی پستان ممکن است همزمان با پستانبرداری یا بعد از آن انجام شود. در بازسازی پستان ممکن است از بافت خود بیمار (بافت غیرپستانی) یا ایمپلنتهای (کاشتهای) پرشده با سالین یا ژل سیلیکون استفاده شود.
پرتودرمانی درمانی است که در آن از پرتوهای X با میزان بالا یا سایر انواع پرتو برای کشتن سلولهای سرطانی یا جلوگیری از رشد آنها استفاده میشود. دو نوع پرتودرمانی وجود دارد.
در پرتودرمانی خارجی از یک دستگاه در خارج از بدن، پرتو را به سمت قسمت سرطانی میفرستند. در پرتودرمانی داخلی از مادۀ رادیواکتیوی استفاده می شود که در سوزنها، سیمها (Wires)، سلولهای کاشته شده (Seeds)، کاتترها (لولههای قابل انعطاف که برای کشیدن یا تزریق مایع، دارو و ... به بدن از آنها استفاده میشود) جاسازی میشود و مستقیماً در درون غدۀ سرطانی یا نزدیک آن جاگذاری میشود. تجویز پرتودرمانی به نوع و مرحلۀ سرطان در حال معالجه بستگی دارد.
شیمیدرمانی نوعی درمان است که از داروها برای توقف رشد سلولهای سرطانی، با کشتن سلولها یا جلوگیری از تقسیم آنها، استفاده میشود. وقتی از شیمیدرمانی بهصورت خوراکی استفاده شود یا به درون رگ یا ماهیچه تزریق شود، داروها وارد جریان خون میشوند و از این طریق به سلولهای سرطانی در سراسر بدن میرسند (شیمیدرمانی سیستمیک یا فراگیر) . وقتی از شیمیدرمانی مستقیماً در داخل کانال نخاعی، یک اندام، یا یک حفره بدن مثل شکم استفاده میشود، داروها بیشتر، روی سلولهای سرطانی همان نواحی اثر میگذارند (شیمیدرمانی موضعی). تجویز شیمیدرمانی بستگی به نوع و مرحلۀ سرطان در حال معالجه دارد.
هورموندرمانی نوعی درمان سرطان است که در آن هورمونها را حذف یا از فعالیت آنها جلوگیری و در نتیجه رشد سلولهای سرطانی را متوقف میکنند. هورمونها توسط غدد بدن تولید میشوند و با جریان خون در بدن جریان مییابند. بعضی هورمونها موجب رشد برخی سرطانهای خاص میشوند. اگر آزمایشها نشان دهند که روی سلولهای سرطانی محلهایی وجود دارد که هورمونها میتوانند به آنها وصل شوند (گیرندهها)، از داروها، جراحی یا پرتودرمانی برای کاهش تولید هورمونها یا جلوگیری از عملکرد آنها استفاده میشود. مثلاً هورمون استروژن، که موجب رشد بعضی سرطانهای پستان میشود، اغلب توسط تخمدانها تولید میشود. درمانی که تولید استروژن تخمدانها را متوقف میکند، تخریب تخمدان نامیده میشود.
هورموندرمانی همراه با تاموکسیفن اغلب برای بیماران مبتلا به مراحل اولیه سرطان پستان و بیماران مبتلا به سرطان پستان متاستاتیک (سرطانی که به سایر نقاط بدن گسترش یافته است) تجویز می شود. هورموندرمانی با تاموکسیفن یا استروژنها میتواند بر سلولهای سراسر بدن اثر بگذارد و ممکن است موجب افزایش احتمال ایجاد سرطان آندومتر شود. زنانی که تاموکسیفن دریافت میکنند، باید هر سال آزمایش لگن انجام دهند و هر نشانهای از سرطان را بررسی کنند.
هر نوع خونریزی واژن، به غیر از خونریزی قاعدگی، باید در اسرع وقت به پزشک گزارش داده شود.
هورموندرمانی با یک مهارکنندۀ آروماتاز به زنان یائسهای که سرطان پستان وابسته به هورمون دارند، داده میشود. سرطان پستان وابسته به هورمون برای رشد به هورمون استروژن نیاز دارد. مهارکنندههای آروماتاز با جلوگیری از آنزیمی به نام آروماتاز که آندروژن را به استروژن تبدیل میکند، استروژن بدن را کاهش می دهند.
برای درمان سرطان پستان در مراحل اولیه، از مهارکنندههای آروماتاز خاصی ممکن است بهعنوان درمان مکمل (کمک رسان) به جای تاموکسیفن (بعد از 2 سال یا بیشتر استفاده از تاموکسیفن) استفاده شوند. برای درمان سرطان پستان متاستاتیک، مهارکنندههای آروماتاز در پژوهشهای بالینی آزمایش میشوند تا با هورموندرمانی با تاموکسیفن مقایسه شوند.
انواع جدید درمان در پژوهشهای بالینی بررسی میشوند.
این بخش، به خلاصهای از درمانهایی که در پژوهشهای بالینی مورد مطالعه قرار گرفته میپردازد، ولی ممکن است به تمام درمانهای جدید مطالعه شده اشاره نکند. اطلاعات کلی درباره پژوهشهای بالینی در پایگاه علمی، پزشکی و آموزشی مؤسسة تحقیقات، آموزش و پیشگیری سرطان موجود است.
نمونهبرداری غدۀ لنفی نگهبان با جراحی
نمونهبرداری غدۀ لنفی نگهبان (Sentinel)، خارج کردن غدۀ لنفی نگهبان از طریق جراحی است. غدۀ لنفی نگهبان ، اولین غدۀ لنفی است که نگهبان لنفاوی را از تومور دریافت میکند و اولین غدۀ لنفی است که احتمالاً سرطان از آن شروع به رشد میکند. یک مادۀ رادیواکتیو و / یا رنگ آبی در نزدیکی تومور تزریق میشود. مادۀ رادیواکتیو یا رنگ آبی از مجاری لنفاوی به غدد لنفاوی جریان پیدا میکند. اولین غدۀ لنفی که مادۀ رادیواکتیو یا رنگ به آن میرسد، خارج میشود. آسیبشناس بافت را زیر میکروسکوپ برای یافتن سلولهای سرطانی بررسی می کند. اگر سلولهای سرطانی پیدا نشوند، ممکن است برداشتن غدد لنفاوی بیشتری لازم نباشد. بعد از نمونهبرداری غدۀ لنفی نگهبان، جراح، تومور را بر میدارد (جراحی نگهدارنده پستان یا (برداشتن کل پستان) .
شیمیدرمانی با دوز بالا همراه با سلولهای بنیادی
شیمیدرمانی با دوز بالا به همراه پیوند سلولهای بنیادی روشی است که در آن دوزهای بالای شیمیدرمانی داده میشود و گلبولهای تشکیل دهندۀ خون که توسط درمان سرطان تخریب شدهاند، جایگزین میشوند. بدین منظور گلبولهای بنیادی (سلولهای خونی نابالغ) از خون یا مغز استخوان بیمار یا اهداکننده جدا شده منجمد و ذخیره میشوند، وبعد از پایان شیمیدرمانی، سلولهای بنیادی ذخیره شده را از حالت یخزده خارج میکنند و از طریق تزریق به بیمار بر میگردانند. این سلولهای بنیادی دوباره تزریق شده، در داخل بدن رشد و گلبولهای خونی را بازسازی میکنند.
مطالعهها نشان دادهاند که شیمیدرمانی با دوز بالا همراه با پیوند سلولهای بنیادی، بهتر از شیمیدرمانی متعارف در درمان سرطان پستان عمل نمیکند. بدین سبب، پزشکان تصمیم گرفتهاند که شیمیدرمانی با دوز بالا فقط در پژوهشهای بالینی بهکار رود. قبل از شرکت در چنین آزمایشی، زنان باید با پزشک خود درباره عوارض جانبی جدی، مثل مرگ که ممکن است به وسیله شیمیدرمانی با دوز بالا ایجاد شود، مشورت کنند.
آنتیبادیهای تکدودمانی بهعنوان درمان کمککننده (مکمل)
درمان بهوسیلۀ آنتی بادی تک دودمانی درمانی است که در آن از آنتی بادیهای (پادتن) ساخته شده در آزمایشگاه که از یک نوع سلول دستگاه دفاعی بهوجود میآیند، استفاده میشود. این آنتیبادیها (پادتنها) میتوانند موادی را در سلولهای سرطانی یا مواد طبیعی، که احتمالاً به رشد سلولهای سرطانی کمک میکنند، شناسایی کنند. آنتیبادیها به این مواد میچسبند و سلولهای سرطانی را میکشند یا رشد آنها را متوقف و از گسترش آنها جلوگیری میکنند. آنتیبادیهای تکدودمانی با تزریق وارد بدن میشوند. این آنتیبادیها ممکن است به تنهایی برای انتقال مستقیم داروها، سموم یا مواد رادیواکتیو به سلولهای سرطانی بهکار روند. آنتی بادیهای تکدودمانی بهعنوان درمان کمکی (مکمل) در ترکیب با شیمیدرمانی هم بهکار میروند.
(Herceptin ( Trastuzumab یک آنتی بادی تکدودمانی است که از اثرات پروتئین فاکتور رشد HER-2 که سیگنالهای رشد را بین سلولهای سرطانی پستان انتقال میدهد جلوگیری میکند. در حدود یک چهارم بیماران مبتلا به سرطان پستان، تومورهایی دارند که ممکن است با Trastuzumab همراه با شیمیدرمانی، درمان شود.
مهارکنندههای تیروزین کیناز بهعنوان درمان کمککننده
مهارکنندههای تیروزین کیناز داروهای درمان هدفداری هستند که سیگنالهای لازم برای رشد تومور را مسدود میکنند. مهارکنندههای تیروزین کیناز ممکن است در ترکیب با سایر داروهای ضد سرطان بهعنوان درمان کمککننده (مکمل) بهکار روند.
Lapatinib مهارکنندۀ تیروزین کینازی است که اثرات پروتئین HER-2 و سایر پروتئینهای درون سلولهای سرطانی را متوقف میکند. این دارو ممکن است برای درمان بیماران مبتلا به سرطان پستان HER-2 مثبت که به دنبال درمان با Trastuzumab بیماری آنها پیشرفت داشته است، بهکار رود.
ممکن است آزمایشهای پیگیری لازم باشد
برخی آزمایشهای تشخیص سرطان یا تشخیص مرحلۀ آن ممکن است تکرار شود. بعضی آزمایشها به منظور درک چگونگی عملکرد درمان تکرار میشوند. تصمیم دربارۀ ادامه، تغییر یا توقف درمان احتمالاً براساس نتایج این آزمایشها صورت میگیرد. این کار «مرحلهبندی مجدد» نامیده می شود.
انجام بعضی آزمایشها بعد از اتمام درمان، ادامه مییابد. نتایج این آزمایشها میتوانند نشان دهند که آیا وضعیت بیمار تغییر کرده یا سرطان عود کرده است (بازگشت). این آزمایشها «پیگیری» یا «چک آپ» نامیده میشوند.
انتخابهای درمان با توجه به مرحله بیماری
- کارسینوم درجای مجاری شیری (DCIS)
- کارسینوم درجای لوبولار (LCIS)
- مرحلۀ I ، مرحلۀ II ، مرحلۀ IIIA و مرحلۀ IIIC سرطان پستان قابل جراحی
-
مرحلۀ IIIB ، مرحلۀ IIIC غیر قابل جراحی ، مرحلۀ IV و سرطان متاستاتیک
- مرحلۀ IIIB مرحلۀ IIIC سرطان پستان غیرقابل جراحی
- مرحلۀIV و سرطان پستان متاستاتیک
کارسینوم مجاری شیری در جا (DCIS)
درمان کارسینوم درجای مجاری شیری (DCIS) شامل موارد زیر است:
- جراحی حفظکنندة پستان و پرتودرمانی به همراه تاموکسیفن یا بدون آن
- پستانبرداری (برداشتن پستان) کامل با یا بدون تاموکسیفن
- جراحی نگهدارندۀ پستان بدون پرتودرمانی
- پژوهشهای بالینی پیرامون جراحی نگهدارندۀ پستان و تاموکسیفن با یا بدون پرتودرمانی
درمان کارسینوم درجای لوبولار (LCIS) شامل موارد زیر است:
نمونهبرداری برای تشخیص LCIS و به دنبال آن آزمایشها و ماموگرامهای منظم برای یافتن هرچه زودتر هرگونه تغییرات بهعنوان مشاهده نامیده میشود.
- تاموکسیفن خطر ایجاد سرطان پستان را کاهش میدهد.
- پستانبرداری پیشگیرانۀ دوطرفه. این انتخاب درمانی گاهی در زنانی که در معرض خط بالای ابتلا به سرطان پستان هستند، استفاده میشود. اکثر جراحان معتقدند که این درمان تهاجمیتر از حد نیاز است.
- پژوهشهای بالینی که داروهای پیشگیرانۀ سرطان را آزمایش میکنند.
مرحلۀ I ، مرحلۀ II ، مرحلۀ IIIA و مرحلۀ IIIC سرطان پستان قابل جراحی
درمان مرحلۀ I ، مرحلۀ II ، مرحلۀ IIIA و مرحلۀ IIIC قابل جراحی سرطان پستان شامل موارد زیر است:
- جراحی حفظکنندة پستان فقط برای برداشتن سرطان و بعضی بافتهای پستانی احاطه کنندۀ آن، و به دنبال آن تشریح غدۀ لنفی و پرتودرمانی
- برداشتن تعدیلشدة رادیکال پستان (Modified Radical Mastectomy) با یا بدون جراحی بازسازی پستان
- پژوهشبالینی نمونهبرداری غدۀ لنفی نگهبان که بهوسیلۀ جراحی پیگیری میشود
درمان کمکی (درمانی که بعد از جراحی برای بالا بردن شانس معالجه انجام میشود) شامل موارد زیر است:
- پرتودرمانی غدد لنفاوی نزدیک پستان و دیوارۀ قفسۀ سینه پس از پستانبرداری تغییریافته رادیکال
- شیمیدرمانی سیستمیک (فراگیر) با یا بدون هورموندرمانی
- هورموندرمانی
- پژوهش بالینی (Herceptin ( Trastuzumab در ترکیب با شیمیدرمانی سیستمیک (فراگیر)
مرحلۀ IIIB ، مرحلۀ IIIC غیرقابل درمان ،مرحلۀ IV و سرطان پستان متاستاتیک (گسترش یافته)
مرحلۀ IIIB، مرحلۀ IIIC سرطان پستان غیرقابل درمان
درمان مرحلۀ IIIB و مرحلۀ IIIC سرطان پستان غیرقابل جراحی شامل موارد زیر است:
- شیمیدرمانی سیستمیک (فراگیر)
- شیمیدرمانی عمومی در ادامۀ جراحی (جراحی حفظکنندة پستان یا برداشتن کامل پستان) ، با تشریح غدۀ لنفی در ادامۀ پرتودرمانی. درمان عمومی اضافی (شیمیدرمانی ، هورموندرمانی یا هر دو) ممکن است تجویز شود.
- پژوهشهای بالینی ارزیابی کنندۀ داروهای ضد سرطان جدید، ترکیبات دارویی جدید و راههای جدید درمان
مرحلۀ IV و سرطان پستان متاستاتیک (گسترش یافته)
درمان مرحلۀ IV یا سرطان پستان متاستاتیک شامل موارد زیر است:
- هورموندرمانی و یا شیمیدرمانی عمومی (سیستمیک) با یا بدون (Herceptin (Trastuzumab
- درمان توسط مهارکنندۀ تیروزین کیناز (Tyrosine-kinase Inhibitor) همراه با Lapainib در ترکیب با Capecitabine
- پرتودرمانی و یا جراحی برای رهایی از درد و سایر علائم
- پژوهشهای بالینی تست کنندۀ شیمیدرمانی سیستمیک جدید و یا هورموندرمانی
- پژوهشهای بالینی ترکیبات جدید (Herceptin ( Trastuzumab با داروهای ضد سرطان
- پژوهشهای بالینی ترکیبات جدید Lapatinib به همراه داروهای ضد سرطان
- پژوهشهای بالینی درباره سایر یافتهها، شامل شیمیدرمانی با دوز بالا همراه با پیوند سلولهای بنیادی
- داروهای بیس فسفونات برای کاهش بیماری استخوان و درد وقتی که سرطان به استخوان گسترش مییابد.
گزینههای درمان برای سرطان التهابی پستان
درمان سرطان التهابی پستان شامل موارد زیر است:
- شیمیدرمانی سیستمیک (فراگیر)
- شیمیدرمانی سیستمیک و در ادامه، جراحی (جراحی حفظکنندة پستان یا پستانبرداری کامل)، با تشریح غدۀ لنفی و به دنبال آن، پرتودرمانی. درمان سیستمیک اضافی (شیمیدرمانی، هورموندرمانی یا هر دو) ممکن است تجویز شود.
- پژوهشهای بالینی درباره داروهای جدید ضدسرطان، ترکیبات جدید دارویی و راههای جدید درمان.
گزینۀ درمان برای سرطان پستان راجعه
درمان سرطان پستان راجعه (سرطانی که پس از درمان مجدداً باز میگردد) در پستان یا دیوارۀ قفسۀ سینه، شامل موارد زیر است:
- جراحی (برداشتن کامل (Radical) یا تعدیلشدة رادیکال (Modified Radical)، پرتودرمانی یا هر دو
- شیمیدرمانی سیستمیک (عمومی) یا هورموندرمانی
- پژوهش بالینی (Herceptin( Trastuzumab در ترکیب با شیمیدرمانی سیستمیک (عمومی)
درمان بازدارندههای رگزایی
Angiogenesis Inhibitors Therapy
نکات کلیدی
|
به تشکیل رگهای خونی جدید رگزایی میگویند. رگزایی فرایندی است که تحت کنترل انواع خاصی از مواد شیمیایی تولیدی بدن است. بعضی از این مواد شیمیایی سلولها را تحریک میکنند تا رگهای خونی آسیب دیده را ترمیم کنند یا رگهای جدیدی را بهوجود آورند. مواد شیمیایی دیگر که به آنها بازدارندههای رگزایی میگویند این فرایند را متوقف میکنند.
2 . اهمیت رگزایی در حوزۀ سرطان چیست؟
رگزایی نقش مهمی در گسترش و رشد سرطان دارد. رگهای خونی جدید سلولهای سرطانی را با اکسیژن و مواد غذایی تغذیه میکنند و امکان رشد سلولهای سرطانی، تهاجم به بافت مجاور، گسترش به قسمتهای دیگر بدن و تشکیل کلونیهای جدیدی از سلولهای سرطانی را فراهم میآورند.
3 . چگونه میتوان رگزایی را در تومور متوقف کرد؟
از آنجا که تومورها بدون تشکیل رگهای جدید خونی امکان گسترش و رشد ندارند، دانشمندان تلاش میکنند روشی را برای متوقف کردن رگزایی پیدا کنند. آنها بازدارندههای رگزایی طبیعی و مصنوعی را که به آنها مواد ضدرگزایی نیز میگویند مطالعه میکنند و امید دارند که این مواد شیمیایی بتوانند با متوقف کردن تشکیل رگهای خونی جدید از رشد سرطان جلوگیری کنند یا سرعت رشد آن را کاهش دهند.
4 .آیا در حال حاضر از هیچ یک از انواع بازدارندههای رگزایی برای درمان سرطان در انسانها استفاده میشود؟
بله .سازمان غذا و دارو (FDA) بواسیزامب( Bevacizumab) ، اواستین (Avastin® ) را برای استفاده همراه با داروهای دیگر جهت درمان سرطان روده بزرگ و راستروده منتشر شده به سایر قسمتهای بدن، بعضی از سرطانهای ریه غیرسلول کوچک( Non-Small Cell Lung) و بعضی از سرطانهای پستان که به قسمتهای دیگر بدن سرایت کردهاند، تأیید کرده است.
بواسیزامب اولین بازدارندۀ رگزایی بود که تأثیر آن در به تأخیر انداختن رشد تومور و مهمتر از آن، طولانی کردن عمر بیمار تأیید شد.
علاوه بر این، سازمان غذا و دارو چندین داروی دیگر را که عملکرد ضدرگزایی دارند تأیید کرده است که به عنوان روشهایی درمانی سرطان برای معالجۀ مالتیپل میلوما (Multiple Myeloma)، منتل سل لنفوما (Mantle Cell Lymphoma)، تومورهای استرومال دستگاه گوارش GIST
( Gastrointestinal stromal tumors ) و سرطان کلیه استفاده میشوند. همچنین پژوهشگران در حال بررسی استفاده از این داروها برای درمان سرطانهای دیگر هستند (پرسش 8 را مشاهده کنید).
5 . مزیتهای استفاده از بازدارندههای رگزایی چیست؟
بازدارندههای رگزایی معمولاً عوارض جانبی ناچیزی دارند و برای بیشتر سلولهای سالم سمی نیستند. به نظر نمیرسد تومورها، حتی در صورت استفاده طولانی مدت از بازدارندههای رگزایی، مقاومتی از خود نشان دهند. این حالت بر خلاف مقاومتی است که در هنگام استفاده از داروهای شیمیدرمانی مشاهده میشود.
به نظر میرسد در صورت استفاده از بازدارندههای رگزایی همراه با بعضی از داروهای شیمیدرمانی و پرتودرمانی، این بازدارندهها اثر این داروها را بیشتر میکنند.
6 . محدودیتهای بازدارندههای رگزایی چیست؟
بازدارندههای رگزایی شاید لزوماً تومورها را از بین نبرند ولی در عوض تومورها را در شرایط ثابت نگه میدارند. بنابراین، شاید بد نیست این نوع درمان را برای مدتی طولانی انجام داد. به دلیل اهمیت رگزایی در معالجۀ زخم و تولید مثل، درمان طولانی مدت با عوامل ضدرگزایی منجر به بروز مشکلاتی در خونریزی، انعقاد خون ، عملکرد قلب، سیستم دفاعی و سیستم تولید مثل میشود .
7 . آیا درمان با بازدارندههای رگزایی عوارض جانبی در پی خواهد داشت؟
استفاده از این بازدارندهها گاه باعث تضعیف سیستم دفاعی بیمار میشود که این امر منجر به افزایش استعداد بیمار نسبت به عفونت و معالجۀ ضعیف زخمها میشود؛ حتی گاهی اوقات زخمها معالجه نخواهند شد.
گاه در بیماران مشکلاتی در زمینۀ باروری بهوجود میآید و علاوه براین در صورتیکه بیمار در هنگام مصرف داروهای ضدرگزایی باردار شود احتمال دارد به جنین آسیب برسد. همچنین احتمال بدتر شدن مشکلات قلبی و فشار خون بالا وجود دارد و شاید خونریزی و تشکیل لختههای خون افزایش پیدا کند.
به دلیل اینکه درمان با بازدارندههای رگزایی هنوز در دست بررسی است، همة عوارض احتمالی آن ناشناختهاند.
8 . درمان با بازدارندۀ رگزایی چه آیندهای را پیش رو دارد؟
بازدرندههای رگزایی دیگر در حال حاضر در پژوهشهای بالینی (مطالعات تحقیقاتی) آزمایش میشوند ولی هنوز مؤثر بودن آنها در مقابله با سرطان در انسانها اثبات نشده است.
واکسن سرطان
برگۀ اطلاعاتی واکسن سرطان
نکات کلیدی
|
1. واکسن سرطان چیست؟
واکسنهای سرطان در درمان سرطانهای موجود (واکسنهای درمانی) یا برای پیشگیری از بروز سرطان (واکسنهای پیشگیرانه) کاربرد دارند. هر دو نوع واکسن توانایی بالقوۀ کاهش حجم سرطان را دارند.
واکسنهای درمانی برای بیماران سرطانی تجویز میشوند و برای تقویت دفاع طبیعی بدن نسبت به سرطانهایی که در بدن وجود دارند ساخته شدهاند. این نوع از واکسنها از رشد بیشتر سرطانهای موجود جلوگیری میکنند، مانع از عود مجدد سرطانهای درمان شده میشوند یا سلولهای سرطانی را که از روشهای درمانی قبلی نابود نشدهاند نابود میکنند.
از سوی دیگر، واکسنهای پیشگیرانه یا پیشگیری کننده برای افراد سالم تجویز میشوند و برای هدفگیری ویروسهای سرطانساز و جلوگیری از عفونتهای ویروسی ساخته شدهاند.
2. در حال حاضر چه واکسنهای مرتبط با سرطان در دسترس هستند؟
در حال حاضر، سازمان غذا و دارو ، دو واکسن را برای پیشگیری از عفونتهای ویروسی که منجر به بروز سرطان میشوند تأیید کرده است.
اولین واکسن، واکسن هپاتیت ب است که از عفونت ناشی از ویروس هپاتیت ب – که عاملی عفونی مرتبط با بعضی از انواع سرطان کبد است - جلوگیری میکند. واکسن دیگر، واکسن گارداسیل (GardasilTM) است که از عفونت ناشی از دو نوع از ویروسهای پاپیلومای انسانی
(HPV16 – HPV18) جلوگیری میکند؛ این دو نوع ویروس عامل 70 درصد از موارد سرطان
دهانۀ رحم در جهان هستند. علاوه بر این، گارداسیل از عفونت ناشی از نوع 6 و
11 اچ.پی.وی (HPV) نیز پیشگیری میکند. این دو نوع عامل 90 درصد از موارد
زگیلهای دستگاه تناسلی (Genital Warts) هستند.
در حال حاضر، واکسنهای درمانی تأیید شدهای وجود ندارد. با وجود این، چندین واکسن درمانی در ابعاد گستردهای بر انسانها آزمایش میشوند.
3. واکسنهای درمانی سرطان چگونه ساخته میشوند؟
واکسنهایی که برای درمان سرطان استفاده میشوند از این اصل استفاده میکنند که نوع خاصی از مولکولهای سطح سلولهای سرطانی یا منحصر به فرد هستند و یا نسبت به مولکولهایی که بر سطح سلولهای عادی یا غیرسرطانی وجود دارند بیشترند. این مولکولها، ویروسها یا کربوهیدراتها بهعنوان آنتیژنها عمل میکنند. این بدین معناست که آنها میتوانند سیستم دفاعی را به واکنش دفاعی خاصی وادارند.
پژوهشگران امیدوارند که در صورت تزریق واکسنی شامل آنتیژنهای مخصوص سرطان به بیمار، این آنتیژنها سیستم دفاعی را بهگونهای تحریک کنند که بدون آسیب رساندن به سلولهای طبیعی به سلولهای سرطانی حمله کند.
4. چرا سیستم دفاعی بدن برای کمک به مقابله با سرطان نیاز به واکسن دارد؟
سیستم دفاعی معمولاً تومورها را عاملی خطرناک یا بیگانه (خارجی) نمیبیند و با قدرت به آنها حمله نمیکند. شاید یکی از دلایل عدم تحریک واکنش دفاعی مؤثر از سوی مولکولهای تومور، مشتق شدن این سلولها از سلولهای عادی باشد. بنابراین، با وجود اینکه تفاوتهای مولکولی زیادی بین سلولهای عادی و سلولهای تومور وجود دارد، آنتیژنهای سرطان کاملاً برای بدن بیگانه نیستند بلکه آنها مولکولهای عادی هستند که از جهات بسیار نامحسوسی تغییر پیدا کردهاند یا فراوانی بیشتری دارند.
دلیل دیگر هم شاید عدمتحریک واکنش دفاعی از سوی تومورها این باشد که سلولهای سرطان روشهایی را برای گریز از سیستم دفاعی یافتهاند. اکنون دانشمندان با بعضی از این شیوههای گریز آشنا شدهاند. از جمله این شیوهها میتوان به دفع کردن آنتیژنهای تومور و کاهش تعداد مولکولها و گیرندههایی که معمولاً بدن برای فعالسازی سلولهای T (نوع خاصی از سلولهای دفاعی) و واکنشهای دفاعی دیگر به آنها متکی است اشاره کرد.
کاهش این مولکولها منجر به کاهش عکسالعمل سیستم دفاعی به سلولهای سرطانی میشود و تومور کمتر به چشم سلولهای دفاعی خواهد آمد. دانشمندان امیدوارند پژوهشگران بتوانند از این اطلاعات برای تولید واکسنهای مؤثر بیشتری استفاده کنند.
5. برای ساخت واکسنهای درمانی سرطان مؤثر از چه استراتژیهایی استفاده میکنند؟
پژوهشگران استراتژیهای گوناگونی برای تحریک واکنش سیستم دفاعی علیه تومورها به وجود آوردهاند. یکی از این استراتژیها، شناسایی آنتیژنهای غیرعادی یا منحصر به فرد سلولهای سرطانی است که بهندرت روی سلولهای عادی وجود دارند. راههای دیگر شامل ایمیونوژنیک کردن بیشتر آنتیژن مربوط به تومور یا بالا بردن احتمال تولید پاسخ دفاعی آن است؛ مانند، (الف) انجام تغییرات کوچکی در ساختار امینو اسید آن (ب) قرار دادن ژن برای آنتیژن تومور در یک ناقل ویروسی (یک ویروس بیضرر که میتواند بهجای وسیلهای برای انتقال مواد ژنتیکی به سلول هدف به کار میآید) و (ج) اضافه کردن ژنها به ناقلها برای تعداد بیشتری از مولکولهای تحریککنندۀ دفاعی (immuno stimulatory) همراه با ژنهایی برای آنتیژن تومور.
راه دیگر الحاق مادهای است کاملاً بیگانه (خارجی) به مولکول تومور که به مادة کمکی معروف است (پرسش 8 را مشاهده کنید). گاهی با استفاده از مادۀ کمکی بهعنوان طعمه، سیستم دفاعی را در جهت حمله به ترکیب آنتیژن/ مادۀ کمکی (واکسن) و تومور بیمار فریب میدهند.
6. در حال حاضر، بر چه نوع از واکسنهای درمانی تحقیق انجام میدهند؟
واکسنهایی که در ادامه ذکر شدهاند روشهای مختلفی را که محققان برای عرضۀ آنتیژنهای سرطان به سیستم دفاعی بدن استفاده کردهاند نشان میدهند. این فهرست کامل نیست.
- واکسنهای مادۀ کمکی/ آنتیژن
واکسنهای آنتیژن از جمله اولین واکسنهای سرطانی هستند که مورد تحقیق قرار گرفتهاند. واکسنهای آنتیژن معمولاً برای تحریک سیستم دفاعی جهت مبارزه با سلولهای تومور از بخشهای خاصی از پروتئین یا پپتیدها استفاده میکنند. یک یا چند نوع از آنتیژنهای سلولهای سرطان با مادهای که منجر به واکنش دفاعی میشود ترکیب میشوند؛ این ماده، مادۀ کمکی نام دارد. بیمار مبتلا به سرطان با استفاده از این ترکیب واکسینه میشود. انتظار میرود که سیستم دفاعی در پاسخ به آنتیژن حامل مادة کمکی واکنشی را نیز نسبت به سلولهای توموری که این آنتیژن را ترشح میکنند نشان دهد.
- واکسنهای سلول کامل تومور
مواد اولیة این واکسنها از تومور خود بیمار (اتولوگ) یا از سلولهای تومور یک یا چند بیمار دیگر (الوژنیک) گرفته میشوند و شامل آنتیژنهای سرطانی هستند که برای تحریک پاسخ دفاعی استفاده میشوند.
- واکسنهای سلول دندریتیک (D.C)
گلبولهای سفید خون خاصی را که به سلولهای دندریتیک معروفاند در طی فرایندی به نام لوکوفرز (leukapheresis) از خون بیمار میگیرند. در آزمایشگاه، سلولهای دندریتیک را با استفاده از آنتیژنهای سرطان خود بیمار تحریک میکنند و در ظرفهای پتری (Petri) رشد میدهند و سپس مجدداً به بیمار تزریق میکنند. واکسنهای سلول دندریتیک پس از تزریق، سلولهای T مربوط به سیستم دفاعی را فعال میکنند. انتظار میرود که فعالسازی با سلولهای دندریتیک منجر به تکثیر سلولهای T و حمله به سلولهای توموری که آن آنتیژن را تولید میکنند شود.
- ناقل ویروسی و واکسنهای (DNA)
ناقلهای ویروسی و واکسنهایDNA از رشتههای اسید نوکلئیک مربوط به آنتیژن تومور برای تولید پروتئینهای آنتیژن سرطان استفاده میکنند. DNA حاوی ژن را برای آنتیژن سرطان خاص در آزمایشگاه بهگونهای تغییر میدهند که سلولهای دفاعی به نام سلولهای عرضۀ آنتیژن (APC) آنها را ببلعند و فرآوری کنند. سپس سلولهای APC بخشی از آنتیژن را همراه با مولکولهای دیگری روی سطح سلول نمایش میدهند. این امید وجود دارد که هنگام تزریق این سلولهای عرضه کنندۀ آنتیژن (APC)، سیستم دفاعی نه تنها با حمله به این سلولها بلکه با حمله به سلولهای توموری که حاوی آنتیژن مشابهی هستند واکنش نشان دهند. دلیل جذابیت واکسنهای DNA و مبتنی بر ناقل این است که تولید آنها از واکسنهای دیگر سادهتر است.
- واکسنهای ایدیوتایپ (Idiotype)
به دلیل اینکه پادتنها حاوی پروتئینها و کربو هیدراتها هستند میتوانند به جای آنتیژنها عمل کنند و واکنش پادتنی القا کنند. پادتنهایی که سلولهای سرطانی خاصی تولید میکنند (مثلاً، لنفومهای سلول B و میلوما) و به نام پادتنهای ایدیوتایپ معروفاند، برای هر بیمار منحصربه فردند و میتوانند برای برانگیختن واکنش دفاعی در روندی مشابه با واکسنهای آنتیژن استفاده شوند.
7. آنتیژنهایی که معمولاً در تحقیقات واکسنهای سرطان یافت میشوند چه هستند؟
آنتیژنهای سلول سرطانی هر تومور یا منحصر به فردند، یا بین چند نوع تومور مشترکاند یا از بافت عادی که تومور از آن رشد میکند ترشح شدهاند. در سال 1999 اولین آنتیژن سرطان انسانی در سلولهایی از یک بیمار مبتلا به ملانومای متاستاتیک – نوع بالقوة کشندة سرطان پوست – کشف شد. این کشف منجر به تحقیقات گستردهای برای شناسایی آنتیژنهایی برای انواع دیگر سرطان شد.
-
واکسنهای درمانی:
- در واکسنهای مخصوص به بیمار از سلولهای بدخیم خود بیمار برای تولید واکسنی جهت تحریک واکنش دفاعی قوی علیه سلولهای بدخیم در هر بیمار استفاده میکنند. هر درمان منحصر به یک نوع تومور است؛ بنابراین از لحاظ نظری، سلولهایی غیر از سلول تومور نباید تحت تأثیر قرار گیرند. واکسنهای مخصوص به بیمار زیادی در دست بررسیاند که از آنتیژنهایی از سلولهای خود بیمار استفاده میکنند.
- آنتیژن مخصوص پروستات (PSA(Prostate Specific Antigen یک آنتیژن پروتئینی مخصوص به پروستات است که در جریان خون و سلولهای سرطانی پروستات وجود دارد. در مردانی که سرطان در بدنشان وجود ندارد مقدار کمی PSA وجود دارد ولی معمولاً مقدار پی.اس.ا در صورت وجود سرطان پروستات افزایش مییابد. هر چه سطح PSA افراد بیشتر باشد احتمال وجود سرطان بیشتر است ولی دلایل احتمالی دیگری نیز برای سطح افزایش یافتۀ PSA وجود دارد. مشاهده شده است که واکنش سلول T در مقابل PSA در بیماران افزایش پیدا میکند.
- سیالیل تی.ان STN (یک آنتیژن) یک کربوهیدرات کوچک و مصنوعی است که از رفتار مولکولهای موسین (Mucin)- مولکول اولیۀ موجود در مادۀ مخاطی- یافت شده بر انواع خاصی از سلولهای سرطانی تقلید میکند.
- پروتئینهای شوک حرارتی HSP مثلاً gp.96، در عکسالعمل نسبت به گرما، سطح قند پایین و سایر سیگنالهای استرس در سلولها تولید میشوند. علاوه بر حفاظت در برابر استرس، این مولکولها در فرآوری، ترکیب و ترکیب کردن مناسب پروتئینها در داخل سلولها نقش دارند. در تحقیقات آزمایشگاهی برای محافظت از موشها در مقابل بروز سرطان از پروتئینهای شوک حرارتی مربوط به تومورهای مخاطی همراه با پپتیدهای کوچک استفاده شده است. واکسن انسانی از پروتئین شوک حرارتی و ترکیبات پپتید مربوط به آنکه از تومور بیمار جدا شده است تشکیل میشود. استفاده از این پروتئینها در درمان انواع مختلفی از سرطان از جمله سرطان کبد، پوست، روده بزرگ، ریه، لنفوم و پروستات در دست بررسی است.
- مولکولهای گانگلیوزاید Ganglioside molecules : مثلاً GM2، GD2، GD3 ، مولکولهای مرکبی شامل کربوهیدراتها و چربیها هستند. هنگامی که مولکولهای گانگلیوزاید به غشای خارجی سلول الحاق میشوند باعث تشخیص راحتتر سلول توسط پادتنها خواهند شد. GM2 یک مولکول مشاهده شده روی سطح تعدادی از سرطانهای انسانی است. GD2 و GD3 حاوی آنتیژنهای کربوهیدرات ترشح شدۀ سلولهای سرطانی انسان هستند.
- آنتیژنهای کارسینوامبریونیک Carcinoembryonic antigen) CEA) در سطوح بالا روی تومورهای افراد مبتلا به سرطان روده بزرگ/ راستروده، ریه، پستان و لوزالمعده مشاهده میشوند. این عقیده وجود دارد که CEA را تومورها وارد جریان خون میکنند. مشاهده شده است که واکنشهای سلول تی نسبت به CEA در بیماران افزایش پیدا میکند.
- مارت.1 (Mart.1 ) ، که با نام ( Melan.A ) نیز معروف است ، آنتیژنی است که ملانوسیتها (Melanocytes) میسازند. ملانوسیتها سلولهایی هستند که ملانین تولید میکنند و ملانین مولکولی است که وظیفه رنگدهی به پوست و مو را به عهده دارد. مارت.ا نشانۀ خاص سرطان ملانوماست که سلولهای تی شناسایی میکنند و فراوانی آن روی سلولهای ملانوما بیشتر از سلولهای عادی است.
- تایروزیناز (Tyrosinase) آنزیم مهمی است که در مراحل اولیۀ تولید ملانین نقش دارد. مطالعات اینطور نشان دادهاند که تایروزیناز نشانهای خاص برای ملانوما است و روی سلولهای ملانوما بیشتر از سلولهای عادی مشاهده میشود.
-
واکسنهای پیشگیرانه
- پروتئینهای ویروسی بر پوشش خارجی ویروسهای عامل سرطان معمولاً بهجای آنتیژنهایی جهت تحریک سیستم دفاعی برای جلوگیری از عفونت ناشی از ویروسها استفاده میشوند.
8. مواد کمکی (Adjuvants) چه هستند و معمولاً از چه مواد کمکی در واکسنهای درمانی استفاده میشود؟
معمولاً برای افزایش واکنش دفاعی به آنتیژنهای سرطان، پژوهشگران از الحاق یک ماده بهعنوان طعمه - یا مادۀ کمکی - که بدن مادۀ خارجی تشخیص خواهد داد استفاده میکنند. مواد کمکی، باکتریها یا پروتئینهای ضعیف شدهای هستند که سیستم دفاعی را فریب میدهند تا ماده استفاده شده را طعمه بشناسند و به سلولهای تومور حمله کنند. چند نوع از مواد کمکی در ادامه ذکر شدهاند.
- keyhole Limpet Hemocyanin ) KLH ) نوعی از پروتئین است که بدن جانور صدفدار دریایی که در امتداد سواحل کالیفرنیا و مکزیک یافت میشود و بهعنوان صدف کوهی سوراخ کلیدی مشهور است میسازد.KLH پروتئین بزرگی است که علاوه بر ایجاد واکنش دفاعی بهعنوان حامل آنتیژنهای سلول سرطانی نیز عمل میکند. آنتیژنهای سرطان معمولاً پروتئینهای نسبتا کوچکی هستند که معمولاً برای سیستم دفاعی قابل مشاهده نیستند. ک.ال.اچ نواحی تشخیص اضافهای را برای سلولهای سیستم دفاعی که به سلولهای T کمک کننده معروفاند فراهم میآورد و فعالسازی سایر سلولهای دفاعی به نام لنفوسیتهای T سایتوتاکسیک را افزایش میدهد.
- باسیل سل یا ب.ث.ژ (Bacillus Calmette Guerin - BCG) نوع غیرفعالی از باکتری سل است. ب.ث.ژ با این امید که بتواند واکنش دفاعی به آنتیژن واکسن را تقویت کند به بعضی از واکسنهای سرطان اضافه میشود. دلیل مؤثر بودن ب.ث.ژ به طور خاص برای استخراج واکنش دفاعی هنوز بهخوبی مشخص نشده است. با وجود این در چندین دهه، از ب.ث.ژ همراه با سایر واکسنها، از جمله واکسن مربوط به سل، استفاده کردهاند.
- اینترلوکین 2 (IL.2) پروتئینی است که سیستم دفاعی تولید میکند تا توانایی کشتن سرطان را در بعضی از سلولهای خاص در سیستم دفاعی - به نام سلولهای کشندة طبیعی – افزایش دهد. با وجود اینکه این پروتئین سیستم دفاعی را فعال میکند، بسیاری از پژوهشگران معتقدند استفاده از اینترلوکین 2 به تنهایی برای پیشگیری از عود سرطان کافی نیست. واکسنهای سرطان مختلفی از اینترلوکین 2 برای تقویت واکنش دفاعی نسبت به انواع خاصی از آنتیژنهای سرطان استفاده میکنند.
- فاکتور محرک کلونی گرانولوسیت مونوسیت (Granulocyte Monocyte-Colony Stimulating Factor : GM-CSF) نوعی از پروتئین است که باعث تحریک تکثیر سلولهای عرضهکنندۀ آنتیژن میشود.
- کیو.اس.21 (QS21) یک عصارة گیاهی است که هنگام اضافه شدن به بعضی از واکسنها گویا واکنش دفاعی بدن را بهبود میبخشد.
- (Montanide ISA-51) مایعی بر مبنای روغن است که آن را با هدف تقویت واکنش دفاعی به کار میگیرند.
چرا از بعضی واکسنها برای درمان نوع خاصی از سرطان استفاده میشود؟
بسیاری از واکسنهای سرطان تنها در درمان انواع خاصی از سرطانها بهکار گرفته میشوند، زیرا فقط آنتیژنهایی را که روی سرطانهای خاصی وجود دارند هدف قرار میدهند؛ مثلاً، واکسن ضد سرطان پروستات میتواند به سلولهای سرطانی داخل پروستات یا سلولهایی که در بخشهای دیگری از بدن منتشر شدهاند حمله کند اما بر سرطانهایی که منشا آنها بافتهای دیگر است تأثیری ندارد.
از واکسنهایی که میتوانند آنتیژنهایی را که روی انواع مختلفی از سلولهای سرطانی یافت میشوند هدف قرار دهند در درمان سرطانهای متعددی استفاده میشوند. انتظار میرود که تأثیر واکسن با توجه به مقدار آنتیژن انواع مختلف سلولهای سرطانی تغییر کند.
همچنین پژوهشگران در مورد واکسن سرطان "همه منظوره" احتمالی تحقیقاتی انجام میدهند که بتواند منجر به واکنش دفاعی در برابر سلولهای سرطانی همۀ بافتها شود.
10. آیا واکسنهای دیگری هم برای پیشگیری از سرطان در دست تولید است؟
بله، علاوه بر واکسنهای هپاتیت B و H.B.V که FDA تأیید کرده است، در حال حاضر واکسنهای دیگری در دست بررسی هستند که توانایی کاهش بالقوة خطر سرطان را دارند. این واکسنها مانند واکسنهای پیشگیرانة قدیمی (که عوامل عفونی ایجادکنندۀ بیماریهای مختلف را هدف قرار میدهند مانند عواملی که باعث فلج اطفال یا سرخک میشوند ) عوامل عفونی منجر به بروز سرطان را هدف میگیرند.
ترکیبات غیرعفونی ویروسهای عامل سرطان - معمولاً پروتئینهای پوشش ویروسی (پروتئینهای روی سطح خارجی ویروس) – بهعنوان آنتیژنها در این واکسنها استفاده میشوند و امیدوارند این آنتیژنها در آینده سیستم دفاعی را در حمله به ویروسهای مسبب سرطان تحریک کنند و در نتیجه خطر سرطان کاهش پیدا کند.
تاموکسیفن Tamoxifen (پرسش و پاسخ)
Tamoxifen: Questions and Answers
نکتههای کلیدی
|
1. تاموکسیفن چیست؟
تاموکسیفن (®Nolvadex) دارویی است که بهصورت قرص خوراکی عرضه میشود و در فعالیت استروژن، که هورمونی زنانه است، مداخله میکند. استروژن احتمال پیشرفت سرطان در پستان را بالا میبرد.
بیشتر از 30 سال است که از تاموکسیفن جهت درمان سرطان پستان زنان و مردان استفاده میکنند. این دارو را در درمان بیمارانی که در مراحل اولیة سرطان پستان هستند و همینطور کسانیکه سرطان پستان پیشرفته دارند (سرطانی که در قسمتهای دیگر بدن نیز گسترش پیدا کرده است) استفاده میکنند. تاموکسیفن بهعنوان درمان کمکی (که پس از درمان اولیه برای بالا بردن احتمال شفای بیماری اعمال میشود)، از بازگشت سرطان پستان اولیه و همچنین گسترش سرطانهای جدید در پستان پیشگیری میکند. در درمان سرطان پستان پیشرفته، این دارو رشد سلولهای سرطانی را که در بدن هستند کند یا متوقف میکند.
بیش از 10 سال است که از تاموکسیفن Tamoxifen جهت کاهش خطر ابتلا به سرطان پستان در زنانی که در معرض خطر بالای این بیماری هستند استفاده میکنند. از این دارو در درمان زنانی هم استفاده میکنند که کارسینوم مجاری درجا( DCIS(Ductal Carcinoma in Situ، حالتی غیرتهاجمی که گاهی به سرطان پستان مهاجم میانجامد، دارند.
2. تاموکسیفن چگونه عمل میکند؟
استروژن رشد سلولهای سرطانی پستان را بالا میبرد. بعضی از سرطانهای پستان را در دستة گیرندة مثبت استروژن (حساس به هورمون) طبقهبندی میکنند، بدین معنا که سلولهای سرطانی پروتئینی دارند که استروژن به آن وابسته است. رشد این سلولهای سرطانی به استروژن وابسته است. از آنجا که تاموکسیفن برخلاف تأثیر استروژن بر این سلولها عمل میکند، گاهی به آن ضداستروژن یا SERM) Selective Estrogen Receptor Modulator) میگویند.
مطالعات نشان میدهند که تاموکسیفن فقط در درمان گیرندة مثبت استروژن سرطان پستان مؤثر است. بنابراین، باید پیش از تصمیمگیری در مورد گزینههای درمانی وضعیت گیرندههای هورمون تومور را جهت درمان سرطان پستان تعیین کرد.
گرچه تاموکسیفن برخلاف تأثیر استروژن در بافت پستان عمل میکند، در سایر بافتها مثل استروژن کار میکند. بدین معنا که در زنانی که تاموکسیفن مصرف میکنند هم بسیاری از تأثیرات مفید درمان جایگزینی استروژن یائسگی مانند کاهش خطر پوکی استخوان را دریافت میکنند.
3. در درمان سرطان پستان، بیمار برای چه مدت باید تاموکسیفن مصرف کند؟
بیمارانی که سرطان پستان پیشرفته دارند تاموکسیفن را در دورههای متفاوت زمانی، بسته به واکنش سرطان به این درمان و عوامل دیگر مصرف میکنند. زمانیکه از تاموکسیفن بهعنوان درمان کمکی سرطان پستان در مراحل اولیه استفاده میکنند، آن را معمولاً برای 5 سال تجویز میکنند. گرچه دورة مطلوب مصرف تاموکسیفن هنوز معلوم نیست.
مزایای مصرف روزانة تاموکسیفن کمکی بهمدت 5 سال را دو مطالعه تأیید کردهاند. وقتی 5 سال تاموکسیفن مصرف شود احتمال بازگشت سرطان پستان اولیه در همان پستان یا هر جای دیگر کاهش پیدا میکند. خطر گسترش دومین سرطان اولیه در پستان دیگر را هم کاهش میدهد.
پژوهشهای بالینی برای تعیین سودمندی، هورموندرمانی بهمدت 5 سال در دست انجام هستند. این مطالعات معمولاً بر مهارکنندههای آروماتاز( AIS(Aromatas Inhibitors (نوع دیگری از ضد استروژن) (پرسش 15 را ببینید) استوارند. این پژوهش در مورد
(®AI Letrozole (Femara رای فهم عملکرد آن در مقایسه با دارونما جهت درمان زنان یائسۀ مبتلا به سرطان پستان با گیرندۀ مثبت هورمونی انجام شده است که هورموندرمانی شدهاند.
پژوهش MA–17R، که مؤسسۀ ملی سرطان گروه پژوهشهای بالینی کانادا انجام میدهد، لتروزول (letrozole) را با دارونما در زنانی مقایسه میکند که قبلا سرطان پستان اولیهشان مشخص شده است و در پژوهش بالینی دیگری بر لتروزول (letrozole) شرکت کردهاند.
4. عوارض جانبی شایع تاموکسیفن چیست؟
عوارض جانبی شناخته شده و حاد تاموکسیفن لخته شدن خون، سکته، سرطان رحم و آب مروارید است (پرسشهای 8-5 را ببینید). عوارض جانبی دیگر تاموکسیفن مشابه نشانههای یائسگی است.
شایعترین
عوارض جانبی گر گرفتن و ترشحات واژن است. بعضی از زنان دورههای قاعدگی
نامنظم، سر درد و خارش پوست را تجربه میکنند. همانطور که در مورد یائسگی
پیش میآید، همة زنانی که تاموکسیفن مصرف میکنند این نشانهها را ندارند.
مردانی که تاموکسیفن مصرف میکنند سردرد، تهوع و یا استفراغ، خارش پوست،
ناتوانی جنسی یا کاهش میل جنسی را تجربه میکنند.
5. آیا تاموکسیفن موجب لخته شدن خون و سکته میشود؟
اطلاعات مربوط به پژوهشهای بالینی متعددی نشان میدهد که افزایش کمی در تعداد لختههای خون در زنانی که تاموکسیفن مصرف میکنند، مخصوصاً در زنانی که داروهای ضد سرطان (شیمیدرمانی) همراه با تاموکسیفن دریافت میکنند وجود دارد. تعداد زنانی که این عوارض جانبی را تجربه کردهاند کم است. خطر لخته شدن خون ناشی از تاموکسیفن همانند خطر لخته شدن خون از درمان جایگزین استروژن است.
پژوهش پیشگیری از سرطان پستان (BCPT(Breast Cancer Prevention Trial - مطالعة تحقیقاتی بزرگ انجام شده از سوی انستیتوی ملی سرطان در جهت آزمایش مفید بودن تاموکسیفن درپیشگیری از سرطان پستان در زنانی که در معرض خطر بالای ابتلا به این بیماری هستند طراحی شده است (پرسش 12 را ببینید). در این مطالعه مشخص شد زنانی که تاموکسیفن مصرف میکنند احتمال لخته شدن خون و میزان سکتة آنها افزایش پیدا میکند.
6. آیا تاموکسیفن موجب بروز سرطان رحم میشود؟
تاموکسیفن خطر ابتلا به دو نوع سرطان را در رحم بالا میبرد: سرطان آندومتر که در پوشش رحم بهوجود میآید و سارکوم رحم که در دیوارة ماهیچة رحم ایجاد میشود. سرطان آندومتر و سارکوم رحم ذاتاً زندگی را تهدید میکنند. زنانی که رحمبرداری داشتهاند و تاموکسیفن مصرف میکنند در معرض خطر این سرطانها نیستند.
سرطان آندومتر
مطالعات مشخص کردهاند که خطر گسترش سرطان آندومتر در صورت استفاده از تاموکسیفن به مدت یک سال حدود 2 در هر 1000 است ولی از هر 1000 زنی که دارونما مصرف میکنند 1 نمونه است. بیشتر سرطانهای آندومتر زنانی که تاموکسیفن مصرف میکنند در همان مراحل اولیه مشخص میشوند و معمولاً درمان آنها کارساز است. البته بعضی از بیمارانی که سرطان پستان دارند، از آنجا که مصرف تاموکسیفن سرطان آندومتر را گسترش میدهد، این بیماری برایشان خطر جانی دارد.
سارکوم رحم
مطالعات نشان میدهند خطر گسترش سارکوم رحم در زنانی که تاموکسیفن مصرف میکنند نسبت به زنانی که دارونما مصرف میکنند کمی بالاتر است، گرچه کمتر از یک مورد در 1000 زن در هر دو گروه است. تحقیقات تا به امروز نشان دادهاند که سارکوم رحم نسبت به سرطان آندومتر دو مرحله پیشرفتهتری تشخیص داده میشود. و خطر مرگ ناشی از آن بیشتر از سرطان آندومتر است.
خونریزی غیرعادی واژن و درد زیر شکمی (لگن) نشانههای سرطانهای رحم هستند. زنانیکه از تاموکسیفن استفاده میکنند در صورتیکه مابین آزمایشهای برنامهریزی شده هرگونه خونریزی غیرعادی واژن یا درد لگن دارند باید از پزشکشان وقت معاینات منظم لگن بگیرند.
7. آیا تاموکسیفن موجب سرطانهای دیگر میشود؟
تاموکسیفن بهجز سرطان آندومتر و رحم موجب وقوع هیچ سرطان دیگری در انسانها، نمیشود.
8. آیا تاموکسیفن موجب مشکلات چشم میشود؟
با پیرتر شدن چشم زنان آب مروارید میآورد (تیره شدن عدسی داخل چشم). زنانی که تاموکسیفن مصرف میکنند در معرض خطر بروز آب مروارید هستند. سایر مشکلات چشمی مانند جوشگاه قرنیه یا تغییرات شبکیهای در تعداد کمی از بیماران گزارش شده است.
9. آیا زنانی که تاموکسیفن مصرف میکنند نباید باردار شوند؟
پزشکان بیماران را به پرهیز از بارداری در طول مصرف تاموکسیفن توصیه میکنند زیرا مطالعات بر حیوانات نشان میدهد که مصرف تاموکسیفن در حین بارداری به جنین صدمه میزند. زنانی که دلواپس باروری، عدم بارداری یا حاملگی هستند باید دربارۀ نگرانیشان با پزشک صحبت کنند.
10. آیا تاموکسیفن موجب شروع یائسگی در زنان میشود؟
تاموکسیفن موجب شروع یائسگی نمیشود، اما موجب بروز برخی نشانههای مشابه یائسگی میشود. در بسیاری از زنانی که پیش از یائسگی تاموکسیفن مصرف میکنند، تخمدانها به عملکرد عادی خود و تولید استروژن به همان مقدار یا کمی بیشتر ادامه میدهند.
11. آیا مزایای تاموکسیفن در درمان سرطان پستان بیشتر از خطرات آن است؟
مزایای تاموکسیفن در درمان سرطان پستان قاطعانه ثابت شده و بیشتر از خطرات احتمالی آن است. به بیمارانی که دلواپس مزایا و خطرات تاموکسیفن یا هر داروی دیگری هستند توصیه میکنیم دربارۀ این نگرانیها با پزشک صحبت کنند.
12. آیا تاموکسیفن از سرطان پستان پیشگیری میکند؟
بنابر تحقیقات، وقتی زنان از تاموکسیفن بهجای درمان کمکی سرطان پستان در مراحل اولیه استفاده میکنند، احتمال بازگشت سرطان پستان اصلی در همان پستان یا هرجای دیگر کاهش پیدا میکند و همچنین خطر پیشرفت سرطانهای جدید را در پستان دیگر کم میکند. براساس این یافتهها، NCI پژوهش پیشگیری از سرطان پستان (BCPT) را انجام داد تا معلوم شود آیا مصرف تاموکسیفن حداقل بهمدت 5 سال موجب پیشگیری سرطان پستان در زنانی میشود که هرگز سرطان پستان نداشتهاند ولی در معرض خطر بالای ابتلا به آن بودهاند. این مطالعه کاهش تشخیص سرطان پستان مهاجم را در زنانی که بهمدت 5 سال تاموکسیفن مصرف کردهاند نشان میدهد. زنانی که تاموکسیفن مصرف میکنند همچنین نشانههای کمتری از تومورهای مهاجم پستان مانند کارسینوم مجاری درجا (DCIS) یا کارسینوم لوبولی درجا ( LCIS) چه کسانی باید برای کاهش خطر سرطان پستان تاموکسیفن مصرف کنند؟
تصمیمگیری دربارۀ مصرف تاموکسیفن شخصی است. فرد و پزشکش باید به دقت به مزایا و خطرات درمان توجه کنند. دراین زمان، هیچ شاهدی مبنی بر اینکه تاموکسیفن مزیت خاصی برای زنانی دارد که در معرض خطر بالای گسترش سرطان پستان هستند وجود ندارد.
14. رالوکسیفن چیست و عملکرد آن در مقایسه با تاموکسیفن چگونه است؟
رالوکسیفن دارویی است که FDA برای پیشگیری و درمان پوکی استخوان در زنان بعد از یائسگی تأیید کرده است. رالوکسیفن را FDA برای کاهش خطر سرطان پستان مهاجم در زنان بعد از یائسگی همراه با پوکی استخوان و در زنانی که بعد از یائسگی در معرض خطر بالای سرطان پستان هستند تأیید کرده است.
انستیتوی ملی سرطان مطالعهای را دربارۀ تاموکسیفن و رالوکسیفن (STAR)، پژوهش بالینی در مقایسة رالوکسیفن(®Evista) با تاموکسیفن در پیشگیری سرطان پستان در زنان یائسهای که درمعرض خطر بالای پیشرفت این بیماری هستند انجام داده است. در این مطالعه نشان داده شده است که تاموکسیفن و رالوکسیفن به یک اندازه در کاهش خطر سرطان پستان مهاجم در زنان یائسهای که در معرض خطر بالای پیشرفت این بیماری هستند مؤثرند. این مطالعه همچنین نشان میدهد زنانی که رالوکسیفن مصرف میکنند نسبت به زنانی که تاموکسیفن مصرف میکنند کمتر دچار سرطان رحم و لخته شدن خون میشوند . عوارض جانبی رالوکسیفن مانند تاموکسیفن است، از جمله گر گرفتن، خشکی واژن، درد مفاصل و کرامپ پا. مطالعات تا به امروز فقط نقش رالوکسیفن را در پیشگیری سرطان پستان آزمایش کرده است نه اثر درمانی آن را.
15. هورموندرمانیهای دیگری که از آنها در درمان سرطانهای پستان در مراحل اولیه استفاده میکنند، چیست؟
مهارکنندههای آروماتاز (AIs)نیز نوع دیگری از درمان کمکی برای بعضی از زنان در مراحل اولیة سرطان پستان است. AIs جلوی فعالیت پروتئینی را میگیرد که به آن آروماتاز میگویند و به بدن کمک میکند تا استروژن تولید کند. بیشتر استروژن بدن زنان در تخمدانها تولید میشود ولی سایر بافتها نیز میتوانند این هورمون را تولید کنند. از AIs معمولاً در زنانی که یائسه شدهاند و تخمدانها دیگر استروژن تولید نمیکنند استفاده میکنند.
گرچه AIs و تاموکسیفن هردو به پیشگیری از رشد تومور پستان ـ حساس به استروژن ـ کمک میکنند ولی در بدن متفاوت عمل میکنند. تاموکسیفن توانایی تومور در استفاده از استروژن را متوقف میکند و AIs مقدار استروژن در بدن را کاهش میدهد.
Anastrozole (Arimidex®) ,Exemestane (Aromasin® ) (®، , letrozole ( Femara همه AIs هستند که FDA تأیید کرده است.
انجمن تومور شناسی بالینی (ASCO) توصیه میکند که زنان یائسه با تومور پستان حساس به استروژن باید از یکی از این دو درمان کمکی، کمک بگیرند :
- شروع درمان با تاموکسیفن بهمدت 2 تا 3 سال یا 5 سال و سپس تغییر به AI بهمدت 2 تا 3 سال یا 5 سال دیگر.
- جلو رفتن کامل با تاموکسیفن و شروع درمان کمکی با AI بهمدت 5 سال.
(ASCO(American Society of Clinical Ancology نتیجه میگیرد که بهتر است AIs را بهجای درمان اولیه برای زنانی که تاموکسیفن مصرف نمیکنند استفاده کرد و بیمارانی که نمیتوانند AIs دریافت کنند باید تاموکسیفن مصرف کنند.
اینکه بیمار درمان را با یک AI و یا با تاموکسیفن شروع کند و سپس آن را به AI تغییر دهد منوط به تشخیص پزشکی و تحقیقات بالینی است. بیماران باید با پزشکشان دربارۀ داروهایی که برای آنها بهتر است و مخصوص موقعیت پزشکی آنهاست مشورت کنند.
پرسش 3 شامل اطلاعاتی دربارۀ پژوهشهای بالینی در حال انجام است که AIs برای درمان زنان یائسه با گیرندة مثبت استروژن سرطان را در بر میگیرد.
پرتودرمانی برای سرطان (پرسش و پاسخ)
Radiation Therapy for Cancer: Questions and Answers
- پرتودرمانی از تابش پرتوهای یونساز برای نابودی سلولهای سرطانی و کوچک کردن تومور استفاده میکند (پرسش 1 را ببینید).
- حدود نیمی از افراد مبتلا به سرطان را با پرتودرمانی، چه بهصورت تنها و چه بهصورت ترکیب با انواع روشهای دیگر درمان سرطان، درمان میکنند (پرسش 1 را ببینید).
- پرتودرمانی داخلی و یا خارجی است. پرتودرمانی خارجی راـ که معمولاً بیشتر از آن استفاده میکنند ـ توسط دستگاهی در خارج از بدن و معمولاً بهصورت سرپایی انجام میدهند. پرتودرمانی داخلی در کپسولهای کوچک یا حاملهای دیگر در داخل یا نزدیک تومور کار میگذارند که احتیاج به بستری شدن در بیمارستان دارد (پرسش 3 را ببینید).
- انواع مختلفی از پرتو برای درمان انواع مختلف سرطان بهکار میرود (پرسش 3 را ببینید).
- گروهی از مراقبان سلامتی به ارائه و برنامهریزی پرتودرمانی به بیماران کمک میکنند (پرسش 11 را ببینید).
- برنامهریزی درمانی و شبیهسازی اولین قدمهای مهم در رویة پرتودرمانی است. هدف از برنامهریزی و شبیهسازی تهیة روش درمانی با دقت بیشتر، تأثیر بیشتر و کاهش آسیب به بافتهای سالم است (پرسش 12 را ببینید).
1. پرتودرمانی چیست؟
پرتودرمانی (به آن رادیو تراپی، ایکس- ری تراپی یا پرتو افکنی هم میگویند) استفاده از نوع معینی انرژی (تابش پرتو یونساز) برای نابودی سلولهای سرطانی و کوچک کردن تومور است. پرتودرمانی به سلولهایی که در محدودة درمان (بافت هدف) هستند آسیب میرساند یا آنها را با نابودی مواد ژنتیکی، غیرممکن کردن رشد و تقسیم شدن از بین میبرد. گرچه پرتو هم سلولهای سرطانی و سلولهای سالم را از بین میبرد، بیشتر سلولهای سالم از تأثیر پرتو و عملکرد آن بهصورت کامل بهبودی مییابند. هدف از پرتودرمانی نابودی سلولها تا حد ممکن است در حالیکه کمترین آسیب به بافتهای سالم برسد.
انواع مختلفی از پرتو وجود دارد و راههای مختلفی برای پرتوتابی وجود دارد. مثلاً، انواع معینی از پرتو میتوانند بیشتر از بقیه در اعماق بدن نفوذ کنند. بهعلاوه، بعضی از انواع پرتو را میتوان بهخوبی فقط برای درمان قسمت کوچکی (مثلاً یک اینچ از بافت) بدون آسیب رساندن به بافتها و اندامهای اطراف مهار کرد. انواع دیگر پرتو برای درمان بخشهای بزرگتر بهتر هستند.
در برخی موارد، هدف از پرتودرمانی نابودی کامل تومور است. در موارد دیگر، هدف کوچک کردن تومور و کاهش نشانههای آن است. در هر دو مورد، پزشکان حتیالمقدور بافتهای سالم را از تأثیر اشعه دور نگه میدارند.
در حدود نیمی از بیماران سرطانی بعضی از انواع پرتودرمانی را دریافت میکنند. پرتودرمانی تنها یا در ترکیب با درمانهای دیگر سرطان مانند شیمی درمانی یا جراحی بهکار میرود. در برخی موارد، بیمار بیشتر از یک نوع پرتودرمانی دریافت میکند.
2. چه زمانی از پرتودرمانی استفاده میکنند؟
پرتودرمانی برای درمان تقریباً همة انواع تومورهای توپر بهکار میگیرند، از جمله سرطانهای مغز، پستان، گردن رحم، حنجره، ریه، لوزالمعده، پروستات، پوست، ستون مهرهها، معده، رحم و سارکومای بافت نرم Soft Tissue. پرتوتابی همچنین لوسمی و لنفوم را درمان میکند (به ترتیب سرطانهای سلولهای تشکیلدهندة خون و سیستم لنفاوی). مقدار پرتو در هر قسمت به عوامل متعددی بستگی دارد، از جمله نوع سرطان و اینکه آیا بافتها و اندامهای نزدیک از پرتو آسیب میبینند یا نه.
برای برخی از انواع سرطان، پرتو را به محلهایی که هیچ نشانهای از سرطان ندارند میتابانند تا در این مناطق از رشد سلولهای سرطانی جلوگیری کنند. به این روش پرتودرمانی پیشگیرانه میگویند.
پرتودرمانی را همچنین میتوان برای کمک به کاهش نشانههای بیماری مانند درد ناشی از گسترش سرطان در استخوان یا قسمتهای دیگر بدن ـ که به آن پرتودرمانی تسکینی هم میگویند ـ بهکار میرود.
3. تفاوت پرتودرمانی خارجی و داخلی (براکی تراپی) با پرتودرمانی سیستمیک چیست؟ چه زمانی از آنها استفاده میکنند؟
گاه، پرتو از یک دستگاه در خارج از بدن میتابد (پرتوتابی خارجی)، گاهی هم از منبعی در داخل بدن (پرتوتابی داخلی) یا از مواد رادیو اکتیو بدون پوشش که به کل بدن میرسد (پرتودرمانی سیستمیک). نوع پرتو بستگی دارد به نوع سرطان، محل آن، عمق نفوذ مورد نیاز پرتو در بدن، وضعیت سلامتی عمومی و سابقة پزشکی بیمار و اینکه بیمار از نوع دیگر درمان سرطان استفاده کند یا نه، و عوامل دیگر.
بیشتر افرادی که پرتودرمانی میشوند پرتوتابی خارجی دارند. برخی از بیماران هم پرتو تابی داخلی و هم خارجی یا پرتودرمانی سیستمیک، یکی بعد از دیگری یا همزمان دارند.
- پرتودرمانی خارجی معمولاً بهصورت سرپایی انجام میشود، بیشتر بیماران نیازی به بستری شدن در بیمارستان ندارند. پرتودرمانی خارجی برای درمان بیشتر انواع مانند سرطان مثانه، مغز، پستان، دهانة رحم، حنجره، ریه، پروستات و واژن بهکار میرود. بهعلاوه از پرتوتابی خارجی برای کاهش درد یا بهبود مشکلات دیگر وقتی سرطان از محل اولیه به قسمتهای دیگر بدن گسترش مییابد، استفاده میکنند.
- پرتودرمانی در حین عمل جراحی (IORT(Intraoperative Radiation Therapy نوعی از پرتودرمانی خارجی است که در حین عمل جراحی استفاده میشود. از IORT برای درمان سرطانهای موضعی که نمیتوان آنها را بهصورت کامل خارج کرد یا در معرض خطر بالای عود (بازگشت) است استفاده میکنند. بعد از اینکه همه یا بخشی از سرطان را برداشتند، میزان زیاد و پرانرژی از پرتو را مستقیماً به محل تومور در حین جراحی میتابانند (بافتهای سالم کناری با حفاظهای مخصوصی محافظت میشود). بیمار برای برگشت به حالت عادی در بیمارستان بستری میشود. از IORT برای درمان سرطان تیروئید و رودة بزرگ و راست روده، سرطانهای زنان، سرطان رودة کوچک و سرطان لوزالمعده استفاده میکنند. این روش همچنین در پژوهشهای بالینی (مطالعات تحقیقاتی) جهت درمان بعضی از انواع تومورهای مغزی و سارکومای لگنی در بزرگسالان در دست مطالعه است.
- پرتو افکنی پیشگیرانة جمجمه (PCI (Prophylactic Cranial Irradiation پرتو خارجی است که به بیمار میتابانند، وقتی سرطان اولیه (مثلاً سرطان سلول کوچک ریه) در معرض خطر بالای گسترش به مغز است.
پرتودرمانی داخلی (که به آن براکی تراپی هم میگویند) از پرتوتابی در محلی نزدیک یا داخل تومور استفاده میکند. کاشتها گاه به شکل سیمهای باریک، تیوبهای پلاستیکی به نام کاتتر (catheters)، نوارها، کپسولها یا دانهها هستند. کاشت را مستقیماً داخل بدن کار میگذارند. جهت پرتودرمانی داخلی باید در بیمارستان بستری شد.
- پرتودرمانی میانبافتی داخل بافت یا نزدیک محل تومور کار میگذارند و برای درمان تومورهای سر و گردن، پروستات، گردن رحم، تخمدان، پستان و نواحی اطراف مقعدی و لگنی استفاده میشود. بعضی از زنان که از پرتوتابی خارجی برای درمان سرطان پستان استفاده میکنند یک «دوز تقویتی» از پرتوتابی، چه بهصورت پرتوتابی میانبافتی و چه پرتوتابی خارجی دریافت میکنند.
- پرتودرمانی داخل حفرهای یا داخل مجرایی با یک اپلیکاتور در بدن کار میگذارند، از این روش معمولاً در درمان سرطان رحم استفاده میکنند. محققان همچنین درمورد استفاده از این نوع پرتودرمانی برای درمان سایر سرطانها از جمله سرطان پستان، برونش، دهانة رحم، کیسة صفرا، دهان، رکتوم، نای، رحم و واژن مطالعه میکنند.
پرتودرمانی سیستمیک از مواد رادیواکتیو مانند ید 131 و استرونتیوم 89 (نام یک ماده است) استفاده میکند. این مواد را از طریق دهان یا تزریق وارد بدن میکنند. پرتودرمانی سیستمیک گاهی برای درمان سرطان تیروئید و لنفوم غیرهوچکین بزرگسالان استفاده میشود. محققان مأمور رسیدگی درمان انواع دیگر سرطان هستند.
آیا پرتودرمانی بیمار را رادیواکتیو میکند؟
بیماران سرطانی که پرتودرمانی دریافت میکنند اغلب فکر میکنند رادیواکتیو شدهاند. جواب این سؤال به نوع پرتویی که داده میشود بستگی دارد.
پرتودرمانی خارجی بیمار را رادیواکتیو نمیکند. بیماران نیازی به دوری کردن از افراد بهخاطر درمانشان ندارند.
پرتودرمانی داخلی (میانبافتی، داخل مجرایی یا داخل حفرهای) شامل کاشتهای پوششدار است که پرتو رادیواکتیو ساطع میکنند، از اینرو؛ بستری شدن در بیمارستان لازم است، و احتیاطهای معینی برای حفاظت از کارکنان بیمارستان و ملاقاتکنندگان انجام میشود. منابع پوششدار پرتو خود را بیشتر به محل اطراف کاشت میتابانند، درحالیکه مناطق اطراف کاشت رادیواکتیو هستند ولی کل بدن بیمار نه.
پرتودرمانی سیستمیک از مواد رادیواکتیو بدون پوشش که در کل بدن به حرکت میکنند استفاده میکند. بعضی از این مواد رادیواکتیو پیش از آنکه از بین بروند از طریق بزاق، عرق و ادرار از بدن دفع میشوند و این مایعات را رادیواکتیو میکنند. بنابراین، احتیاطهای معینی برای افرادی که در تماس نزدیک با بیمار هستند درنظر میگیرند. پزشک یا پرستار در صورتیکه احتیاط لازم باشد اطلاعاتی را در اختیار شما میگذارند.
چطور پزشک مقدار پرتو را اندازه میگیرد؟
به مقدار پرتویی که جذب بافتها میشود میزان پرتو یا دوز پرتو (radiation dose or dosage ) میگویند. قبل از سال 1985، میزان/ دوز پرتو با واحدی به نام «راد» ( Rad - radiation absorbed dose) اندازهگیری میشد. امروزه این واحد «گری» gray (نام یک واحد سنجش است) (با حروف اختصاری Gy) نام دارد. یک Gy برابر 100Rad است، یک سانتیگری (مخفف آن cGy) برابر 1 راد است.
بافتهای مختلف مقادیر متفاوت پرتو (اندازهگیری شده در سانتیگری) را تحمل میکنند. کبد تاب تحمل 3000cGy دارد، درحالیکه کلیه فقط 1800cGy را تحمل میکند. میزان کلی پرتو (دوز کلی) معمولاً به چند بار پرتو کمتر تقسیم میشود (دوز تفکیکی) که روزانه در یک دورة مشخص میدهند. با این عمل سلولهای سرطانی بیشتری نابود میشود و در عین حال بافتهای سالم کمتری از بین میرود.
پزشک با ضریبی که نسبت درمانی نام دارد کار میکند. این ضریب نسبت آسیب به سلولهای سرطانی را به آسیب بافتهای سالم نشان میدهد. روشهایی برای افزایش میزان آسیب به سلولهای سرطانی بدون آسیب رساندن بیشتر به بافتهای سالم در دسترس هستند. در مورد این روشها در پرسشهای بعدی صحبت شده است.
منابع انرژی برای پرتودرمانی خارجی چه هستند؟
انرژی (منبع پرتو) استفاده شده در پرتودرمانی از این منابع میآید:
اشعة ایکس یا اشعة گاما، که هر دو شکلهایی از تشعشعات الکترومغناطیسی هستند. گرچه از راههای مختلفی تولید میشوند، هر دو از فوتونها photons (بستههای انرژی) استفاده میکنند.
- اشعة ایکس را دستگاههایی که به آنها شتابدهندههای خطی میگویند، تولید میکنند. بسته به میزان انرژی که پرتوهای ایکس دارند سلولهای سرطانی را در سطح بدن (با انرژی کمتر) یا در اعماق بافتها و اعضا (باانرژی بیشتر) از بین میبرند. در مقایسه با انواع دیگر پرتو، اشعة ایکس پرتو را به سطح نسبتا وسیعتری میتاباند.
- اشعة گاما از ایزوتوپهای عناصر معینی (مانند ایریدیوم و کبالت 60) حاصل میشود که وقت شکستن انرژی و پرتو آزاد میکنند. هر عنصر در میزان مشخصی میشکند و هرکدام مقدار متفاوتی انرژی آزاد میکنند، که بر میزان نفوذ آن در بدن تأثیر میگذارد (پرتوهای گامایی که از شکستن کبالت 60 تولید میشوند کاربرد درمانی دارند و به «چاقوی گاما» معروف است که در پرسش 8 مطرح شده است). تشعشعات ذرهای از ذرات تحت اتمی پر سرعت به جای فوتون استفاده میکنند. تشعشعات ذرهای را شتابدهندة خطی، سینکروترون و سیکلوترون بهوجود میآورند که ذرات مورد نیاز برای این نوع پرتودرمانی را تولید میکنند و شتاب میدهند. درمان با تشعشعات ذرهای از الکترونهایی که با تیوب اشعة ایکس تولید میشوند (که به آن electron-beam radiation هم میگویند)، نوترونها که با عناصر رادیواکتیو و تجهیزات مخصوص تولید میشوند، یونهای سنگین (مانند پروتون و هلیوم)، و پی- مزونها (پیونها هم نامیده میشود) که ذرات کوچک با بار منفی هستند که یک شتابدهنده و سیستم مغناطیسی تولید میکنند.
برخلاف اشعة ایکس و اشعة گاما، بعضی از تشعشعات ذرهای فقط در عمق کمی از بافت نفوذ میکنند. بنابراین، آنها را معمولاً در درمان سرطانهای سطحی یا سرطانهایی که درست زیر پوست قرار دارند بهکار میبرند.
- پرتودرمانی با پروتون نوعی از پرتودرمانی تشعشعات ذرهای است.
پروتونها انرژی خودشان را در محدودة کوچکی متمرکز میکنند که Bragg peak
میگویند. Bragg peak
برای هدفگیری میزان زیادی از پرتو با پروتون روی تومور بهکار میرود درحالیکه کمترین آسیب را به بافتهای جلو و پشت تومور میرسانند. پرتودرمانی با پروتون فقط در چند مرکز در ایالات متحده در دسترس است. از آن معمولاً فقط برای سرطانهایی که جراحی آنها دشوار یا خطرناک است (مانند کندروسارکومای قاعدة جمجمه)، یا در ترکیب با انواع دیگر پرتوتابی، استفاده میکنند. پرتودرمانی با پروتون همچنین در پژوهشهای بالینی برای ملانوم داخل چشمی (ملانومی که از چشم شروع میشود)، رتینوبلاستوما (نوعی سرطان چشم که اغلب در کودکان زیر 5 سال روی میدهد)، رابدومیوسارکوما (تومور بافت ماهیچه)، بعضی از سرطانهای سر و گردن، و سرطانهای پروستات، مغز و ریه نیز استفاده میکنند.
چه منابعی از انرژی برای پرتودرمانی داخلی وجود دارد؟
انرژی (منبع پرتو) استفاده شده در پرتودرمانی داخلی از ایزوتوپ رادیواکتیو در ید رادیواکتیو (ید 125 یا ید 131)، و از استرانسیم 89، فسفرها، پالادیم، سزیم، ایریدیوم، فسفات، یا کبالت بهدست میآید.
پرتوجراحی استریوتاکتیک Stereotactic و پرتودرمانی استریوتاکتیک چه هستند؟
در پرتوجراحی استریوتاکتیک از میزان بالای پرتو (دوز بالا) برای تخریب بافت تومور در مغز استفاده میکنند. این روش شامل جراحی حقیقی نیست. سر بیمار را در قالبی مخصوص که به جمجمه متصل است میگذارند. از قالب بهمنظور هدفگیری مستقیم پرتوهای با میزان بالا به تومور داخل سر بیمار استفاده میکنند. میزان پرتو و ناحیهای که مورد تابش قرار میگیرد دقیقاً محاسبه شده است. دراین روش بافتهای اطراف تومور عموماً از آسیب در امان خواهند ماند .
پرتو جراحی استریوتاکتیک به سه صورت انجام میشود : روش متداول استفاده از شتابدهندهای خطی برای تابش اشعة پرانرژی فوتون بر تومور است که Linar -based stereotactic Radiosurgery میگویند. چاقوی گاما دومین روش متداول از کبالت 60 برای پرتوتابی استو در روش سوم از پرتوهای ذرات باردار سنگین مثل پروتونها و یونهای هلیوم برای پرتوتابی استریوتاکتیک تومور استفاده میکنند.
از پرتوجراحی استریوتاکتیک اکثراً در درمان تومورهای کوچک خوشخیم یا بدخیم مغز (مثل مننژیوم، نوروم آکوستیک و سرطان غدة هیپوفیز)، همچنین در درمان بیماریهای دیگر (مثل پارکینسون، صرع) استفاده میکنند. علاوه بر این، از پرتو جراحی استریوتاکتیک در درمان تومورهای متاستاتیک مغز (تومورهایی که از قسمتهای دیگر بدن به مغز گسترش یافتهاند)، بهصورت منفرد و یا همراه با پرتودرمانی تمام مغز استفاده میکنند. (پرتودرمانی تمام مغز شکلی از پرتودرمانی خارجی است که در آن کل مغز با پرتوتابی درمان میشود).
پرتودرمانی استریوتاکتیک در این روش از همان شیوه مورد استفاده در روش پرتو جراحی استریوتاکتیک برای تابش پرتو به بافت هدف استفاده میشود. گرچه در پرتودرمانی استریوتاکتیک از میزان کم پرتو در چند دفعه (دوز پایین متعدد) بهجای یک دوز بالا استفاده میکنند. دوزهای کم و متعدد نتیجه را بهبود میبخشد، عوارض جانبی را به حداقل میرساند. پرتودرمانی استریوتاکتیک تومورهای مغزی را به خوبی تومورهای قسمتهای دیگر بدن درمان میکند.
در پژوهش های بالینی میزان سودمندی پرتوجراحی استریوتاکتیک و پرتودرمانی استریوتاکتیک بهصورت منفرد و یا همراه با روشهای دیگر پرتودرمانی در دست بررسی است.
از چه روشهایی جهت ارتقای کیفیت پرتودرمانی خارجی استفاده یا بررسی میکنند؟
تعدادی از فنون و روشهای اصلاحی که استفاده یا بررسی میشوند تا اثربخشی پرتودرمانی خارجی ارتقا یابد، به این شرح است:
پرتودرمانی تطبیقی سه بعدی. برخلاف طرحهای درمانی قدیمی که دو بعدی (طول و عرض) انجام میشد سه بعدی است و از کامپیوتر برای هدفگیری دقیقتر تومور استفاده میکنند و به پزشکان اجازه میدهد که با دقت بیشتری تومور را با شعاعهای پرتو هدف بگیرند (با استفاده از طول، عرض و عمق). امروزه، بیشتر سرطان شناسهای متخصص پرتودرمانی از این روش استفاده میکنند. تصاویر سهبعدی از تومور با استفاده از توموگرافی کامپیوتری (CT(Computed Tomography، تصویربرداری با تشدید مغناطیسی (MRI(Magnetic Resonance Imaging، توموگرافی با تابش پوزیترون PET ویا توموگرافی کامپیوتری باانتشار تک فوتونی (SPECT(Single Photon Emission Computed Tomography تهیه و به کمک نرمافزارهای مخصوص، پرتوهایی که با شکل تومور مطابقت دارند طراحی میکنند. چون در این بافت سالم اطراف تومور به طور وسیع از تشعشع دور است، از میزان پرتوهای بالاتر برای درمان تومور میتوان استفاده کرد. استفاده از روش پرتودرمانی تطبیقی سهبعدی در تومورهای حلق و بینی، پروستات ریه، کبد و تومورهای مغزی نتایج بهتری در برداشته است.
پرتودرمانی با شدت تعدیلیافته ( IMRT ) نوعی پرتودرمانی تطبیقی سهبعدی جدید است که از شعاعهای پرتو (معمولاً اشعة ایکس) با شدتهای متفاوت برای انتقال مقدارهای متفاوت پرتو به محدودههای کوچک بافت بهطور همزمان استفاده میشود. در این فنآوری نیز میزان بالای پرتو به تومور و میزان پرتو کمتری به بافتهای سالم اطراف میرسد. در برخی فنون بیمار هر روز میزان پرتو بیشتری دریافت میکند و زمان کل درمان کاهش و موفقیت درمان بیشتر میشود. IMRT عوارض جانبی حین درمان را کاهش میدهد.
در این روش پرتوتابی را یک شتابدهندهای خطی مجهز به کولیماتور Multileaf انجام میدهد (کولیماتور به شکل دادن دقیق پرتوها کمک میکند). با چرخش دستگاه به دور بدن بیمار پرتوها از بهترین زوایا وارد تومور میشوند. پرتوها حتیالامکان به طور دقیق با شکل تومور تطبیق میدهند. چون دستگاه IMRT بسیار تخصصی است هر مرکز سرطان شناسی به این وسیله مجهز نیست.
از این فنآوری جدید برای درمان تومورهای مغزی، سرو گردن، حلق و بینی، پستان، کبد، ریه، پروستات و رحم استفاده میکنند. گرچه IMRT برای هر بیمار و یا هر نوع توموری استفاده نمیشود. نتایج بلندمدت با IMRT بهزودی در دسترس قرار میگیرند.
پرتوهای LET Low و پرتوهای High LET چه پرتوهایی هستند؟
انتقال خطی انرژی LET معرف میزان انرژی بهجا مانده از پرتو در هنگام عبور از بافت است. با جذب انرژی بیشتر، سلولهای بیشتری با میزان پرتو داده شده از بین میروند. پرتوهای مختلف میزانLET متفاوتی دارند. مثلاً پرتوهای اشعة ایکس، گاما و الکترونها را Low LET میشناسند و پیونهاو نوترونها، یونهای سنگین LET high هستند. بیشترین کاربرد پرتوتابی LET High در درمانهای تحقیقاتی است.
طراحی درمان و پرتوتابی در پرتودرمانی به عهدة چه کسی است؟
مجموعه کارکنان هر مرکز پرتودرمانی به طراحی و درمان بیمار کمک میکنند. گروه پرتودرمانی شامل متخصص پرتوتابی سرطان (پزشکی که متخصص استفاده از پرتو برای درمان سرطان است)، دوزیمتریست (شخصی که میزان/ دوز کامل و دقیق پرتو را مشخص میکند)، پرتوفیزیست (که اختیار دستگاه برای انتقال مقدار صحیح پرتو به محل تومور در بدن را در دست اوست) و پرتودرمانگر است. معمولاً پرتودرمانی یک قسمت از درمان بیمار را شامل میشود. استفاده از درمان چند بعدی با استفاده از دارو درمانی رایج است.
متخصص پرتوتابی سرطان (Radiotion oncologist)، با متخصص سرطان شناسی اطفال، جراح و رادیولوژیست (پزشک متخصص در تهیه و تفسیر عکسهای درون بدن) آسیبشناس (پزشک متخصص آسیبشناسی که بیماریها را با مطالعة میکروسکوپی آنها شناسایی میکند) و دیگران که کل دورة درمان بیمار را برنامهریزی میکنند، همکاری میکند. ارتباط کاری تنگاتنگ بین سرطانشناس متخصص پرتوتابی سرطان، متخصص سرطان شناسی اطفال، جراح، رادیولوژیست و آسیب شناس در برنامهریزی کل درمان مهم است.
طراحی درمان چیست و چرا مهم است؟
به دلیل تنوع پرتوها و روشهای پرتودهی طراحی درمان گام اولیه و مهمی در درمان هر بیمار است که پرتودرمانی میشود. پیش از پرتودرمانی، گروه پرتودرمانی میزان و نوع پرتو را مشخص میکند.
اگر بیمار باید پرتودرمانی خارجی شود پرتودرمانگر از روشی به نام Simulation (شبیهسازی) برای مشخص کردن هدف پرتوتابی استفاده میکند. در طول انجام شبیهسازی بیمار به حالت آرام روی تخت دراز میکشد تا وقتیکه پرتودرمانگر از دستگاه اشعة ایکس مخصوصی برای تعیین مجرای درمان- محل دقیق بر روی بدن که باید پرتو فرستاده شود ـ استفاده میکند. بیشتر بیماران بیشتر از یک مجرای درمانی دارند. شبیهسازی همچنین شامل سیتی اسکن یا سایر روشهای تصویربرداری برای کمک به پرتودرمانگر در جهت طراحی صحیح پرتوتابی است. شبیهسازی باعث تغییراتی در طراحی درمان و در نتیجه محافظت بیشتر بافت سالم از تشعشعات میشود.
نقاطی را که باید پرتو بدهند با مارکر دائمی یا موقتی مثل نقطهای کوچک یا خالکوبی مشخص میکنند. این نشانهها همچنین محل دقیق شروع درمان را مشخص میکند، اگر بیمار بعداً به پرتودرمانی نیاز داشته باشد.
بسته به نوع پرتودرمانی، پرتودرمانگر از قالبها یا وسایل دیگر برای بیحرکت نگه داشتن بیمار در طول درمان استفاده میکند. این وسایل را معمولاً از فوم، پلاستیک یا گچ میسازند. در بعضی موارد پرتودرمانگر ورقههایی را بهمنظور جلوگیری از نفوذ پرتو به اعضا و بافتهای اطراف محل درمان مورد استفاده قرار میدهد.
زمانیکه شبیهسازی کامل شد، گروه پرتودرمانی برای تصمیمگیری در مورد مقدار پرتو مورد نیاز و چگونگی رساندن آن به محل موردنظر و تعداد جلسات درمانی که در مورد بیمار باید انجام گیرد تصمیمگیری میکند.
حساسکنندهها به پرتو و محافظتکنندهها در مقابل پرتو چیستند؟
حساسکنندهها به پرتو و محافظتکنندهها در مقابل پرتو مواد شیمیایی هستند که پاسخ سلول به پرتوتابی را تغییر میدهند. حساسکنندهها به پرتو داروهایی هستند که سلولهای سرطانی را نسبت به پرتودرمانی حساستر میکنند. برخی از این ترکیبات در دست مطالعهاند. علاوه بر این، تعدادی از داروهای ضد سرطان مثل 5-flaurouracil و Cisplatin سلولهای سرطانی را نسبت به پرتودرمانی حساستر میکنند.
محافظتکنندهها در مقابل پرتو ـ که به آنها Radioprotectors هم میگویند ـ داروهایی هستند که سلولهای سالم را از آسیب ناشی از پرتودرمانی محافظت میکنند. این مواد ترمیم سلولهای طبیعی را که در معرض پرتوتابی هستند تسهیل میکنند. Amifostine (نام بازرگانی آن Ethyol) تنها دارویی است که ادارة دارو و غذا (FDA) بهعنوان محافظتکننده در مقابل پرتو تأیید کرده است. این دارو به کاهش خشکی دهان ناشی از دریافت تشعشع زیاد به غدة پاروتید (که به تولید بزاق دهان کمک میکند و در نزدیکی گوش است) کمک میکند. مطالعات بیشتری برای تشخیص مؤثر بودن Amifostine در درمان سرطانهای دیگر در حال انجام است. ترکیبات دیگری همچنین بهعنوان محافظتکنندهها در مقابل پرتو در دست بررسیاند.
پرتو داروها (Radiopharmaceuticals) چه داروهایی هستند و چگونه استفاده میشوند؟
این داروها ـ که به رادیونوکلئوتیدها معروفاند ـ داروهای رادیواکتیوی هستند که در درمان انواع سرطان شامل تومور تیروئید، تومور عود کرده در قفسة سینه و تومور متاستاتیک استخوان استفاده میشوند. بیشترین استفاده مربوط است به (Samarium153 - Quadramet) و ( Strontium89 - Metastron). این داروها را FDA برای کاهش درد سرطان متاستاتیک استخوان تأیید کرده است.
هر دو دارو از طریق تزریق درون وریدی و معمولاً در بیماران سرپایی استفاده میشوند. گاهی از این داروها به همراه پرتودرمانی خارجی استفاده میکنند. انواع دیگر پرتو داروها مثل فسفر 32، Rhodium186 و گالیم نیترات است که امروزه مصرف چندانی ندارند. داروهای دیگری هم در دست مطالعه و بررسیاند.
شیوههای جدید پرتودرمانی چیست؟
هیپرترمی (استفاده از حرارت) همراه با پرتودرمانی در دست مطالعه است. محققان دریافتهاند، ترکیب حرارت و پرتوتابی میزان پاسخدهی بعضی تومورها را افزایش میدهد.
پژوهشگران همچنین در حال بررسی استفاده از آنتیبادیهای نشاندار برای انتقال تشعشع بهطور مستقیم و صحیح به محل تومورند که به آن رادیوایمونوتراپی (Radioimmunotherapy) میگویند. آنتیبادیها، پروتئینهای مخصوصی هستند که بدن در پاسخ به حضور آنتیژنها (موادی که سیستم دفاعی عوامل خارجی بهحساب میآورد) میسازد. بعضی از سلولهای تومور شامل آنتیژنهای بهخصوصی هستند که سبب تولید آنتیبادیهای مشخصة تومور میشوند. مقادیر زیاد این آنتیبادیها را در آزمایشگاه و در اتصال با مواد رادیواکتیو (طی روندی که به آن نشاندار کردن میگویند) میسازند. وقتی این مواد در بدن تزریق میشود بهدنبال سلولهای سرطانی تخریب شده میگردند. این روش خطر آسیب پرتوتابی به سلولهای سالم را به حداقل میرساند.
موفقیت در این شیوه به تشخیص صحیح مادة رادیواکتیو و میزان (دوز) مؤثر و ایمن پرتو مورد استفاده در این شیوه بستگی دارد. دو درمان رادیوایمونوتراپی، ایبریتوموماب تیوکستان (زوالین Zevalin®) و توسیتوموماب و توسیتوموماب با ید 131 (بکسارBexxar®) برای لنفوم غیر هوچکین( NHL(Non Hodgkin Lymphom بزرگسالان تأیید شده است. پژوهش های بالینی رادیوایمونوتراپی برای تعدادی از سرطانها شامل لوسمی، NHL، سرطان رودة بزرگ و راست روده، سرطانهای ریه، مغز، پروستات، پستان، تخمدان و لوزالمعده در دست بررسی است.
پیشرفتهای علمی به کشف هدفهای جدید برای جذب مستقیم مواد رادیواکتیو به سلولهای سرطانی منجر شدهاند. تحقیقات آزمایشگاهی و بالینی درحال استفاده از مولکولهای جدید ترکیبات دارویی مانند گفیتینیب ( gefitinib - Iressa®) و ایماتینیب مسیلات( imatinib mesylate - Gleevec®), همراه با پرتودرمانی هستند.
از کجا میتوان اطلاعات بیشتری در مورد پرتودرمانی کسب کرد؟
مقالة مؤسسه تحقیقات، آموزش و پیشگیری سرطان با عنوان شما و پرتودرمانی: حمایت از افراد مبتلا به سرطان
درمانهای بیولوژیک مربوط به سرطان (پرسش و پاسخ)
Biological Therapies for Cancer: Questions and Answers
نکات کلیدی
|
1. درمان بیولوژیک چیست؟
درمان بیولوژیک (که گاهی اوقات ایمیون تراپی، زیست درمانی یا درمان تعدیل کننده واکنش زیست-شناختی نیز نامیده میشود)، در بین انواع درمانهای سرطان، روشی نسبتاً جدید بهحساب میآید سایر درمانها عبارتند از جراحی، شیمیدرمانی و پرتودرمانی. درمانهای بیولوژیک، از سیستم ایمنی بدن بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم، بهمنظور مبارزه با سرطان یا کاهش عوارض جانبی احتمالی برخی از روشهای درمان آن، استفاده میکند.
2. سیستم ایمنی چیست و چه اجزایی دارد؟
سیستم ایمنی شبکه پیچیدهای متشکل از سلولها و اندامهاست که با یکدیگر بهمنظور دفاع از بدن در مقابل حملات عوامل «بیگانه» یا «غیرخودی» همکاری میکنند. این شبکه یکی از ابزارهای اصلی بدن برای مبارزه با عفونت و بیماری است. سیستم ایمنی، به اشکال مختلف در برابر بیماریها، از جمله سرطان عمل میکند. برای مثال، سیستم ایمنی تفاوت میان سلولهای سالم و سلولهای سرطانی را در بدن تشخیص میدهد و برای نابودی سلولهای سرطانی اقدام میکند. با اینحال، سیستم ایمنی همواره با سلولهای سرطانی بهعنوان «بیگانه» برخورد نمیکند. از طرفی، ممکن است سرطان در هنگامی ایجاد شود که سیستم ایمنی آسیب دیده باشد و یا بهطور مناسب کار نکند. درمانهای بیولوژیک جهت ترمیم، برانگیختن یا بهبود واکنشهای سیستم ایمنی طراحی میشوند.
سلولهای سیستم ایمنی عبارتند از:
- لنفوسیتها گونهای از گلبولهای سفید، که درخون و بسیاری از قسمتهای دیگر بدن موجود هستند. گونههای لنفوسیت عبارتند از سلولهای B و سلولهای T و سلولهای نابودگر طبیعی.
سلولهای B (لنفوسیتهای B) به سلولهای پلاسما تبدیل میشوند که پروتئینی به نام پادتن (ایمیونوگلوبین) ترشح میکنند. پادتنها مواد بیگانه موسوم به آنتیژنها را شناسایی کرده و به آنها میچسبند، درست همانند کلید و قفل. هر گونه سلولهای B، پادتنی ویژه ترشح میکند که آنتی ژن خاصی را شناسایی میکند.
سلولهای T (لنفوسیتهای T) وظیفه اصلیشان تولید پروتئینهایی بهنام سایتوکینها (cytokines) است. سایتوکینها سلولهای سیستم ایمنی را قادر میسازند تا با یکدیگر ارتباط برقرار کنند و عبارتند از لنفوکینها، اینترفرونها، اینترلوکینها و عاملهای تحریککننده کلونی. برخی از سلولهای Tبهنام سلولهای Tسایتوتوکسیک، پروتئینهای منفذسازی (pore-forming) آزاد میکنند که مستقیماً به سلولهای معیوب، بیگانه یا سرطانی حمله میکنند. دیگر سلولهای T، بهنام سلولهای کمککننده، پاسخ سیستم ایمنی را با آزادسازی سایتوکینها و باخبر کردن دیگر اجزای سیستم ایمنی، تنظیم میکنند.
سلولهای نابودگر طبیعی (سلولهای NK) سایتوکینها وپروتئینهای منفذ ساز قدرتمندی تولید میکنند که بسیاری از سلولهای متجاوز و سرطانی را متوقف و نابود میکنند. برخلاف سلولهای T سایتوتاکسیک، این سلولها به محض رویارویی با هدفهایشان به سرعت اقدام به حمله میکنند.
- فاگوسیتها گلبولهای سفیدی هستند که میتوانند ذرات و موجودات میکروسکوپی را طی فرایندی بهنام فاگوسیتوز بلعیده و هضم کنند. چندین گونه فاگوسیت وجود دارد، از جمله مونوسیتها که در خون در گردشند، و ماکروفاژها که در بافتهای سراسر بدن وجود دارند.
3. تعدیلکننده واکنشهای زیستشناختی چیستند و از آنها چگونه جهت درمان سرطان استفاده میشود؟
برخی پادتنها، سایتوکینها و دیگر مواد سیستم ایمنی را میتوان جهت استفاده در درمان سرطان در آزمایشگاه تولید کرد. اغلب این مواد را تعدیلکننده واکنشهای زیستشناختی (BRM) مینامند. این مواد فعل و انفعالات میان سیستم ایمنی بدن و سلولهای سرطانی را با تقویت، هدایت یا ترمیم توانایی بدن برای مبارزه با سرطان تنظیم میکنند. BRM ها عبارتند از اینترفرونها، عاملهای تحریککننده کلونی، پادتنهای تک دودمانی، واکسنها، ژن درمانی و عاملهای تأثیرگذار بر سیستم ایمنی. هر یک از این BRM ها در پرسشهای 4 تا 10 شرح داده شدهاست.
پژوهشگران بهمنظور درک عملکرد BRM ها و طرح روشهایی برای درمان سرطان، همچنان BRMهای جدیدی کشف میکنند. ممکن است از درمانهای بیولوژیک در موارد زیر استفاده شود:
- متوقف ساختن، مهار یا مختل کردن فرایندهایی که موجب گسترش سرطان میشوند.
- متمایز ساختن سلولهای سرطانی و در نتیجه، افزایش احتمال شناسایی و نابودیشان توسط سیستم ایمنی.
- تقویت قدرت نابودکنندگی سلولهای سیستم ایمنی، از جمله سلولهای T، سلولهای نابودگر طبیعی و ماکروفاژها.
- تنظیم الگوی رشد سلولهای سرطانی به شکلی که رفتاری مشابه سلولهای سالم پیدا کنند.
- متوقف ساختن یا معکوس کردن فرایندی که سلولهای طبیعی یا سلولهای پیش سرطانی (precancerous) را به سلولهای سرطانی تبدیل میکند.
- افزایش توانایی بدن در ترمیم یا جایگزینی سلولهای طبیعی آسیبدیده یا از بین رفته بر اثر دیگر روشهای درمان سرطان، مانند شیمیدرمانی یا پرتوتابی.
- جلوگیری از سرایت سلولهای سرطانی به دیگر قسمتهای بدن.
برخی از BRMها، بخش ثابتی در درمانهای استاندارد گونههایی از انواع سرطان هستند، در حالیکه گروهی دیگر از BRM ها در پژوهشهای بالینی (بررسیهای تحقیقاتی) تحت بررسی قرار دارند. از BRMها به تنهایی یا به همراه یکدیگر استفاده میشود. از این مواد به همراه دیگر درمانها، مانند پرتودرمانی یا شیمیدرمانی نیز استفاده میشود.
4. اینترفرونها چیستند؟
اینترفرونها (IFN) نوعی از سایتوکینها هستند که بهطور طبیعی در بدن تولید میشوند. این مواد اولین سایتوکینهایی بودند که در آزمایشگاه جهت استفاده بهعنوان BRM تولید شدند. اینترفرونها سه گونه اصلی دارند؛ اینترفرون آلفا، اینترفرون بتا و اینترفرون گاما. که از میان آنها اینترفرون آلفا در درمان سرطان بسیار زیاد مورد استفاده قرار میگیرد.
پژوهشگران دریافتهاند که اینترفرونها قادرند عملکرد سیستم ایمنی فرد مبتلا به سرطان را در برابر سلولهای سرطانی بهبود بخشند. علاوه براین، اینترفرونها میتوانند مستقیماً بر روی سلولهای سرطانی، از طریق کند کردن سرعت رشد یا تغییر فرایند رشدشان به نحوی که به سلولهایی با رفتاری طبیعیتر تبدیل شوند، تأثیر بگذارند. پژوهشگران بر این باورند که برخی از اینترفرونها قادرند سلولهای نابودگر طبیعی، سلولهای T و ماکروفاژها را نیز تحریک کرده و به این شکل عملکرد ضد سرطانی سیستم ایمنی را تقویت کنند.
سازمان دارو و غذا (FDA) استفاده از اینترفرون آلفا را برای درمان برخی از انواع سرطان تأیید کرده است، این سرطانها عبارتند از: سرطان خون سلول مویی، ملانوم، سرطان خون CML، و سارکوم کاپوزی (ناشی از AIDS). بررسیها نشان دادهاند که اینترفرون آلفا میتواند برای درمان دیگر انواع سرطان از جمله سرطان کلیه و لنفوم غیرهوچکین نیز مؤثر واقع شود. پژوهشگران برای درمان برخی انواع سرطان، در حال بررسی ترکیباتی از اینترفرون آلفا و دیگر BRMها یا شیمیدرمانی در پژوهشهای بالینی هستند.
5. اینترلوکینها چیستند؟
اینترلوکینها (ILها) نیز مانند اینترفرونها سایتوکینهایی هستند که بهطور طبیعی در بدن تولید میشوند و میتوان آنها را در آزمایشگاه نیز تولید کرد. بسیاری از اینترلوکینها شناسایی شدهاند؛ اینترلوکین 2 (IL-2) یا آلدِسلوکین (aldesleukin) بیشتر از گونههای دیگر اینترلوکین، در درمان سرطان مورد توجه قرار گرفته است. IL-2 باعث تحریک رشد و فعالیت بسیاری از سلولهای سیستم ایمنی- از جمله لنفوسیتها- که قادرند سلولهای سرطانی را نابود کنند میشوند. FDA استفاده از IL-2 را جهت درمان سرطان کلیه متاستاتیک و ملانوم متاستاتیک تأیید کرده است.
پژوهشگران همچنان در حال بررسی مزایای اینترلوکینها برای درمان گروهی از سرطانها، از جمله لوسمی، لنفوم، و سرطانهای مغز، روده بزرگ-راستروده(colorectal)، تخمدان، پستان و پروستات هستند.
6. عوامل تحریککننده کلونی چیستند؟
عاملهای تحریککننده کلونی (CSF) (یا عاملهای رشد خونسازی(hematopoietic growth factors)) معمولاً بهطور مستقیم بر سلولهای تومور تأثیر نمیگذارند. در عوض، سلولهای بنیادی مغز استخوان را تحریک میکنند که به گلبولهای سفید، پلاکتها و گلبولهای قرمز تقسیم و تبدیل شوند. مغز استخوان برای سیستم ایمنی بدن حیاتی است، به این دلیل که منبع تولید سلولهای خونی است.
تحریک سیستم ایمنی بهوسیله CSFها میتواند به بیمار در روند درمان سرطان کمک کند. چون داروهای ضد سرطان به توانایی بدن در تولید گلبولهای سفید، گلبولهای قرمز و پلاکتها لطمه میزنند، بیمارانی که داروهای ضد سرطان مصرف میکنند بیشتر در خطر دچار شدن به عفونت، کمخونی، و خونریزی قرار دارند. با استفاده از CSFها جهت تحریک تولید سلولهای خونی، پزشکان میتوانند میزان داروهای ضد سرطان را بدون افزایش خطر عفونت یا نیاز به تزریق فراوردههای خونی، بالا ببرند. در نتیجه، پژوهشگران دریافتهاند استفاده از CSFها بهخصوص هنگامیکه به همراه شیمیدرمانی با میزان بالا مصرف شوند، بسیار مفید است.
برخی از انواع CSF و کاربردشان در درمان سرطان به قرار زیر است:
- G -CSF (فیلگراستیم filgrastim) و GM-CSF (سارگراموستیم sargramostim) میتوانند موجب افزایش تعداد گلبولهای سفید، و در نتیجه کاهش خطر ابتلا به عفونت در بیمارانی شوند که شیمیدرمانی دریافت میکنند. از طرفی G-CSF و GM-CSF میتوانند جهت آمادگی برای پیوند سلولهای بنیادی و مغز استخوان، تولید سلولهای بنیادی را برانگیزند.
- اِریتروپویتین (Erythropoietin) اِپویتین (epoetin) تعداد گلبولهای قرمز را افزایش میدهند و نیاز به تزریق گلبولهای قرمز را در بیمارانی که تحت شیمیدرمانی قرار دارند، کاهش دهد.
- اینترلوکین11(اوپرِل وِکین oprelvekin) در تولید پلاکت به بدن کمک میکند و قادر است نیاز بیماران تحت شیمیدرمانی را به تزریق پلاکت، کاهش دهد.
پژوهشگران در پژوهشهای بالینی، در حال بررسی CSFها جهت استفاده در درمان انواع سرطان از جمله لنفوم، سرطان خون، میلوم مولتیپل، ملانوم، ونیز سرطانهای مغز، ریه، مری، پستان، رحم، تخمدان، پروستات، کلیه، روده بزرگ و راستروده هستند.
7. پادتنهای تک دودمانی چیستند؟
پژوهشگران مشغول ارزیابی میزان کارایی برخی از پادتنهای تولید شده در آزمایشگاه به نام پادتنهای تک دودمانی (MOABها یا MoABها) هستند. این پادتنها از تنها یک نوع سلول ساخته میشوند و مخصوص تأثیر بر روی یک نوع آنتیژن خاص هستند. پژوهشگران درحال بررسی راههایی جهت ساختن MOABهای ویژهای برای آنتیژنهای موجود در سطح سلولهای ویروسی سرطانی هستند.
پژوهشگران برای ساختن MOAB، ابتدا سلولهای سرطانی انسانی را به موشها تزریق میکنند.
پژوهشگران برای ساختن MOAB، ابتدا سلولهای سرطانی انسانی را به موشها تزریق میکنند. در نتیجه، سیستم ایمنی موش پادتنهایی برای مقابله با این سلولهای سرطانی تولید میکند. سپس دانشمندان سلولهای پلاسمای موش که پادتن میسازند را برداشته، و با سلولهایی که در آزمایشگاه رشد کردهاند میآمیزند تا سلولهایی «ترکیبی» به نام هیبریدوما بهدست آید. هیبریدومها بهطور نامحدود مقادیر بسیار زیادی از این پادتنهای خالص یا MOAB ها تولید میکنند.
از MOABها میتوان به چند روش در درمان سرطان استفاده کرد:
- MOABهایی که به انواع خاصی از سرطان واکنش نشان میدهند، قادرند پاسخ سیستم ایمنی بیمار به سرطان را بهبود بخشند.
- از MOABها میتوان بهمنظور تخریب عاملهای رشد سلول استفاده کرده، و بنابراین در رشد سلولهای سرطانی اخلال ایجاد کرد.
- میتوان MOAB ها را به داروهای ضد سرطان، ایزوتوپهای پرتوزا (Radioisotope) یا موادی رادیواکتیو، دیگر MOABها یا دیگر مواد سمی پیوند داد. هنگامیکه این پادتنها به سلولهای سرطانی میچسبند، این مواد سمی را مستقیماً وارد تومور میکنند و به نابودی آن کمک میکنند.
میتوان از MOABهای حامل ایزوتوپهای پرتوزا جهت تشخیص برخی از انواع سرطان، از جمله سرطانهای روده بزرگ- راستروده، تخمدان و پروستات نیز استفاده کرد.
ریتوکسان (ریتوکسیماب ritoximab) و هِرسِپتین (تراستوزوماب trastuzumab) نمونههایی از OABهایی هستند که مورد تأیید FDA قرار گرفتهاند. از ریتوکسان جهت درمان لنفوم استفاده می-شود. از هرسپتین جهت درمان سرطان پستان متاستاتیک در بیمارانی که دارای تومورهایی هستند که مقادیر بسیار زیاد پروتئینی بهنام HER-2 را تولید میکنند، استفاده میشود. (اطلاعات بیشتر دربارۀ هرسپتین از طریق پایگاه علمی، پزشکی و آموزشی مؤسسه تحقیقات، آموزش و پیشگیری سرطان، در مقاله مربوط به هرسپتین (تراستوزوماب)): پرسش و پاسخ به آدرس اینترنتی www:\\ncii.ir موجود است.) پژوهشگران، در پژوهشهای بالینی در حال بررسی استفاده از MOABها جهت درمان لنفوم، سرطان ون، ملانوم، و سرطانهای مغز، پستان، ریه، کلیه، روده بزرگ، راستروده، تخمدان، پروستات و دیگر نواحی بدن هستند.
8. واکسنهای سرطان چیستند؟
واکسنهای سرطان، نوعی دیگر از درمانهای بیولوژیک هستند که در حال حاضر تحت بررسی قرار دارند. واکسنهای مخصوص بیماریهای عفونی مانند سرخک، اوریون و کزاز را پیش از وقوع بیماری، به بیمار تزریق میکنند. کارایی این واکسنها چنین است که سلولهای ایمنی بدن در مقابل آنتیژنهای ضعیفشده موجود، در سطح عامل عفونی قرار میگیرند. این رویارویی باعث میشود سیستم ایمنی، تولید سلولهای پلاسمایی را که پادتنهای ویژه عامل عفونی را میسازند، افزایش دهد. از طرفی، سیستم ایمنی تولید سلولهای T که عامل عفونی را شناسایی میکنند، افزایش میدهد. این سلولهای ایمنی فعالشده، این رویارویی را به یاد میسپارند، بنابراین دفعه بعد که عامل عفونی وارد بدن شود، سیستم ایمنی، پیشاپیش آماده مقابله با آن و متوقف ساختن عفونت خواهد بود.
پژوهشگران در حال ساخت واکسنی هستند که بتواند سیستم ایمنی بیمار را در شناسایی سلولهای سرطانی یاری دهد. واکسنهای سرطان را بهمنظور درمان سرطانهای موجود (واکسنهای درمانی herapeutic) یا جهت پیشگیری از ابتلا به سرطان (واکسنهای پیشگیرانه prophylactic) میسازند. واکسنهای درمانی پس از تشخیص سرطان به بیمار تزریق میشوند. این واکسنها میتوانند جلوی رشد تومورهای موجود را بگیرند، از عود سرطان پیشگیری کنند یا سلولهای سرطانی که بر اثر درمانهای قبلی از بین نرفتهاند را نابود سازند. در صورتیکه واکسنهای سرطان را در هنگامیکه تومور کوچک است به بیمار تزریق کنند، شاید بتوانند سرطان را کلاً ریشهکن کنند. از طرف دیگر، واکسنهای پیشگیر را پیش از ابتلا به سرطان به افراد سالم تزریق میکنند. این واکسنها به گونهای طراحی شدهاند که سیستم ایمنی را برای حمله به ویروسهایی که میتوانند موجب بروز سرطان شوند تحریک میکند. با مورد هدف قرار دادن این ویروسهای سرطانزا، پزشکان امیدوارند که از بروز برخی از انواع سرطان پیشگیری کنند.
اولین پژوهشهای بالینی مربوط به واکسنهای سرطان برروی افراد زیادی که به ملانوم مبتلا بودند انجام شد. واکسنهای درمانی همچنین در درمان بسیاری از انواع سرطان از جمله لنفوم، لوسمی، و سرطانهای مغز، پستان، ریه، کلیه، تخمدان، پروستات، لوزالمعده، روده بزرگ و راست-روده، مورد بررسی قرار گرفتهاند. از طرفی پژوهشگران در حال بررسی واکسنهای پیشگیر به منظور پیشگیری از بروز سرطانهای دهانه رحم و کبد نیز هستند. علاوه بر اینها، پژوهشگران در حال تحقیق برروی روشهایی هستند که در آنها از واکسنهای سرطان به همراه دیگر BRMها استفاده میشود.
9. ژندرمانی چیست؟
ژندرمانی، درمانی تجربی است، شامل تزریق مواد ژنتیک درون سلولهای بیمار، به منظور مبازره با سرطان است. پژوهشگران در حال بررسی انواعی از ژندرمانی هستند که بتواند پاسخ ایمنی بیمار به سرطان را بهبود بخشد. برای مثال، ممکن است ژنی را درون یک سلول ایمنی قرار دهند تا توانایی شناسایی و حمله آن سلول به سلولهای سرطانی را بهبود ببخشند. در روشی دیگر، دانشمندان به سلولهای سرطانی، ژنهایی تزریق میکنند که موجب میشوند سلولهای سرطانی، سایتوکین تولید کنند و به این نحو سیستم ایمنی را تحریک میکنند. تعدادی از پژوهشهای بالینی در حال حاضر بر روی ژن درمانی و کاربرد بالقوه (احتمالی) آن در درمانهای بیولوژیک سرطان فعالیت میکنند. برای کسب اطلاعات بیشتر دربارة ژندرمانی میتوانید به آدرس www.ncii.ir مراجعه کنید.
10. عوامل تأثیرگذار بر سیستم ایمنی چیستند؟
عاملهای تأثیرگذار بر سیستم ایمنی، موادی هستند که سیستم ایمنی را تحریک و یا بهطور غیرمستقیم تقویت میکنند. اغلب، هدف این عاملها سلولهای کلیدی سیستم ایمنی بوده و موجب واکنشهای ثانویهای مثل افزایش تولید سایتوکینها و ایمیونوگلوبینها میشوند. دو عامل تأثیرگذار بر سیستم ایمنی که از آنها در درمان سرطان استفاده میشود، باسیلوس کالمِت گورین (Bacillus Calmette-Guerin) (BCG) و لِوامیزول (Levamisole) هستند.
از BCG، که از آن به طور گستردهای در ساخت واکسنهای پیشگیر استفاده میشود، در واکنشی پس از درمان سرطان مثانه سطحی (superficial) استفاده میکنند. BCG میتواند باعث برانگیختن پاسخی التهابی (inflammatory) و احیاناً ایمنی شود. محلول BCG بهصورت سرم در مثانه تزریق شده و پیش از آنکه به بیمار اجازه تخلیه مثانهاش از طریق ادرار داده شود، حدوداً برای مدت 2 ساعت در آنجا باقی میماند. این درمان معمولاً هفتهای یک بار، به مدت 6 هفته انجام می-شود.
گاهی از لوامیزول به همراه شیمیدرمانی 5- فلوروراسیل (fluorouracil) (5-FU)، در درمان سرطان روده بزرگ مرحله سه (Dukes-C) استفاده میشود. لوامیزول میتواند عملکرد ایمنی مختل شده را ترمیم کند.
11. آیا درمانهای بیولوژیک عوارض جانبی در پی دارند؟
مثل دیگر روشهای درمان سرطان، درمانهای بیولوژیک هم میتوانند موجب بروز عوارض جانبی شوند، که این عوارض در افراد مختلف و با توجه به عاملهای مختلف کاملاً متفاوت است. ممکن است در محل تزریق BRM ها، کهیر یا تورم ایجاد شود. چندین گونه از BRMها، از جمله اینترفرون-ها و اینترلوکینها، ممکن است علائمی مشابه آنفولانزا، مانند تب، لرز، حالت تهوع، استفراغ و از دست دادن اشتها ایجاد کنند. خستگی یکی دیگر از عوارض جانبی شایع برخی از BRMهاست. فشار خون نیز ممکن است دچار مشکل شود. با توجه به میزان تجویز، عوارض جانبی ناشی از IL-2 ممکن است شدید باشد. لازم است، بیماران در طول درمان با میزانهای بالای IL-2 به دقت تحت نظارت قرار گیرند. عوارض جانبی CSF میتواند شامل درد، خستگی، تب و از دست دادن اشتها باشد. عوارض جانبی MOABها تفاوت است، و ممکن است موجب واکنشهای حساسیتی شدیدی شود. واکسنهای سرطان میتوانند موجب درد عضلات و تب شونددرمان زیستشناختی
Biological Therapy
1. درمان زیستشناختی چیست؟
درمان زیستشناختی (که گاهی به آن درمان ایمنی، زیستدرمانی و درمان تعدیلکنندۀ پاسخ زیستشناختی هم میگویند) عضو نسبتاً جدیدی از خانواده درمانهای سرطان است که شامل جراحی، شیمیدرمانی و پرتودرمانی است. درمانهای زیست شناختی بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم از سیستم دفاعی بدن برای مقابله با سرطان یا تقلیل عوارض جانبی که به دلیل درمانهای سرطان بهوجود میآید استفاده میکنند.
2. سیستم دفاعی چیست و از چه اجزایی تشکیل شده است؟
سیستم دفاعی شبکة پیچیدهای از سلولها و اندامها است که با هم کار میکنند تا از بدن در مقابل حملات مهاجمان «خارجی» یا «غیر خودی» دفاع کنند. این شبکه یکی از سیستمهای دفاعی اصلی بدن در مقابله با عفونت و بیماری است. سیستم دفاعی به شیوههای مختلف با بیماریهایی نظیر سرطان مقابله میکند. مثلاً، گاه سیستم دفاعی تفاوت بین سلولهای سالم و سرطانی در بدن را تشخیص میدهد و در جهت از بین بردن سلولهای سرطانی عمل میکند.
با وجود این، سیستم دفاعی همیشه سلولهای سرطانی را «خارجی» به حساب نمیآورد. علاوه براین، سرطان هنگامیکه سیستم دفاعی درست کار نمیکند و بهخوبی عمل نمیکند منتشر میشود. درمانهای زیستشناختی برای اصلاح، تحریک یا تقویت واکنشهای سیستم دفاعی به وجود آمدهاند. سلولهای سیستم دفاعی شامل این موارد هستند:
- سلولهای B - لنفوسیتهای B هنگام بلوغ به پلاسماسلها تبدیل میشوند که پروتئینهایی به نام پادتنها (ایمیونوگلوبولین ها) را ترشح میکنند. پادتن ها، مواد خارجی به نام آنتیژنها را تشخیص میدهند و به آنها متصل میشوند. پیوند بین این دو بسیار شبیه داخل شدن کلید به قفل است. هر نوع از سلول B نوع خاصی از پادتن را تولید میکند که این پادتن نیز نوع خاصی از آنتیژن را شناسایی میکند.
- سلولهای T - لنفوسیتهای T در اصل بهوسیلة تولید پروتئینهایی به نام سایتوکینها (cytokines) عمل میکنند. سایتوکینها به سلولهای سیستم دفاعی امکان برقراری ارتباط با یکدیگر را میدهند و شامل لنفوکینها (lymphokines)، اینترفرونها، اینترلوکینها و فاکتورهای تحریککنندة کلونی هستند.
بعضی از سلولهای T که سلولهای T سایتوتوکسیک ( cytotoxic T cells) نامیده میشوند پروتئینهای شکلدهندۀ منفذی را آزاد میکنند که بهطور مستقیم به سلولهای عفونی شده، خارجی یا سرطانی حمله میکنند. نوع دیگری از سلولهای T که به سلولهای T کمککننده ( helper T cells) معروفاند، بهوسیلة آزاد کردن سایتوکین برای علامت دادن به سایر مدافعان سیستم دفاعی، پاسخ دفاعی را تنظیم میکنند.
- سلولهای کشندۀ ذاتی (سلولهای NK) پروتئینهای شکلدهندۀ منفذ و سایتوکینهای قوی را تولید میکنند که به بسیاری از مهاجمان خارجی، سلولهای آلوده و سلولهای تومور میچسبند و آنها را از بین میبرند. این سلولها بر خلاف سلولهای T سایتوتاکسیک به گونهای ساخته شدهاند که به محض اولین مواجهه با هدفهایشان بهسرعت حمله را آغاز کنند.
- فاگوسیتها (Phagocytes) گلبولهای سفید خونی هستند که میتوانند ارگانیزمها و ذرات میکروسکوپیک را در روندی به نام فاگوسیتوز (Phagocytosis) میبلعند و هضم کنند. انواع مختلفی از فاگوسیتها وجود دارد. از جمله این انواع میتوان به مونوسیتها (monocytes) اشاره کرد که در خون منتشر میشوند و یا میتوان از ماکروفاژها macrophages نام برد که در داخل بافتها در سرتا سر بدن قرار دارند.
3. متعادلکنندههای واکنش زیست شناختی (BRM) چه هستند و چگونه میتوان از آنها برای درمان سرطان استفاده کرد؟
بعضی از پادتنها، سایتوکینها و سایر مواد سیستم دفاعی را میتوان برای استفاده در درمان سرطان در آزمایشگاه تولید کرد. این مواد معمولاً به نام متعادلکنندههای واکنش زیستشناختی یا BRM مشهورند. آنها بر همکنش بین دفاع سیستم دفاعی بدن و سلولهای سرطانی را تغییر میدهند تا توانایی بدن برای مبارزه با بیماری را تقویت، هدایت یا ترمیم کنند.
متعادلکنندههای واکنش زیستشناختی شامل اینترفرونها، اینترلوکین ها، فاکتورهای تحریک کلونی، پادتنهای منوکلونال، واکسنها، ژندرمانی و عاملهای غیراختصاصی تنظیمکنندۀ دفاعی هستند که هر یک از آنها در پرسشهای چهار تا ده توضیح داده شدهاند. پژوهشگران هنوز در حال کشفBRM های جدید، بهدست آوردن اطلاعات بیشتر راجع به نحوۀ عملکرد آنها و گسترش روشهایی برای استفاده از آنها در درمان سرطان هستند.
میتوان از درمانهای زیستشناختی در این موارد استفاده کرد:
- متوقف کردن، مهار کردن یا خنثی کردن فرایندهایی که به سرطان امکان رشد میدهند.
- قابل تشخیصتر کردن سلولهای سرطانی و در نتیجه مستعدتر کردن آنها برای نابود شدن توسط سیستم دفاعی.
- تقویت توانایی کشتن برای سلولهای سیستم دفاعی، مانند سلولهای T، سلولهای کشنده ذاتی و ماکروفاژها.
- تغییر الگوی رشد سلولهای سرطانی در جهت ترغیب کردن آنها به در پیش گرفتن رفتاری مشابه با سلول عادی.
- متوقف کردن یا معکوس کردن فرایندی که سلولهای عادی یا پیشسرطانی را به سلولهای سرطانی تغییر میدهد.
- افزایش توانایی بدن برای ترمیم یا جایگزینی آن دسته از سلولهای عادی که توسط نوعی دیگر از روشهای درمان سرطان مانند شیمیدرمانی یا پرتودرمانی آسیب دیده یا نابود شدهاند.
- جلوگیری از انتشار سلولهای سرطانی به قسمتهای دیگر بدن.
در حالیکه بیشتر انواع متعادل کنندههای واکنش زیست شناختی در پژوهشهای بالینی (مطالعات تحقیقاتی) در دست بررسی هستند، بعضی از آنها در درمان انواع خاصی از سرطان بهعنوان قسمتی از بخشهای متعارف درمان استفاده میشوند. BRM را به تنهایی یا در ترکیب با هم بهکار میگیرند. همچنین از آنها همراه با روشهای دیگر درمانی مانند پرتودرمانی یا شیمیدرمانی استفاده میکنند.
4. اینترفرونها چه هستند؟
اینترفرونها (IFNS) نوعی از سایتوکینها هستند که به صورت طبیعی در بدن بهوجود میآیند. آنها اولین سایتوکینهایی بودند که برای استفاده بهعنوان BRM در آزمایشگاه تولید شدند. سه نوع اصلی از اینترفرونها وجود دارد که عبارت است از؛ اینترفرون الفا، اینترفرون بتا و اینترفرون گاما. از اینترفرون الفا بیشتر از بقیۀ انواع اینترفرون در درمان سرطان استفاده میکنند.
پژوهشگران دریافتهاند که اینترفرونها معمولاً نحوۀ عملکرد سیستم دفاعی بیمار سرطانی در مقابله با سلولهای سرطانی را بهبود میبخشند. علاوه براین، اینترفرونها گاه بهصورت مستقیم، با کم کردن سرعت رشد سلولهای سرطانی یا ترغیب آنها به در پیش گرفتن رفتاری مشابه با سلول عادی بر سلولهای سرطانی اثر میگذارند.
همچنین پژوهشگران باور دارند که بعضی از اینترفرونها موجب تحریک سلولهای کشندۀ ذاتی، سلولهای T و ماکروفاژها میشوند و عملکرد ضد سرطان سیستم دفاعی را تقویت میکنند.
سازمان غذا و دارو (FDA) استفاده از اینترفرون الفا در درمان انواع خاصی از سرطان را تأیید کرده است. از جملة این سرطانها میتوان به لوسمی سلول مویی (Hairy cell leukemia)، ملانوما (Melanoma) ، لوکمی میلویید مزمن (Chronic Myeloid Leukemia) و کاپوسی سارکوما مرتبط با ایدز (Aids related Kaposi’s sarcoma) اشاره کرد.
علاوه براین، مطالعات نشان دادهاند که اینترفرون الفا در درمان سرطانهای دیگر نظیر سرطان کلیه یا لنفوم غیرهوچکین (non Hodgkin lymphoma) نیز مؤثرند.
پژوهشگران در پژوهشهای بالینی، در حال بررسی استفاده از ترکیب اینترفرون الفا با بی.ار.امهای دیگر یا شیمیدرمانی برای درمان چندین نوع سرطان هستند.
5. اینترلوکینها چه هستند؟
مانند اینترفرون، اینترلوکینها (IL (Inter Leukin نیز سایتوکینهایی هستند که بهطور طبیعی در بدن تولید میشوند و میتوان آنها را در آزمایشگاه بهوجود آورد. اینترلوکینهای زیادی شناسایی شدهاند؛ در مورد درمان سرطان بیشترین مطالعات را بر اینترلوکین 2 ((IL-2) یا (Aldesleukin)) انجام دادهاند. اینترلوکین 2 محرک رشد و فعالیت بسیاری از سلولهای دفاعی است که میتوانند سلولهای سرطانی را از بین ببرند؛ از جملة این سلولهای میتوان به لنفوسیتها اشاره کرد.
سازمان غذا و دارو استفاده از اینترلوکین 2 را برای درمان سرطان کلیة متاستاتیک (Metastatic) و ملانومای متاستاتیک تأیید کرده است. پژوهشگران همچنین در حال مطالعه در مورد فواید اینترلوکین برای درمان چندین نوع از سرطان هستند. از جمله این سرطانها میتوان به لوکمی، لنفوم و سرطان مغز، رودة بزرگ و راستروده (Colorectal)، تخمدان ، پستان و سرطان پروستات اشاره کرد.
فاکتورهای محرک کلونی چه هستند؟
فاکتورهای محرک کلونی (CSFs) که گاهی به فاکتورهای رشد خونساز (Hematopoitic) مشهورند، معمولاً بهطور مستقیم بر سلولهای تومور اثر نمیگذارند؛ بلکه این فاکتورها سلولهای بنیادین مغز استخوان را تحریک میکنند تا تقسیم شوند و گلبولهای سفید خون، پلاکتها و گلبولهای قرمز خون را بهوجود آورند. مغزاستخوان برای سیستم دفاعی بدن حیاتی است زیرا منبع تمام یاختههای خونی است.
تحریک سیستم دفاعی با فاکتورهای محرک کلونی معمولاً برای بیمارانی که تحت درمان قرار میگیرند مزایایی به همراه دارد. داروهای ضدسرطان معمولاً بهتوانایی بدن برای تولید گلبولهای سفید و قرمز خون و پلاکتها آسیب میرسانند، به همین دلیل در بیمارانی که از داروهای ضدسرطان استفاده میکنند خطر ابتلا به عفونت و کمخونی بسیار زیاد است و این افراد راحتتر دچار خونریزی میشوند.
با استفاده از فاکتورهای محرک کلونی برای تحریک تولید گلبول خون، پزشکان میتوانند دوز داروهای ضد سرطان را بدون افزایش خطر عفونت یا احتیاج به تزریق فراوردههای خون افزایش دهند. به همین دلیل، پژوهشگران مخصوصاً استفاده از فاکتورهای محرک کلونی همراه با شیمیدرمانی با دوز بالا را بسیار مفید تشخیص دادهاند.
نمونههایی از فاکتورهای محرک کلونیها و کاربردهای آنها در درمان سرطان در ادامه ذکر شده است.
- فیلگراستیم (G-CSF(Granulocyte Colony Stimulating Factor و سارگراموستیم (Gm-CSF (Granulocyte Macrophage Colony Stimulating Factor تعداد گلبولهای سفید خون را افزایش میدهند و در نتیجه خطر ابتلا به عفونت را در بیمارانی که از شیمیدرمانی استفاده میکنند کاهش میدهند.
- علاوه براین، میتوان از ( G-CSF(Granulocyte Colony Stimulating Factor و GM-CSF، در مرحلۀ آمادهسازی جهت پیوند مغز استخوان یا سلول بنیادین، برای تحریک تولید سلولهای بنیادین استفاده کرد.
- اریتروپویتین (Erythropoietin – epoeitin) تعداد گلبولهای قرمز خون را افزایش میدهد و نیاز به تزریق گلبول قرمز خون را در بیمارانی که از شیمیدرمانی استفاده میکنند کم میکند.
- اینترلوکین 11 (Opreluekin) به بدن جهت تولید پلاکت کمک میکند و نیاز به تزریق پلاکت را در بیمارانی که از شیمیدرمانی استفاده میکنند کاهش میدهد.
در حال حاضر، پژوهشگران استفاده از فاکتورهای محرک کلونی برای درمان انواع مختلفی از سرطان را در بررسیهای بالینی مطالعه میکنند. از جمله این سرطانها میتوان به سرطان غدد لنفاوی، سرطان خون، موتیپل میلوما، ملانوما و سرطانهای مغز، ریه، مری ، پستان، رحم ، تخمدان، پروستات، کلیه، کولون و رکتوم اشاره کرد.
7. پادتنهای مونوکلونال چه هستند؟
پژوهشگران در حال ارزیابی تأثیر نوع خاصی از پادتنها هستند که در آزمایشگاه تولید شدهاند و پادتنهای مونوکلونال (MOABs – MoABs) نام دارند. این پادتنها را یک نوع سلول تولید میکند که مخصوص نوع خاصی از آنتیژن هستند. پژوهشگران در حال بررسی روشهایی برای تولید پادتنهای مخصوص به آنتیژنهای یافت شده روی سطح سلولهای سرطانی مختلف هستند.
دانشمندان برای تولید این پادتنها ابتدا سلولهای سرطانی انسان را به موشها تزریق میکنند. در واکنش به این تزریق، سیستم دفاعی موش پادتنهایی را برای مقابله با این سلولهای سرطانی تولید میکند. سپس دانشمندان پلاسماسلهای تولیدکنندۀ پادتنها را از بدن موش میگیرند و آنها را با سلولهای رشد یافتة آزمایشگاهی ترکیب میکنند تا سلولهای مرکبی به نام هیبریدوما (Hybridomas) تولید کنند.
سلولهای هیبریدوما معمولاً بهطور نامحدود مقادیر زیادی از این پادتنهای خاص یا(MOABs(Monoclonal Antiboclies را تولید میکنند. میتوان به روشهای مختلف از پادتنهای مونوکلونال در درمان سرطان استفاده کرد. از جمله این روشها میتوان به این موارد اشاره کرد:
- پادتنهای مونوکلونالی که به انواع خاصی از سرطان واکنش نشان میدهند واکنش سیستم دفاعی بیمار را به سرطان تقویت میکنند.
- میتوان پادتنهای مونوکلونال را بهگونهای برنامهریزی کرد که ضد فاکتورهای رشد عمل کنند و در نتیجه مانع از رشد سلولهای سرطانی شوند.
- گاه پادتنهای مونوکلونال را با داروهای ضدسرطان، ایزوتوپها Isotopes (مواد رادیواکتیو)، سایر بی.ار.امها (BRM (Biologic Response Modifires یا ترکیبات دارویی سمی دیگر پیوند میدهند. هنگامیکه پادتنها به سلولهای سرطانی متصل میشوند این مواد سمی را بهطور مستقیم به تومور میرسانند و موجبات نابودی آنها را فراهم میکنند.
همچنین شاید میتوان از مؤثر بودن پادتنهای مونوکلونالی که حامل رادیو ایزوتوپها هستند در تشخیص انواع خاصی از سرطانها مانند رودة بزرگ راستروده، تخمدان یا پروستات استفاده کرد.
ریتوکسان (ریتوکسیماب) (Rituxan® rituximab) و هرسپتین (تراستوزوماب) (Herceptin(®trastuzumab نمونههایی از پادتنهای مونوکلونالی هستند که سازمان غذا و داروی امریکا تأیید کرده است. از ریتوکسان در درمان لنفوم غیرهوجکین استفاده میکنند و از هرسپتین در معالجة سرطان پستان متاستاتیک (Metastatic)، در بیمارانی که تومورهای آنها مقادیر بیش از حد پروتئینی به نام (HER-2) تولید میکنند، استفاده میشود.
اطلاعات بیشتر در مورد هرسپتین Herceptin در برگۀ اطلاعاتی به نام «هرسپتین (تراستوزوماب): پرسش و پاسخ» در دسترس است.
پژوهشگران در بررسیهای بالینی از پادتنهای مونوکلونال در درمان سرطانهای مغز، پستان، ریه، کلیه، کولون، رکتوم، تخمدان، پروستات و سایر قسمتهای بدن استفاده میکنند.
8. واکسنهای سرطان چه هستند؟
سرطان نوع دیگری از درمان زیست شناختی هستند که در حال حاضر در دست بررسیاند. در بیماریهای عفونی مانند سرخک، اوریون و کزاز، واکسنها پیش از بروز بیماری به بیمار تزریق میشوند. این واکسنها به این دلیل مؤثر هستند که سلولهای دفاعی بدن را در معرض انواع ضعیف شدۀ آنتیژنهایی که بر سطح عامل عفونی وجود دارد میگذارند. این روند منجر به این خواهد شد که سیستم دفاعی، تولید پلاسماسلهایی را که پادتنهای خاص عامل عفونی را تولید میکنند افزایش دهد. علاوه براین، سیستم دفاعی تولید سلولهای T را که عامل عفونی را شناسایی میکنند افزایش میدهد. این سلولهای دفاعی فعال شده، بودن در معرض آنتیژنهای ضعیف شده را به یاد میسپارند و در دفعات بعد که عامل وارد بدن شد سیستم دفاعی بدن آمادة واکنش است و عفونت را متوقف میکند.
پژوهشگران واکسنهایی را تولید میکنند که سیستم دفاعی بیمار را تحریک به تشخیص سلولهای سرطانی میکند. واکسنهای سرطان برای درمان سرطانهای موجود (واکسنهای درمانی) یا جلوگیری از بهوجود آمدن سرطان (واکسنهای پیشگیرانه) بهوجود آمدهاند. واکسنهای درمانی را پس از تشخیص سرطان به فرد تزریق میکنند. این واکسنها رشد تومورهای موجود را متوقف میکنند، از عود سرطان جلوگیری یا سلولهای سرطانی را که در درمانهای قبلی از بین نرفته بودند نابود کنند.
اگر از واکسنهای سرطان وقتی استفاده شود که تومور کوچک است، شاید بتوان سرطان را ریشه کن کرد. از سوی دیگر، واکسنهای پیشگیرانه قبل از بهوجود آمدن سرطان به افراد سالم تزریق میشوند. این واکسنها برای تحریک سیستم دفاعی بدن جهت حمله به ویروسهایی که منجر به سرطان میشوند بهوجود آمدهاند.
پزشکان امیدوارند با هدفگیری این ویروسهای عامل سرطان بتوانند از گسترش انواع خاصی از سرطان پیشگیری کنند. بیشتر پژوهشهای بالینی اولیۀ واکسن سرطان بر بیماران مبتلا به ملانوما انجام شده است. علاوه براین، در حال حاضر استفاده از واکسنهای درمانی در درمان انواع مختلف سرطان در دست بررسی است. از جملة این سرطانها میتوان به لنفوما، لوکمیا و سرطانهای مغز، پستان، ریه، کلیه، تخمدان، پروستات، لوزالمعده، رودة بزرگ و رکتوم اشاره کرد. همچنین پژوهشگران در حال بررسی واکسنهای پیشگیرانه برای جلوگیری از سرطانهای دهانۀ رحم و کبد هستند. علاوه براین، دانشمندان نیز در حال مطالعۀ روشهایی برای استفاده از واکسنهای سرطان، همراه با دیگر انواع بی.ار.امها (BRM)، هستند.
9. ژندرمانی چیست؟
ژندرمانی نوعی درمان آزمایشی است که در آن برای مقابله با بیماری، مواد ژنتیکی به سلولها تزریق میکنند. پژوهشگران در حال مطالعة روشهای ژن درمانی هستند که بتوانند واکنش سیستم دفاعی بیمار به سرطان را بهبود بخشند. مثلاً نوعی ژن به سلول تزریق میشود تا توانایی آن برای تشخیص و حمله به سلولهای سرطانی را تقویت کند. در روش دیگر، دانشمندان به سلولهای سرطانی ژنهایی را تزریق میکنند که سیستم دفاعی را تحریک کنند تا سلولهای سرطانی سایتوکینها تولید کنند.
10. عاملهای غیراختصاصی تنظیمکنندۀ دفاعی چه هستند؟
عاملهای غیراختصاصی تنظیمکنندۀ دفاعی موادی هستند که سیستم دفاعی را تحریک یا بهطور غیرمستقیم آن را تقویت میکنند. معمولاً این عاملها سلولهای اصلی سیستم دفاعی را هدف میگیرند و منجر به واکنشهای ثانویهای نظیر افزایش تولید سایتوکین و ایمیونوگلوبولین میشوند.
دو عامل غیراختصاصی تنظیم کنندة دفاعی که در درمان سرطان استفاده میشوند باسیل سل (bacillus Calmette-Guerin BCG) و لوامیسول (levamisole) هستند.
باسیل سل - که بهعنوان واکسن سل بهطور گستردهای استفاده میشود – پس از جراحی، در درمان سرطان سطحی مثانه بهکار میگیرند. باسیل سل معمولاً بهوسیلۀ تحریک واکنش التهابی و احتمالاً دفاعی عمل میکند. محلول باسیل سل بهآرامی در مثانه تزریق میشود و به مدت دو ساعت در آنجا باقی میماند. در طی این دو ساعت، بیمار نباید مثانۀ خود را تخلیه کند. این نوع درمان معمولاً یکبار در هفته و طی مدت شش هفته انجام میشود. گاهی هم در درمان سرطان رودة بزرگ (colon cancer) مرحلۀ دوک C پس از جراحی از لوامیسول همراه با شیمیدرمانی فلوروراسیل (fluorouracil 5–FU)استفاده میکنند. لوامیسول به گونهای عملکرد دفاعی نامناسب را ترمیم میکند.
11. آیا درمانهای زیستشناختی عوارض جانبی در پی دارند؟
مانند روشهای دیگر درمان سرطان، درمانهای زیستشناختی گاه منجر به بروز عوارض جانبی مختلفی میشوند. این عوارض جانبی، بسته به عامل و بیمار، تفاوتهای گستردهای خواهند داشت. گاه پوست در محل تزریقBRM ها دچار بثورات یا متورم میشود. چندین نوع از BRM ها از جمله اینترفرون و اینترلوکین گاه علائمی مشابه با آنفولانزا ایجاد میکنند. از جمله این علائم میتوان به تب، لرز، حالت تهوع ، استفراغ و از دست دادن اشتها اشاره کرد. احساس خستگی از جمله عوارض جانبی رایج بی.ار.امها است. این روش درمانی معمولاً بر فشار خون نیز تأثیر دارد.
عوارض جانبی اینترلوکین 2 (IL.2) معمولاً میتواند شدید باشد و شدت آن به دوز تجویز شده بستگی دارد. بیمارانی که با استفاده از دوز بالای اینترلوکین 2 درمان میشوند باید از نزدیک تحت نظارت قرار گیرند.
عوارض جانبی فاکتورهای تحریککنندۀ کلونی شامل درد استخوان، خشکی، تب و از دست دادن اشتهاست. عوارض جانبی پادتنهای مونوکلونال متغییرند و احتمال بروز واکنشهای آلرژیک شدید وجود دارد. واکسنهای سرطان گاهی منجر به بروز درد در ماهیچهها و تب میشوند.
هدف درمانی سرطان (پرسش و پاسخ)
(Targeted Cancer Therapies: Questions and Answers)
نکات کلیدی
|
1. درمانهای هدفدار سرطان چه هستند؟
در درمانهای هدفدار سرطان از داروهایی که مانع از رشد و انتشار سرطان میشوند استفاده میکنند. این داروها برای مولکولهای خاصی که در سرطان زایی (روندی که در آن سلولهای عادی به سلولهای سرطانی تبدیل میشود) و رشد تومور نقش دارند ممانعت ایجاد میکنند. به دلیل اینکه دانشمندان به این مولکولها "هدفهای مولکولی" میگویند، به این درمانها هم گاهی اوقات "داروهای هدفدار مولکولی"، "درمانهای هدفدار مولکولی" یا نامهای مشابه دیگر میگویند. درمانهای هدفدار شدة سرطان با تمرکز بر تغییرات مولکولی و سلولیِ مخصوص به هر نوع سرطان نسبت به شیوههای درمانی رایج مؤثرتر هستند و خطر کمتری را برای سلولهای عادی دربردارند.
درمانهای هدفدار سرطان برای استفاده به تنهایی، همراه با هم و همراه با سایر شیوههای درمان سرطان مانند شیمیدرمانی در دست بررسی است.
2. بعضی از تغییرات سلولی که منجر به سرطان میشوند چه هستند؟
معمولاً سلولها با توجه به نیاز بدن رشد میکنند و تقسیم میشوند تا سلولهای جدیدی را تشکیل دهند. وقتی که سلولها پیر میشوند، میمیرند و سلولهای جدید جای آنها را میگیرند. گاهی این روند منظم اشتباه پیش میرود. سلولهای جدید هنگامی تشکیل میشوند که بدن به آنها نیازی ندارد و سلولهای پیر هنگامی که باید نابود شوند، ار بین نمیروند.
این سلولهای اضافی تودهای از بافت را تشکیل میدهند که به آن تومور میگویند. سلولهایی که در تومورهای بدخیم (سرطانی) قرار دارند، غیرعادی هستند و بدون نظم و نظارت تقسیم میشوند. این سلولها به بافتها و اندامهای مجاورشان حمله میکنند و به آنها آسیب میزنند. همچنین، سلولهای سرطانی گاهی از تومور بدخیم جدا میشوند و در قسمتهای دیگر بدن منتشر میشوند. معمولاً رشد و تقسیم سلول عمدتاً تحت تسلط شبکهای از مواد شیمیایی و پیامهای مولکولی است که به سلولها دستور میدهند.
دگرگونیهای ژنتیکی میتوانند روند پیام رسانی را بهگونهای مختل میکنند که سلولها دیگر نتوانند به طور عادی رشد کنند و تقسیم شوند یا در زمان لازم از بین بروند. دگرگونی در دو نوع از ژنها معمولاً در روند تولید سرطان نقش دارند. سرطان زاهای اولیه (proto-oncogened) ، ژنهای طبیعی هستند که در رشد و تقسیم سلول نقش دارند. تغییرات در این ژنها منتهی به ایجاد سرطان زاهایی میشود که به سلول امکان رشد و تقسیم بیرویه و مستمر میدهند یا این روند را ترویج میکنند.
ژنهای سرکوب کنندۀ تومور، ژنهایی طبیعی هستند که سرعت رشد و تقسیم سلول را کاهش میدهند. هنگامی که ژنهای سرکوب کنندة تومور به درستی عمل نکنند، گاهی سلولها قادر به توقف رشد و تقسیم نیستند و این امر منجر به رشد تومور میشود.
اگر این روند را به عملکرد ماشین تشبیه کنیم، حضور عامل سرطانزا مشابه با پدال گازی است که به کف اتومبیل گیر کرده است و منجر به رشد و تقسیم مداوم سلولها میشود. ژنهای سرکوب کنندۀ تومور مشابه با پدال ترمز عمل میکنند. از دست دادن عملکرد ژن سرکوب کنندۀ تومور مشابه با پدال ترمزی است که بهدرستی عمل نمیکند و به سلولها این امکان را میدهد که بهطور مستمر رشد کنند و تقسیم شوند.
تغییرات ژنتیکی که سلول تصحیح نکرده باشد گاه منجر به تولید پروتئینهای غیرطبیعی میشود. معمولاً پروتئینها مشابه با نوعی سیستم امدادی با هم ارتباط بر قرار میکنند تا وظایف سلول را انجام دهند.
مثلاً، وقتی که مولکولهایی به نام فاکتورهای رشد به گیرندههای فاکتور رشد (GFR) متناظر با خود روی سطح سلول متصل میشوند فرایندی که پروتئینها اجرا میکنند به سلولها دستور تقسیم شدن میدهد. پیش میآید که پروتئینهای آسیب دیده به پیامهای عادی پاسخ ندهند، واکنش بیش از حد(over- respond) از خود نشان بدهند یا نتوانند وظایف عادی خود را انجام دهند.
سرطان هنگامی ایجاد میگردد که پروتئینهای غیرعادی در داخل سلول باعث تکثیر بیش از حد سلول شوند و برای سلول این امکان را فراهم کنند که بیشتر از سلولهای عادی زنده بمانند.
3. درمانهای هدفدار سرطان چگونه عمل میکنند؟
درمانهای هدفدار سرطان به شیوههای مختلف و در مراحل گوناگون ایجاد، رشد و گسترش سرطان از رشد و تقسیم سلول سرطانی جلوگیری میکنند.
بسیاری از این روشهای درمانی بر پروتئینهایی که در فرایند پیام رسانی نقش دارند متمرکز شدهاند. درمانهای هدفدار سرطان با مسدود کردن پیامهایی که به سلولها دستور رشد و تقسیم مهار نشدنی را میدهند به توقف رشد و تقسیم سلولهای سرطانی کمک میکنند.
4. بعضی از انواع درمانهای هدفدار شدۀ سرطان چه هستند؟
درمانهای هدفدار سرطان شامل چندین نوع دارو هستند. در ادامه به بعضی از این نمونهها اشاره شده است.
- داروهای "مولکول-کوچک" نوع خاصی از آنزیمها و گیرندههای فاکتور رشد (GFR) را که در رشد سلول سرطانی نقش دارند متوقف میکنند. به این داروها بازدارندههای انتقال پیام هم میگویند. Imatinib Gleeve نوعی از داروی ملکول-کوچک است که سازمان غذا و داروی امریکا برای درمان تومور استرومال معدی-رودهای( gastrointestinal stromal tumor ) نوعی سرطان نادر مربوط به مجرای معدی-رودهای و انواع خاصی از لوسمی میلوئید مزمن تأیید کرده است.این دارو، پروتئینهای غیرعادی یا آنزیمهایی را که در سلولها شکل میگیرند هدف میگیرد که باعث تحریک رشد مهار نشدنی آنها میشود. (زد.دی.1839 یا جفیتینیب - Iressa® (ZD1839 or gefitinib را FDA برای درمان سرطان ریه سلول غیرکوچک پیشرفته تأیید کرده است. این دارو گیرندۀ فاکتور رشد اپیدرمال (epidermal growth factor receptor) را که انواع مختلفی از سلولهای سرطانی بیش از حد تولید میکنند هدف قرار میدهد. در حال حاضر، داروهای مولکول کوچک دیگری در بررسیهای بالینی در امریکا در دست مطالعهاند.
- داروهای "القای اپوپتوزیس" (“Apoptosis-inducing”) با مداخله در پروتئینهای درگیر در این فرایند منجر به اپوپتوزیس (مرگ سلولی) سلولهای سرطانی میشوند. داروی(Velcade® )bortezomib) را FDA برای درمان مالتیپل میلوما که به روشهای دیگر درمانی پاسخ ندادهاند تأیید کرده است. این دارو به کمک مهار آنزیمهایی به نام پروتئازومها (proteasomes)، که به تنظیم عملکرد و رشد سلول کمک میکنند، منجر به مرگ سلولهای سرطانی میشوند. نوع دیگری از داروی "القای اپوپتوزیس" (called Genasense™ - oblimersen) نامیده میشود که تنها در بررسیهای بالینی در دسترس است، و القای آن برای درمان سرطان خون(leukemia) ، لنفوم غیرهچکین و تومورهای جامد( solid tumor ) در دست مطالعه است. این دارو، تولید نوعی از پروتئین را به نام بی.سی.ال.2 (BCL-2) که بقای سلولهای تومور را افزایش میدهد مسدود میکند. ژناسنس با مسدود کردن بی.سی.ال.2، سلولهای سرطانی را نسبت به داروهای ضد سرطان آسیب پذیرتر میکند.
- بعضی از افراد پادتنهای مونوکلونال، واکسنهای سرطان، مهار کنندههای رگزایی و ژن درمانی را درمانهای هدفدار بهشمار میآورند؛ زیرا این روشها مانع رشد سلولهای سرطانی میشوند.
5. درمانهای هدفدار چه تأثیراتی بر درمان سرطان دارند؟
درمانهای هدفدار روشهای بهتری را در درمان سرطان برای پزشکان فراهم میکنند. در نهایت، درمان بر اساس مجموعهای یگانه از هدفهای مولکولی که تومور بیمار تولید کرده است منحصر به فرد میشود. علاوه بر این، اینطور وعده داده شده است که درمانهای هدفدار سرطان قابلیت گزینشی عمل کردن بیشتری خواهند داشت که به همین دلیل آسیب کمتری به سلولهای عادی وارد خواهد شد، عوارض جانبی کاهش پیدا میکنند و کیفیت زندگی افزایش مییابد.
35. درمان سرطان پستان و بارداری
Breast Cancer Treatment And Pregnancy
اطلاعات عمومی دربارة سرطان پستان و بارداری
نکتههای کلیدی این بخش
|
سرطان پستان بیماری است که در آن سلولهای بدخیم (سرطانی) در بافت پستان تشکیل میشوند.
پستان از لوبها و مجاری تشکیل شده است. هر پستان 15 تا 20 بخش به نام لوب دارد که لوبها نیز از تعداد زیادی بخشهای کوچکتر به نام لوبولها تشکیل شدهاند. لوبها و لوبولها توسط لولههای نازکی به نام مجاری به هم متصل شدهاند.
هر پستان، عروق لنفاوی و غدد لنفاوی نیز دارد. عروق لنفاوی یک مایع تقریباً بیرنگ به نام لنف را منتقل میکنند. عروق لنفاوی به اندامهای کوچک و دانهای شکلی به نام غدد لنفاوی منتهی میشوند که به بدن در مبارزه با عفونت و بیماری کمک میکنند. غدد لنفاوی در سراسر بدن یافت میشوند. دستههای غدد لنفاوی در نزدیکی پستان در زیربغل (زیر بازو)، بالای استخوان ترقوه و در قفسة سینه وجود دارند.
سرطان پستان گاهی در زنان حامله یا زنانی که بهتازگی زایمان کردهاند، تشخیص داده میشود.
در زنانی که حامله هستند و یا بهتازگی زایمان کردهاند، سرطان پستان اغلب بیشتر بین سنین 32 و 38 سال اتفاق میافتد. سرطان پستان در حدود 1 در هر 3.000 حاملگی رخ میدهد.
تشخیص زودهنگام سرطان پستان در زنان باردار یا شیرده، که پستانهای آنها اغلب متورم و حساس است، ممکن است مشکل باشد.
زنان باردار، شیرده و یا آنها که بهتازگی زایمان کردهاند، معمولاً پستانهای متورم و حساس دارند که این مسئله میتواند شناسایی تودههای کوچک را مشکل کند و به تأخیر در تشخیص سرطان پستان منجر شود و به دلیل همین تأخیرها، در این زنان، سرطانها در مراحل بعدی شناسایی میشوند.
معاینات پستان باید بخشی از مراقبتهای پیش از تولد و پس از تولد نوزاد باشد.
به منظور تشخیص سرطان پستان، زنان حامله و شیرده باید خود، پستانهای خود را معاینه کنند. همچنین، این زنان باید در زمان آزمایشهای عادی پیش از تولد و پس از تولد، معاینات بالینی پستان هم انجام دهند.
پژوهشهایی که پستانها را مورد بررسی قرار میدهند، برای شناسایی و تشخیص سرطان پستان بهکار میروند.
اگر یک ناهنجاری یافت شود، یک یا همة آزمایشهای زیر ممکن است بهکار رود:
- سونوگرافی: روشی که در آن امواج صوتی با انرژی بالا (سونوگرافی)، به بافتهای داخلی یا اندامها برخورد و انعکاس تولید میکنند. این انعکاسها تصویر بافتهای بدن را تشکیل میدهند که این تصویر سونوگرام نامیده میشود.
- مامـوگـرام: یک عکس اشعة ایکس (X) از پستان. انجام ماموگرام، خطر اندکی برای جنین ایجاد میکند. در زنان حامله، ماموگرامها ممکن است منفی به نظر برسند، در حالیکه سرطان وجود دارد.
- بیوپسی (نمونهبرداری): برداشت سلولها یا بافتها توسط آسیبشناس، به نحوی که برای بررسی علائم سرطان در زیر میکروسکوپ قابل مشاهده باشند.
عوامل خاصی بر پیشآگاهی بیماری (احتمال بهبود) و گزینههای درمان اثر میگذارند.
پیشآگاهی بیماری (احتمال بهبود) و گزینههای درمان به عوامل زیر بستگی دارند:
- مرحلۀ سرطان (آیا فقط در پستان وجود دارد یا به سایر نقاط بدن گسترش یافته است.)
- اندازۀ تومور (غده).
- نوع سرطان پستان.
- سن جنین.
- نشانههایی وجود دارد یا نه.
- سلامت عمومی بیمار.
مراحل سرطان پستان
نکتههای کلیدی این بخش
|
پس از تشخیص سرطان پستان، آزمایشهایی برای تشخیص گسترش سلولهای سرطانی در داخل پستان یا سایر نقاط بدن انجام میشود.
روشی که برای تشخیص گسترش سرطان در داخل پستان یا انتشار آن به سایر مناطق بدن استفاده میشود، مرحلهبندی است. اطلاعات بهدست آمده از روشهای مرحلهگذاری، مرحلۀ بیماری را مشخص میسازد. دانستن مرحلۀ بیماری برای تعیین اهداف درمان اهمیت دارد. (برای اطلاعات بیشتر در زمینۀ مراحل سرطان پستان به خلاصۀ PDQ در درمان سرطان پستان رجوع کنید.)
روشهای بهکار رفته برای تعیین مرحلة سرطان پستان میتواند تغییر کند تا این روشها برای جنین ایمنتر باشد.
روشهای استاندارد برای اسکنهای تصویری قابل تنظیم است، بنابراین، جنین کمتر در معرض پرتو قرار میگیرد. آزمایشهای اندازهگیری میزان هورمونها در خون هم، ممکن است در روش مرحلهگذاری استفاده شوند.
بررسی گزینههای درمان
نکتههای کلیدی این بخش
|
انواع مختلف درمان برای بیماران مبتلا به سرطان پستان وجود دارد.
درمانهای متفاوتی برای بیماران مبتلا به سرطان پستان وجود دارد. بعضی درمانها استاندارد هستند (درمانهایی که بهصورت متداول استفاده میشوند) و بعضی در حال ارزیابی در پژوهشهای بالینی هستند. پژوهشهای بالینی درمان، مطالعههای تحقیقاتی هستند، که به پیشرفت درمانهای رایج یا به کسب اطلاعات دربارۀ درمانهای جدید برای بیماران مبتلا به سرطان کمک میکنند. زمانیکه پژوهشهای بالینی نشان دهند درمان جدید بهتر از درمان استاندارد است، درمان جدید ممکن است به درمان استاندارد تبدیل شود.
برای بعضی بیماران ممکن است شرکت در پژوهشهای بالینی بهترین انتخاب درمانی باشد. بسیاری از درمانهای استاندارد امروزی بر پایۀ پژوهشهای بالینی گذشته استوارند. بیماران شرکتکننده در پژوهشهای بالینی ممکن است درمان استاندارد دریافت کنند یا جزو اولین کسانی باشند که درمان جدید دریافت میکنند.
بیماران شرکتکننده در پژوهشهای بالینی به پیشرفت راههای درمان سرطان در آینده نیز کمک میکنند. حتی وقتی پژوهشهای بالینی به درمانهای جدید مؤثر نمیانجامند، اغلب، به پرسشهای مهمی پاسخ میگویند و به پیشرفت تحقیقات پزشکی کمک میکنند.
بعضی پژوهشهای بالینی فقط شامل بیمارانی میشود که هنوز درمانی دریافت نکردهاند. دیگر پژوهشها، درمان را برای بیمارانی که سرطان آنها بهتر نشده است، بررسی میکنند. پژوهشهای بالینی دیگری نیز وجود دارند که راههای جدید برای توقف عود (بازگشت) سرطان یا کاهش عوارض جانبی درمان آن را آزمایش میکنند.
گزینههای درمان برای زنان باردار به مرحلۀ بیماری و سن جنین بستگی دارند:
سه نوع درمان استاندارد استفاده شده عبارتند از:
جراحی
بسیاری از زنان مبتلا به سرطان پستان، تحت پستانبرداری قرار میگیرند. بعضی از غدد لنفاوی زیر بغل هم معمولاً برداشته میشوند و زیر میکروسکوپ بررسی میشوند تا مشخص شود آیا حاوی سلولهای سرطانی هستند یا نه.
انواع جراحی برای برداشتن پستان عبارتند از:
- پستانبرداری (برداشتن پستان) ساده: یک روش جراحی برای برداشتن کل پستان حاوی سرطان. بعضی از غدد لنفاوی زیر بغل نیز ممکن است به منظور نمونهبرداری برداشته شوند. این روش، پستانبرداری کامل نیز نامیده میشود.
- پستانبرداری رادیکال اصلاح شده: (Modified Radical Mastectomy) روش جراحی که کل پستان مبتلا به سرطان، بسیاری از غدد لنفاوی زیر بغل، لایة پوشانندة بالای ماهیچههای قفسة سینه و گاهی بخشی از ماهیچههای دیوارۀ قفسۀ سینه برداشته میشوند.
جراحی نگهدارندة پستان، جراحی که در آن سرطان برداشته میشود اما خود پستان برداشته نمیشود و شامل موارد زیر است:
- تودهبرداری: روش جراحیای که در آن تومور (غده) و مقادیر کمی از بافت طبیعی اطراف آن برداشته میشود. بیشتر پزشکان تعدادی از غدد لنفاوی زیر بغل را هم خارج میکنند.
- پستانبرداری ناکامل: یک روش جراحی به منظور خارج کردن قسمتی از پستان که محتوی سرطان است و بخشی از بافت طبیعی اطراف آن. بعضی از غدد لنفاوی زیر بغل هم ممکن است برای نمونهبرداری برداشته شوند. این روش پستانبرداری قسمتی نیز نامیده میشود.
حتی اگر پزشک تمام بافت سرطانی قابل مشاهده در هنگام جراحی را خارج کند، بیمار ممکن است تحت پرتودرمانی، شیمیدرمانی یا هورموندرمانی بعد از جراحی قرار گیرد تا سلولهای سرطانی باقیمانده از بین بروند. درمان تجویز شده پس از جراحی بهمنظور افزایش امکان معالجه، درمان کمکی نامیده میشود.
پرتودرمانی
پرتودرمانی نوعی درمان سرطان است که در آن از پرتوی ایکس (X) با انرژی بالا یا سایر انواع پرتوها برای از بین بردن سلولهای سرطانی استفاده میشود. دو نوع پرتودرمانی وجود دارد. پرتودرمانی خارجی که در آن با استفاده از یک دستگاه در خارج بدن، پرتو به سوی سرطان فرستاده میشود. پرتودرمانی داخلی که در آن از مواد رادیواکتیو موجود در سوزنها، لولههای نازک، سیمها یا کاتترها که مستقیماً در داخل یا نزدیک بافت سرطان جاگذاری میشوند، استفاده میشود. روش تجویز پرتودرمانی به نوع و مرحلۀ سرطان در حال درمان بستگی دارد.
پرتودرمانی نباید برای زنان حاملۀ مبتلا به مراحل ابتدایی مرحلۀ یک (I) یا دو (II)) سرطان پستان تجویز شود زیرا میتواند به جنین آسیب برساند. برای زنان مبتلا به مراحل بعدی (مرحلۀ سه (III) یا چهار (IV)) سرطان پستان، پرتودرمانی نباید در طول سه ماهۀ نخست بارداری تجویز شود.
شیمیدرمانی
شیمیدرمانی نوعی درمان سرطان است که در آن از داروها برای توقف رشد سلولهای سرطانی، چه با از بین بردن سلولها و چه با متوقف کردن تقسیم آنها، استفاده میشود. وقتی شیمیدرمانی بهصورت خوراکی مصرف میشود یا به درون سیاهرگ یا ماهیچه تزریق میشود، داروها وارد جریان خون میشوند و به سلولهای سرطانی در سراسر بدن میرسند (شیمیدرمانی سیستمیک. وقتی شیمیدرمانی مستقیماً در داخل کانال نخاعی، یک اندام، یا یک حفره بدن مثل شکم قرار داده میشود، داروها بهطور مستقیم بر سلولهای سرطانی این نواحی تأثیر میگذارند. (شیمیدرمانی موضعی). روش تجویز شیمیدرمانی به نوع و مرحلۀ سرطان در حال درمان بستگی دارد.
شیمیدرمانی نباید در سه ماهۀ نخست بارداری تجویز شود. شیمیدرمانی پس از این زمان معمولاً به جنین آسیب نمیرساند اما ممکن است موجب زایمان زودرس و نارس بودن نوزاد در هنگام تولد شود.
انواع جدید درمان، در حال آزمایش در پژوهشهای بالینی هستند.
این بخش خلاصه، درمانهای در حال مطالعه در پژوهشهای بالینی را توضیح میدهد. البته، ممکن است همۀ درمانهای جدید در حال مطالعه را ذکر نکرده باشد. اطلاعات دربارۀ پژوهشهای بالینی در پایگاه انجمن ملی سرطان (NCI) در دسترس است.
هورموندرمانی
درمانی که در آن هورمونها حذف میشود یا جلوی عملکرد آنها گرفته میشود و در نتیجه رشد سلولهای سرطانی متوقف میشود. هورمونها مواد ساخته شده توسط غدد هستند و همراه با گردش خون، در بدن جریان دارند. بعضی هورمونها میتوانند موجب رشد سرطانهای خاصی شوند. اگر آزمایشها نشان دهند که سلولهای سرطانی نقاطی دارند که هورمونها میتوانند به آن مناطق متصل شوند (گیرندهها)، داروها، جراحی، یا پرتودرمانی برای کاهش تولید هورمونها یا ممانعت از عملکرد آنها، استفاده میشوند.
تأثیر هورموندرمانی، با یا بدون شیمیدرمانی، در درمان سرطان پستان در زنان باردار هنوز ناشناخته است.
به نظر نمیرسد که ختم بارداری موجب افزایش امکان زنده ماندن مادر شود و معمولاً یک گزینۀ درمانی نیست.
اگر سرطان با شیمیدرمانی و پرتودرمانی درمان شود ممکن است به جنین آسیب برساند، و گاهی خاتمۀ بارداری توصیه میشود. این تصمیم احتمالاً به مرحلۀ سرطان، سن جنین و احتمال زنده ماندن مادر بستگی دارد.
گزینههای درمان بر اساس مرحله:
سرطان پستان در مراحل اولیه (مرحلۀ یک (I) و مرحلة دو (II)).
سرطان پستان در مراحل پایانی (مرحلۀ سه (III) و مرحلة چهار (IV)).
سرطان پستان در مراحل اولیه (مرحلۀ یک (I) و مرحلة دو (II))
درمان سرطان پستان در مراحل اولیه (مرحلۀ یک (I) و مرحلة دو (II)) احتمالاً جراحی و در ادامۀ آن، درمان کمکی به شرح زیر است:
- پستانبرداری رادیکال اصلاح شده (Modified Radical Mastectomy)
- جراحی نگهدارندة پستان: تودهبرداری، پستانبرداری جزئی یا پستانبرداری قسمتی.
- جراحی نگهدارندة پستان در طول بارداری و به دنبال آن پرتودرمانی پس از تولد نوزاد.
- جراحی در طول دوران بارداری و به دنبال آن شیمیدرمانی پس از سه ماهۀ نخست بارداری.
- پژوهشهای بالینی جراحی و به دنبال آن هورموندرمانی، با یا بدون شیمیدرمانی.
سرطان پستان در مراحل بعدی (مرحلۀ سه (III) و مرحلة چهار (IV))
درمان سرطان پستان در مراحل پایانی ، مرحلۀ سه (III) و مرحلة چهار (IV)، ممکن است شامل موارد زیر باشد:
- پرتودرمانی
- شیمیدرمانی
پرتودرمانی و شیمیدرمانی نباید در طول سه ماهۀ نخست بارداری تجویز شوند.
سایر ملاحظهها دربارة بارداری و سرطان پستان
نکتههای کلیدی این بخش
|
تولید شیر و شیردهی، در صورت برنامهریزی برای جراحی یا شیمیدرمانی، باید متوقف شود.
اگر جراحی برنامهریزی شود، شیردهی باید متوقف شود تا جریان خون در پستانها کاهش یابد و آنها را کوچکتر کند. اگر شیمیدرمانی هم برنامهریزی شود، شیردهی باید متوقف شود. بسیاری از داروهای ضدسرطان به خصوص سیکلوفسفامید و متوتروکسات ممکن است به مقدار زیادی وارد شیر پستان شوند و به نوزاد شیرخواره آسیب برسانند. زنانی که شیمیدرمانی دریافت میکنند، نباید به کودک خود شیر بدهند. توقف تولید شیر امکان زنده ماندن مادر را ارتقا نمیدهد.
به نظر نمیرسد که سرطان پستان به جنین آسیب برساند.
به نظر نمیرسد سلولهای سرطانی پستان از مادر به جنین انتقال یابند.
به نظر نمیرسد بارداری بر بقای زنانی که در گذشته مبتلا به سرطان پستان بودهاند، تأثیر بگذارد .
بعضی پزشکان توصیه میکنند که یک زن قبل از تلاش برای بچهدار شدن، دو سال پس از درمان سرطان پستان، صبر کند. در این مدت، هر نوع بازگشت زودهنگام سرطان قابل شناسایی خواهد بود. این ممکن است بر تصمیم یک زن مبنی بر باردار شدن تأثیر بگذارد. به نظر نمیرسد اگر مادر قبلاً سرطان پستان داشته است، روی جنین تأثیری داشته باشد.
عوارض درمانهای خاص سرطان بر بارداریهای بعدی شناخته شده نیست.
عوارض درمان با شیمیدرمانی دوز بالا و پیوند مغز استخوان، با یا بدون پرتودرمانی، بر بارداریهای بعدی، شناخته نشده است.
یادگیری بیشتر دربارۀ سرطان و بارداری
برای اطلاعات بیشتر در رابطه با سرطان پستان و بارداری در پایگاه علمی، پزشکی و آموزشی مؤسسة تحقیقات، آموزش و پیشگیری سرطان پیوندهای زیر را ببینید:
- صفحۀ اصلی سرطان پستان
- آنچه لازم است دربارۀ سرطان پستان بدانید
- پیشگیری از سرطان پستان
- غربالگری سرطان پستان
- گزینۀ جراحی برای زنان مبتلا به سرطان پستان در مراحل اولیه
- بارداری و خطر سرطان پستان
درمان سرطان پستان در مردان
Male Breast Cancer Treatment
اطلاعات عمومی دربارۀ سرطان پستان در مردان
نکتههای کلیدی این بخش
|
سرطان پستان در مردان، بیماری است که سلولهای بدخیم (سرطانی) در بافت پستان تشکیل میشوند.
سرطان پستان ممکن است در مردان ایجاد شود. در مردان، در هر سنی، احتمال ایجاد سرطان پستان وجود دارد ولی معمولاً در سنین بین 60 و 70 سال تشخیص داده میشود. سرطان پستان در مردان کمتر از 1 درصد از همۀ موارد سرطان پستان را شامل میشود.
انواعی از سرطان پستان در مردان شامل موارد زیر است:
- کارسینوم ارتشاحی مجاری شیری: سرطانی که به آن سوی سلولهای لایة پوشانندة مجاری گسترش یافته است. اکثر مردان مبتلا به سرطان پستان این نوع سرطان را دارند.
- کارسینوم درجا مجاری شیری: سلولهای غیرعادی که در جدار مجرا یافت میشود؛ این نوع سرطان، سرطان داخل مجرا هم نامیده میشود.
- سرطان التهابی پستان: نوعی از سرطان که در آن پستانها قرمز و متورم بهنظر میرسند و گرمی احساس میشود.
- بیماری پاژه نوک پستان: توموری که از مجاری نزدیک نوک پستان تا سطح نوک پستان رشد کرده است.
کارسینوم لوبولار درجا (سلولهای غیرعادی موجود در یکی از لوبها یا بخشهای پستان)، که گاهی در زنان ایجاد میشود، در مردان دیده نشده است.
قرار گرفتن در معرض پرتو، مقادیر بالای استروژن و پیشینۀ خانوادگی سرطان پستان میتواند خطر ایجاد سرطان پستان در مردان را افزایش دهد.
هر چیزی که خطر ابتلا به یک بیماری را افزایش دهد، عامل خطرزا نامیده میشود. داشتن عوامل خطرزا به این معنی نیست که شما مبتلا به سرطان خواهید شد و نداشتن عوامل خطرزا به معنی مبتلا نشدن به سرطان نیست. آنها که فکر میکنند در معرض خطر هستند، باید با پزشک خود مشورت کنند.
عوامل خطرزای احتمالی برای سرطان پستان در مردان شامل موارد زیر است:
- قرار گرفتن در معرض پرتو (تشعشع)
- ابتلا به یک بیماری که با مقادیر بالای استروژن در بدن مربوط است، مثل سیروز کبدی یا سندرم کلاین فلتر (یک اختلال ژنتیک)
- داشتن چندین خویشاوند زن مبتلا به سرطان پستان، بهخصوص خویشاوندانی که در ژن BRCA-2 آنها تغییری وجود دارد.
سرطان پستان در مردان گاهی توسط جهشهای (تغییرات) ژنی به ارث رسیده ایجاد میشود.
ژنها در سلولها اطلاعات وراثتی را حمل میکنند که از والدین فرد رسیده است. سرطان پستان وراثتی حدود 5 تا 10 درصد از کل موارد سرطان پستان را تشکیل میدهد. بعضی ژنهای تغییریافته مربوط به سرطان پستان در گروههای نژادی خاصی متداولترند. مردانی که یک ژن تغییریافتۀ مرتبط با سرطان پستان دارند، در معرض خطر بالای ایجاد این بیماری قرار دارند.
آزمایشهایی هست که میتوانند تغییرات ژنی را شناسایی کنند. این آزمایشهای ژنتیک اغلب برای اعضای خانوادههایی که در معرض خطر بالای ابتلا به سرطان هستند، انجام میشوند.
برای اطلاعات بیشتر خلاصههای PDQ در زیر را ببینید:
- ژنتیک سرطان تخمدان و پستان.
- پیشگیری از سرطان پستان.
- غربالگری سرطان پستان.
مردان مبتلا به سرطان پستان معمولاً تودههایی دارند که قابل لمس است.
در سرطان پستان مردان، ممکن است تودهها و سایر علائم ایجاد شوند. سایر وضعیتها نیز میتواند باعث بروز علائمی مشابه شوند. اگر تغییراتی در پستانها مشاهده شود، پزشک باید آن را معاینه کند.
آزمایشهایی که پستانها را بررسی میکنند، برای شناسایی و تشخیص سرطان پستان در مردان بهکار میروند.
آزمایشها و روشهای زیر ممکن است بهکار رود:
- نمونهبرداری: برداشت سلولها یا بافتها به نحوی که توسط آسیبشناس برای بررسی علایم سرطان در زیر میکروسکوپ قابل دیدن باشند.
در زیر انواع مختلف نمونهبرداری آمده است:
- نمونهبرداری با سوزن نازک (FNA): برداشت بافت یا مایع با استفاده از یک سوزن نازک.
- نمونهبرداری با سوزن ضخیم: برداشت بافت با استفاده از یک سوزن پهن.
- نمونهبرداری با برش: برداشت کل توده بافت.
آزمایش گیرندههای استروژن و پروژسترون: آزمایشی است برای اندازهگیری میزان گیرندههای پروژسترون و استروژن (هورمونها) در بافت سرطانی. اگر در پستان، سرطان تشخیص داده شود، بافت تومور، برای تشخیص اینکه آیا استروژن و پروژسترون میتوانند بر روی رشد سرطان تأثیر بگذارند یا نه، در آزمایشگاه بررسی میشود. نتایج این آزمایش نشان میدهد که آیا هورموندرمانی میتواند رشد سرطان را متوقف کند یا نه.
تست HER-2: تستی برای اندازهگیری میزان HER-2 در بافت پستان. HER-2 یک پروتئین فاکتور رشد است که سیگنالهای رشد را به سلولها ارسال میکنند. وقتی سرطان تشکیل میشود، سلولها ممکن است مقدار زیادی از این پروتئین بسازند که موجب رشد سلولهای سرطانی بیشتر میشود.
اگر در پستان، سرطان تشخیص داده شود، بافت غده در آزمایشگاه بررسی میشود تا بفهمیم مقدار زیادی HER-2 در سلولها وجود دارد یا نه. نتایج آزمایش نشان میدهد که آیا درمان آنتیبادی تکدودمانی میتواند رشد سرطان را متوقف کند یا نه.
بقای مردان مبتلا به سرطان پستان مشابه بقای زنان مبتلا به سرطان پستان است.
زنده ماندن مردان مبتلا به سرطان پستان به همان اندازۀ زنده ماندن زنان مبتلا به این بیماری است، در صورتیکه مرحلۀ بیماری آنها یکسان تشخیص داده شود. گرچه، سرطان پستان در مردان اغلب در مراحل دیرتر تشخیص داده میشود و سرطانهای تشخیص داده شده در مراحل دیرتر، به احتمال کمتری معالجه میشوند.
عوامل خاصی بر پیشآگاهی (احتمال بهبود) و گزینههای درمان تأثیر میگذارند.
پیشآگاهی (Prognosis) روند بیماری (احتمال بهبود) و گزینههای درمان به عوامل زیر بستگی دارند:
- مرحلۀ سرطان (آیا فقط در پستان است یا به سایر نقاط بدن گسترش یافته است.)
- نوع سرطان پستان.
- مقادیر گیرندههای پروژسترون و استروژن در بافت تومور.
- آیا سرطان در پستان دیگر هم وجود دارد.
- سن بیمار و سلامت عمومی او.
مراحل سرطان پستان در مردان
پس از تشخیص سرطان پستان، آزمایشهایی به منظور تشخیص اینکه آیا سلولهای سرطانی در داخل پستان یا سایر قسمتهای بدن پخش شدهاند، انجام میشود. این روش مرحلهبندی نامیده میشود. اطلاعات بهدست آمده از روش مرحلهبندی، مرحلۀ بیماری را مشخص میسازد. دانستن مرحلۀ بیماری به منظور تعیین هدف درمان، اهمیت دارد. سرطان پستان در مردان، مشابه زنان مرحلهبندی میشود. (برای اطلاعات بیشتر خلاصۀ را در درمان سرطان پستان مشاهده کنید.) گسترش سرطان از پستان به غدد لنفاوی و سایر نقاط بدن بهنظر میرسد در زنان و مردان مشابه است.
سرطان پستان راجعه در مردان
سرطان پستان راجعه، سرطانی است که پس از درمان مجدداً عود میکند (بازگشت میکند.) سرطان ممکن است در پستان، در دیوارۀ قفسۀ سینه یا سایر نقاط بدن مجدداً بهوجود آید.
مروری بر گزینههای درمان
نکتههای کلیدی این بخش
|
انواع مختلفی از درمان برای مردان مبتلا به سرطان پستان وجود دارد.
گونههای متعددی از درمان برای مردان مبتلا به سرطان پستان وجود دارد. بعضی درمانها استاندارد هستند (درمانهای رایج) و بعضی از انواع درمان در حال آزمایش شدن در پژوهشهای بالینی هستند. پژوهشهای بالینی درمان مطالعههای تحقیقاتی هستند که به پیشرفت درمانهای متداول کمک میکنند یا اطلاعاتی دربارة درمانهای جدید بیماران مبتلا به سرطان بهدست میآورند. وقتی پژوهشهای بالینی نشان دهند که یک درمان جدید بهتر از درمان استاندارد است، آن درمان جدید احتمالاً به درمان استاندارد تبدیل میشود.
برای بعضی از بیماران، شرکت در پژوهشهای بالینی ممکن است بهترین انتخاب درمان باشد. بسیاری از درمانهای استاندارد امروزی بر پایة پژوهشهای بالینی گذشته بنا شدهاند. بیمارانی که در پژوهشهای بالینی شرکت میکنند، یا درمان استاندارد دریافت میکنند یا جزء اولین کسانی هستند که درمان جدید را تجربه میکند.
بیمارانی که در پژوهشهای بالینی شرکت میکنند به بهبود روشهای درمان سرطان در آینده هم کمک میکنند. حتی زمانیکه پژوهشهای بالینی به درمانهای جدید مؤثر نمیانجامند، اغلب به پرسشهای مهمی پاسخ میگویند و به حرکت رو به جلوی تحقیقات کمک میکنند.
بعضی پژوهشهای بالینی فقط بیمارانی را در برمیگیرند که هنوز درمانی دریافت نکردهاند. سایر پژوهشها درمان را برای بیمارانی آزمایش میکنند که سرطان آنها بهبود نیافته است. پژوهشهای بالینیای هم وجود دارند که راههای جدید جلوگیری از بازگشت (عود) سرطان یا کاهش عوارض جانبی درمان سرطان را ارزیابی میکنند.
انتخاب مناسبترین درمان تصمیمی است که بهطور مطلوب بیمار، خانواده و گروه درمان را درگیر میکند.
چهار نوع درمان متعارف (استاندارد) برای درمان مردان مبتلا به سرطان پستان بهکار میرود:
جراحی
جراحی برای مردان مبتلا به سرطان پستان معمولاً پستانبرداری رادیکال اصلاح شده
Modified Radical Mastectomy است. (برداشت پستان، تعداد زیادی از غدد لنفاوی زیر بغل، حاشیة بالای ماهیچههای قفسة سینه و گاهی قسمتی از ماهیچههای دیوارة قفسة سینه).
جراحی نگهدارندة پستان، جراحیای برای برداشت سرطان است نه برداشت خود پستان که این جراحی نیز برای بعضی مردان مبتلا به سرطان پستان انجام میشود. تودهبرداری برای برداشت تومور و مقدار اندکی از بافت طبیعی اطراف آن استفاده میشود. بعد از جراحی، پرتودرمانی تجویز میشود تا هرگونه سلولهای سرطانی باقیمانده از بین بروند.
شیمیدرمانی
شیمیدرمانی نوعی درمان سرطان با استفاده از داروها است که رشد سلولهای سرطانی را با کشتن سلولها یا توقف تقسیم آنها، متوقف می سازد. وقتی شیمیدرمانی بهصورت خوراکی دریافت میشود یا به داخل رگ یا ماهیچه تزریق میشود، داروها وارد جریان خون میشوند و میتوانند بر سلولهای سرطانی سراسر تأثیر بگذارند (شیمیدرمانی سیستمیک. وقتی شیمیدرمانی بهطور مستقیم در کانال نخاعی، یک اندام یا حفره بدن مثل شکم انجام میشود، داروها بهطور عمده بر سلولهای سرطانی همین نواحی اثر میگذارند (شیمیدرمانی موضعی). روش تجویز شیمیدرمانی به نوع و مرحلة سرطان در حال درمان بستگی دارد.
هورموندرمانی
هورموندرمانی نوعی درمان سرطان است که در آن هورمونها از بین میروند یا عملکرد آنها مسدود و رشد سلولهای سرطانی متوقف میشود. هورمونها مواد ساخته شده توسط غدد هستند و یا گردش خون، در بدن جریان مییابند. بعضی هورمونها میتوانند موجب رشد سرطانهای معینی شوند. اگر آزمایشها نشان دهند که در سلولهای سرطانی مناطقی وجود دارد که هورمونها قادرند به آنها وصل شوند (گیرندهها)، از داروها، جراحی با پرتودرمانی برای کاهش تولید هورمونها یا توقف عملکرد آنها استفاده میشود.
پرتودرمانی
پرتودرمانی نوعی درمان است که در آن از پرتوهای ایکس (X) با انرژی بالا یا سایر انواع پرتو برای کشتن سلولهای سرطانی یا جلوگیری از رشد آنها استفاده میشود. دو نوع پرتودرمانی وجود دارد. پرتودرمانی خارجی که با استفاده از یک دستگاه خارج از بدن، پرتو به طرف تودة سرطانی فرستاده میشوند. پرتودرمانی داخلی که با استفاده از مواد رادیواکتیو موجود بر روی سوزنها، لولههای نازک، دانهها (Seeds)، سیمها یا کاتترها مستقیماً داخل یا نزدیک سرطان قرار میگیرند. تجویز نوع پرتودرمانی به نوع و مرحلة سرطان در حال درمان بستگی دارد.
انواع جدید درمان در پژوهشهای بالینی، ارزیابی میشوند
این بخشِ خلاصه، درمانهای ارزیابی شده در پژوهشهای بالینی را توضیح میدهد. البته، ممکن است هر درمان جدید مطالعه شدهای را ذکر نکند. اطلاعات دربارة پژوهشهای بالینی از پایگاه انستیتو ملی سرطان (NCI) قابل دسترسی است.
آنتی بادیهای تکدودمانی بهعنوان کمک درمان
درمان به وسیله آنتیبادی تکدودمانی، درمانی است که از آنتیبادیهای (پادتنهای) ساخته شده از یک نوع سلول دستگاه ایمنی در آزمایشگاه، استفاده میشود. این آنتیبادیها میتوانند مواد موجود در سلولهای سرطانی یا مواد طبیعی را که میتوانند به رشد سلولهای سرطانی کمک کنند، شناسایی کنند. آنتیبادیها به این مواد میچسبند و سلولهای سرطانی را میکشند، رشد آنها را متوقف میکنند و جلوی پخش شدن آنها را میگیرند. آنتیبادیهای تکدودمانی با تزریق وارد بدن میشوند. این آنتیبادیها ممکن است فقط برای انتقال مستقیم داروها، سموم (توکسینها) یا مواد رادیواکتیو به سلولهای سرطانی استفاده شوند. این آنتیبادیها در ترکیب با شیمیدرمانی بهعنوان مکمل هم بهکار میروند. ( درمانی است که بعد از جراحی برای افزایش امکان معالجه داده میشود.)
(Herceptin ( Trastuzumab یک آنتیبادی تکدودمانی است که آثار پروتئین فاکتور رشد HER2 را مهار میکند.
گزینههای درمان برای سرطان پستان مردان:
جراحی اولیه.
کمک درمان.
متاستاز دوردست.
درمان سرطان پستان در مردان، مشابه درمان آن در زنان است. (برای اطلاعات بیشتر خلاصه PDQ در درمان سرطان پستان را ببینید.)
جراحی مقدماتی
برای مـردانی که سـرطان پستان در آنها تشخیـص داده شـده، معمولاً از روش درمانی پستانبرداری تغییریافتة رادیکال (Modified Radical Mastectomy) استفاده میشود. برای بعضی مردان نیز ممکن است جراحی نگهدارندة پستان همراه با تودهبرداری بهکار رود.
درمان کمکی
پس از جراحی وقتی که دیگر سلولهای سرطانی قابل مشاهده نیستند، درمانی تجویز میشود که درمان کمکی نامیده میشود. حتی اگر پزشک تمام سرطان قابل مشاهده در هنگام جراحی را بردارد، بیمار احتمالاً پس از جراحی تحت پرتودرمانی، شیمیدرمانی و/یا درمان توسط آنتیبادی تکدودمانی قرار میگیرد تا هرگونه سلول سرطانی که ممکن است باقی مانده باشد، از بین برود.
- غدد لنفاوی منفی: برای مردانی که سرطان در آنها با غده لنفاوی منفی همراه است (سرطانی که به غدد لنفاوی گسترش نیافته است) باید بر همان اساس درمان برای زن مبتلا به سرطان پستان انجام شود، زیرا شواهدی مبنی بر پاسخ متفاوت به درمان برای زنان و مردان وجود ندارد.
- غدد لنفاوی مثبت: برای مردانی که سرطان در آنها با غده لنفاوی مثبت همراه است (سرطان گسترش یافته به غدد لنفاوی) ممکن است شامل موارد زیر باشد:
- شیمیدرمانی به اضافه تاموکسیفن (برای ممانعت از اثر استروژن).
- سایر درمانهای هورمونی.
- پژوهشهای بالینی (Herceptin(Trastuzumab.
بهنظر میرسد، این درمانها بقای زندگی در مردان را به همان اندازه افزایش در زنان، بالا میبرند. پاسخ بیمار به هورموندرمانی به وجود گیرندههای (پروتئینهای) هورمونی در تومور بستگی دارد. بیشتر سرطانهای پستان در مردان، سه گیرنده دارند. معمولاً برای بیماران مبتلا به سرطان پستان مردانه، هورموندرمانی تجویز میشود ولی این روش میتواند عوارض جانبی بسیاری داشته باشد.
بهعنوان مثال: گرگرفتگی و ناتوانی جنسی (ناتوانی در نعوظ کافی برای آمیزش جنسی).
متاستاز دوردست (Distant Metastasis)
درمان برای مردان مبتلا به متاستاز دوردست سرطان پستان (سرطانی که به سایر نقاط بدن پخش شده است)، ممکن است شامل هورموندرمانی، شیمیدرمانی یا هر دو باشد.
هورموندرمانی احتمالاً شامل موارد زیر است:
- ارکیکتومی (برداشت بیضه ها برای کاهش تولید هورمون)
- آگونیست هورمون آزادکننده هورمون لوتئینایز با یا بدون مسدودکننده کامل اندروژن (برای کاهش تولید هورمونهای جنسی)
- تاموکسیفن برای سرطانی که گیرنده استروژن مثبت است.
- پروژسترون (یک هورمون زنانه).
- مهارکنندههای آروماتاز (برای کاهش میزان استروژن تولید شده).
درمانهای هورمونی ممکن است به توالی استفاده شوند (یکی پس از دیگری). در صورت عدم کارکرد هورموندرمانی، ردههای شیمیدرمانی استاندارد ممکن است استفاده شوند. مردان معمولاً به همان شیوه زنان مبتلا به سرطان پستان به درمان پاسخ میدهند.
گزینههای درمان برای سرطان پستان موضعی راجعه مردان
برای مردانی با بیماری موضعی راجعه (سرطانی که پس از درمان، در یک ناحیه محدود بازگشت کرده است)، درمان معمولاً به این صورت است:
- جراحی در ترکیب با شیمیدرمانی؛ یا
- پرتودرمانی در ترکیب با شیمیدرمانی
سرطان التهابی پستان (پرسش و پاسخ)
Inflammatory Breast Cancer: Questions And Answers
نکتههای کلیدی
|
1. سرطان التهابی پستان (IBC) چیست؟
سرطان التهابی پستان یک نوع کمیاب اما بسیار مهاجم سرطان پستان است که در آن سلولهای سرطانی، عروق لنفاوی پوست پستان را مسدود میکنند. این نوع سرطان پستان «التهابی» نامیده میشود، از آن جهت که در آن، پستان اغلب متورم و قرمز، یا «ملتهب» بهنظر میرسد.
IBC 1 تا 5 درصد از کل موارد سرطان پستان را شامل میشود. این نوع سرطان در مقایسه با سرطان پستان غیرالتهابی، در زنان جوانتر تشخیص داده میشود. این سرطان در جوانترها بیشتر رخ میدهد و در سنین پایینتر در آفریقایی تبارها بیشتر از سفیدپوستان اتفاق میافتد. مثل سایر انواع سرطان
پستان، IBC در مردان هم میتواند اتفاق بیفتد ولی آنها معمولاً در سنین
بالاتری نسبت به زنان مبتلا میشوند. بعضی مطالعهها، ارتباطی بین پیشینۀ
خانوادگی سرطان پستان و IBC نشان دادهاند، ولی برای بهدست آوردن نتایج قطعی به بررسی بیشتری نیاز است.
2. علائم IBC چیست؟
علائم IBC احتمالاً شامل قرمزی، تورم و گرمی در پستان، اغلب بدون وجود تودۀ مشخصی است. قرمزی و گرمی بهعلت مسدود شدن عروق لنفاوی در پوست توسط سلولهای سرطانی ایجاد میشود. پوست پستان ممکن است، صورتی، بنفش مایل به قرمز یا کبود هم بهنظر برسد. احتمال دارد پوست برآمدگی داشته باشد یا مثل پوست پرتقال، دارای پستی و بلندی بهنظر برسد (Peau D'orange نامیده میشود.) که به علت تشکیل مایع و ادم (تورم) در پستان ایجاد میشود. سایر علائم شامل سنگینی، گرگرفتگی، درد، افزایش در اندازة پستان، حساسیت، یا برگشتگی نوک پستان به داخل است. این علائم معمولاً به سرعت ایجاد میشوند ـ در طول چندین هفته یا ماه. غدد لنفاوی متورم ممکن است زیر بغل، بالای استخوان جناغ یا هر دو قسمت وجود داشته باشند. گرچه، مهم است که بدانیم این علائم ممکن است نشانههای سایر وضعیتها مثل عفونت، آسیب یا سایر انواع سرطان نیز باشند .
3. IBC چگونه تشخیص داده میشود؟
تشخیص IBC بهطور عمده براساس نتایج پژوهشهای بالینی پزشک است.
نمونهبرداری، ماموگرام، سونوگرافی (مافوق صوت) پستان برای تشخیص بهکار
میروند. IBC بهعنوان مرحلۀ سه بی (IIIB) یا مرحلۀ چهار (IV) سرطان پستان هم طبقهبندی میشود. مرحلۀ سه بی (IIIB) سرطان پستان بهصورت موضعی پیشرفته است؛ مرحلۀ چهار (IV) سرطان پستان، سرطانی
است که به سایر اندامها انتشار یافته است. IBC تمایل به رشد سریع دارد و
ظاهر فیزیکی پستان بیماران مبتلا به IBC با بیماران مبتلا به سایر سرطانهای پستان مرحلۀ سه (III) متفاوت است. IBC یک سرطان بهخصوص مهاجم و بهطور موضعی پیشرفته است.
مرحلهبندی سرطان وسعت یا شدت سرطان شخص را توضیح میدهد.
4. IBC چگونه درمان میشود؟
درمانهایی شامل شیمیدرمانی، درمان هدفمند، جراحی، پرتودرمانی و
هورموندرمانی برای مداوای IBC بهکار میروند. بیماران ممکن است
مراقبتهای حمایتی برای کمک به مدیریت عوارض جانبی سرطان و درمان آن دریافت کنند. شیمیدرمانی (داروهای ضدسرطان)
معمولاً نخستین درمان برای بیماران مبتلا به IBC است و درمان کمککنندۀ
جدید نامیده میشود. شیمیدرمانی یک درمان سیستمیک (عمومی) است به این معنا
که بر سلولها در سراسر بدن اثر میگذارد. هدف شیمیدرمانی کنترل یا کشتن
سلولهای سرطانی است که احتمالاً به سایر نقاط بدن گسترش یافتهاند.
بعد
از شیمیدرمانی، بیماران مبتلا به IBC ممکن است تحت جراحی و پرتودرمانی
دیوارۀ قفسۀ سینه قرار بگیرند. پرتودرمانی و جراحی درمانهای موضعیای
هستند که فقط سلولهای تومور و مناطق احاطهکنندۀ اطراف آن را از بین
میبرند. هدف جراحی، برداشتن غده از بدن است، در حالیکه هدف پرتودرمانی
تخریب سلولهای سرطانی
باقیمانده است. برداشتن (به هر اندازۀ ممکن از بافت پستان) پستانبرداری
نامیده میشود. برش غدۀ لنفی (برداشتن غدد لنفاوی زیر بغل برای آزمایش زیر
میکروسکوپ) نیز در زمان جراحی انجام میشود.
بعد از درمان موضعی و سیستمیک ابتدایی، بیماران مبتلا به IBC احتمالاً درمانهای سیستمیک اضافی هم دریافت میکنند تا خطر عود (بازگشت سرطان) کاهش یابد. چنین درمانهایی احتمالاً شامل شیمیدرمانی اضافی، هورموندرمانی (درمانی که با آثار هورمون جنسی زنانه استروژن، که میتواند رشد سلولهای سرطانی پستان را افزایش دهد، تداخل میکند)، هدف درمانی (مثل Trastuzumab که بهعنوان Herceptin هم شناخته میشود)، یا هر سه است. Trastuzumab برای بیمارانی تجویز میشود که پروتئین HER-2 تومور در آنها بیش از اندازه بیان میشود.
مراقبتهای حمایتکننده درمانهایی هستند که به منظور بهبود کیفیت زندگی بیماران مبتلا به بیماریهای جدی تهدیدکنندۀ حیات مثل سرطان داده میشود. این درمانها، علائم بیماری، عوارض جانبی ناشی از درمان و مشکلات روحی، روانی و اجتماعی مرتبط با بیماری یا درمان آن را به سرعت، درمان یا از آنها پیشگیری میکنند. برای مثال، لباسهای متراکم ممکن است برای درمان ادم لنف (تورم ایجاد شده توسط ساخت مایع اضافی) ایجاد شده در نتیجۀ پرتودرمانی یا برداشتن غدد لنفاوی، بهکار رود. افزون بر آن، ملاقات با مددکار اجتماعی، مشاور یا یک روحانی میتواند به بیمارانی که میخواهند دربارة احساساتشان صحبت کنند یا نگرانیهایشان را در میان بگذارند، کمک کند. مددکار اجتماعی اغلب میتواند منابع کمک برای بهبود، حمایت احساسی، کمک مالی، حمل و نقل، یا مراقبت در منزل را پیشنهاد کند.
5. پیشبینی وضعیت آتی برای بیماران مبتلا به IBC چیست؟
پیشآگاهی بیماری، مسیر احتمالی و نتیجۀ بیماری را توضیح میدهد ـ که شامل احتمال بهبود بیمار یا عود بیماری است. در هنگام تشخیص، IBC نسبت به موارد غیر IBC، با احتمال بیشتری متاستاز میدهد (به سایر نقاط بدن گسترش پیدا میکند). در نتیجه، نرخ بقا در بیماران مبتلا به IBC بین 25 تا 50 درصد است که به نحوی قابل توجه پایینتر از نرخ زنده ماندن بیماران مبتلا به سرطان پستان غیرالتهابی است. مهم این است که به خاطر داشته باشیم، هرچند، این آمارها میانگینهایی براساس گروههای زیادی از بیماران است، نمیتوانند برای پیشبینی اینکه چه اتفاقی برای یک بیمار خاص میافتد بهکار روند، زیرا موقعیت هر بیمار منحصر بهفرد است. بیماران تشویق میشوند تا با پزشک خود دربارۀ پیشآگاهی بیماریشان که موقعیتی خاص ایجاد میکند، صحبت کنند.
پرتودرمانی
Radiation Therapy
پرتودرمانی برای سرطان (پرسش و پاسخ)
نکات مهم
|
پرتودرمانی (که به آن رادیوتراپی، درمان با اشعة x یا پرتودهی نیز میگویند) استفاده از نوع خاصی از انرژی (پرتو یونیزهکننده) برای کشتن سلولهای سرطانی و جمع (کوچک) کردن تومورهاست. پرتودرمانی، سلولهایی را که در ناحیة تحت درمان (بافت هدف) هستند، با معیوب کردن ماهیت ژنتیکی آنها، از بین میبرد یا آسیب میزند و امکان رشد یا تقسیم را از این سلولها میگیرد. با اینکه پرتودرمانی هم به سلولهای سرطانی و هم به سلولهای طبیعی آسیب میرساند، بیشتر سلولهای طبیعی از تأثیرات پرتودرمانی بهبودی مییابند و عملکرد طبیعی خود را باز خواهند یافت. هدف پرتودرمانی، نابودی هرچه بیشتر سلولهای سرطانی و همچنین مهار یا کاهش آسیب به بافتهای سالم همجوار است.
اشعه انواع مختلفی دارد و روشهای مختلفی نیز برای انتقال آن وجود دارد. مثلاً، برخی از انواع اشعه عمیقتر از انواع دیگر نفوذ میکنند. بعضی از آنها را میتوان برای درمان ناحیهای کوچک(برای مثال یک اینچ از بافت) بدون آسیب رساندن به بافتها و اندامهای مجاور، تحت کنترل دقیق درآورد. برخی دیگر برای درمان ناحیههای بزرگتر مناسبند.
در برخی از موارد، هدف از پرتودرمانی نابودی کامل تومور است. در موارد دیگر، هدف کوچک کردن تومور و کاهش علائم بیماری است. در این موارد پزشکان درمان را به گونهای برنامهریزی میکنند که تا حد ممکن بافتهای طبیعی، سالم بمانند.
حدود نیمی از بیماران سرطانی تحت یک یا بیشتر از انواع پرتودرمانی قرار میگیرند. از پرتودرمانی گاهی به تنهایی و گاهی در ترکیب با روشهای دیگر درمان مانند شیمیدرمانی یا جراحی استفاده میکنند. در برخی موارد، بیمار بیش از یک نوع پرتودرمانی دریافت میکند.
۲. چه زمانی از پرتودرمانی استفاده میکنند؟
از پرتودرمانی کمابیش برای درمان تمام انواع تومورهای توپر استفاده میکنند، که شامل سرطانهای مغز، پستان، دهانة رحم، حنجره، ریه، لوزالمعده، پوست، ستون فقرات، معده، رحم یا سارکوم در بافتهای نرم هستند. از پرتودرمانی برای درمان سرطان خون و لیمفوما Lymphoma (سرطان سیستم لنفاوی) (به ترتیب سرطانهای سلولهای تشکیلدهندة خون و سیستم لنفاوی) نیز استفاده میکنند. میزان پرتودرمانی به هر ناحیه به چند عامل بستگی دارد: نوع سرطان و بافتها و اندامهای همجوار که ممکن است آسیب ببینند.
در برخی از انواع سرطان، ممکن است پرتو را به ناحیههایی که آلوده به سرطان نیستند بتابانند. این کار را برای جلوگیری از رشد سلولهای سرطانی در ناحیة تحت درمان انجام میدهند. به این شیوه پرتودرمانی پیشگیرانه میگویند.
از پرتودرمانی همچنین برای کاهش علائمی چون درد ناشی از سرطان، که به استخوانها یا سایر بخشهای بدن منتشر شده است استفاده میکنند. به این روش، پرتودرمانی تسکینی میگویند.
پرتودهی گاهی از یک دستگاه بیرون بدن انجام میشود (پرتوخارجی)، گاهی هم مادة پرتوساز را در بدن کار میگذارند (پرتودرمانی داخلی) یا از مواد رادیواکتیو آزاد شده که به بدن نفوذ میکنند استفاده میکنند (پرتودرمانی فراگیر). نوع پرتودرمانی بهنوع سرطان، محل آن، میزان نیاز به نفوذ پرتو در بدن، سابقة کلی سلامتی و پزشکی بیمار، اینکه بیمار تحت روشهای دیگر درمان سرطان قرار خواهد گرفت یا نه، و عوامل دیگر بستگی دارد.
برای بیشتر بیمارانی که تحت پرتودرمانی قرار میگیرند، پرتودرمانی خارجی دریافت میکنند. برخی بیماران تحت پرتودرمانی خارجی و داخلی یا سیستمیک قرار میگیرند که ممکن است پشت سر هم یا حتی همراه با هم باشند.
پرتودرمانی خارجی
پرتوی خارجی را معمولاً سرپایی به بیماران میتابانند. بیشتر بیماران نیاز به بستری ندارند. از پرتودرمانی خارجی برای درمان بیشتر انواع سرطان مانند مثانه، مغز، پستان، دهانة رحم، حنجره، ریه، پروستات و واژن استفاده میکنند. همچنین از پرتودرمانی خارجی گاهی برای کاهش درد و مشکلات دیگر سرطان که از ناحیة اصلی به نواحی دیگر بدن منتشر شده استفاده میکنند.
- پرتودرمانی حین عملIntraoperative radiation Therapy)IORT): شکلی از پرتودرمانی خارجی است که هنگام جراحی انجام میشود. از IORT برای سرطانهای موضعی که امکان برداشتن کامل آن وجود ندارد یا خطر زیادی برای عود وجود دارد استفاده میکنند. پس از برداشتن بخش عمده یا تمام سرطان، یک دوز زیاد از پرتو پرانرژی را بهطور مستقیم به محل تومور میتابانند. (از بافتهای مجاور با پوششهای مخصوصی محافظت میکنند). بیمار برای بازیابی پس از جراحی در بیمارستان میماند. از IORT برای درمان سرطانهای تیروئید و روده بزرگ و راستروده، سرطانهای زنان، سرطان رودة کوچک و سرطان لوزالمعده استفاده میکنند. این صورت از پرتودرمانی در کارآزماییهای بالینی (مطالعات پژوهشی) برای درمان برخی انواع تومور مغزی و سارکومهای لگنی در بزرگسالان در دست بررسی است.
- پرتودرمانی پیشگیرانه جمجمه Prophylactic Cranial Rasiation) PCI): نوعی پرتودرمانی خارجی است. وقتی خطر گسترش سرطان اصلی (مثلاً سرطان سلول کوچک ریه) به مغز بسیار بالاست، از این نوع پرتودرمانی مغز استفاده میکنند.
- پرتودرمانی داخلی (براکیتراپی) نوعی پرتودرمانی است که از اشعه نزدیک یا داخل تومور استفاده میکنند. منبع پرتودهی معمولاً در نگهدارندة کوچکی به نام کاشت (ایمپلانت) جاسازی شده است. کاشتها بهشکل سیمهای باریک، لولههای پلاستیکی به نام کاتتر، نوار، کپسول، یا دانهاند. کاشت مستقیماً در داخل بدن قرار داده میشود. پرتودرمانی داخلی ممکن است به بستری شدن نیاز داشته باشد.
پرتودرمانی داخلی معمولاً به دو صورت انجام میگیرد که توضیح هر کدام را در ادامه میخوانید. در هر دو روش از کاشتهای بستهبندی شده استفاده میکنند.
- پرتودرمانی داخل بافتی (interstitial radiation therapy) منبع پرتودهی را درون بافت در نزدیکی محل تومور قرار میدهند. از این روش برای درمان تومورهای سر و گردن، پروستات، دهانة رحم، تخمدان، پستان، ناحیة لگن و میاندوراه استفاده میکنند. برخی از زنانی که تحت درمان سرطان پستان بهوسیلة پرتودرمانی خارجی قرار میگیرند، جهت تقویت درمان و افزایش دز بهکار رفته از یکی از دو روش پرتودرمانی خارجی یا داخل بافتی استفاده میکنند.
- پرتودرمانی داخل حفرهای یا داخل مجرایی: این نوع رادیوتراپی را بهوسیله اپلیکاتوری که در داخل بدن قرار گرفته انجام میدهند.. از این روش بیشتر در درمان سرطان رحم استفاده میکنند. پژوهشگران در حال مطالعة این روش در درمان سرطانهای دیگر از جمله سینه، نایژه، دهانة رحم، کیسة صفرا، دهان، مقعد، نای، رحم و واژن هستند.
در پرتودرمانی سیستمیک از مواد رادیواکتیوی چون یُد ۱۳۱ و استرونسیوم ۸۹ استفاده میکنند. انتقال این مواد به بدن از طریق بلعیدن یا تزریق صورت میگیرد. گاهی از پرتودرمانی سیستمیک برای درمان سرطان تیروئید و غدد لنفاوی غیرهوچکین در بزرگسالان استفاده میکنند. پژوهشگران در حال بررسی درمان سرطانهای دیگر هستند.
۴. آیا پرتودرمانی، بیمار را آغشته به رادیواکتیو میکند؟
اغلب بیماران سرطانی نگرانند که پرتودرمانی آنها را آغشته به مواد رادیواکتیو میکند. پاسخ این سؤال، به نوع پرتودرمانی مورد استفاده بستگی دارد.
پرتودرمانی خارجی بیمار را رادیواکتیو نمیکند. بیمارانی که تحت این درماناند نباید بهخاطر درمان، خود از معاشرت با مردم محروم کنند.
پرتودرمانی داخلی (داخل بافتی،داخل حفرهای یا داخل مجرایی) که در آن از کاشتهای بسته بندی شده استفاده میکنند، سبب تابش پرتوهای رادیواکتیویته میشود، بنابراین گاهی به بستری کردن نیاز است. برای احتیاط و محافظت از بازدیدکنندگان و کارکنان پیشبینیهایی صورت گرفته است. منابع بستهبندی شده بیشتر پرتودهی خود را در اطراف ناحیه کاشت انجام میدهند؛ بنابراین با اینکه اطراف ناحیه کاشت رادیواکتیو است ولی بقیه مناطق بدن بیمار آلوده به رادیواکتیو نیست.
در پرتودرمانی سیستمیک از مواد رادیواکتیو آزادی استفاده میکنند که درون بدن در حرکت هستند. مقداری از این مواد قبل از زوال، وارد بزاق، عرق و ادرار میشوند و باعث رادیواکتیو شدن این مایعات میگردند. بنابراین برای افرادی که به بیمار نزدیک میشوند، پیشبینیهای خاصی شده است. پزشک یا پرستار، اطلاعات و احتیاطهای لازم را گوشزد خواهند کرد.
۵. چگونه پزشک میزان پرتو را میسنجد؟
مقدار اشعهای که توسط بدن جذب میشود، دز اشعه نامیده میشود. تا سال ۱۹۸۵ میزان با واحدی به نام rad (دز جذبی اشعه) اندازهگیری میشد. امروزه از واحد جدیدی به نام گرِی (که با Gy مخفف میشود) استفاده میکنند. یک Gy برابر 100rad و یک سانتیگری (cGy) برابر ۱rad است.
تحمل بافتهای گوناگون نسبت به مقدار اشعه متفاوت است (که با سانتیگری اندازه میگیرند). مثلاً کبد در مجموع توان دریافت ۳۰۰۰ سانتیگری را دارد اما کلیهها فقط 1800CgYرا تحمل میکنند. مقدار مجموع پرتو معمولاً به مقادیر کوچکتر (که بخشfraction نام دارد) تقسیم میشود و هر روز در مدت مشخصی به بیمار تابانده میشود. این امر سبب افزایش آسیب سلول سرطانی و در عین حال سبب کاهش آسیب بافت طبیعی میشود.
پزشک با کمیتی به نام «نسبتدرمانی» سر و کار دارد. این نسبت میزان آسیب به سلولهای سرطانی را با میزان آسیب به سلولهای سالم مقایسه میکند. روشهایی برای افزایش آسیب به سلولهای سرطانی بدون آسیب زیاد به بافت سالم هست که این روشها را در پرسشهای ۸، ۹ و ۱۵ میخوانید.
۶. منابع انرژی در پرتودرمانی خارجی چیستند؟
انرژی (منبع تشعشع) که در پرتودرمانی خارجی استفاده میکنند از این قرارند:
پرتوهای x و گاما، که هر دو از جنس پرتوهای الکترومغناطیسی هستند. با اینکه هر کدام از طریق مختلفی تولید میشود اما، هر دو از فوتون (بستههای کوچک انرژی) استفاده میکنند.
- پرتوهای x را دستگاههایی به نام شتابدهندة خطی بهوجود میآورند. این پرتوها را، بسته به میزان انرژی که دارند، برای نابودی سلولهای سرطانی در سطح بدن (با انرژی کمتر) یا در عمق، در بافتها و اندامها (با انرژی بیشتر) بهکار میگیرند. پرتوهای x در مقایسه با پرتوهای دیگر ناحیة بیشتری را پوشش میدهند.
- پرتوهای گاما را از ایزوتوپهای عناصر خاصی (مانند ایریدیوم و کبالت ۶۰) میسازند که انرژی تشعشعی با شکستن آنها آزاد میشوند. هر عنصری با نسبت مشخصی میشکند و مقدار متفاوتی انرژی آزاد میکند. این امر در میزان نفوذ انرژی در بدن مؤثر است. (پرتوهای گامایی را که از شکسته شدن کبالت ۶۰ بهدست میآیند در روش درمانی به نام «چاقوی گاما» استفاده میکنند که در پرسش ۸ خواهید خواند.)
- پرتوهای ذرهای بهجای فوتون از حرکت سریع اجزای اتم ایجاد میشوند به این نوع پرتودرمانی، «پرتودرمانی با پرتو ذرهای» یا «پرتودرمانی ذرهای» میگویند. پرتوهای ذرهای را شتابدهندههای خطی، سینکروترون و سیکلوترون، که ذرات را تولید میکنند و شتاب میدهند، میسازند. در پرتودرمانی ذرهای از الکترون، نوترون، یونهای سنگین و پیونها استفاده میکنند. پرتوی الکترون را یک لوله پرتو x میسازد (پرتوافکنی پرتوی الکترون نیز میگویند)؛ پرتوی نوترون از عناصر رادیواکتیو و تجهیزات مخصوص تولید میشود؛پرتوی یونهای سنگین (مانند پروتون و هلیوم) و piمزونها (که پیونهم نامیده میشوند و ذرات کوچک و با بار منفی هستند) را شتابدهنده و یک سیستم مغناطیسی تولید میکنند. بر خلاف پرتوهای x و گاما، نفوذ پرتوهای ذرهای در بافت اندک است. از اینرو، اغلب برای درمان سرطانهای سطحی و یا زیر پوستی استفاده میشوند.
پرتودرمانی پروتونی نوعی پرتودرمانی ذرهای است. پروتونها انرژی خود را به ناحیهای بسیار کوچک میدهند که قله بِرَگ (Bragg) نام دارد. قله برگ برای هدفگیری تومور با مقدار زیادی پرتوی پروتون بهکار میرود. در حالیکه آسیب کمتری به بافت طبیعی جلو یا پشت تومور خواهد رسید. پرتودرمانی پروتونی در مراکز محدودی موجود است و معمولاً برای درمان سرطانهای خاص بهکار میرود؛ سرطانهایی که جراحی آنها سخت یا خطرناک است (مانند کندروسارکوم واقع در قاعده جمجمه) یا درمان را با پرتودرمانیهای دیگر ترکیب میکنند. پرتودرمانی پروتونی در کارآزماییهای بالینی برای ملانوم درون چشم (ملانومی که در داخل چشم ایجاد شده)، ایتنوبلاستوم (تومور بدخیم شبکیة چشم که بیشتر در کودکان زیر ۵ سال بروز میکند)، رابدومیوسارکوم (نوعی تومور در بافت عضلانی)، برخی سرطانهای سر و گردن و سرطانهای پروستات، مغز و ریه در حال انجام است.
۷. منابع انرژی برای پرتودرمانی داخلی چیست؟
انرژی (منبع تشعشع) مورد استفاده در پرتودرمانی داخلی از ایزوتوپ رادیواکتیو در ید رادیواکتیو(ید ۱۲۵ یا ید ۱۳۱) و استرونسیوم ۸۹، فسفر، پالادیوم، سزیوم، ایریدیوم، فسفات یا کبالت تولید میشود. دیگر منابع در دست بررسی هستند.
8. جراحی پرتو استریوتاکتیک و پرتودرمانی استریوتاکتیک چیستند؟
جراحی پرتو استریوتاکتیک (یا استریوتاکسیک) برای نابودی تومور در بافت مغز، از میزان زیاد پرتودهی استفاده میکند. سر بیمار در قاب مخصوصی که بر جمجمهاش نصب میشود قرار میگیرد. از این قاب برای هدفگیری مستقیم تومور داخل سر با دز بالای اشعه استفاده میشود. دز اشعه و مکان دریافت آن دقیق مشخص میشود. تا بافتهای مجاور از آسیب در امان بمانند.
جراحی پرتوی استریوتاکتیک از سه راه انجام میشود. در روش معمولی از شتابدهندة خطی برای هدایت پرتو پرانرژی فوتون به سمت تومور استفاده میکنند (به این روش «جراحی پرتو استریوتاکتیک بر پایة شتابدهندة خطی» میگویند). گامانایف، دومین روش است که در آن از کبالت ۶۰ برای آزاد کردن پرتو استفاده میکنند. در سومین روش از پرتوهای ذره ای با بار سنگین (مثل پروتون و یون هلیوم) برای تاباندن پرتو به روش استریوتاکتیک به تومور استفاده میکنند.
از جراحی پرتو استریوتاکتیک بیشتر برای درمان تومورهای کوچک خوشخیم و بدخیم مغز (مانند مننژیوماها، تومورهای عصب شنوایی و سرطان غدة هیپوفیز) استفاده میشود. همچنین این روش برای شرایط دیگر نیز میتواند استفاده شود (مثلاً، بیماری پارکینسون و صرع). جراحی پرتوی استریوتاکتیک برای درمان متاستاز مغز (یعنی سرطانی که از اعضای دیگر بدن به مغز منتشر شده) نیز به تنهایی یا همراه با پرتودرمانی تمام مغز استفاده میشود. (پرتودرمانی تمام مغز روشی از پرتو پرمانی خارجی است که همة مغز را به کمک پرتو، درمان میکند.)
پرتودرمانی استریوتاکتیک برای تابش پرتو به بافت هدف در اصل از همان روش جراحی پرتو استریو تاکتیک استفاده میکند. اما در واقع از کوچک ترین پرتو بهجای یک دز بالا استفاده میکند. تقسیم دز به بخشهای کوچکتر نتایج را بهتر و عوارض جانبی را کمتر میکند. از پرتودرمانی استریوتاکتیک برای برای درمان تومورهای مغز و تومور اعضای دیگر بدن استفاده میکنند.
کارآزماییهای بالینی هم برای بررسی تأثیر جراحی پرتو و پرتودرمانی استریوتاکتیک، تنها و در ترکیب با روشهای دیگر پرتودرمانی در حال انجام است.
9. چه روشهای دیگری برای بهبود پرتودرمانی خارجی استفاده یا مطالعه میشود؟
تعدادی از تکنیکها و روشها جهت بهبود اثربخشی پرتودرمانی خارجی در حال استفاده یا در دست مطالعه است که در زیر شرح داده شده:
پرتودرمانی سهبعدی انطباقی: طراحی پرتودرمانی از آغاز بهصورت دوبعدی بوده است (عرض و ارتفاع). پرتودرمانی سهبعدی انطباقی از فناوری رایانهای استفاده میکند تا برای پزشکان هدفگیری دقیقتر پرتو به سمت تومور امکانپذیر باشد (با استفاده از عرض، ارتفاع و عمق). سرطانشناسان متخصص پرتودرمانی از این روش استفاده میکنند. تصویر سه بعدی از تومور با استفاده از سی.تی.اسکن، تصویر برداری به روش (MRI)، اسکن (PET) یا توموگرافی کامپیوتری با تابش تکفوتونی (SPECT) بهدست میآید. با استفاده از اطلاعات به دست آمده از تصویر، برنامههای خاص رایانهای پرتوهای اشعه را طوری طراحی میکنند که مطابق با شکل تومور شود. چون با این روش بافتهای سالم اطراف تومور آسیب نمیبینند از دز بیشتر پرتو میتوان استفاده کرد. بهبود نتایج با پرتودرمانی سهبعدی انطباقی در درمان سرطانهای حلق بینی، پروستات، ریه، کبد و مغز گزارش شده است.
پرتودرمانی با شدت بهروش تعدیل شده Intensity -modulated Ratition Therapy)IMRT) : روش IMRT نوع جدید پرتودرمانی انطباقی سهبعدی است که از پرتوهای تشعشعی (معمولاً پرتوهای x) با شدت متفاوت جهت انتقال دزهای متفاوت اشعه در یک زمان به ناحیه کوچکی از بافت استفاده میکند. این فناوری اجازه میدهد که دوزهای بالای اشعه به داخل تومور و دزهای کمتری از اشعه به بافتهای مجاور منتقل شود. در بعضی روشها روزانه دز بیشتری از اشعه به بیمار منتقل میشود که باعث کوتاه شدن زمان کلی درمان و بالقوه سبب بهبود نتایج درمان میشود. درمان با IMRT عوارض جانبی کمتری همراه است.
پرتو از یک شتابدهندة خطی میتابد که مجهز به یک کولیماتور مولتی لیف است (کولیماتور به شکل دادن پرتوهای تشعشعی کمک میکند. دستگاه دور بیمار میگردد تا پرتوها از بهترین زاویه بتابند. پرتوها تا حد ممکن به شکل تومور درمیآیند. دستگاه IMRT بسیار تخصصی است و همة مراکز رادیوتراپی به آن مجهز نیستند.
از این فناوری برای درمان تومورهای مغز، سر و گردن، حلق ببینی، پستان، کبد، ریه، پروستات و رحم استفاده میکنند. ولی IMRT روش مناسب و لازم برای هر بیماری یا توموری نیست. نتایج بلندمدت درمان با IMRT هنوز بهدست نیامدهاند.
10. پرتو با (LET (linear Energy Transfer بالا و (LET (linear Energy Transferپایین چیست؟
انتقال خطی انرژی (LET) در هر پرتو نشاندهندة نسبت انرژی است که پرتو پس از عبور از بافت، از دست میدهد. هرچه پرتو انرژی بیشتری از دست داده باشد سلولهای بیشتری را نابود کرده است. با پرتوهای مختلف، سطوح انتقال خطی انرژی متفاوتی دارند. مثلاً پرتوهای x، گاما و الکترونها پرتوهایی با LET پایین هستند. نوترونها، یونهای سنگین و پیونها در دستة پرتوهای با LET بالا جا میگیرند. بیشتر پرتوهای با LET بالا درمانهایی تحقیقاتی هستند. هزینة تجهیزات و میزان آموزشهای تخصصی برای انجام پرتودرمانی با پرتوهای با LET بالا موجب میشود فقط در تعداد کمی از مراکز دنیا از این شیوه استفاده کنند.
11. چه کسی پرتودرمانی را برای بیمار طراحی میکند و انجام میدهد؟
بسیاری از افراد در گروه پرتودرمانی به طراحی و انجام درمان بیمار کمک میکنند. گروه پرتودرمانی از این افراد تشکیل شده است:
متخصص رادیوتراپی انکولوژی، پزشکی است متخصص سرطان که از پرتو نیز برای درمان سرطان استفاده میکند، دوزیمتریست که میزان درست دوز پرتو را مشخص میکند، فیزیسیست یا متخصص فیزیک پرتودرمانی که از انتقال میزان درست اشعه از دستگاه و در محل صحیح آن در بدن اطمینان حاصل میکند و رادیوتراپیست یا پرتو درمانگر که پرتودرمانی را انجام میدهد. گاهی پرتودرمانی تنها بخشی از درمان کامل بیمار است. اغلب از درمان چند بعدی استفاده میشود که پرتوافکنی همراه با درمان دارویی است.
سرطانشناس متخصص پرتودرمانی معمولاً جهت طراحی فرایند درمان با متخصصین دیگری همکاری میکند که عبارتند از:
سرطانشناس طبی، سرطانشناس کودکان، جراح، رادیولوژیست (پزشکی که در تهیه و تحلیل تصاویر گرفته شده از داخل بدن تخصص دارد)، پاتولوژیست (پزشکی که با مطالعه بافتها و سلولها در زیر میکروسکوپ، بیماری را تشخیص میدهد) و بقیه تخصصهای لازم جهت طراحی کامل درمان از اهمیت بالایی برخوردار است.
12. طراحی درمان چیست و چرا مهم است؟
به دلیل اینکه انواع مختلفی از اشعه و راههای زیادی جهت نحوة پرتودهی وجود دارد طراحی درمان برای تمام بیمارانی که نیاز به پرتودرمانی دارند، بسیار مهم است. پیش از پرتودرمانی، تیم پرتودرمانی، میزان و نوع پرتویی را که بیمار دریافت میکند مشخص میکنند.
اگر بنا شد بیمار را پرتودرمانی خارجی کنند، سرطانشناس متخصص پرتودرمان از فرایندی به نام شبیهسازی استفاده میکند تا تعیین کند پرتو کجا را هدف بگیرد. هنگام شبیهسازی، بیمار روی تخت دراز میکشد تا پرتودرمانگر از دستگاه مخصوص پرتو (X) استفاده کند و به کمک آن میدان یا محدوده درمان (محل دقیق تابش پرتو به بدن) را معین کند. بیشتر بیماران بیشتر از یک میدان درمان دارند. شبیهسازی، سیتیاسکن یا دیگر مطالعات تصویربرداری را هم در بر میگیرد تا به پرتودرمانگر کمک کند برای نشانهگیری پرتو برنامهریزی کند. برای مصون ماندن بیشترین مقدار ممکن بافت سالم از پرتو، شبیهسازی در صورت نیاز تغییراتی در برنامهریزی درمان بهوجود میآورد.
مناطقی که باید پرتو دریافت کنند با یک ماژیک موقت یا دایم، نقاط کوچک یا خالکوبی، مشخص میکنند. اگر بیمار در آینده نیاز به پرتودرمانی پیدا کند، از این نشانهها نیز برای تعیین محل دقیق درمانهای اولیه استفاده میکنند.
بسته بهنوع درمان، پرتودرمانگر جهت جلوگیری از جابهجا شدن بیمار در زمان پرتودهی، قالب یا ابزار دیگری میسازد که معمولاً از فوم، پلاستیک (گچ) ساخته میشود. درمانگر در برخی موارد پوششهایی میسازد که پرتو را عبور ندهند تا به کمک آنها بافتها و اندامهای اطراف ناحیة درمان را محافظت کند.
تیم پرتودرمانی پس از پایان شبیهسازی گرد هم میآیند تا در مورد مقدار دوز پرتو، نحوة دادن دوز و تعداد جلسات درمان بیمار تصمیم گیری کنند.
13. «حساسکننده پرتویی» و «محافظتکننده پرتویی» چیستند؟
حساس کننده پرتویی و محافظ پرتویی مواد شیمیایی هستند که واکنش سلول به پرتو را تغییر میدهند. «حساسکننده پرتویی»ها داروهایی هستند که سلولهای سرطانی را به اثرات پرتودرمانی حساستر میکنند. ترکیبهای مختلفی را برای استفاده بهعنوان حساسکننده پرتویی مطالعه میکنند. برخی داروهای ضدسرطان مانند فلوئوروراسیل-۵ و سیسپلاتین، سلولهای سرطانی را به پرتودرمانی حساستر میکنند.
«محافظ پرتویی»ها داروهایی هستند که سـلولهای طبیعـی (غیرسـرطانی) را از آسیبهای ناشی از پرتودرمانی محـافظت میکـنند. این مواد ترمیـم سـلولهای طبیـعی را که در معـرض پرتو قرار گرفتـهاند سـریعتر میکنند. آمیـفوسـتین (با نام تجاری اتیــول) تنها داروی تأیید شدة Food and Drug Administration)FDA ) بهعنوان محافظ پرتویی است. اگر غدد بزاقی پاروتید (که در نزدیکی گوش هستند و باعث ترشح بزاق میشوند) میزان زیادی پرتو دریافت کنند، موجب خشکی دهان میشود. این دارو به کاهش خشکی دهان کمک میکند. مطالعات بیشتری در حال انجام است تا مشخص شود که آیا آمیفوستین در پرتودرمانی سرطانهای دیگر هم مؤثر است یا نه. ترکیبهای دیگری هم بهعنوان محافظ پرتویی در دست مطالعهاند.
14. داروهای پرتوزا چیستند؟ چگونه استفاده میشوند؟
رادیوداروها - که رادیونوکلئید نامیده میشوند- داروهای رادیواکتیوی هستند که از آنها جهت درمان سرطانهایی مثل سرطان تیروئید، سرطانی که در دیوارة قفسه سینه عود میکند و درد ناشی از انتشار سرطان به استخوان (متاستاز استخوانی) استفاده میکنند. رایجترین رادیوداروها ساماریوم ۱۵۳ (کوادرامت) و استرونسیوم ۸۹ (متاسترون) هستند. این داروها توسط FDA برای تسکین درد ناشی از متاستاز استخوان مورد تأثیر قرار گرفتهاند. هر دو دارو معمولاً بهصورت تزریق وریدی سرپایی تجویز میشوند؛ گاهی نیز برای تکمیل پرتودرمانی خارجی تجویز میشوند. از انواع دیگر رادیوداروها مانند فسفر ۳۲، رادیوم ۱۸۶ و نیترات گالیوم به این میزان استفاده نمیکنند. انواع دیگری از داروهای پرتوزا هنوز در دست بررسی هستند.
15. رهیافتهای جدید پرتودرمانی چیستند؟
فزون گرمایی، کاربرد گرما همراه با پرتودرمانی، در حال مطالعه است. پژوهشگران دریافتهاند که ترکیب گرما و پرتودرمانی بر بعضی از تومورها تأثیر بیشتر میگذارد.
پژوهشگران در حال مطالعه پادتنهای نشاندار شده با مواد رادیواکتیواند تا پرتو مستقیماً به محل سرطان برسد (ایمن پرتودرمانی). پادتنها پروتئینهای بسیار اختصاصی هستند که بدن در مقابله با آنتیژن (موادی که دستگاه ایمنی بدن آنها را، بیگانه میداند) تولید میکند. برخی سلولهای تومور آنتی پانهای بهخصوصی دارند که موجب تولید پادتنهای مختص تومور میشوند. تعداد بیشماری از این پادتنها را در آزمایشگاه میسازند و به مواد رادیواکتیو میافزایند (فرایندی که نشاندار کردن با رادیوایزوتوپ نام دارد). پادتنها بهمحض تزریق به بدن، رد سلولهای سرطانی را میگیرند که با پرتودهی از بین برده میشوند. این راهکار خطر آسیب پرتودرمانی به سلولهای سالم را کاهش میدهد.
موفقیت این روش به تشخیص مواد رادیواکتیو مناسب و تعیین میزان دوز قابل اطمینان و مؤثر پرتودهی در این روش بستگی دارد. دو روش ایمن پرتودرمانی، ایبریتوموماب تیوگزتان (ibritumomab tiuxetan) (زوالین (zevalin) و توسیتوموماب (tositumomab) و ید ۱۳۱(iodine) توسیتوموماب بگزار یا bexxar، برای لنفوم غیرهوچکین در بزرگسالان تأیید شدهاند. تأثیر ایمن پرتودرمانی بر تعدادی از سرطانها مانند لوسمی، NHL، سرطان روده و راستروده، و سرطانهای کبد، ریه، مغز، پروستات، تیروئید، پستان، تخمدان و لوزالمعده در دست پژوهش بالینی است.
پیشرفتهای علمی منجر به کشف هدفهای جدیدی شدهاند که در دست بررسی هستند تا مواد رادیواکتیو سلولهای سرطانی را بهصورت مستقیم جذبکنند. پژوهشهای آزمایشگاهی و بالینی نیز برای استفاده از عوامل درمانی مولکولی مانند جفیتینیب (gefitinib) یا ایرسا(iressa) و ایماتینیب مسیلات (imatinib mesylate) یا گلیوک (gleevec) همراه با پرتودرمانی در دست انجام است.
درمان زیستشناختی
Biological Therapy
- درمان زیستشناختی چیست؟
- درمان زیستشناختی با شیمیدرمانی چیست؟
- درمان زیستشناختی چگونه با سرطان مبارزه میکند؟
- دستگاه ایمنی بدن من چیست و چگونه عمل میکند؟
- مواردی که میتوانم دربارة درمان زیستشناختی از پزشک یا پرستار خود بپرسم چیست؟
- واکسنهای سرطان چیستند؟
- نام برخی از انواع درمان زیستشناختی چیست؟
- چگونه دربارة پژوهشهای درمان زیستشناختی بیشتر بدانم؟
- چگونه دربارة سرطان و درمان آن بیشتر بدانم؟
درمان زیستشناختی نوعی درمان است که با دستگاه ایمنی کار میکند. این نوع درمان به مبارزه با سرطان یا مهار عوارض جانبی (واکنشی که بدن شما به داروهایی که مصرف میکنید نشان میدهد) ناشی از روشهایی مانند شیمیدرمانی کمک میکند.
درمان زیستشناختی با شیمیدرمانی چیست؟
درمان زیستشناختی و شیمیدرمانی هر دو روشهای درمانی برای مبارزه با سرطان هستند. با این وجود، متفاوت کار میکنند. درمان زیستشناختی به دستگاه ایمنی شما کمک میکند تا با سرطان مبارزه کند. شیمیدرمانی مستقیماً به سلولهای سرطانی حمله میکند.
درمان زیستشناختی چگونه با سرطان مبارزه میکند؟
پزشکان مطمئن نیستند که درمان زیستشناختی چگونه به دستگاه ایمنی شما کمک میکند؛ اما فکر میکنند ممکن است این درمان:
- رشد سولهای سرطانی را کند یا متوقف کند
- نابودی یا رهایی از سلولهای سرطانی را برای دستگاه ایمنی شما آسان کند
- از انتشار سرطان به بخشهای دیگر بدن شما جلوگیری کند
دستگاه ایمنی بدن من چیست و چگونه عمل میکند؟
دستگاه ایمنی بدن شما شامل طحال، غدد لنفاوی، لوزهها، مغز استخوان و گلبولهای سفید است که شما را از بیماری و عفونت محافظت میکنند.
وقتی دستگاه ایمنی بدن شما چنانکه باید و شاید کار کند، سلولهای «خوب» را (که شما را سلامت نگه میدارند) از سلولهای «بد» (که شما را بیمار میکنند) تمیز میدهد. اما گاهی این اتفاق نمیافتد. پزشکان در حال پژوهش بر این موضوع هستند که چرا برخی دستگاههای ایمنی، در مقابل بیماریهایی چون سرطان مبارزه نمیکنند.
گلبولهای سفید بخش مهمیاز دستگاه ایمنی هستند. وقتی پزشک یا پرستار شما از گلبول سفید صحبت میکنند، ممکن است این واژهها را بهکار بگیرند:- مونوسیت نوعی از گلبولهای سفید خون هستند.
- لنفوسیت نوعی از گلبولهای سفید هستند.
- سلولهای B نوعی لنفوسیت هستند.
- سلولهای T نوعی لنفوسیت هستند.
- سلولهای کشندة طبیعی نوعی لنفوسیت هستند.
مواردی که میتوانم دربارة درمان زیستشناختی از پزشک یا پرستار خود بپرسم چیست؟
- چرا درمان زیستشناختی را به من توصیه میکنید؟ گزینههای درمان شما به نوع سرطانی که دارید، میزان گسترش آن، و درمانهایی که تاکنون انجام دادهاید بستگی دارد. درمان زیستشناختی بهترین راه درمان برخی از افراد است.
- درمان زیستشناختی تنها درمان من است؟ برخی افراد فقط به زیستدرمانی نیاز دارند. دیگران شیمیدرمانی و پرتودرمانی نیز خواهند شد. با پزشک خود از روش درمانی و کمکی که به شما میکند، بپرسید.
- برای درمان کجا میروم؟گاهی قرص یا تزریقاتی را در منزل دریافت میکنید، و گاهی که داروها درون وریدی تزریق میشوند باید به بیمارستان یا درمانگاه بروید. در این صورت، دربارة مدت زمانیکه باید در بیمارستان یا درمانگاه بمانید بپرسید.
- فواصل زمانی درمان چقدر است؟زمانبندی درمان متغیر است. درمان زیستشناختی ممکن است یک یا دو بار در روز باشد. برخی دیگر ممکن است با فاصلة بیشتر مثلاً یکبار در هفته یا یک یا دو بار در ماه باشد. پزشک به شما فواصل را خواهد گفت و همچنین طول دورة درمان شما را.
- هزینة درمان من چقدر خواهد شد؟ هزینة درمان را از پرستار، مددکار اجتماعی یا پزشک خود بپرسید و از اینکه بیمة شما هزینه را میپردازد یا نه اطمینان حاصل کنید.
- احتمال دارد به چه عوارض جانبی دچار میشوم؟درمان زیستشناختی هم، درست مانند دیگر روشهای درمان سرطان، گاهی عوارض جانبی دارد. این عوارض شامل این موارد میشود:
- کهیر یا تورم در محل تزریق.
- علائم شبیه آنفولانزا (مانند تب، لرز، تهوع، استفراغ، بیاشتهایی، خستگی، درد استخوان و درد عضلات).
- کاهش فشار خون.
واکسنهای سرطان چیستند؟
واکسنهای سرطان نوعی درمان زیستشناختی بهشمار میآیند. برخلاف واکسنهای دیگر (مثل سرخک و اوریون) که پیش از اینکه بیمار شوید به شما تزریق میشوند، واکسنهای سرطان را پس از ابتلا به سرطان به شما میدهند. واکسنهای سرطان به بدن شما در مبارزه با سرطان و مقابله با عود آن کمک میکنند. پزشکان هنوز هم در حال مطالعة واکسنهای سرطان هستند. آنها در حال پژوهش بر چگونگی کمک واکسن سرطان به افراد مبتلا به ملانوم، لنفوم و سرطانهای کلیه، پستان، تخمدان، پروستات، رودة بزرگ، و راستروده هستند.
نام برخی از انواع درمان زیستشناختی چیست؟
انواع زیادی درمان زیستشناختی وجود دارد. اینجا به چند نوع رایج آن اشاره میکنیم و توضیح کوتاهی دربارة نحوة کاربرد هر کدام میدهیم.
درمانهای سرطان
- ب.ث.ژ یا باسیل کالمت گورین (Bacillus Calmette-Guerin) (نام یک باکتری است) تومور و سرطان مثانه را درمان میکند.
- IL-2 یا اینترلوکین- ۲(Interleukin-2) (نام یک واسطه التهابی در بدن است) انواع مشخصی از سرطان را درمان میکند.
- اینترفرون آلفا (IF-a(Interferon alpha انواع مشخصی از سرطان را درمان میکند.
- ریتوکسان یا ریتوکسیماب (Rituxan یا Rituximab) لنفوم غیرهوچکین را درمان میکند.
- هرسپتین (Herceptin) یا تراستوزماب (Trastuzumab) سرطان پستان را درمان میکند.
درمانهای عوارض جانبی
- نوپوژن (Neupogen) یا (G-CSF(Granulocyte colony stimulating factor فاکتور محرک کولونی گرانولوسیت گلبولهای سفید را افزایش میدهد و به افرادی که شیمیدرمانی میشوند در جلوگیری از عفونت کمک میکند.
- پروکریت (Procrit)، اپوژن (Epogen) یا اریتروپویتین (Erythropoietin) یک هورمون درون بدن انسان است که سبب به ساخت گلبولهای قرمز در افراد مبتلا به کمخونی کمک میکند.
- IL-11، اینترلوکین-۱۱(Interleukin-11)، اپرلوکین(Oprelvekin) یا نومگا (neumega) نام تجاری یک دارو است که کار IL-11 را انجام میدهد و به ساخت پلاکت (نوعی سلول خون) کمک میکند.